جمنا ماندنی نیست!
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
آرمان: درحالی که تا زمستان 95 تصور میشد جامعتین بهویژه جامعه روحانیت مبارز، قرار است نقش محوری را میان اصولگرایان در انتخابات ریاستجمهوری ٩٦ ایفا کند، ناگهان خبر تشکیل جبههای موسوم به جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی، همه را شوکه کرد؛ جماعتی از اصولگرایان که امید داشتند با تشکیل یک سازوکار جدید، انتخابات ریاستجمهوری را در انتخابات ٩٦ ببرند، ناگهان دورهم جمع شدند. با نزدیکشدن به موعد انتخابات و لزوم اجماع بر سر یک نامزد، جریانهای دیگری از درون اصولگرایی هم کمکم به این جبهه اضافه شدند؛ پیوستنی که بهنظر میرسید بیشتر معطوف به یک هدف کوتاهمدت یعنی پیروزی در انتخابات بود تا یک ائتلاف شبیه حزبی بلندمدت. بااینحال، روند تصمیمات در جمنا از همان ابتدا تا زمانی که ابراهیم رئیسی را بهعنوان گزینه نهایی خود برگزیدند، با انتقادهایی از درون خود جریان اصولگرایی روبهرو بود.
جمنا از ابتدا مشکل داشت
سرمایهگذاری روی کاندیداتوری رئیسی در حالی بود که خود او نیز اعتمادی به این تشکیلات نوظهور نداشت تا آنجا که هنگام ثبتنام نامزدی ریاستجمهوری خود در وزارت کشور در پاسخ به این سوال که نظر شما درباره جمنا چیست، گفته بود: من مستقل آمدهام، جمنا جبههای است که کارش را با حسن ظن شروع کرد، اما به آنها هم گفتم منتها سازوکارشان مشکل دارد. من کاندیدای همه هستم و بهنظر همه احترام میگذارم. جمنا با گزینه وارد عرصه انتخابات ریاست جمهور شد و قالیباف مجبور شد بهنفع رئیسی کنارهگیری کند اما این کار سردار هم نتوانست باعث موفقیت اصولگرایان شود و در نتیجه جمنا به هدف خود نرسید و شکست خورد. پس از این شکست بود که قالیباف به سران جمنا خروشید و پرچم نواصولگرایی علیه آنها به دست گرفت. جبهه پایداری صراحتا ادغام شدن در جمنا را منتفی اعلام کرد. جبهه پیروان خط امام و رهبری خواستار طراحی مدل جدیدی از کار تشکیلاتی جریانی شد و جامعه روحانیت نیز سعی کرد سکوت پیشه کند و دیگر نامش در اخبار و تحلیلها با جمنا گره نخورد.
اختلاف در جمنا
چنین رویهای ادامه یافت تا آنکه اعلام شد جمنا در قالب ساختاری جدید میخواهد احیا شود. در روزهایی که همه منتظر رونمایی از «جمنای جدید» بودند، دو خبر مشکلات مالی و استعفای لطفا... فروزنده از هیات رئیسه و شورای مرکزی جمنا این شائبه را تقویت کرد که مباحث اعلامی با واقعیتهای عملی مطابقت ندارند. یحیی آلاسحاق مشکلات مالی جمنا را تایید کرد و گفت «چون فعلا ایام انتخابات نیست که نیاز به فعالیت پررنگ باشد، قرار است با گرفتن حق عضویت مبالغی جمع شود تا خرج و مخارجها گذران شود، برای اولین گام اخذ مبالغ هم از اعضای شورای مرکزی شروع شد.» بر همین اساس برخی موضوع استعفای لطفا... فروزنده را به موضوع مشکلات مالی جمنا مرتبط کردند و برخی نیز بالاگرفتن اختلافات درونی را عامل این اتفاق دانستند.
جدی گرفته نشد
محمد مهاجری تحلیلگر اصولگرا در گفتوگو با ایسنا در خصوص وضعیت کنونی جمنا گفت: تشکیلات جمنا از ابتدا هم یک تشکل جدی نبود. به بیان درستتر اصولگرایان اصلا آن را جدی نگرفتند. ترجیح میدهم به جای تشکل و تشکیلات از واژه دکان و مغازه استفاده کنم؛ یعنی جمنا یک مغازه موقت و فصلی بود برای انتخابات ریاستجمهوری. ترکیب شورای مرکزی آن از ابتدا نشان میداد قرار نیست کاری کنند. منهای یکی دو نفر از اعضای شورا که تردید ندارم توی رودربایستی دیگران عضو شورای مرکزی شده بودند، سایر اعضا نه وزنی در فضای سیاسی کشور داشتند و نه در بین اصولگرایان از جایگاه قابل ذکری برخوردار بودند. در غیرجدی و ناکارآمدبودن جمنا همین بس که نه آقای رئیسی برای آن مایه گذاشت نه آقای قالیباف. با این حال جمنا دورهمیهای خودش را برگزار کرد و نتیجه کارش هم کمترین تاثیری در نتیجه انتخابات نداشت. اگر جمنا نبود چه بسا رأی آقای رئیسی قدری بیشتر هم میشد. درباره آینده جمنا و نقشی که در انتخابات آینده میتواند داشته باشد باید به گذشتهاش مراجعه کرد و بهنظر من این تاثیر نزدیک به صفر خواهد بود. ضمن این که اصولگرایان عادت ندارند از یک تشکل فصلی در ٢ فصل استفاده
کنند. وقتی میشود یک تشکل فصلی دیگر درست کرد، اصراری بر حفظ تشکل ناکارآمد ندارند.
منابع مالی
مهاجری در خصوص مسائل مالی جمنا تصریح کرد: من از مسائل مالی جمنا خبر ندارم و نمیدانم مشکل دارند یا نه. اما فکر میکنم اگر روشنتر بگویند در انتخابات پارسال چقدر خرج کردند و از کجا درآمد داشتند خدمت بزرگی به جریان اصولگرایی کردهاند. وی در خصوص آینده اصولگرایان بدون جمنا گفت: هنوز جریان اصولگرایی نتوانسته خودش را از تندروهایش نجات بدهد. به دو دلیل: اول این که میخواهد تندروها را بهعنوان اهرم فشار نگه دارد و دوم این که از آنها میترسد. مادام که این ملاحظه و ترس وجود دارد ناگزیر از باج دادن و سهم دادن است. هر وقت جریان اصولگرا توانست تندروها را از خود جدا کند صاحب گفتمانی میشود که در بین مردم حامی دارد. این فعال سیاسی در خصوص نقش جامعتین در جریان اصولگرایی اظهار داشت: ضمن احترام به جامعه محترم مدرسین و جامعه روحانیت تهران ناگزیرم عرض کنم متاسفانه بعضی اعضای این دو تشکل میدان فعالیت خود را به تندروها واگذار کردهاند و همین اتفاق باعث شده نفوذ کلامشان بین سایر اصولگرایان و مردم کاهش یابد.
خودانتقادی؛ تنها راه
مهاجری بهترین راه پیش پای اصولگرایان در انتخابات آتی را خود انتقادی بیان کرده و توضیح داد: اصولگرایان باید بدون ترس از جناح رقیب به «خودانتقادی صریح» بپردازند و همه اشتباههای سالهای گذشته خود را مرور کنند. به این ترتیب قادر خواهند بود با بدنه فکری و نخبگی جامعه آشتی و پیروزی را برای بعد از چنین اقدامی برنامهریزی کنند. در غیراین صورت پیشنهادم این است که چندسالی به خودشان مرخصی و استراحت بدهند تا جریان جوانتر و خردمندتری زمام کار را در دست بگیرد.
دیدگاه تان را بنویسید