کد خبر: 521959
تاریخ انتشار :

تاکتیک خروج، استراتژی ورود

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

به گزارش نامه نیوز سید ایمان موسوی می نویسد:
گزارش اخیر روزنامه نیویورک تایمز که در آن خبر از اولتیماتوم نهایی ترامپ به پنتاگون برای خارج ساختن نیروهای حاضر امریکایی در سوریه می دهد؛ نشان از این دارد که ترامپ بی توجه به فشارهای داخلی و بین لمللی به دنبال پیاده سازی برنامه های ذهنی خودش است. این برنامه ها از این جهت ذهنی ترامپ است که حتی حامیان داخلی و اعضای کابینه ترامپ هم موافق رویکرد خاورمیانه رئیس جمهور نیستند. برای همین رئیس جمهوری امریکا در توئیتی جدید اعلام کرده که فقط من و نه هیچ کس دیگر توان و جرات خارج ساختن نیروهای آمریکایی را ندارد.
ترامپ فرصتی چهارماهه به وزرات دفاع و شخص ژنرال پائول لاکامرا فرمانده ارشد نیروهای آمریکا در خاورمیانه داده که در طی این بازه زمانی هیچ نیروی امریکایی در سوریه حضور نداشته باشد. به نظر می رسد دولت ترامپ با اختصاص دادن زمان کافی در پی جایگزین سازی و ارام سازی خلا حضورشان در سوریه است. به این شکل در این مدت یا نیروهای بومی حاضر در سوریه را تقویت نمایند و یا اینکه عرصه را به ترکیه واگذار کنند. نشانه ها و قراین از این امر حکایت دارد که ترکیه جایگاهی کلیدی در برنامه خروج آمریکا دارد. جان بولتون مشاور امنیتی ترامپ در تدارک سفری مهم به ترکیه و تل آویو در اولی ماه ژانویه برای بحث و گفت و گو در رابطه با برنامه خروج کشورش است. برای آمریکا هیچ کشوری اندازه ترکیه نمی تواند ضامن موفقیت استراتژی خاورمیانه ای شان باشد. با وجود اختلاف نظر و شکاف در محور انکارا و واشنگتن بر سر مساله کردها، اما منافع راهبردی و عمق دوستی طرفین، قوی تر از آن هست که با هر تندبادی بلرزد. تجربه نشان داده که در مرحله فاینال و حساس، دولت ها منافع بلندمدت شان را بر منافع کوتاه مدت ترجیح می دهند. مسلما اگر قرار بر انتخاب نهایی میان ترکیه و کردهای سوریه باشد، اولویت با ترکیه است. برای همین به نظر می رسد که دولت ترامپ حساب خاصی بر روی آنکارا در استراتژی خاورمیانه ای شان گذاشته اند.
البته باید گفت که مساله خروج آمریکا از سوریه مسبوق به سابقه است. تقریبا شش ماه پیش در اواخر فروردین ماه؛ ترامژ تصمیم به خروج از سوریه گرفت که در آن موقع با وساطت متیس به یک دوره شش ماهه دیگر تمدید شد. نکته در اینجاست که ترامپ در حالی به دنبال خروج آمریکا از سوریه است که این کشور طی دو سال اخیر تمام برنامه و هم و غم سیاسی شان را بر کنترل ایران گذاشته اند. 12 شروط پمپئو برای مذاکره با ایران گویای همه چیز است. تقریبا محور واحد این شروط موضوع ایران بوده است. حال امروز با برنامه خروج ترامپ، رویکرد قبلی آمریکا که توسط پمپئو تئوریزه شده بود، سیاست منطقه ای آمریکا را با یک نوع گیجی و ابهام مواجه می سازد.
از این رو برای فهم رفتار ترامپ باید سراغ عنصر روانی رفت. ترامپ همیشه دنبال حاشیه و حواشی است. تمایل دارد دائم در تیتر رسانه های جهانی باشد. امروز برنامه خروج جزئی از این استراتژی روانشناسانه ترامپ است که به دنبال جلب توجهات رسانه ای است. از سوی دیگر باید به مسائل داخلی آمریکا توجه کرد. جامعه اطلاعاتی و اعضای کنگره تقریبا در دو سال اخیر درگیر موضوع مهمی به نام روس گیت بوده اند. پدیده روس گیت که در عرف سیاسی آمریکا از آن به عنوان مجموع مداخلات اطلاعاتی و ارتباطی و سیاسی روسیه در انتخابات2016 آمریکا یاد می شود؛ بیش از هر زمان دیگری گریبان ترامپ را گرفته است. برای همین ترامپ چاره ای ندارد برای منحرف کردن افکار عمومی داخل آمریکا، توجهات را به موضوعات جهانی همچون سوریه جلب کند. ترامپ به دنبال پیروزی سیاسی است. اتمام ماموریت آمریکا در سوریه و پایان حیات داعش که می تواند زمینه ای برای ظهور مجدد ترامپ در فضای سیاسی آمریکا باشد؛ از دیگر دلایل برنامه ترامپ در سوریه است. از سوی دیگر ترامپ می خواهد منطقه را با فشار مواجه کند. خلا قدرت در منطقه می تواند چه بسا موازنه موجود را بهم بزند.
آرامش نسبی به هم خورده و بازیگران برای کسب موقعیت بیشتر به تنش و رقابت روی می آورند. تا دیروز آمریکا سهمی مهم و قابل ملاحظه در منطقه داشته است. ترک آمریکا خود به خود باعث می شود که کشورهای حاضر در منطقه(ایران، ترکیه و روسیه) برای کسب موقعیت بیشتر تلاش کنند و این خود بالقوه تنش افرین است. از این رو موازنه قدرت در سوریه به نفع ایران و روسیه تغییر یافته است. اما باید توجه داشت در عمل چه اتفاقاتی خواهد افتاد. شاید از منظری این مسئله منجر به رقابت بیشتر ایران، ترکیه و روسیه شود. به این شکل که مثلث همکاری محور سه گانه تهران، آنکارا و مسکو بهم خورد. از این رو یکی از پیامدهای مهم خارج شدن امریکا از سوریه، از بین رفتن موجودیت همکاری سه گانه ایران، روسیه و ترکیه است. این محور طی سالهای اخیر ابتکار عمل در بحران سوریه را در دست گرفته اند. از این منظر می توان این سناریو را از سوی دولت امریکا پیش بینی کرد که دولت آمریکا با خروج کوتاه مدت به نوعی حضوری بلندمدت است. به این شکل که با خروج، زمینه را برای آشوب افرینی فراهم ساخته و از این جهت توجیهی مناسب برای حضور نظامی قوی تر فراهم می شود. نکته مهم دیگر در فهم سیاست خاورمیانه ای آمریکا به نحوه برخورد و نوع مواجهه این کشور در عراق مربوط می شود.
آمریکا در عراق 5 هزار نیروی آمریکایی دارد در این بین آمریکا بر خروج 2 هزار نیروی آمریکایی در سوریه تاکید دارد. از این منظر، دولت آمریکا به دنبال این است که بحران سوریه را با مرکزیت عراق ساماندهی و هدایت کند. این سیاست در حالی از سوی ترامپ پیگیری می شود که در عراق طیف گسترده ای از جریان های سیاسی و نظامی در عراق از جریان های کمونیستی تا ملی گرایی و لیبرال امروز مخالف رویه ترامپ هستند. حضور ترامپ در پایگاه عین الاسد در شهر الانبار توهینی آشکار به حاکمیت و غرور ملی عراقی هاست. در عرف دیپلماتیک روسای جمهوری وقتی وارد کشوری دیگر می شوند ابتدا بایستی با مقام رسمی آن کشور دیدار کنند و بعد از آن به جاهای مهم سر می زنند. از این رو می توان این دیدگاه را در نظر گرفت که ترامپ دچار ابهامی استراتژیک شده است . ابهامی که از یکسو بر خروج از سوریه در عین تاکید بر بقا در عراق متکی است.

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    پیشنهاد ما

    دیگر رسانه ها