کد خبر: 535239
تاریخ انتشار :

علت مخالفت حجت‌الاسلام پورمحمدی، سالک و مصلحی با احمدی‌نژاد/ احمدی‌نژاد چون قالیباف رقیب انتخاباتی‌اش بود، با انتصابش به عنوان شهردار مخالف بود

علت مخالفت حجت‌الاسلام پورمحمدی، سالک و مصلحی با احمدی‌نژاد/ احمدی‌نژاد چون قالیباف رقیب انتخاباتی‌اش بود، با انتصابش به عنوان شهردار مخالف بود
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

به گزارش نامه‌نیوز، به نقل از شرق، احمد سالك، نماينده اصولگراي مجلس، مدعي شده جزء اصولگرايان اخراجي دولت احمدي‌نژاد بوده است. آنها مدعي‌اند احمدي‌نژاد مروج تك‌روي و قانون‌گريزي بوده است. او كه از سال 1380 تا 1385 نماينده ولي فقيه در سازمان حفاظت اطلاعات كل سپاه بود، از آنجا به هيئت عالي گزينش كشور مي‌رود و تا سال 87 در اين سمت مي‌ماند. او در برنامه تلويزيوني «دستخط» گفته است: «من در حفاظت اطلاعات بودم، گزینش کل کشور یک دبیر می‌خواست؛ احمدی‌نژاد دنبال بود. پنج، ‌شش نفر مطرح شدند. من را هم مطرح کرد. پیغام داد بیایید من شما را ببینم. یک‌ شب به ریاست‌جمهوری رفتیم و آنجا صحبت کردیم. من به ایشان گفتم چرا من را انتخاب کردید؟ به او اسم دادم که فلانی و فلانی را انتخاب کنید. گفت این کار فقط از شما برمی‌آید. آقای احمدی‌نژاد بیش از ۲۰ ماه نتوانست من را تحمل کند؛ چون هفت وزیر او می‌خواستند خارج از قانون گزینش عمل کنند و من جلوی آنها ایستادم و به درگیری و سپس به شورای عالی کشیده شد. دید ما تسلیم این نمی‌شویم که این بیاید و آن برود. گفتم نه می‌گذارم این بیاید و نه می‌گذارم آن برود». اگرچه در سايت شخصي سالك، يكي از سمت‌هاي او مشاور احمدي‌نژاد ذكر شده، اما خودش در اين برنامه منكر چنين سمتي شده و در پاسخ گفته است: «ابدا». اخراجيان دولت احمدي‌نژاد تمايل زيادي دارند که به اشكال مختلف از رئيس سابق دولت تبري بجويند. آنها متفق‌القول‌اند علت خروجشان از دولت سابق يا حتي اخراجشان، مخالفت‌خواني‌هايشان با رئيس سابق بوده است. به نظر مي‌رسد محمود احمدي‌نژاد عمدتا با سمت‌هايي كه مرتبط با گزينش و اطلاعات بوده، زياد به مشكل برمي‌خورده است؛ مشخص‌ترين ماجرا مربوط به قهر 11روزه او در ارتباط با عزل حيدر مصلحي، وزير اطلاعات دولت دوم او بود. مصلحي ماجراي بركناري خودش را اين‌گونه با خبرگزاري فارس در ميان گذاشته است: «روز یکشنبه‌ای که این اتفاق افتاد، نزدیک ظهر با من تماس گرفت و به من گفت بیا کاری دارم. من هم روز قبل از این تماس، یکی از افراد را جابه‌جا کرده بودم؛ کسی بود که دوستی و رفاقتی با آقای مشایی داشت. بالاخره پیش احمدی‌نژاد رفتم و او گفت این‌طور نمی‌شود و ما هرچه گفتیم تو گوش نکردی و من تصمیم خود را گرفتم. من هم گفتم تصمیمی را که گرفته‌‌اید، عملی کنید. او به من گفت شما استعفا بده که من به او پاسخ دادم من استعفا نخواهم داد، اگر شما به این نتیجه رسیده‌اید که من را عزل کنید، من را برکنار کنید، چون اگر من استعفا دهم، یعنی خودم پذیرفته‌ام که اشتباه کرده‌ام. این صحبت تمام شد و به دفتر اطلاع دادم چنین قضیه‌ای بین ما اتفاق افتاده است و بعدازظهر نیز جلسه دولت بود که به آن جلسه رفتم. در جلسه دولت یکی از زرنگی‌های احمدی‌نژاد این بود که اگر می‌خواست کاری کند، می‌گذاشت برای آخر جلسه تا کسی اقدامی نکند؛ بنابراین آخر جلسه اعلام کرد بنده از این به بعد مشاور اطلاعاتی هستم. همه هاج‌و‌واج ماندند؛ آن زمان ایام فاطمیه بود و ما هم در منزل‌مان روضه داشتیم و من می‌خواستم سریع بروم که به روضه برسم، اما وقتی خواستم بروم، دیدم از دفتر یک نفر کنار درِ ریاست‌جمهوری ایستاده و نامه‌ای را از طرف آقا آورده است. این بحث مطرح شده بود که به احمدی‌نژاد گفته بودند نباید این کار را انجام دهد و من را عزل کند و بعد هم به من پیغام داده شد سر کار خود برگردید و کار را تعطیل نکنید و بعد آقا مرقومه‌ای را برای من فرستادند که باید در محل کار خود حضور داشته باشید». مصلحی گفته است: «آقای احمدی‌نژاد می‌خواست به نوعی حرکت کند که تشکیلات اطلاعاتی را آرام‌آرام کنار بگذارد». غلامحسين محسني‌اژه‌اي هم در دولت نخست احمدي‌نژاد وزير اطلاعات بود؛ اما در دولت دوم او ديگر جايي نداشت. او بعدا در مقام معاون اول قوه قضائيه و سخنگوي اين قوه درباره رفتارهاي متأخر محمود احمدي‌نژاد و در پاسخ به پرسش يك خبرنگار گفت: «درباره این قبیل افراد واقعا نمی‌دانم چه تعبیری داشته باشم. از این آقایی که اسم بردید، فقط این را می‌توانم توضیح دهم که یک زمانی یک فیلمی را از این آقا دیدم که با یک مجری در حال مصاحبه بود؛ چون دیدم که شاید اعتباری نداشته باشد، زیاد وقت صرف آن نکردم؛ اما فکر کنم که این فیلم حدود ۴۰ دقیقه کمتر یا بیشتر بود. در آن فیلم ۴۰ دقیقه‌ای حقیقتا این فرد ده‌ها دروغ و خلاف‌ واقع‌‌گویی و گنده‌گویی و توهین به دیگران را داشت». او بعدا هم گفت: «ریشه حقوق‌های نجومی در دولت احمدی‌نژاد بود». مصطفي پورمحمدي هم اصولگراي ديگري بود كه با رئيس سابق دولت به اختلاف خورد. او هم معتقد است كه محمود احمدي‌نژاد به دلايل فراقانوني با شهردار‌شدن قاليباف مخالف بوده است. پور‌محمدي که وزير كشور احمدي‌نژاد بود؛ اما بعد از خروج از دولت به سازمان بازرسي كل كشور رفت و اختلافات ميان او و رئيس سابق دولت آنجا اوج گرفت، درباره احمدي‌نژاد گفته است: «هم‌زمان با حضورم در وزارت کشور شورای اسلامی شهر تهران آقای قالیباف را به‌عنوان شهردار انتخاب کرده و انتصاب او با حکم وزیر کشور قطعی می‌شد و این همان چیزی بود که احمدی‌نژاد با آن مخالف بود و با توجه به اینکه امضای حکم قالیباف در آن زمان کار درستی بود، بدون درنظرگرفتن نظر رئیس‌جمهور و بدون اطلاع او حکم قالیباف را امضا کردم. متأسفانه احمدی‌نژاد تنها به‌این‌دلیل که قالیباف رقیب انتخاباتی‌اش در انتخابات بود، با انتصاب او به‌عنوان شهردار تهران مخالف بود، در حالی که گفته بود چنانچه در انتخابات ریاست‌جمهوری انتخاب شوم، قطعا از تمام پتانسیل رقبای انتخاباتی خود برای اداره امور کشور استفاده خواهم کرد. اختلاف بین ما در وزارت کشور با رئیس‌جمهور با انتصاب آقای قالیباف آغاز و روز‌به‌روز به اختلافات افزوده شد و هر روز گسترش یافت». يكي ديگر از اصولگرايان معروفي كه از دولت سابق اخراج شد يا به عبارت بهتر حضورش در دولت بعدي تمديد نشد، محمدحسين صفارهرندي، وزير ارشاد دولت نخست محمود احمدي‌نژاد بود. او غير‌مستقيم درباره اين عبارت احمدي‌نژاد که گفته بود: «اصلا کاری با اصولگراها نداریم»، گفته است: «انتخاب‌شدن‌شان بر بستر همین جریان اصولگرایی بود و هنوز هم حساب آنها را برای ما لیست می‌کنند و می‌گویند دولت نهم و دهم اصولگرا؛ اما رئیس آن دولت همه‌جا گفت که کاری با اصولگراها ندارم. وقتی کسی حساب خود را از این جبهه جدا می‌کند و می‌خواهد جدا عمل کند، دیگر طبیعی است که عوارض و عواقبی که بعدها به بار می‌آورد، باید آن را هم جواب‌گو باشد. برخی از آقایان ناسپاس فعلی طوری راجع به دولت گذشته حرف می‌زنند که تمام هشت سال گذشته سیاهی، تباهی و عقب‌نشینی بوده است؛ درحالی‌که باید گفت آن دولت کمک‌هزینه‌هایی به آنها می‌داد که در شرایط سخت مددکار باشد و خوبی‌هایی که هیچ‌وقت از ذهن مردم خارج نمی‌شود». يك بار ديگر هم گفته بود: «کسی که ۱۱ روز خانه‌نشینی کرد، فکر نمی‌کند زمانی رئیس‌جمهور مملکت بوده و همه‌چیز در دستان خودش بوده است؛ پس چرا پلنگ‌صفتی می‌کند!». او معتقد است كه نخاله‌ها وارد دولت احمدي‌نژاد شدند و كارش را خراب كردند. دولت نخست احمدی‌نژاد ماه‌عسل او و اصولگراها بود؛ سهم مناسبی به حامیانش در قدرت داد و در مقابل حمایت کامل را نیز از آنها گرفت. برای همین بود که تصمیمات اقتصادی اشتباه او، مانند منحل‌‌کردن سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی، سهام عدالت، مستقیم‌سازی یارانه‌ها، مسکن مهر و... با وجود نامه ۵۰ اقتصاددان به او تأثیری در روند دولت‌داری احمدی‌نژاد نداشت و صدای اعتراض هیچ‌کدام از اصولگراها را درنیاورد. در انتخابات ۸۸ نیز اصولگراها از احمدی‌نژاد به‌‌شدت راضی بودند. نقشی که در مناظره‌ها ایفا می‌کرد و حملاتش به هاشمی و ناطق‌‌نوری، نه‌تنها اعتراضی در میان اصولگرایان برنینگیخت؛ بلکه شاید باعث خرسندی‌ آنها نیز شد. آنها سال ۸۸ هم از احمدی‌نژاد حمایت کردند؛ اگرچه این‌ روزها یک‌‌به‌‌یک اعلام برائت می‌کنند و برخی از آنها مدعی‌اند به او رأی نداده‌اند. شروع جدایی اصولگراها از احمدی‌نژاد از زمانی آغاز شد که در چهارم مرداد ۱۳۸۸ و در شرایطی که تنها هشت روز از عمر رسمی کابینه اول محمود احمدی‌نژاد باقی‌ مانده بود، او غلامحسین محسنی‌اژه‌ای و محمدحسین صفارهرندی، وزرای وقت اطلاعات و ارشاد را که از منتقدان اصلی مشایی در دولت بودند، برکنار کرد؛ اما ماجرا از زمانی عجیب‌تر شد که احمدی‌نژاد با وجود تذکر رهبری و نامه‌ای که خودش به رهبری نوشت، در انتخابات ثبت‌‌نام کرد و رد‌صلاحیت شد. بعد از آن بود که مدام پیام ویدئویی منتشر می‌کرد، ماجرای بست‌نشینی را به همراه بقایی و مشایی راه انداخت و حتی بعد از بازداشت این دو نفر، به‌تنهایی در امامزاده‌ صالح تحصن کرد و جمعی محدود هم گردش جمع شدند. پس از این اقدامات بود که شایعه برکناری‌اش از مجمع تشخیص مصلحت منتشر شد؛ اخبار حاکی از این بود که رابطه اعضا با او در مجمع هم چندان حسنه نیست؛ تا‌جایی‌که حتی احمد توکلی نیز در یک جلسه در مقابل دیگران به او و رفتارهای اخیرش اعتراض کرده بود.

منبع: روزنامه شرق

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    پیشنهاد ما

    دیگر رسانه ها