سیزده بدر و جایگاه فرهنگی آن در ایران زمین
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
عدد 13 نزد اغلب ملل، نحس، شوم و نامبارك شمرده مي شود و در طول قرنها سعي شده از استفاده از اين عددپرهيزشود. سیزده شمعی که در طی مراسم هفته مقدس Tenlbrae- عبارات سه روزه آخر هفته مقدس یعنی هفته تصلیب مسیح که طی آن شمع روشن می کردند- یا ایام روزه یکی پس از دیگری خاموش می شوند؛ نماد تاریکی زمین و هنگام مرگ مسیح است. بر هر یک از سیزده آسمان اقوام، یا یک ایزد حکم می راند. سیزده در تقویم آزتک عدد مهمی محسوب می شود، زیرا به ادوار سیزده روزه تقسیم شده است، در ضمن برای پیشگویی نیز به کار می رفت.
در واقع عدد سيزده يك نوشدن و زايش دوباره را تداعي مي کند. ميدانيم كه سيستم شمارس در برخي از نقاط دنياي باستان دوازده دوازدهي بوده، بنابراين عدد سيزده مي تواند مفهوم پايان يك دوره و شروع دوره ي جديد را تداعي كند.
عدد 13 هميشه با سحر و جادو در ارتباط بوده و عددي به شمار مي آمده است كه اعتقاد داشتند از قدرت اسرارآميزي برخوردار است. اين عدد نشان معرفت دروني است كه به افرادي كه با آن آشنايي دارند، قدرت مي خشد. عدد 13 ممكن است براي كساني نحس باشد كه از رازهايي كه اين عدد آشكار مي كند؛ مي ترسند ولي براي طرفداران علوم اسرارآميز عدد مقدسي است.
شومي عدد سيزده چندين دليل دارد:
_ تعداد خدايان در يونان دوازده بوده اما وقتي سيزدهمي وارد مي شود يكي از آنها را مي كشد و خود به جاي او مينشيند و از آن به بعد همه چيز به هم مي ريزد و اوضاع خراب مي شود.
_ به قول (ويل دورانت) از آنجا كه دوازده عددي بوده كه به 2 و 3 و 4 و 6 بخش پذير بوده و عدد كاملي به شمار مي آمده و درست بعد از آن عدد سيزده است كه به هيچ كدام از آن اعداد بخش پذير نيست، نحس شده است.
_ مسحيان؛ يهوداي خيانت كار را سيزدهمين آن دوازده نفر مي دانند.
_ در روز جمعه،13 اكتبر 1307 ميلادي تعدادي از اعضاي فرقه اي از صليبيون نظامي قرون وسطي توسط فرمانداران فيليب چهارم، شاه فرانسه دستگير و محكوم شدند.
در تاروت کارت مرگ است؛ درعين حال نشان دهنده تولد دوباره و نو شدن هم هست.
عدد سیزده متشکل از اعداد سه و یک است که مجموع آنها عدد چهار می شود. عدد چهار نماد نظم و ترتیب و سازمان و تشکیلات است.
سيزده در تقويم آزتك عدد مهمي محسوب مي شود. اين تقويم به ادوار سيزده روزه تقسيم شده است و در ضمن براي پيشگويي هم به كار مي رفته است.
در ميان اسراييليان باستان، سيزده مقدس بود، زيرا براي تابوت عهد، وجود سيزده چيز ضروري بود.
همچنين اين عدد بر طبق حروف ابجد، معادل احد (الف: 1، ح: 8، د: 4) و به معني خداست.
از طرفي اگر مسيح سيزدهمين نفر به اضافه دوازده حواري خود باشد ديگر اين عدد نحس و شوم نيست و همچنين اگر خورشيد را سيزدهمينِ دوازده صورت فلكي شناخته شده در آن زمان، بدانيم باز از شومي آن خبري نيست.
عدد 13 در بسياري از آداب و رسوم كه علم هندسه در آن ها به نوعي وجود دارد، نقش محوري داشته است، زيرا نمايانگر الگويي بوده كه در انسان، طبيعت و بهشت ديده مي شود. براي نمونه 13 مفصل اصلي در بدن آدمي وجود دارد. سال خورشيدي 13 مدار قمري دارد و ماه هر روز 13 درجه در آسمان حركت مي كند.
در نمادهايي كه در اسكناس يك دلاري وجود دارد، به طور اغراق آميزي نقش عدد 13 ديده مي شود. در واقع مفهوم عدد 13 در تاريخ آمريكا بسيار مستحكم است.عدد 13 در بسياري از نمادهاي يك دلاري آمريكايي به كار مي رود (13 قوم اوليه آمريكا، 13 امضاكننده بيانيه استقلال، 13 نوار روي پرچم، 13 طبقه هرم، 13 ستاره در بالاي سر عقاب، عبارت13 حرفيe pluribus unum، تعداد 13 پر تزييني از پرهاي موجود در طول هر يك از بال هاي عقاب، 13 نوار بر روي سپر، 13 برگ روي شاخه زيتون و تعداد 13 عدد پيكان) بالاي سر عقاب (واقع در پشت 1 دلاري) نيز سيزده ستاره وجود دارد كه به شكل يك ستاره داوود (خاتم سليمان) چيده شده اند.
در ايران و هند باستان، تعداد سال هاي جهان در آفرينش، 12000 سال انگاشته شده است. تعداد صور فلکی نیز 12 تاست . 12 ماه سال هر کدام تحت سلطه ی یکی ازین صور فلکی هستند. شايد در راستاي همين باورها بوده كه اكنون در ابتداي سال شمسي، ايرانيان 12 روز و در ادامه، روز سيزدهم فروردين را تعطيل هستند. روز سيزدهم نمادي از آشوب آغازين قبل از آفرينش و البته شروع دوباره زندگي پنداشته مي شود و اين چنين است كه بعد از روز سيزدهم دوباره كار و تلاش در سال جديد آغاز مي شود.
گفته میشود ایرانیان باستان در آغاز سال نو پس از دوازده روز جشنگرفتن و شادیکردن که به یاد دوازده ماه سال است، روز سیزدهم نوروز را که روز فرخندهایست به باغ و صحرا میرفتند و شادی میکردند و درحقیقت با این ترتیب رسمی بودن دورهً نوروز را به پایان میرسانیدند.
در گاهشماری ایرانی، هر روز ماه، نام ویژهای دارد. بهعنوان مثال، روز نخست هر ماه، اورمزد روز و روز سیزدهم هر ماه تیر روز نامیده میشود و متعلق به ایزد تیر است. تیر در زبان اوستایی«تیشتَریَه» خوانده میشود، و هم نام تیشتر، ایزد باران میباشد. با توجه به اطلاق گرفتن نام ایزد باران، میتوان گفت که تیر در نزد ایرانیان باستان نمادی از رحمت الهی بودهاست.
سیزدهم روز از ماه فروردین، تیر یا تِشتَر نام دارد. ایزد تیر یا تشترکه در اوستا، یَشتی هم به نام آن وجود دارد ایزد باران است و در باور پیشینیان پیش از آشو زرتشت برای این که ایزد باران در سال جدید پیروز شود و دیو خشکسالی نابود گردد باید مردمان در نیایش روز تیر ایزد از این ایزد یاد کنند و از او در خواست باریدن باران نمایند. در ایران باستان پس از برگزاری مراسم نوروزی سیزدهم که به ایزد باران تعلق داشت مردم به دشت و صحرا و کنار جویبارها میفتند و به شادی و پایکوبی میپرداختند و آرزوی بارش باران را از خداوند مینمودند. اکنون هم رزتشتیان از بامداد روز تِشتَر ایزد و فروردین ماه، سفره نوروزی را بر میچینند، خوردنیها و مقداری آجیل و شیرینیهای باقیمانده در سفره نوروز را با خود به طبیعت میبرند، و شِشه سبزههای موجود در سفره را با خود برمیدارند و به دشت و صحرا و کنار چشمهها یا آبهای روان میروند. سبزهٔ خود را در کنار جویبارها به آب روان میسپارند و آرزو میکنند که سالی پربرکت و خرم داشته باشند. تا پسین آن روز را بیرون از خانه هستند و در طبیعت و میان سبزه و صحرا به شادمانی میپردازند. (توضیح: در اسطورههای ایرانی، ایزد باران همواره بهصورت اسبی با دیو خشکسالی که دیواپوش نام دارد در جنگ و مبارزه است و اگر تیر ایزد پیروز شود، باران میبارد و چشمهها میجوشند و رودها روان میگردند و سرسبزی را به ارمغان میآورند.)
تا کنون هیچ تاریخنگار و پژوهشگری دلیلی برای نحس بودن سیزده نوروز نیاوردهاست، بلکه وارون بر آن، بیشتر آنها روز سیزده نوروز را بسیار نیکو و فرخنده (سعد) دانستهاند. برای نمونه درآثارالباقیهٔ ابوریحان بیرونی، جدولی برای سعد و نحس بودن روزها وجود دارد که در آن برای سیزدهم نوروز که تیر روز نام دارد، واژهٔ سعد بهمعنی نیک و فرخنده آمدهاست.
مشهور است که واژهٔ سیزدهبهدر بهمعنای «در کردن نحسیِ سیزده» است. اما وقتی به معانی واژهها نگاه کنیم برداشت دیگری از این واژه میتوان داشت. «در» بهجای «دره و دشت» میتواند جایگزین شود. بهعنوان مثال، علامه دهخدا، واژهٔ «در و دشت» را مخفف «دره و دشت» میداند. پس میتوان گفت واژهٔ «سیزدهبهدر» بهمعنای «سیزدهم بهسوی در و دشت شدن» میباشد که همان معنی بیرونرفتن و در دامان طبیعت سرکردن را میدهد.
در فلسفهٔ سبزه گره زدن نیز افسانهٔ آفرینش در ایران و مسئلهٔ نخستین بشر و نخستین شاه و دانستن روایاتی دربارهٔ کیومرث حائز اهمیت زیادی است. در اوستا چندین بار از کیومرث سخن به میان آمده و او را اولین پادشاه و نیز نخستین بشر نامیدهاست. گفتههای آثارالباقیه بر پایهٔ همان آگاهی است که در منابع پهلوی وجود دارد. مشیه و مشیانه که دختر و پسر دوقلوی کیومرث بودند، روز سیزدهم فروردین برای اولین بار در جهان با هم ازدواج نمودند. در آن زمان چون عقد و نکاحی شناخته شده نبود آن دو به وسیلهٔ گره زدن دو شاخهٔ مورد، پایهٔ ازدواج خود را بنا نهادند و چون ایرانیان باستان از این راز بخوبی آگاهی داشتند، آن مراسم را بویژه دختران و پسران دم بخت انجام میدادند و امروز هم دختران و پسران برای بستن پیمان زناشویی نیت میکنند و علف گره میزنند.
نویسنده: فاطمه بداغآبادی ، دانشآموخته کارشناسیارشد باستانشناسی/دانشگاه تربیت مدرس
دیدگاه تان را بنویسید