رضا خاتمی، معین، جهانگیری و هاشمی گزینههایی
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
آنطور که به نظر ميرسد حزب اتحاد ملت بر کانديداتوري محمدرضا خاتمي يا مصطفي معين نظر دارد و کارگزارانيها نيز جهانگيري و هاشمي را پيشنهاد ميدهند. نامهايي چون عارف و لاريجاني نيز در ميان است اما برخي اصلاحطلبان معتقدند که شکست با کانديداهايي چون خاتمي و معين بهتر از پيروزي با چهرههايي همچون لاريجاني يا عارف است.
لزوم مشخص کردن رويکرد انتخاباتي
در شرايطي که اصولگرايان از هماکنون خود را پيروز از پيش تعيينشده انتخابات رياستجمهوري 1400 ميدانند؛ اصلاحطلبان هنوز رويکرد واحد و مشخص خود را براي انتخابات پيش رو اعلام نکردهاند. هنوز مشخص نيست که آنها چگونه وارد صحنه انتخابات 1400 خواهند شد؛ آيا به قرائت بخشي از اين جريان که ائتلاف با روحاني در 92 و 96 را اشتباه دانستند تن ميدهند و بهطور مستقل و با هويت اصلاحطلبانه در انتخابات حاضر خواهند شد يا اينکه با توجه به تجربه انتخابات 98 و نوع نگرش شوراي نگهبان به آنها بازهم به ائتلاف با شخصيتي اعتدالگرا همچون علي لاريجاني روي ميآورند. قدر مسلم به نظر ميرسد که اين دوگانگي و دوراهي که اصلاحطلبان در آن قرار گرفتهاند به اين زوديها به نتيجه نخواهد رسيد. چراکه آنها همچنان منتظر تحولات ماههاي پاياني منتهي به انتخابات مثل نتيجه انتخابات آمريکا هستند. از طرفي اصلاحطلبان زمان حد فاصله انتخابات 98 تا کنون را براي بازسازي جرياني خود و بازيابي سرمايه اجتماعي از دست دادهاند و اينکه برخي اصلاحطلبان نوع کنش و نحوه ورود به انتخابات را نيز به نوع عملکرد شوراي نگهبان به اين جريان سياسي گره ميزنند نوعي از دست دادن وقت باقي مانده است. اينکه اصلاحطلبان تا زمان اعلام نظر شوراي نگهبان به برنامهريزي و هدفگذاري براي انتخابات نپردازند مسلما از دو جهت پيامدهاي خوبي براي آنها نخواهد داشت. از طرفي جامعه چنين تحليل ميکند که اصلاحطلبان براي حضور در قدرت دنبال مطمئنترين راه هستند و ميخواهند آنگونه که برخي نهادهاي حاکميتي زمين بازي را برايشان تعريف ميکنند عمل کنند. از اين جهت جامعه راي اصلاحطلبان پشت کانديداي اين جريان نخواهد آمد. از طرف ديگر نيز جريان مقابل با در نظر گرفتن چنين رويکردي از اصلاحطلبان بدون هراس از حضور رقيبي قدرتمند و جريانساز به برنامهريزي پرداخته و نامزد يا نامزدهاي خود را براي انتخابات معرفي ميکنند. از اين جهت بهتر است اصلاحطلبان جداي از اينکه قرار است چه شخص يا اشخاصي را براي حضور در انتخابات معرفي کنند ابتدا به ساکن نسبت به نحوه ضور خود در انتخابات پيش رو شفافسازي کنند.
چالش کانديداتوري
جريان اصلاحات همانگونه که در مقاطع مختلف انتخاباتي نشان داده همواره با حضور در آوردگاههاي مختلف بر انتخابات مختلف تاثيرگذار ظاهر شده است. حال زماني به صورت جرياني در انتخابات حاضر شده و توانسته مناصب انتخابي مثل رياستجمهوري، مجلس يا شوراها را از آن خود کند و دولت و مجلس را در اختيار بگيرد يا در زماني ديگر در مقام حمايت از نامزد ديگري برآمده و سرمايه اجتماعي خود را پشت آن شخص آورده و موجبات پيروزي وي را فراهم آورده است. بااينحال ماجراي انتخابات 1400 براي اصلاحطلبان مقوله ديگري است و آنها ميخواهند از همه ظرفيتهاي خود در اين انتخابات بهره بگيرند. در اين راستا احزاب و تشکلهاي اصلاحطلب با رويکردهاي مختلف چهرههاي متفاوتي را براي حضور در انتخابات و اجماع پيشنهاد دادهاند. حزب اتحاد ملت به اشخاصي چون سيد محمدرضا خاتمي، مصطفي معين و حتي محمد صدر و عباس آخوندي متمايل هستند. البته آنطور که به نظر ميرسد سيدمحمدرضا خاتمي گزينه جديتري از سوي اتحاديها به شمار ميرود که ميتواند سقف مطالبات اصلاحطلبان را بيان کند. اما انتقاد وارد به اين انتخاب اين است که قطع به يقين محمدرضا خاتمي ردصلاحيت خواهد شد و انتخاب وي پالس چندان مثبتي به حاکميت نيست. لذا در شرايطي که اصلاحطلبان نزديکي زيادي با حاکميت ندارند بهتر است به سمت گزينههاي ديگر بروند. از طرفي مصطفي معين نيز سابقه انتخابات 84 و عدم اجماع اصلاحطلبان را دارد و هنوز هم برخي معتقدند که جامعه چندان پذيراي معين نخواهد بود. در طرف ديگر ماجرا حزب کارگزاران قرار دارند که کانديداهاي مدنظر خود را پيشنهاد ميدهند. چهرههايي مانند اسحاق جهانگيري و محسن هاشمي که شايد جامعه چندان علاقهاي به آنها نشان ندهد. چنانکه گفته ميشود جامعه نسبت به هر کسي که نماد حفظ وضع موجود باشد رويکرد چندان مثبتي نخواهد داشت. با اين همه هستند جريانات اصلاحطلبي که به چهرههاي ديگر متمايل باشند. چهرههايي مثل محمدرضا عارف و علي لاريجاني که بسياري آنها را نماد ائتلاف يا حضور حداقلي ميدانند. بايد ديد رويکرد اجماعي اصلاحطلبان به کدام سمت و سو خواهد بود.
دیدگاه تان را بنویسید