طبقهبندی زوجها از لحاظ خیانت

مدل اول افرادی که روابط اجتماعی بالایی دارند و خودشان را روشنفکر مینامند .
شامل افرادی میشود که بگووبخند و صمیمتشان با غیر همسر را خیانت نمیدانند.
شما اگر آمریکا هم بروید هر زن و شوهر متعهدی به همدیگر احساس مالکیت و تعصب و غیرت دارند و داشتن این احساس ربطی به ایرانی بودن یا آمریکایی بودن ندارد، مرد آمریکایی هم غیرت دارد و زن آمریکایی هم تعصب دارد. غیرت و تعصب فقط برای قشر یا قومیت خاصی نیست.سخن من با افرادی است که در روابطشان چهارچوب ندارند. ایدئال هر چیزی مشخص است و مشکلی ندارد ولی هر چیزی از حدش بگذرد مشکلساز خواهد شد، افرادی که صمیمت و محبتشان به غیر همسر حدودی ندارد و به راحتی به محبت دیگران پاسخ میدهند ممکن است که یک روز، آن محبتها و پاسخها به مزاج طرفین خوش بیاید و این اتفاق در حالت معمولی نمیافتد و ممکن است وقتی با مدل اول روبرو میشوید و به هر دلیلی از صمیمیتی که با غیر همسر دارند انتقاد میکنید با پاسخ اینکه من طرف مقابلم را میشناسم یا او فرد با جنبه و تحصیل کرده ایست و پاسخهایی از این قبیل مواجه میشوید؛ اما واقعیت روانی قضیه این است که کسی از چیزی خوشش نیاید به آن رغبت نشان نمیدهد و ممکن است که این رغبت نشان دادنها یک روز تأثیر خودش را خواهد گذاشت. زمانی آن اتفاقی که نمیخواهیم بیفتد، میافتد که فرد با همسرش دچار اختلاف شود، اولین کسی که سفره دلش را با آن باز میکند شخص سومی است که با او صمیمت و رفتار محبتآمیز داشته است. همین امر باعث مبتلا شدن به ویروس خیانت میشود. کار اشتباه را نباید توجیه کرد چیزی که نباید انجام دهید را انجام ندهید اگر اصرار به این رفتار دارید یا مدل و شخصیت شما به این شکل است. باید بدانید که در معرض شدید ویروس خیانت هستید.که می تواند از علل خیانت زن و مرد باشد
مدل دوم: افرادی که در فکر ارتباط با شخص سوم هستند .
شامل افرادی میشود که همسر خود را اصولی انتخاب نکردهاند یا دچار اختلافات زناشویی هستند .
کسانی که نتوانستهاند بحران همسرگزینی را به درستی پشت سر بگذارند و بعد از ازدواج متوجه این قضیه شدهاند که همسرشان با معیارهایش همخوانی ندارد و رفته رفته جذابیتهای زندگی بین زوجین کم میشود و فرد دنبالروی کسی میرود که با معیارهایش همخوانی دارد که این مهم باعث اختلافات شدید زناشویی خواهد شد و در نتیجه روابط در زندگی مشترک را دچار سستی خواهد کرد؛ و همچنین کسانی که انتخابشان اصولی بوده ولی بعدها اتفاقات و مشکلاتی باعث عدم رضایت طرفین از زندگی مشترکشان شده هم باعث میشود که مدل دوم به فکر شخص سومی باشند که با همسرشان که ایده آلشان نیست و یا دچار اختلاف هستند جایگزینش کنند؛ که این خود مدل دوم را بسیار در معرض ویروس خطرناک خیانت قرار میدهد.
مدل سوم: قیدوبند ندارند و دنبال موقعیت هستند (تنوعطلبها، اختلال شخصیتیها)
شامل افرادی میشود که نمیتوانند پایبند باشند. افکار مریض دارند و اغلب دارای اختلال شخصیت هستند.که اختلال شخصیت و خیانت دو امر جدا نشدنی از هم دیگر هستند و اختلالهای شخصیت مخصوصا خود شیفته و پارانویید، نمایشی ها بیشتر مرتکب خیانت میشوند.
در آخر مدل سومیها، افرادی هستند که اغلب همسر و زندگیشان را دوست دارند و نمیخواهند که زندگیشان خراب شود به اصطلاح هم خدا را میخواهند هم خرما را، اما به دلیل گرم بودن بیش از حد از نظر عاطفی جنسی یا به دلیل اختلالات شخصیتی فقط وجود همسرشان راضیشان نمیکند و میخواهند که افراد مختلفی را امتحان کنند. این افراد ممکن است که در دوران کودکی عقدههایی داشتند که سرکوبشده یا شخصیتشان به رشد کامل نرسیده است. قشری که در موردش سخن میگوییم به هر طریق دچار روابط خیانتآمیز میشوند به شرطی که تشخیص داده شده و تحت درمان قرار گیرند. مدل سومیها بعد از خیانت کردن، هیچوقت حرفی برای گفتن ندارند. چون خودشان میدانند که برای چه و به چه علت دست به خیانت زدهاند. برای شناخت این افراد باید بسیار دقیق و سنجیده عمل کنید و از یک روانشناس متخصص هم مشورت بگیرید. آرزو میکنم شریک زندگی هیچکسی از مدل آخریها یعنی مدل سوم نباشد.
زوجهایی که نمیتوانند باهم ارتباط صمیمی قابل قبولی برقرار کنند. یا مهارتهای ارتباط را نمیدانند یا موقعیتشان باعث این دوری شده است. مثل دو زوج کارمند و کارکنان ارگانهای مختلف، زوجهای شاغل صد در صد دارای روابط عمومی بالایی هستند چون در یک محیط عمومی کار میکنند و در میان این روابط باشخصیتهای مختلفی سروکار دارند و به خاطر کارشان بسیار محترمانه با آنان رفتار خواهند کرد. چرا؟ چون اقتضای شغلشان این است اگر غیرازاین رفتار کنند نمیتوانند در شغلی که دارند باقی بمانند حالا در میان این ارتباطها که ساعات قابلتوجهی از روز را هم به خودش اختصاص میدهد ناخودآگاه همسرمان به اولویت آخر ختم میشود؛ و دیگر انرژی برای همسرمان نداریم که ساعاتی از روز را هم کنار او با آرامش سپری کنیم، البته هر مردی برای امرارمعاش زندگیش قطعاً باید شغلی داشته باشد و زنهایی هم قطعاً هستند و خواهند بود که شغلی برای خود دارند. بحث داشتن شغل یا نداشتنش نیست. سؤال من این است که به نظر شما زن و مرد هر دو شاغل باشند نسبت به زن و شوهرهای دیگر وقت کمتری خواهند داشت یا نه؟ که صرف زندگی مشترک و روابط خود کنند، برای اینکه زندگی مشترک ایده الی داشته باشند باید چه کاری انجام دهند؟ باید قبول کنیم که زن یا مرد زندگیمان پاکدامنترین و متعهدترین زن یا مرد دنیا هم باشند اگر توجه نبینند ممکن است در وسط راه پایشان بلرزد یا خوشبینانهترینش راضی به ادامه زندگی نباشند.
مقاله برگرفته از کتاب ویروس خیانت، میتوانید این کتاب را از سایت رسمی خود نویسنده کتاب ویروس خیانت تهیه کنید. برای خرید کتاب ویروس خیانت کلیک کنید
دیدگاه تان را بنویسید