نگاهي به كانديداهاي اصولگرا و ظرفيت ايجاد اجماع ؛ به اميد نامزدهاي احتمالي
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
به گزارش نامه نیوز، اين مساله قطعا جريانهاي سياسي و نيروهاي آن را نيز بيش از قبل سر شوق آورده و به فكر ساماندهي عملكردشان در رقابتهاي پيشرو مياندازد. بدون شك در چنين فضايي اصولگرايان نميتوانند به خوشخيالي قبل بوده و تصور كنند كه به سادگي راهي پاستور ميشوند. از اينروست كه بررسي وضعيت اين جريان و امكانسنجي روياي هميشگي وحدت و اجماع روي يك گزينه اهميت مييابد. به ويژه كه تا اينجاي كار هيچ يك از كانديداهاي قطعي اين جريان ظرفيت لازم را براي ايجاد اجماع ندارند. نه سعيد محمد كه تا چندي قبل از سوي برخي پديده اين انتخابات تلقي ميشد، شانس جلب نظر طيفهاي مختلف را دارد و نه نيروهايي مثل سردار دهقان، محسن رضايي، اميرحسين قاضيزادههاشمي يا حتي لشكر همكاران سابق احمدينژاد كه اخيرا به صف شدهاند. به اين ترتيب اميد اصولگرايان براي ايجاد اجماع صرفا به كانديداهاي احتمالي است. يعني همانهايي كه منتظر دقيقه نود نشسته و فعلا اوضاع را رصد ميكنند. مهمتر از همه نيز دو رييس قوه! آنطور كه از موضعگيريها و اظهارات سياسيون در جبهه اصولگرايي معلوم است، همه اميدشان براي اجماع به رييسي است و قاليباف. اينكه رييسي سمت انتصابي خود را رها كرده و شانس خود براي راي گرفتن از مردم را امتحان ميكند، يا اينكه محمدباقر قاليباف راهي ميدان ميشود، هنوز معلوم نيست اما بسياري از تحليلگران اصولگرا بر اين باورند كه اجماع در اين انتخابات فقط و فقط حول محور يكي از اين دو محتمل خواهد بود.
گزينه محبوببه عنوان نمونه عباس سليمينمين، فعال سياسي اصولگرا در گفتوگويي با مثلثآنلاين ميگويد: «آقاي رييسي و قاليباف از بزرگان جريان اصولگرايي هستند كه توانايي ايجاد وحدت و اجماع را دارند.» در ادامه نيز رييسي را به ماندن در دستگاه قضا ترغيب كرده و ميگويد: «آقاي رييسي اكنون كار بسيار بزرگي را در قوه قضاييه آغاز كرده است و بسيار ميتواند موثر باشد، زيرا قوه قضاييه سالم و به دور از سياسيكاري قادر خواهد بود كه سلامت اداري و اقتصادي را در كل كشور از جمله دو قوه ديگر تعميم دهد. آقاي رييسي براي تحقق اين مهم بسيار شايسته است و تا اينجاي كار هم اقدامات ارزشمندي را انجام داده است و حقيقتا مانند او مسلط به امور قضايي كم داريم؛ لذا حيف است كه ايشان از قوه قضاييه بيرون بيايد و كارها ناتمام بماند.» او ادامه ميدهد: «درباره آقاي قاليباف هم بايد گفت كه او حتما توانايي ايجاد اجماع را دارد و بهرغم تخريب سنگيني كه برخي طيفها عليه او انجام ميدهند، همه ميدانند كه چه توانايي بالايي در امور اجرايي دارد.»
اجماع سختناصر ايماني، ديگر فعال سياسي اصولگرا اما نه عدم كانديداتوري رييسي را خيلي جدي و قطعي ميداند و نه به اندازه سليمينمين به اجماع روي قاليباف خوشبين است. او به نامهنيوز گفته بود: «نيامدن آقاي رييسي هنوز قطعي نيست و ممكن است كه نامزد انتخابات شود اما به فرض كه آقاي رييسي نيايد و باز هم به فرض كه آقاي قاليباف نامزد شود و آقاي رييسي به هر دليلي نامزد نشود، آيا اجماع بر آقاي قاليباف شكل ميگيرد؟ كه به نظر من پاسخ منفي است. وقتي ميگوييم اجماع يعني تمام طيفهاي اصولگرا به صورت قاطع بر يك نفر اتفاق نظر داشته باشند كه چنين شرايطي بر آقاي قاليباف ايجاد نميشود اما اين حالت بر آقاي رييسي صادق است و اگر او نامزد شود حتما تمام اصولگرايان از او حمايت ميكنند.» او اما تاكيد كرد كه اين به معني قطعي بودن عدم اجماع روي قاليباف نيست و گفت: «روي كاغذ بر آقاي قاليباف اجماع نميشود، زيرا در بين اصولگرايان مخالفاني دارد اما در شرايطي ممكن است بر او اجماع صورت گيرد؛ به اين معني كه ممكن است چينش نامزدها طوري شود كه بهتر از قاليباف حضور نداشته باشد و حتي مخالفان او بگويند در اين شرايط راهي جز اجماع بر قاليباف وجود ندارد؛ مثلا نامزدهاي برخي طيفها ردصلاحيت شوند يا نامزدهايي مانند آقاي ضرغامي يا سعيد محمد در ميدان باقي بمانند كه در اين صورت احتمال اجماع بر قاليباف منتفي نيست؛ بنابراين از نظر تئوريك بر قاليباف اجماع نميشود اما در عمل تحقق اين موضوع ممكن است.» حميدرضا ترقي، عضو شوراي مركزي موتلفه نيز نظر مشابهي دارد. او در مصاحبهاي با نامهنيوز گفته بود: «حتما آقاي رييسي ظرفيت اجماعسازي دارند اما آقاي قاليباف هنوز نتوانسته است خود را به عنوان فرد اجماعساز بعد از آقاي رييسي مطرح كند، زيرا نيروهايي هستند كه خود را در حد آقاي قاليباف ميدانند و شايد به نفع او كنار نروند. من باور دارم اگر آقاي رييسي نامزد نشود، ممكن است بر آقاي قاليباف اجماع شود اما به سختي.»
مشكل اصلياينطور كه به نظر ميرسد، اصولگرايان خوب ميدانند كه هيچ يك كانديداهاي به صف شده آنان توان ايجاد اجماع نداشته و پيروزي را به آن سادگي كه خيال ميكردند، رقم نميزند. مشكل اصلي آنان اما وقتي پديدار ميشود كه دو گزينه داراي ظرفيت آنان براي ايجاد اجماع، با موانع و ريسكهاي بالايي مواجه هستند. اصرار به كانديداتوري رييسي در حالي است كه او با حكم رهبري در راس يكي از اركان مهم نظام قرار گرفته و از قضا خوب هم عمل كرده است لذا خروج او از اين موقعيت، آن هم براي دستيابي به يك كرسي انتخابي نميتواند معقول باشد. ضمن اينكه دومين گزينه اجماعساز كه به گفته خود اصولگرايان با فاصله از رييسي و با ارفاق، داراي چنين ظرفيتي به حساب ميآيد، نيز تازه به كرسي رياست مجلس دست يافته و معلوم نيست كه در نتيجه بلندپروازي بيشتر و كانديداتوري در انتخابات رياستجمهوري، چه سرنوشتي پيدا كند.
دیدگاه تان را بنویسید