عصبانیت روزنامه جمهوری اسلامی از سانسور هاشمی رفسنجانی
آقای هاشمی رفسنجانی بقدری باعظمت است که نیازی به یادآوری این امور ندارد، ولی کشور و نسلهای آینده به او برای الگو گرفتن نیاز دارند. رسانه ملی، موزه دفاع مقدس، مؤسسه نشر تاریخ جنگ و سایر مراکز رسمی هرقدر نام و خاطرات و نقش و آثار آقای هاشمی رفسنجانی را سانسور کنند، مؤسسات غیررسمی و تاریخنویسان آزاد، با علاقمندی و انگیزه فراوان، از او مینویسند.
روزنامه جمهوری اسلامی سرمقاله خود را با بخشی از بیانات رهبرمعظم انقلاب آغاز کرده است.
«جناب آقای هاشمی رفسنجانی خودشان از شخصیتهایی هستند که از دوران نشو و نمای این نهضت در وسط میدان، در صفوف مقدم حضور داشتند. هم آن سختیها را، هم آن رنج را، هم آن شکنجهها را چشیدهاند. یکی از چیزهایی که همیشه به عنوان فضایل برجسته جناب آقای هاشمی داشتهایم در ذهن و مشاهده کردهایم، حضور فداکارانه و مدبرانه ایشان در صحنههای جنگ تحمیلی است. حقیقتاً زبان قاصر است از اینکه آن زحمات و فداکاریهای آقای هاشمی رفسنجانی را سپاسگزاری کند.
فراموش نمیکنم من آن شبهای دشوار، آن لحظات پر هم و غم و پرمسئولیتی را که آقای هاشمی رفسنجانی گذراندند در مقابل چشم همه ما؛ که این زحمات مورد تشکر امام بزرگوارمان رضواناللهتعالیعلیه هم بود همیشه. ما این تشکر از آقای هاشمی رفسنجانی را میخواهیم به صورت یک حرکت سمبلیک مجسم کنیم و این نشان فتح را من میخواهم به سینه جناب آقای هاشمی الصاق کنم».
اینها جملاتی هستند که حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی و فرمانده کل قوا به مناسبت پایان جنگ تحمیلی و به رسم قدردانی از تلاشهای آیتالله هاشمی رفسنجانی در صحنههای مختلف دفاع مقدس و فرماندهی جنگ به زبان آوردند. علاوه بر این، به همین مناسبت، ایشان در لوح اهدایی خطاب به آیتالله هاشمی رفسنجانی در مراسم اهدای نشان درجه یک فتح نوشتند:
«به پاس قدردانی از رشادتها و فداکاریهایی که در عملیات رزمی ابراز داشتهاید و شجاعت و فعالیت شما باعث کسب فتوحات مهمی در صحنه جنگ و همچنین باعث اعتلای کلمه اسلام و پایداری اسلامی و حفظ میهن اسلامی گردیده است، نشان درجه یک فتح به شما اهدا میگردد تا نشان سرافرازی و افتخار همیشگی شما باشد».
حتی اگر آن سخنان رهبری و این متن لوح اهدائی ایشان هم نبود، آیتالله هاشمی رفسنجانی در تاریخ دفاع مقدس و در عرصه انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی آنچنان شناخته شده است که تمام نکاتی که در سخنان رهبری و فرمانده کل قوا آمده و بیشتر از آن، برای مردم ایران کاملاً روشن و قطعی است.
بزرگان انقلاب و نظام، عبارت «شناسنامه انقلاب» را مناسبترین عنوان برای آقای هاشمی رفسنجانی دانستند، عنوانی که به هیچیک از حواریون امام خمینی داده نشد. او نزدیکترین، محبوبترین، مورد اعتمادترین، فداکارترین و کارآمدترین یار امام بود بطوری که امام، محرمانهترین مطالب را با او در میان میگذاشتند و دشوارترین مأموریتها را نیز برعهده او میگذاشتند. واگذار کردن فرماندهی جنگ به آقای هاشمی رفسنجانی در زمانی که دفاع مقدس به مرحله پیچیدهای رسیده بود، یکی از اقدامات مهم امام خمینی بود که بالاترین میزان اعتقاد و اعتماد ایشان به امانتداری و کارآمدی این استوانه بیبدیل انقلاب و نظام جمهوری اسلامی را به نمایش گذاشت. او برای پایان دادن به جنگ نیز بالاترین فداکاری را نشان داد و برای حفاظت از کشور، ملت، نظام و امام، حاضر شد جان و آبروی خود را پیشکش کند.
پاداش چنین انسان کمنظیری در هر کشور دیگری اینست که نام و فداکاریهای او را در کتابهای درسی، در تاریخ و در تمام اسناد هویتی ملت به ثبت میرسانند تا الگوئی باشد برای نسلهای بعدی و امتیازی باشد برای به نمایش گذاشتن عظمت کشور و ملتی که صاحب چنین انسانهای توانمند، فداکار و بامعنویتی هستند.
آقای هاشمی رفسنجانی بقدری باعظمت است که نیازی به یادآوری این امور ندارد، ولی کشور و نسلهای آینده به او برای الگو گرفتن نیاز دارند. رسانه ملی، موزه دفاع مقدس، مؤسسه نشر تاریخ جنگ و سایر مراکز رسمی هرقدر نام و خاطرات و نقش و آثار آقای هاشمی رفسنجانی را سانسور کنند، مؤسسات غیررسمی و تاریخنویسان آزاد، با علاقمندی و انگیزه فراوان، از او مینویسند و در قالب کتاب، فیلم، آثار صوتی و تجسمی، نقش بیبدیل او در جهاد علیه طاغوت، در دفاع مقدس، در تقنین، در سازندگی کشور، در نهادینه کردن آزاداندیشی و در فداکاری برای اعتلای کشور برای همیشه یاد او را زنده نگه میدارند.
در این میان، شرمندگی و سرافکندگی برای کسانی خواهد ماند که طراحان سانسور نقش هاشمی رفسنجانی در شکلگیری انقلاب و نظام و دفاع مقدس بودند و کسانی که مجریان این طرح شیطانی و خائنانه شدند. اینجانب، صحنههای فلاکت منافقین در عملیات مرصاد را از نزدیک مشاهده کردم و فرماندهی قاطع و هوشمندانه آقای هاشمی رفسنجانی را در آن عملیات پیروزمندانه هرگز فراموش نمیکنم. بعد از آنکه در گردنه چهارزبر به مناسبت عملیات مرصاد موزه جنگ ساخته شد، بار دیگر با اشتیاق به آن منطقه رفتم، ولی در آن موزه هیچ نام و نشانی از فرمانده جنگ که آقای هاشمی رفسنجانی بود ندیدم!
درخشش چهره هاشمی رفسنجانی در تاریخ انقلاب اسلامی ایران و دفاع مقدس، تمام گرد و غبارهای دستوری که بر صفحات تاریخ دفاع مقدس نشانده شدهاند را کنار خواهد زد، ولی سؤال اساسی اینست که تکلیف این جمله رهبری که زبان قاصر است زحمات و فداکاریهای آقای هاشمی رفسنجانی در صحنههای جنگ تحمیلی را سپاسگزاری کند و تکلیف آن لوح تقدیر که به فرمانده دفاع مقدس هدیه شده است با این سانسور سنگین چه میشود؟ آیا میتوان جنگ و دفاع مقدس را بدون فرمانده تصور کرد؟!
دیدگاه تان را بنویسید