مجتبی جلال زاده:
تعمیق برد استراتژیک ایران با اعزام ناو در آمریکای لاتین
ناو گروه نیروی دریایی ارتش ایران شامل ناوشکن دنا و ناوبندر مکران عل رغم فشارهای آمریکا، در سواحل ریودوژانیرو پهلو گرفتند.
گفته می شود که این اقدام با مجوز رسمی «لوئیس ایناسیو لولا داسیلوا» رئیسجمهور برزیل صورت گرفته است.
این در حالیست که پیش از این و در آستانه سفر رئیسجمهور برزیل به آمریکا، دولت برزیل «تحت فشار آمریکا» مانع پهلوگیری دو کشتی جنگی ایرانی در بندر ریودوژانیرو شده بود.
آیا این بدان معناست که برزیل در حال تغییر سیاست خارجی خود و پیوستن به یک بلوک ضد آمریکایی با ایران است؟
آقای دکتر مجتبی جلال زاده، کارشناس مسائل بین الملل، سیاست آمریکا و سیاست خارجی ایران در این خصوص به خبرنگار اسپوتنیک توضیح می دهد:
آنچه که در خصوص خبر روزهای اخیر بیشتر مورد توجه قرار دارد، اهمیت حضور ژئوپلیتیکی جمهوری اسلامی ایران در دریای کارائیب است. در واقع آنچه ما امروز شاهد آن هستیم، نفوذ و حضور کشتی های نظامی ایران در منطقه ای است که در گذشته ی روابط بین الملل به حیات خلوت آمریکایی ها مشهور بوده. اما طی سالیان اخیر و به واسطه نگاه ضد امپریالیستی که در آمریکای لاتین شکل گرفته و فروپاشی حکومت های وابسته به ایالات متحده، شاهد این هستیم که به نوعی تغییر در سیاست خارجی این کشورها با رویکرد امریکا ستیزی به وجود آمده است. لولا داسیلوا که بعد از اتفاقات مهمی که در زندگی سیاسی و حرفه ای اش رخ داد، پس از آزادی از زندان، توانست با آراء ۵۰.۹ درصد رقیب خود را در انتخابات شکست داده و بر مسند ریاست جمهوری برزیل تکیه کند. در واقع با نگاهی به دیدگاه ضد امپریالیستی این فرد و کارنامه ی وی در دوران گذشته ریاست جمهوری، توسعه چشم گیری را در روابط برزیل و ایران شاهد بودیم. به نظر می رسد که باید منتظر رشد روابط ایران و برزیل در زمینه های مختلف به ویژه در حوزه اقتصادی در دوره جدید مسئولیت سیاسی داسیلوا باشیم. چرا که در دوره ی پیشین رابطه برزیل و تهران به لحاظ اقتصادی به شدت تقویت شد و میزان روابط تجاری از ۱۴ میلیون دلار به ۳ میلیارد دلار در سال رسید. جریان های عمده ای که اکنون در آمریکای لاتین به قدرت می رسند، حکایت از تغییر نگرش سیاست مداران یا درخواست ملت ها برای تغییر بنیادین در سیاست خارجی و فروکاستن از وزن ایالات متحده بر مناسبات دو جانبه و چند جانبه این کشورها در سپهر روابط بین الملل دارد. از طرفی دیگر پیروزی داسیلوا به معنای گسترش قدرت های چپ گرا در اقتصاد برتر آمریکای لاتین یعنی برزیل است و همکاری بیشتر این کشورها در راستای اهداف عدالت خواهانه خواهد بود. از سمت دیگر حقیقتی که برای خواستن و أراده ملت ها در فروکاستن از جایگاه ایالات متحده در سیاست خارجی را نشان می دهد همین انتخابات اخیر است. فردی که در مقابل داسیلوا در انتخابات حضور داشت، چهره ای نزدیک به واشنگتن بود. در واقع این چهره به خواست مردم از قدرت حذف شد. ضمن اینکه در دوره گذشته ریاست جمهوری داسیلوا قرارداد مهم سه جانبه با حضور تهران، آنکارا و برزیل منعقد شد. در دوره ریاست جمهوری نهم و دهم در ایران بود که توسط اروپایی ها این فرصت نادیده گرفته شد.
منافع سیاسی برای برزیل در مشارکت با ایران چیست؟
قطعا اگر امروز ما شاهد جای خالی اتحادهای بین المللی هستیم اما ائتلاف های بین المللی و خصوصا ائتلاف هایی که میان منطقه گرا باشند، تاثیر بسزایی را بر عرصه روابط بین الملل و قدرت کشورهای مستقل در سیاست خارجی خواهد گذاشت. می دانیم که برزیل یک کشور در حال توسعه است که توانسته مرزهای توسعه اقتصادی و اجتماعی را طی کند. اگرچه کاستی هایی دارد اما توانسته در ائتلاف بزرگی مثل بریکس مشارکت و حضور فعال داشته باشد. جمهوری اسلامی ایران هم در ائتلاف های منطقه ای متعددی به عنوان یک قدرت منطقه ای در غرب آسیا و خاور میانه مطرح است. ائتلاف دو قدرت از دو منطقه می تواند باعث ضریب دادن و گسترش نفوذ هریک از آنها چه در منطقه خود و چه در منطقه دیگر باشد. | منبع: بخش فارسی خبرگزاری دولتی روسیه (اسپوتنیک)
دیدگاه تان را بنویسید