کد خبر: 737200
تاریخ انتشار :

حجت‌الاسلام پورمحمدی: جلوی پای دولت سنگ نیندازیم

دبیرکل جامعه روحانیت مبارز گفت: زنان نقطه ضعف و آسیب ایران نیست. کسی فکر نکند ما با چالش زنان در ایران روبه‌رو هستیم، حتماً تعبیر غلطی است.

حجت‌الاسلام پورمحمدی: جلوی پای دولت سنگ نیندازیم
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

به گزارش نامه‌نیوز، حجت‌الاسلام مصطفی پورمحمدی، رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی دوشنبه 12 آذر 1403 به دعوت انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه خوارزمی در این دانشگاه حاضر شده و به مناسبت روز دانشجو سخنانی ایراد کردند. رئیس مرکز اسناد انقلاب در پایان این مراسم نیز به پرسش‌های دانشجویان در زمینه‌های مختلف پاسخ دادند. در ادامه فرازهایی از سخنان ایشان و متن پرسش و پاسخ صورت‌گرفته در مراسم را می‌خوانید:

***

نهاد جامعه‌ متعالی زن است

نهاد جامعه متعالی زن است، نهاد جامعه برجسته‌ و جامعه‌ای که روح تعالی می‌خواهد، زن است. شاخصش زن است. آن خیر کثیر کانونش زن است. این‌که در تعابیر روایی ما داریم «الجَنَّةُ تَحتَ أقدامِ الاُمَّهاتِ» بهشت زیر پای مادران است، آن‌چه ما به صورت زیستی تعبیر می‌کنیم مال دنیا است، آن‌چه قرآن می‌گوید و روایات می‌گوید مال آخرت و بهشت است. بهشت زیر پای انسان فرهیخته است، محور آن نیز زن شایسته است. اگر انسان در جهان به کرامت رسیده، به یُمن بانوان برجسته و شاخص است و اگر اسلام بر همه‌ی ادیان امتیاز دارد به دلیل جایگاهی است که به زنان داده است. به شهادت همه‌ی حقوق‌دانان بیش‌ترین حقوق زنان در اسلام آمده.

مهم‌ترین موضوع ایران و جهان زن است. من به تناسب زنده‌ترین و مهم‌ترین موضوع جاری جامعه به زن پرداختم. بسیار برای ما مهم است که تعریف حقوقی کامل و متعالی از زن به دست دهیم، و اسلام به‌خوبی به این قضیه پرداخته است.

انتخاب 16 آذر به عنوان روز دانشجو، انتخابی شایسته است

هفته دانشجو را در پیش داریم. چند روز آینده ۱۶ آذر روز دانشجو است و خوشحالیم که دانشجویان، نسل فرهیخته و جوانان ما از یک روز پرمفهوم و پرمعنا برخوردارند. مناسبت روز دانشجو قبل از انقلاب انتخاب شده، ما انتخاب نکردیم یعنی مربوط به پس از انقلاب نیست، دلیلش هم روشن است: دانشجویان در سال 1332 در اعتراض به حضور نیکسون در ایران تظاهرات کردند و سه دانشجو شهید شدند. چه کسی این مناسبت را انتخاب کرد من نمی‌دانم، ولی حتماً محیط‌های دانشجویی انتخاب کرده‌اند که بسیار هم انتخابی شایسته است. یعنی جوان ایرانی به خود، فرهنگ و تمدنش مباهات می‌کند و در مقابل اشغال‌گران و متجاوزین می‌ایستد. او فرهنگ خودش را بزرگ می‌داند و در مقابل فرهنگ‌های بیگانه (هرچند هم به‌ظاهر قدرتمند باشد) احساس حقارت نمی‌کند. خیلی جالب است که روز دانشجوی ما این‌چنین انتخاب شده و این نشان‌دهنده عمق فرهنگی جامعه ایران است.

چرا انقلاب شد؟

چرا انقلاب شد؟ به نظر من به دو دلیلِ معیاری عمده: زنان و جوانان. این‌ها موتور پیشرفت و پیروزی انقلاب بودند. وقتی این‌ها به صحنه آمدند معادله قدرت عوض شد، محاسبات به هم ریخت و نشان داد که جامعه ایران به پا خاسته است 

البته انقلاب دو رکن دیگر هم داشت: آگاهی‌های اسلامی و فرهیختگی ایرانی. در طول تاریخ، اسلام با فرهیختگی ایرانی درآمیخته و سبب قدرت اسلام شده است، همه از مستشرق و محققین اسلامی و غی اسلامی و ایرانی و غیرایرانی به این نکته واقف‌اند و بر آن شهادت می‌دهند،.یکی از دلایل گسترش اسلام و عمق اسلام آمیختگی ایرانیان با آن بود 

زنان نقطه ضعف ایران نیستند

امروز چه باید بکنیم؟ مشکلات زیادی در اطراف ما است، نگرانی‌های زیادی داریم، فشارهای زیادی است، تضعییات زیادی است، حملات زیادی به ما می‌شود، موانع فراوانی سر راه ما است، چه کنیم؟ دلیلی که سبب به وجود آمدن انقلاب شد، امروز همان دلیل هم می‌تواند ما را استحکام ببخشد، تداوم راهمان شود و قدرت‌مان را تثبیت کند. میدان پیش‌تازی همچنان زنان و جوانان است. زنان نقطه ضعف و آسیب ایران نیست. کسی فکر نکند ما با چالش زنان در ایران روبه‌رو هستیم، حتماً تعبیر غلطی است. از این حوادثی هم که این سال‌ها اتفاق افتاده کسی به تحلیل‌های انحرافی نرود...

نقطه قوت امروز ایران زنان‌اند، در این تردیدی نیست و نقطه قوت دیگر امروز ایران جوانان هستند. نگویند جوانان فاصله گرفته‌اند. آن‌ها دغدغه دارند، نگران‌اند، انتقاد هم دارند، با ماها هم برخورد می‌کنند، خیلی وقت‌ها هم حق با جوانان است. اما این معنی‌اش نیست که انقلاب از ظرفیت جوانانه تهی شده، هیچ‌وقت این‌طور نیست. ما امروز پژواک حرکت جوانان‌مان‌ را در نسل زد جهانی می‌بینیم. آن‌چه درباره‌ی غزه اتفاق افتاد، پژواک حرکت شماست، بازتابی است از حرکت شما جوانان ایرانی. به این امواج بزرگ جهانی تبدیل شده. است.

پس این چهار رکن را من تکرار می‌کنم: معارف اسلامی، فرهیختگی ایرانی، حضور زنان و نقش جوانان. این چهار رکن پیروزی، تداوم حرکت انقلاب بوده و مطمئناً می‌تواند تداوم‌بخش حرکت انقلاب ما در آینده باشد.

50 درصد شرکت در انتخابات نرم خوبی است اما کم است

نکته دومی که الان در کشور ما وجود دارد الحمدلله یک فرهیختگی است. ببینید همین انتخابات گذشته نشان داد که جامعه زنده، فعال، بانشاط و حساس است. خیلی‌ها البته انتقاد داشتند و دارند، خیلی‌ها به خاطر انتقادات‌شان در انتخابات شرکت نکردند. حدود ۵۰ درصد جمعیت شرکت کردند، آخرین نصاب ۵۰ درصد در نُرم انتخاباتی جهان نصاب خوبی است. توجه داشته باشید! ما بیش از این می‌خواهیم، حق هم این است که این حضور و مشارکت خیلی بالاتر باشد، اما فکر نکنیم نصاب ۵۰ درصد پایین است، بهترین نصاب‌ها بین پنجاه ۶۰ درصد است. یک جاهایی رکوردهای ویژه‌ای زده می‌شود مثلاً در برخی انتخابات‌های خودمان به 82 درصد رسیدیم. به هر حال ۵۰ درصد کم است، حتما باید نصاب را ببریم بالا.

عده‌ای هم انتقاد داشتند، انتقاد جدی داشتند، با عدم حضورشان پیام را رساندند. این نشان می‌دهد ملت زنده است. حرف دارد، احساس مسئولیت می‌کند، دغدغه دارد، نسبت به سرنوشت کشور حساسیت دارد، مراقبت دارد، نقد می‌کند. باید با نگاه خوب و مثبت این را دید.

قرار انقلاب اسلامی پایبندی به رای مردم است

نکته این است دکه ما به هر حال یک هویت جمعی داریم، این دولت سر کار آمده، اولا باید بپذیریم. من فکر می‌کنم برخی از دوستان و نیروهای فعال اجتماعی هنوز باور نکردند یک دولتی به نام «دولت وفاق» سر کار آمده است. این را دیگر بپذیریم. قرار انقلاب اسلامی پایبندی به رأی مردم بوده، میزان رأی ملت است. امام فرمود؛ و قرار انقلاب اسلامی تحکیم مردم‌سالاری دینی بوده است. قرار انقلاب اسلامی احترام به آرای مردم بوده و هست. قرار رهبری، قرار امام معظم و رهبر بزرگوارمان هم این بوده، پیوسته سر این قرار ماندگار بوده‌اند و هستند. ما باید بپذیریم یک دولتی آمده دولت جدید با حرف‌های جدید. کمک بکنیم ان‌شاءالله پیروز بشود، او پیروز بشود همه ما پیروز هستیم، دولت جدید چه می‌خواهد؟ می‌خواهد این کشور پیشرفت بکند، مشکلات کشور حل بشود، نگرانی‌های مردم برطرف بشود، موانع سر راه برداشته بشود، مسائل اقتصادی حل بشود. خب کمکش بکنید دیگر!

جلوی پای دولت سنگ نیندازیم

سعی نکنیم اختلافات را برجسته بکنیم، سعی نکنیم خدایی نکرده حرکتی بکنیم که سنگی جلوی پای این دولتی که امروز توسط مردم انتخاب شده است بیفتد! این از فرهیختگی ایرانی، تعالی، انصاف، عدالت‌پروری و عدالت‌خواهی اسلامی به دور است. این از فرهنگ اسلامی و انقلاب اسلامی به دور است. ما به رأی مردم متعهدیم و باید حرکت‌مان را برای بر آن اساس بگذاریم.

مثلا من با این دولت زاویه دارم. اشکال ندارد زاویه داشته باشم، حرف‌هایم را بزنم. اما الان که نوبت این دولت است کمک بکنیم، وقتی که انتخابات شد حرف‌های‌مان را جدی بزنیم، اگر مردم حرف‌های ما را پسندیدند به ما رأی بدهند. بعد دوباره برمی‌خیزیم کارهای‌مان را می‌کنیم. این قرار ما در انقلاب اسلامی بوده که قرار بسیار قرار ارزشمندی است و خوشبختانه در این ۴۵ سال به‌خوبی انجام شده است.

هدف حکمران باید برداشتن فقر باشد

هدف حکمران باید برداشتن فقر و ثروتمند کردن جامعه باشد. جامعه‌ای که از فقر رها می‌شود عزت دارد، جامعه فقیر جامعه ذلیلی است. نمی‌شود ما تعریف جامعه عزتمند بکنیم در حالی که از نظر اقتصادی فقیر باشیم، شکل نمی‌گیرد، توسری می‌خورد. جوان ما خودش را با جوان جای دیگر مقایسه می‌کند، با شهروند دیگر مقایسه می‌کند، احساس حقارت می‌کند. ما باید این مسئله را تا حد زیادی به شکل منطقی حل بکنیم. اگر موانعی هم سر راهش است توضیح بدهیم.

اگر عدالت در جامعه‌ای حاکم، و ثروت در آن برقرار شد، به طور طبیعی به سمت قدرت می‌رود و پایداری‌اش زیاد می‌شود. الان می‌دانید چرا ترامپ دارد دست و پا می‌زند که از جنگ‌ فاصله بگیرد؟ به خاطر این‌که می‌داند قدرت آمریکا تا امروز نه فقط به توان نظامی‌اش که به توان اقتصادی، صنعتی‌ و فناوری‌اش است.

ایران قدرتمند باید عقبه قدرت فناوری داشته باشد. وقتی قدرت صنعتی و اقتصادی‌ برود، درآمد سرانه ملی می‌رود. این‌ها قدرت‌ساز است. اگر بناست جلوی آمریکا بایستیم باید توانمندی داخلی‌مان افزایش پیدا کند. این‌که رهبری معظم به اقتصاد مقاومتی و توسعه علمی به طور جدی پایبند هستند، به خاطر تولید قدرت است و این تولید قدرت بسیار بسیار مهم است.

نقل جمله‌ای از آیزنهاور

در آخر صحبتم جمله‌ای را از آیزنهاور به مناسبت ایام روز دانشجو نقل می‌کنم. آیزنهاور رئیس‌جمهور آمریکا یک ماه پیش از این‌که به کاخ سفید برود مصاحبه‌ای انجام داده است (27 نوامبر ۱۹۵۲) [6 آذر 31]. این اولین مصاحبه‌ی مطبوعاتی آیزنهاور پس از انتخاب شدن به رئیس‌جمهوری بود. ایران در این برهه از شرایط بسیار پایین پس از جنگ جهانی دوم که در اشغال متفقین بود به درآمده، مصدق آمده و نفت را ملی کرده است. آیزنهاور در همین ایام این مصاحبه را انجام داده که سه سطر آن درباره‌ی ایران است می‌خوانم: «گمان نمی‌کنم منطقه‌ای مهم‌تر از ایران روی نقشه جغرافیایی جهان وجود داشته باشد، ایران دارای نفت است و همچنین در چهارراه جهان واقع شده است، اگر روزگاری ایران و شوروی باهم کنار آیند، کره زمین جای امنی برای غرب نخواهد بود، همچنین نباید وضعیتی پیش آید که ایران به گذشته دور خود بازگردد و یک قدرت نظامی شود، وای به وقتی که میلیتاریسم ایرانی زنده شود، بروید تاریخ این کشور را بخوانید تا متوجه حرف من بشوید.» هفتاد سال قبل آیزنهاور این حرف را زده است، ترامپ هم امروز همین حرف را می زند. آن موقع این‌ها یک تصویر مبهم از ایران داشتند. امروز در صحنه عمل می بینند. از این جهت همه باهم بر سر ما ریخته‌اند. الان شرایط خیلی سختی است، اما پیشینه ما نشان داده است توانایی‌های ما کم نیست. باید فکر کنیم و با هم بکوشیم، این وضعیت را حفظ کنیم.

***

پرسش و پاسخ

به نظر شما دولت کنونی بیش‌تر وفاق ملی داشتند یا وفاق میلی؟ به این شعار وفاق ملی آیا تابه حال عمل شده است؟ نظر شما در این باره چیست؟

باید از مردم سوال کنید، این را به نظرم باید برداشت و نگاه عمومی به ما گواهی و شهادت بدهد. این‌که این دولت سعی کرده است در انتخاب‌های خودش گزینش‌هایی از غیر تیم خودش داشته باشد روشن است، این کار را کرده است، این که معلوم است. در انتخاب‌های خودش هم در وزرا و هم در استاندارها انجام شده است اما داستان وفاق دقیقا چگونه باید شکل بگیرد؟ شاخص‌های آن چیست و بر چه محورهایی باید استوار شود؟ حرف دارد؛ آری حرف دارد و باید تلاش کرد ولی من فکر می‌کنم آقای پزشکیان در این جهت صادقانه برخورد کرده است و بسیاری از رفتار او هم گواهی می‌دهد این مسیر را طبق آن‌چه تشخیص خودش بوده است عمل کرده است. حالا آیا این وفاق جواب‌گوی آن نیاز کامل اجتماعی هست یا نیست؟ حرف دیگری است ولی در دولت‌های گذشته، خب من خودم در چندتا دولت بودم، در همین حد هم ما این تجمیع دیدگاه‌های متفاوت را نداشتیم، به هر حال در این دولت حس می‌شود این کار بیش‌تر انجام شده است یعنی به این شعاری که داده شده است نزدیک‌تر شدند.

با توجه به این‌که برجام حاصلی برای ما نداشته است، آیا ما باید به دنبال مذاکرات جدید با آمریکا باشیم یا به دنبال احیای مذاکرات قبلی باشیم؟ اولین قدم ما چه باشد؟ احیای مذاکرات قبلی یا به دنبال مذاکرات جدید برویم؟

ببینید هر مذاکره و قراردادی زمان و تاریخ دارد، کارکرد خاص دارد. ما مسائل امروز خودمان را امروز باید بررسی کنیم. اگر قرارداد قبلی نقطه مثبتی دارد و ما می‌توانیم روی آن مانور کنیم و زنده کنیم باید سراغ قرارداد قبلی برویم. البته حالا با تغییر است یا با اصلاح است یا با هرچیزی؛ اگر نه که باید برویم دنبال توافقات جدید. مهم منافع امروز ما است. ببینید این خیلی مهم است، بعضی وقت‌ها همه در تاریخ مانده‌ایم، در حوادث گذشته گیر هستیم، پای ما مثل این که در گل رفته است و نمی‌توانیم بیرون بیاییم؛ هر حادثه‌ای، توافقی، مسئله‌ای زمان دارد، امروز شرایط خاص خودش را دارد، محیط دنیا عوض شده است، اتفاقات جدیدی افتاده است. این هم که کلی در کشور بگوییم برجام خاصیتی نداشته است، می‌خواهم بگویم چیزی که بی‌خاصیت بوده است و به ضرر ملت ایران بوده است، من برجام را مثبت خیلی زیاد نمی‌دانم، از همان موقع هم که در دولت بودم این را گفتم، خیلی حقوق ملت ایران بیش از آن چیزی است که در برجام آمده است، خیلی، اصلا قابل مقایسه نیست آن‌چه آمده است اما وضعیت مهم است؛ ما در تحریم وحشتناک بودیم با صدها مصوّبه‌ سازمان ملل و غیر سازمان ملل، اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها و اذناب آن‌ها، مثل این‌که الان هم همین‌طور است، ما را در چمبره خودشان نگه داشتند؛ خب می‌رویم یک حرکتی می‌کنند، حالا هر زمان یک دولتی یک کاری می‌کند، پنج تا تحریم را می‌تواند کنار بگذارد، می‌گوییم این چه فایده دارد، آقا ما این همه تحریم شدیم حالا پنج تا را کنار زدی، خب چه؟ پس این پنج تا را هم بگذاریم روی آنها باشد؟ قضاوت های ما خیلی وقت ها غیر واقع بینانه است.

یک سوال که سوال خیلی مهمی است، اگر برجام به نفع آمریکا بود چرا ترامپ زیر آن زد؟ چرا نتانیاهو از آن ناراحت شد؟ برجام به نفع ملت ایران کامل نبود و نیست، روشن است؛ حقوق ملت ایران را کامل افاده نمی‌کند، تأمین نمی‌کند، اما این‌طور نیست که به نفع آمریکا و به نفع اسرائیل باشد، خیلی این‌ها مهم است، با شعار که نمی‌شود با مسائل جدی کشور روبه‌رو شد، با تحلیل‌های ناقص و ضعیف. ما نیازمند بررسی دقیق هستیم، آقا این‌جا به نسبت دو درجه بهتر است، خب دو درجه، ما لایُدرک کلّه لایُترک کلّه، این کلام امیرالمؤمنین علیه السلام است و کلام حکمای پیشین تاریخ است، می‌گویند آقا وقتی همه منافع خودت را نمی‌توانی به دست بیاوری برو حداقل قسمتی از آن را بگیر، از دست نده. ی همه را نمی‌توانی از او پس بگیری یک تکه را می‌توانی، بگویید نه، حالا که می‌رود هیچی از این را نمی‌خواهم، این عقلایی نیست، عقل این را می‌گوید؟ نه. چون منافع ملت ایران کاملاً تأمین نشده است پس ما زیر آن می‌زنیم؟! پس تحریم‌ها را قبول کنم؟! تحریم روی تحریم بیاید؟! چطور یقه‌ی کسانی که تحریم روی تحریم اضافه کردند را نمی‌گیریم؟! زمان آن نرسیده است که آن‌هایی که تحریم روی تحریم گذاشتند پاسخ بدهند در کشور؟ زمان آن رسیده است یا نمی‌رسد؟ باید برسد. کسانی که خوب مذاکره نکردند باید پاسخ بدهند، کسانی که خوب قرارداد امضا نکردند هم باید پاسخ بدهند، همه باید پاسخ بدهیم، جای دررو نداریم. من این را گفتم، این را همیشه هم گفتم. رهبری فرمودند حرف درستی است مثل خیلی از حرف‌های دیگر ایشان، زمان بزن دررو گذشته است؛ من اضافه کردم زمان بگو دررو هم گذشته است، نمی‌شود که به‌راحتی هر حرفی را بزنیم و بی‌خیال، چه شد چه شد، نمی‌شود که؛ آقا هرکسی که قرارداد بد بسته است باید پاسخ بدهد، هرکسی که مذاکره بد کرده است باید پاسخ بدهد، هرکسی که تحریم را بر ملت ایران تحمیل کرده است باید پاسخ بدهد، هرکسی که سرنوشت ملت ایران را مشکلات زیاد روبه‌رو کرده است باید پاسخ بدهد، پاسخ‌گویی باید در کشور حاکم شود، این اصل است.

ملت سوالات فراوانی دارد از منِ مسئول؛ من می‌گویم به این ملت خدمت کردم، واقع آن هم خدمت کردم اما به این معنا نیست که همه کارهایی که من کردم خوب بوده است، نه نیست. اگر روزی روزگاری من را به پای میز محاکمه کشاندند و گفتند بیا از این‌ها جواب بده، باید به من بر بخورد که آقا من این همه به ملت خدمت کردم چرا این‌جا پاسخ بدهم؟! آقا آن‌جایی که خدمت کردی دست شما درد نکند، این‌جا دوتا اشتباه کردی پاسخ بده. این حق است و این حق برای مردم است، باید ما در جامعه فرهنگ پاسخ‌گویی را حاکم کنیم، این مسئله اساسی است. از این جهت برجام و غیربرجام و موضوعات دیگر تابو نیست، هیچ حرکتی هم نمی‌شود مقدس است، مسائل اجتماعی سیاسی بین‌المللی و مسائل جاری است، هر زمان باید نشست بحث کرد؛ آقا چقدر مفید بوده است، چقدر غیرمفید بوده است، کجای آن مفید بوده است، کجای آن به ضرر بوده است، امروز شرایط چیست؛ حالا از امروز فرض کنید ما برجام را بخواهیم، طرف مقابل قبول می‌کند؟ خب قبول نکند، می‌رویم. ولی آیا از مذاکره پا پیش می‌کشیم؟ نه، مگر ما ضعیف هستیم؟ مگر ما منطق نداریم؟ مگر ما توان ندارم؟ مگر ما قدرت استدلال نداریم؟ برخی برای ما نسخه ضعف می‌پیچیند و فکر می‌کنند ملت ایران ضعیف است. برخی برای ما نسخه ترس می‌پیچند. اگر ما در میدان با قهرمانی حضور داریم در مذاکره هم باید با قهرمانی حضور پیدا کنیم، مگر ما در همه میدان‌ها پیروز شدیم؟ نه، ولی مرد میدان بودیم و هستیم الحمدلله. در میدان مذاکره هم باید مرد میدان مذاکره باشیم، مگر همه مذاکرات پیروز می‌شود؟ نه، برخی شکست است و برخی پیروزی است، مهم این است که در این میدان باید حضور داشته باشیم و تاریخ ملت ایران نشان داده است چنین توانایی‌هایی را داشته است و چنین ظرفیت‌هایی را داشته است و دلیل عزت تاریخی ایران و تمدن ایران هم این ظرفیت فوق‌العاده است و اسلام به ما قوت بیش‌تری دارد و فرهنگ اهل‌بیت و شیعی یک عمق بیش‌تری به ما بخشید و ما با دنیاهای وسیع‌تری آشنا شدیم الحمدلله و الحمدلله برخورداریم.

آیا با حضور ترامپ ما شاهد فشار حداکثری خواهیم بود؟ تحلیل شما در این رابطه چیست.

من فکر می‌کنم دیگر آمریکا بیش از این زوری ندارد بزند. هرچه بوده است تا حالا زدند؛ اگر بخواهد نظامی درگیر شود می‌دانند بله حتماً به ما خسارت می‌زنند ولی ترامپ گفته است من دنبال کار نظامی نیستم. آمریکا تحمل و کشش آن را ندارد و آمریکا با تمام توان خودش، غرب با تمام توان خودش در داستان غزه و لبنان و یمن و عراق حضور پیدا کرده است، مگر غیر از این است؟ اسرائیل خودش جنگیده است؟ حتماً این‌طور نیست، اسرائیل با کمک‌های پیوسته‌ای که غرب به او کرده است، چه نظامی و چه سیاسی، چه روانی و چه اقتصادی، توانسته است این جنگ چهارده پانزده ماهه را ادامه بدهد، نتوانسته است از یک ملتی که ناتوان و ضعیف است در حد خودش - ملت غزه و لبنان خیلی توانمند و جسور و مقتدر هستند ولی در حد قدرت‌های نظامی آن‌قدر توانایی ندارند، می‌دانیم، می‌بینیم - از پس آن‌ها برنیامدند. خب حتماً با جمهوری اسلامی مشکلات آن‌ها خیلی بیش‌تر است و به‌سادگی نیست.

ببینید این‌ها همه‌ی زورهای خودشان را زدند، دنبال این هستند که از ما یک پاس گل ببینند، دنبال این هستند که از ما یک رخنه و روزنه ببینند تا فشار خودشان را تشدید کنند، تا بتوانند پوئن و امتیاز بگیرند. باید حواس ما جمع باشد بی‌خود پاس گل به کسی ندهیم، اشتباه نکنیم، تدابیر غلط نداشته باشیم، برنامه‌ریزی‌های ضعیف نداشته باشیم، از تمام ظرفیت و توان ملی خودمان خوب استفاده کنیم، بخشی نگاه نکنیم، جناحی نگاه نکنیم، ایران را به‌تمامی ببینیم، ملت ایران را به‌تمامی به عنوان قدرت ارزیابی کنیم، ظرفیت‌های جوانان خودمان را به‌تمامی ببینیم. نگوییم این جوان با ما است، هم‌فکر و هم‌تیپ ما است، نه، این‌ها نیستند، زنان خودمان را به‌تمامی ببینیم، از ظرفیت زنان خودمان به‌تمامی استفاده کنیم، این‌ها ظرفیت‌های ما است، توانمندی‌های ما است. این توانی که امروز ایران دارد به برکت دانشگاهی‌ها است. من همیشه با دوستان نظامی که صحبت می‌کنم می‌گویند آقا قدرت نظامی ما، موشک‌های ما، پهبادهای ما، هواپیماهای ما، تانک‌های ما، تجهیزات بسیار، آتش سنگین نظامی ما، می‌گویم شما این‌ها را ساختید یا دانشگاهی‌ها ساختند؟ این‌ها را دانشگاهی‌ها ساختند، به آن‌ها افتخار کنیم، آن‌ها را تکریم کنیم، به آن‌ها اعتبار ببخشیم. این توان فناوری کشور است که این اندازه توان و قدرت نظامی به ما داده است، افتخار کنیم به این دانشمندان و جوانان خودمان. در عرصه‌های مختلف. الحمدلله دانشگاه‌های ما تلاش خوبی داشتند، ضعف‌هایی هم دارند مثل ما سیاسیون که ضعف داریم، مثل ما مدیرها که ضعف داریم، خب دانشگاهی‌های ما هم ضعف دارند. در بدنه اجتماعی هم قوت‌ها و ضعف‌هایی است، بپذیریم؛ قوت‌های خودمان را فراموش نکنیم، البته ضعف‌های خودمان را هم پنهان نکنیم؛ عرایض قبلی من است که ان‌شاء‌الله بتوانیم جبران کنیم.

یکی از عناصر تحریم آمریکا در حال حاضر سیطره ارزی دلار است. ما برای این‌که بتوانیم به این سیطره ارزی دلار در منطقه پایان بدهیم به نظر شما باید چه راهکارهایی را پیش بگیریم؟

حالا در منطقه که نمی‌توانیم پایان بدهیم، شعار که نمی‌توانیم بدهیم. چهل درصد اقتصاد دنیا در اختیار دلار است و گردش مالی دنیا بالای شصت درصد با دلار انجام می‌شود. واقع‌بینانه باید حرکت کنیم ولی همین دلار را پنج درصد تکان دادن ارزش دارد، پنج درصد، خودشان گفتند. نخست‌وزیر عراق به‌تازگی به آمریکا رفت، یکسری قرارداد نظامی اف 16 بست و چیزهای دیگر، یک بند قرارداد آن خیلی عجیب است، تا چهار سال یا پنج سال آینده عراق هرچه نفت می‌فروشد به دلار بفروشد، یعنی اگر عراق بتواند نیم درصد سیطره دلار را بشکند نکند این کار را، این اهمیت دارد، یعنی اگر ما به کمک بریکس و شانگهای و اوراسیا و قراردادهای منطقه‌ای و این‌هایی که می‌توانیم مشترک انجام بدهیم، بتوانیم چند درصد سیطره دلار را بشکنیم حرکت بزرگی است و موفق است و این پیام خوبی برای آینده می‌دهد که می‌شود با سیطره آمریکا مبارزه کرد.

این‌که شعار بدهیم دلار را می‌خواهیم حذف کنیم و... یک مقدار سر خودمان را پایین بیندازیم و از سر به هوا بودن به واقع‌بین تبدیل شویم، روی زمین را نگاه کنیم؛ البته آرمان‌های خودمان را هیچ‌وقت نباید فراموش کنیم. بله یک کسی به ما نگوید دو درصد دلار را شما از صحنه حذف کردید، این‌که ارزشی ندارد. این مثل همان برجام است. آقا یک درصد می‌شود خراش داد این کار را انجام بدهیم، این خیلی ارزش دارد و آمریکایی‌ها و غرب از این می‌ترسند که بگوییم یک درصد سیطره او را شما کم و کوچک کنید، استیلای او را محدود کنید، چون می‌ترسد یک درصد فردا دو درصد شود، ده سال دیگر ده درصد شود و او کوچک شود. غرب که همیشه در اندازه امروز نبوده است، دویست سیصد سال کار کرده تا به این‌جا رسیده است، شما هم نمی‌توانید در یک سال دو سال پنج سال به خواسته خودتان برسید، شما هم باید تدبیر و برنامه داشته باشید، طبق یک برنامه منظم جلو بروید و الحمدلله ما هم‌فکرهای زیادی در دنیا پیدا کرده‌ایم؛ دنیا می‌ترسد سردسته شود. جمهوری اسلامی و ملت ایران در تاریخ خیلی وقت‌ها سردسته شده، موفقیت‌های بزرگی هم رقم زده است، حکومت عباسیون که حکومت درباری بسیار بسیار لجنِ اشرافی بود مغول‌ها آمدند اما با رهبری ایرانی‌ها آن بساط را به هم زدند و آن دربار عباسی فرو ریخت، با سردستگی ایرانی‌ها، با ماشین جنگی مغول مقابله شد. این از کارهایی است که ایرانی‌ها کردند. از این موارد در تاریخ ما زیاد اتفاق افتاده است؛ از این جهت این حرکتی است که ایرانی‌ها سابقه دارند، در این شرایط اخیر هم در برخی زمینه‌ها ما این کارها را کردیم. ما باید هوشمندانه در عرصه سیاست خارجی حضور پیدا کنیم و با قدرت و البته تدبیر و هوشمندی بالا، باید این کارها و هدف‌های خودمان را تعقیب کنیم.

آیا ترامپ قابل مذاکره است؟ با این خلق و خویی که حالا تلوزیون و رسانه از او نشان می‌دهند؟ شما چه تکنیک و راهی را برای مذاکرات با آقای عراقچی پیشنهاد می‌کنید؟ چون خودتان تجربه مذاکره با آقای صدام را داشتید، روش شما چیست؟ همان روشی که سعید جلیلی و دانشگاه امام صادقی‌ها رفتند یا همان روشی که آقای ظریف و آقای عراقچی رفتند؟

حالا مگر قرار است کسی الان با ترامپ مذاکره کند؟ این اول کلام است. دوماً شما سر قرار نیامدید و هچنین قرار را نیامدید بقیه آن دیگر تمام است، ان‌شاء‌الله می‌آیید سر قرار و آن راهی که باید برویم را ادامه می‌دهیم.

من به همه‌ی روش‌های مذاکراتی که تا حالا در ایران بوده است احترام می‌گذارم. این‌ها واقعیت‌های جامعه ما است، یک تیپ فکر می‌کند از این روش استفاده کند، یک تیپ دیگر از روش دیگری. نشان داده است هرکدام یک توانی دارند و یک ضعف‌هایی دارند. امروز اگر بخواهیم در مذاکره برویم باید حواس‌مان جمع باشد، ضعف‌های‌مان تکرار نشود؛ جایی که نتیجه چندانی نمی‌دهد وقت صرف نکنیم... شهید سید حسن مذاکره‌کننده توانمندی بود ضمن این‌که یک انقلابی نستوه و بزرگ بود، مذاکره او فوق‌العاده بود، بعضی وقت‌ها هم زیگزاگی حرکت می‌کرد ولی بسیار هوشمندانه؛ منطق مذاکره یعنی این، یعنی توان میدان خودتان را به طور کامل به خدمت بگیرید، هوش مذاکراتی را به کار بگیرید، نقاط ضعف طرف مقابل را هم بشناسید، بازیگران میدان را هم باید بشناسید، بعضی وقت‌ها نباید ما خودمان به‌تنهایی به جنگ آمریکا برویم، باید با یک تیم برویم، تیم هم نه از ایران، تیم بین‌المللی باید راه بیندازیم و می‌شود. باید روی این‌ها کار کرد. به هر حال باید از این تکنیک‌هایی که زمینه موفقیت بیش‌تری در آن است استفاده کرد.

باز هم تکرار می‌کنم، به معنای این نیست که این تکنیکی که بنده راهنمایی می‌کنم یا نظر من است حتما نتیجه‌بخش است، نه، ولی ما باید روش‌های مختلف را تعقیب کنیم، تجربه کنیم و هر دفعه یک قدم جلو برویم. به هرحال ظرفیت دیپلماسی در ایران و توان دیپلماتیک در بین سیاستگذاران و مذاکره‌کنندگان ما کم نیست، این را بدانیم، ما آدم‌های توانمندی داریم در حوزه مذاکراتی، در حوزه دیپلماسی؛ باید از همه ظرفیت‌های خودمان استفاده کنیم، خط خطی هم نکنیم، بعضی‌ها در این خط هستند، بعضی‌ها در این جناح هستند، بعضی‌ها در آن جناح هستند، برای رسیدن به نتیجه ظرفیت ملی را به خدمت بگیریم.

 

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندی ها

پیشنهاد ما

دیگر رسانه ها