آیا باید از تاسیس این تلویزیون نگران بود؟ | چرا صداوسیما نمیتواند از پس رقیب جدید برآید؟
اما امروز که بشار اسد سقوط کرده و نیروهای نزدیک به ترکیه در این کشور جولان میدهند دست این کشور برای فشار بر ایران به عنوان یک رقیب منطقهای از هر زمانی بازتر است. پس دلیل تاسیس شبکه فارسی رادیو و تلویزیون ترکیه را باید سیاسی تفسیر کرد.
بعد از سقوط بشار اسد که ترکیه نقش مهمی در آن داشت، حالا مدیران فرهنگی این کشور یک شبکه فارسیزبان را راهاندازی کردهاند. وقوع چنین اتفاقی حتی خوشبینترین افراد را هم به فکر فرو خواهد برد که قصد و غرض و هدف اردوغان از انجام چنین کاری چیست؟
یقیناً این شبکه تنها برای تولید محتوای فرهنگی و هنری راهاندازی نشده و پشت آن اهداف سیاسی مشخصی هم وجود دارد حتی اگر فخرالدین آلتون رئیس مرکز ارتباطات ریاست جمهوری ترکیه ادعا کند:« تیآرتی باید در خدمت ثبات و آرامش جهانی باشد. اکنون زمان آن رسیده است که حقیقت را آشکار کرده و به زبان بیاوریم. ما باید تحت هر شرایطی در کنار حقیقت بمانیم.»
موضوع همیشه درباره تفسیر همین واژه حقیقت بوده است. واژهای که هرکس آن را هرطور که خواسته تفسیر کرده است و دولت ترکیه و شخص رجب طیب اردوغان هم از این قاعده مستثنی نیست. فراموش نکنیم اردوغان چند وقت پیش با لحنی جسورانه به ایران هشدار داده بود که این کشور یقیناً در مواجهه با جمهوری آذربایجان دقت خواهد کرد چون هر چه نباشد تعداد زیادی شهروند ترک زبان در همسایگی این کشور دارد! جسارتی که البته با پاسخ مقامات ایرانی همراه بود اما نیات اردوغان را هم که ظاهراً رویای تشکیل یک کشور بزرگ به سیاق امپراطوری عثمانی را در سر دارد را هم آشکار کرد.
چرا باید از تاسیس این تلویزیون نگران بود؟
مهمت سوباچی مدیر رادیو و تلویزیون ترکیه یا همان تیآرتی در مهر ۱۴۰۳ گفته بود: «تا پایان سال، بخش زبان فارسی این شبکه را راه اندازی خواهیم کرد. ما در موقعیت آشفته و ناراحت کردن ایران هستیم. ما باید این کار را انجام دهیم.» اظهاراتی که واکنشهای منفی زیادی را میان فعالین فرهنگی و سیاسی ایرانی برانگیخت و برخی آن را سرآغاز سیاستهای تهاجمی ترکیه علیه ایران عنوان کردند.
فراموش نکنیم سوباچی در اظهارنظر دیگری درباره دلیل ایجاد یک تلویزیون فارسی زبان گفته بود: «ما ناگزیریم تعداد شبکههای خارجیزبان تی.آر. تی را افزایش دهیم، حتی اگر این اقدام باعث ناراحتی و خشم دولت ایران از ما شود.» فراموش نکنیم که اظهارات سوباچی زمانی صورت گرفت که هنوز بشار اسد در سوریه مستقر بود و دست ترکیه به لحاظ توانایی برای مقابله سیاسی با ایران چندان باز نبود.
اما امروز که بشار اسد سقوط کرده و نیروهای نزدیک به ترکیه در این کشور جولان میدهند دست این کشور برای فشار بر ایران به عنوان یک رقیب منطقهای از هر زمانی بازتر است. پس دلیل تاسیس شبکه فارسی رادیو و تلویزیون ترکیه را باید سیاسی تفسیر کرد.
یکی از اهداف خطرناکی که احتمالاً این شبکه دنبال خواهد کرد دامن زدن به شکافهای قومیتی با استفاده از نارضایتیهای عمومی در کشور است. ترکیه بعد از عملیات هفت اکتبر و درگیر شدید اسرائیل با نیروهای حزبالله و حماس خودش را دوست مسلمانان و یک متحد محور مقاومت نشان داد اما درست سربزنگاه در یک هماهنگی آشکار با اسرائیل باعث سقوط بشار اسد شد تا نشان دهد ماجرا در پشت پرده چیز دیگری است و اردوغان به دنبال اهداف توسعهطلبانه خود از طرق مختلف است. به نظر میرسد که اردوغان برای تاثیرگذاری در ایران قصد دارد از ابزار رسانه و فرهنگ استفاده کند. پس راهاندازی یک شبکه فارسیزبان توسط رادیو و تلویزیون ترکیه را باید در راستای اهداف توسعه طلبانه و مداخله جویانه اردوغان تفسیر کرد.
آیا صدا و سیما میتواند در برابر این تهدید مقابله خوبی داشته باشد؟
یک حقیقت تلخ درباره صدا و سیما وجود دارد و آن این است که بسیاری از اقشار جامعه ایران خودشان را مخاطب صدا و سیما نمیدانند و این سازمان مرجعیت خود را در ابعاد مختلف از جمله اخبار و سرگرمی از دست داده است. بسیاری از مردم ایران به واسطه رشد و گسترش فضای مجازی و البته راهاندازی شبکههای فارسی زبان متعدد اخبار خود را از جای دیگری دریافت میکنند. در حوزه سرگرمی هم صدا و سیما چیز خاصی برای عرضه ندارد که مخاطب را جذب کند به همین جهت نمیتوان توقع چندانی از این سازمان داشت که در برابر تهدیدات نرم سایر کشورها توانایی مقابله داشته باشد. آیا صدا و سیما راه حلی هم دارد که در چنین مواقع بحرانی به کمکش بیاید؟ در پاسخ به این سوال باید گفت بله قطعاً راهحل وجود دارد و آن این است که صدا و سیما تبدیل به رسانهای حقیقتاً ملی شود که تمام ایرانیان با هر گرایش و تفکری را نمایندگی میکند، نه فقط یک گروه سیاسی خاص با گرایشهای تندروانه فرهنگی.
اما ظاهراً در مدیران صدا و سیما چنین عزم و ارادهای وجود ندارد که مدار صدا و سیما را تغییر دهند. نتیجه این نااُمیدی هم رشد قارچ گونه شبکههای فارسی زبانی است که هر کدام با نیت خاصی تاسیس میشوند و شوربختانه بر افکار عمومی جامعه ایران هم تاثیر میگذارند. بدون شک یکی از وظایف اصلی سازمان صدا و سیما این است که مردم خودشان را بخشی از جامعه ایران تصور کنند. اما صدا و سیما در انجام این وظیفه کوتاهی کرده و نتیجه این کوتاهی هم این است که تاسیس یک شبکه ساده تلویزیونی برای جامعه ایران تبدیل به تهدید امنیت ملی شود.
منبع: رویداد 24
دیدگاه تان را بنویسید