کد خبر: 743491
تاریخ انتشار :

درخواست فوری زیدآبادی از اژه‌ای به خاطر دختر مجید توکلی

احمد زیدآبادی در نامه‌ای سرگشاده به محسنی اژه‌ای با شرح شرایط دختر مجید توکلی، نوشت: درخواست من نجات این کودک از شرایط در انتظارِ اوست.

درخواست فوری زیدآبادی از اژه‌ای به خاطر دختر مجید توکلی
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

متن این نامه که زیدآبادی در شبکه اجتماعی ایکس منتشر کرد، به شرح زیر است:

ریاست محترم دستگاه قضایی جناب آقای محسنی اژه‌ای

با سلام

درصدد بودم این نامه را به طور خصوصی برای شما ارسال کنم، اما از بیم آنکه به دست‌تان نرسد، تصمیم گرفتم از این طریق شما را خطاب قرار دهم.

ماجرا مربوط به دختربچۀ ۴ ساله‌ای است که تا کسی از نزدیک با آن آشنایی نداشته باشد، اهمیت موضوع برایش قابل درک نیست.

پیش از این هم گفته‌ام که زندان کسی را نمی‌کشد، اما می‌تواند دختربچه‌ای را به کلی از پا در آورد. منظورم دختر بچۀ #مجید_توکلی است که پیش از این داستانش را شرح داده‌ام، اما ظاهراً کسی یا عمق این موضوع را درک نمی‌کند و یا برایش علی‌السویه است که یک کودک دچار تشنج روحی و جسمی دائمی شود.

مجید توکلی برغم تحمل ۸ سال زندان از سن ۲۰ سالگی، در جریان ناآرامی‌های سال ۱۴۰۱ در منزلش بازداشت شد. ابتدا گفتند که بازداشتش جنبۀ "پیشگیرانه" دارد، اما نهایتاً او را به اتهام تبلیغ و تبانی به شش سال زندان محکوم کردند که پنج سال آن قابل اجرا بود.

بعد از اجرایی شدن حکم، درخواست اعاده به دیوان داد. پذیرفته شد و شعبۀ تحت ریاست مرحوم آقای رازینی حکم را نقض کرد و با استدلالات مفصل، اتهام تبانی را بی‌دلیل دانست. پرونده به شعبۀ ۵۴ تجدیدنظر ارسال شد، اما شعبۀ مذکور رأی دیوان را نادیده گرفت. دوباره درخواست اعاده داده شد و این بار نیز همان شعبۀ ۳۹ دیوان به ریاست آقای رازینی، باز بر رأی قبلی خود اصرار کرد و خواستار توقف حکم و رسیدگی مجدد شد. در رسیدگی مجدد، آقای توکلی موقتاً از زندان آزاد و نهایتاً به دوسال حبس محکوم شد که یک سال آن را تحمل کرده است.

اینک به رغم درخواست آزادی مشروط، دادسرای اجرای احکام برای اجرای یک سال باقیمانده، او را احضار کرده است.

در دادسرا به وکیلش گفته شد که آقای توکلی علیه آنها حرف زده در حالی که او پس از آزادی موقت به طور مطلق سکوت کرده است.

مشکل، اما تحمل یک سال حبس نیست. مشکل دختربچه‌ای است که حاضر نیست حتی یک لحظه از پدرش جدا شود. این کودک در فراق پدر فقط بی‌تابی نمی‌کند، بلکه از شدت گریه و زاری خود را به زمین می‌کوبد و دچار سطحی از تشنج می‌شود به طوری که به هیچ طریقی نمی‌توان او را آرام کرد. دردناکی این موضوع برای کسانی که آن را فقط می‌شنوند شاید قابل درک نباشد، اما برای مادرش و همۀ کسانی که با او سر و کار دارند به راستی که عذابی غیرقابل وصف است.

این دختربچه در طول یک سال زندان قبلی پدرش، بی‌نهایت رنج کشید و دل اطرافیان را خون کرد، اما الان که هشیارتر شده، به طور دائم در دلهره و اضطراب است و اگر پدرش چند لحظه خارج از برنامۀ روزانه خارج از دسترس باشد، چنان شدتی از ناراحتی بروز می‌دهد که اصلاً قابل کنترل نیست. این یک مورد واقعاً استثنایی و به عبارتی یک تراژدی انسانی است و با هر سطح از وجدان نمی‌توان در برابر آن بی‌اعتنا بود.

درخواست من نجات این کودک از شرایط در انتظارِ اوست. امیدوارم این درخواست به رؤیت شما برسد و مورد توجه قرار گیرد، زیرا باز شدن گره این مشکل به دست شماست.

با احترام

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندی ها

پیشنهاد ما