کد خبر: 744761
تاریخ انتشار :

جزئیاتی از آخرین روزهای اقامت امام در نوفل لوشاتو و تصمیم بازگشت به ایران

یک فعال سیاسی اصلاح طلب، تاکید کرد: آنچه که هیمنه حکومت شاهنشاهی را از هم پاشید و انقلاب اسلامی را به پیروزی رساند حضور پر رنگ مردم با رهبری بلامنازع امام خمینی (ره) بود و قطعا ضامن بقای انقلاب اسلامی نیز حفظ مشارکت مردمی است.

جزئیاتی از آخرین روزهای اقامت امام در نوفل لوشاتو و تصمیم بازگشت به ایران
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

در آستانه چهل و ششمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، خالی از لطف نیست که به سراغ شخصیت های اثرگذار و برجسته در تاریخ انقلاب اسلامی رفته و پای خاطرات آنان از روند شکلی گیری تا پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی بنشینیم. در هیمن راستا به سراغ محمد هاشمی، از چهره های تاثیر گذار انقلاب اسلامی رفته و گفت و گویی تفصیلی با این چهره سیاسی داشتیم.

محمد هاشمی برادر کوچک‌تر اکبر هاشمی رفسنجانی بوده که می‌توان از آنان به عنوان یاران دیرین امام خمینی (ره) و نزدیکان به بیت امام یاد کرد. محمد هاشمی از همان روزهای نخست پیروزی انقلاب عهده دار مسئولیت شد و به عنوان معاون نخست وزیر در دوران بنی صدر نقش آفرین بود.  محمد هاشمی از سال ۱۳۶۰ تا سال ۱۳۷۲ ریاست سازمان صدا و سیما را بر عهده داشت و در دولت های ششم و هفتم به عنوان معاون رئیس جمهور در امور اجرایی فعالیت داشت. وی همچنین به مدت ۱۵ سال؛ از سال ۱۳۷۵ تا سال ۱۳۹۰ عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بود.

روایت ترک عراق

محمدهاشمی در گفت‌وگوی تفصیلی با ایسنا، با اشاره به روند شکل گیری و پیروزی انقلاب اسلامی، بیان کرد: امام (ره) پس از تبعید در شهر نجف ساکن بودند. وزیر خارجه ایران و وزیرخارجه دولت عراق در سازمان ملل با یکدیگر به این نتیجه رسیده بودند که امام (ره) را از نجف اخراج کنند. دولت عراق به امام گفته بود که رابطه ما با ایران خوب است. شما یا اصلا صحبت و فعالیتی علیه شاه نداشته باشید یا اینکه عراق را ترک کنید. امام (ره) نیز گفتند  من باید وظیفه‌ای را انجام دهم. بنابراین عراق را ترک خواهم کرد. امام (ره) نیز با چند نفر قصد کردند از عراق به کویت رفته و از آنجا به جایی دیگر بروند. اما در مرز کویت به امام اجازه ورود نداده بودند، اما به بقیه همراهان ایشان مجوز ورود داده بودند. همراهان ایشان نیز نرفتند و با امام  شبانه به بصره بازگشته و در هتلی اقامت پیدا کردند.

امام در پاریس

در هتل نوه امام با بنده که آن زمان در آمریکا بودم تماس گرفت و گفت امام فرمودند که بنده را در جریان اتفاق افتاده قرار دهند. بنده فردای آن شب منتظر تماس بودم، اما خبری نشد. دو روز بعد از پاریس خبر دادند که امام به پاریس رفته‌اند. به این دلیل بود که در آن زمان چندین کشور اروپایی با ایران لغو روادید داشتند. برای سفر به این کشورها نیاز به ویزا نبود. بنابراین امام به پاریس رفتند. امام مستقیم از بصره به پاریس رفتند. بنده که مطلع شدم، به پاریس خدمت امام رفتم. بنده روز سومی که امام در پاریس حضور پیدا کرده بودند به خدمت ایشان رفتم.

پیوند امام و مردم؛ رمز ویرانی هیمنه حکومت شاهنشاهی

چگونه باب مصاحبه رسانه های بین المللی با امام خمینی (ره) گشوده شد؟

دولت فرانسه به امام (ره) نیز در شهر پاریس گفته بود که شما فعالیت نکنید. اگر فعالیت کنید رابطه ما با دولت ایران برهم خواهد خورد. امام گفته بود که من دست از فعالیت برنخواهم داشت. در همین رفت و آمد ها یک روزنامه‌ای که متعلق به جناح راست فرانسه بود و این جناح نیز خودش حاکمیت را در دست داشت، آمد با امام مصاحبه مفصلی کردند و این مصاحبه را پخش کردند. زمانی که این مصاحبه پخش شد، رسانه های دیگر نسبت به این ممنوعیت مصاحبه با امام اعتراض کردند و گفتند شما به روزنامه خود اجازه دادید، اما به رسانه های دیگر اجازه مصاحبه با امام را ندادید. فلذا دولت فرانسه مجبور به عقب نشینی شد.

به دنبال این موضوع خبرنگاران زیادی به تکاپو برخواستند تا با امام مصاحبه کنند. در چند روز اولی که امام در پاریس بودند محل اسکان ایشان چندان مناسب نبود. دانشجوها تجمع می کردند و شلوغ می شد. امام به نوفل لوشاتو رفتند. روستایی که در ۴۰ کیلومتری پاریس بود. در آنجا یک خانه باغ بود که دو اتاق داشت و یک درخت سیب. این ملک متعلق به یک ایرانی بود. امام در همانجا ساکن شد. امام در نوفل لوشاتو ماندند. بعد از چند روز روبه روی همان باغچه یک خانه دیگر خالی شد. آن را اجاره کردیم. خانم امام که در عراق بودند، به نوفل لوشاتو آمدند. آن خانه کوچک روبه رو به اصطلاح اندرونی امام شد و آن باغچه نیز محل  رفت و آمدها و دیدار ها شد.

امام خمینی (ره) چه اهدافی را در نوفل لوشاتو دنبال کرد؟

روزانه شاید ۱۰۰ خبرنگار از کشورهای مختلف و رسانه های گوناگون می آمدند و از سخنرانی های امام، نماز امام و مصاحبه‌های ایشان گزارش تهیه می کردند. در این ایام که امام در پاریس بود دو هدف را دنبال کرد. اول اینکه امام معتقد بود که انقلاب یا نهضت مردم، اسلامی است. مردم می خواهند اسلام پیروز شود. دوم اینکه شاه و حکومت شاه غیر قانونی است. امام تبیین می کرد که شاه ظلم می کند و مردم حکومت شاه را نمی خواهند. تمرکز امام در این مدت در دیدار با خبرنگاران رسانه های مختلف بر این دو هدف بود. یکی اینکه جنایت ها و ظلم های شاه را آشکار کند و دیگری اینکه  مردم اسلام را می خواهند. مطالب دیگری هم مطرح شد اما محور اصلی که امام در نوفل لوشاتو دنبال کرد، این موارد بود.

نگاه امام (ره) به نوع حکومت بعد از پیروزی چه بود؟

در دنیا نیز جا افتاده بود که حکومت پهلوی غیر قانونی بوده و شاه جنایتکار است و مردم ایران نیز حکومت اسلامی می خواهند. اهداف انقلاب در نوفل لوشاتو ترسیم شد. یک بحثی که در نوفل لوشاتو مطرح شد و از امام (ره) نیز سوال شد این بود که نوع حکومت شما چگونه است. از امام زیاد سوال می شد و امام نیز در پاسخ می گفت نوع حکومت ما آنچه هست که مردم بخواهند. هر آنچه که مردم بخواهند همان خواهد شد. امام حکومت اسلام را نزدیک به جمهوریت می دانست و همواره بر حکومت مردمی تاکید داشت. امام در سخنرانی های خود همواره بر این موضوع تاکید داشت. امام هر روز در پاریس نماز جماعت را برگزار می کرد و سپس به همان خانه اندرونی خود می رفت.

فرستاده رئیس جمهور آمریکا در پاریس به امام (ره) چه گفت؟

این وضعیت تا ۲۶ دی ماه سال ۱۳۵۷ ادامه داشت. در ۲۶ دی ماه که شاه از ایران رفت، کارتر رئیس جمهور آمریکا بود. در آن زمان کارتر تماس گرفت و اعلام کرد که قصد دارد نماینده‌ای را نزد امام بفرستد تا با امام مذاکره کند. ما به امام اعلام کردیم و امام فرمودند که بیاید. در روز ۲۸ دی ماه بود که نماینده آقای کارتر که دادستان کل آمریکا بود همراه نماینده رئیس جمهور فرانسه حدود ساعت ۱۰ شب به دیدار امام آمدند. نماینده آمریکا تلویحا به امام می گفت شما در امور ایران دخالت نکنید  و به ایران نروید برای شما خطرناک است. همین جا بمانید. امام نیز به ایشان فرمودند اولا من هنوز نگفتم به مردم که با آمریکایی هایی که ساکن ایران هستند، چه کنند. آن موقع حدود ۶۵ هزار خانواده آمریکایی که عمدتا کارشناس ها، نظامی ها و سیاسی ها بودند در ایران سکونت داشتند. به نوعی سفارت آمریکا در ایران مرکز فرماندهی آمریکا برای خاورمیانه بود.

تصمیم تاریخی امام

 نماینده فرانسه نیز به امام گفت که به ایران نروید، خطرناک است. اگر می خواهید شما را به قصر ورسای می بریم. در آنجا امنیت دارید. امام تشکر کردند، اما نپذیرفتند و گفتند جای من خوب است. این دو نماینده تا حدود ۱۱ و نیم شب نزد امام بودند. بعد از اینکه رفتند، امام فرمودند که اعلام کنید من جمعه به ایران می روم. یک متن خبر کوتاه نوشته شد که امام (ره) جمعه به ایران می رود. این را به رادیو فرانسه دادیم و ساعت ۱۲ شب از رادیو فرانسه پخش شد. پخش این مطلب خیلی هیجان ایجاد کرد. هم برای خبرنگاران و هم در داخل ایران.  در داخل ایران نیز نظرات متفاوت بود. عده‌ای می گفتند امام اکنون به ایران نیاید. وضعیت خطرناک است. عده‌ای معتقد بودند که امام باید بیاید. در نوفل لوشاتو نیز تعدادی از افرادی که بودیم. یک نظر واحد نبود. عده‌ای می گفتند وضعیت ایران خطرناک است. می‌خواهند امام را بازداشت کنند. از این شایعات زیاد بود. همه یک نظر نبودند که امام به ایران باز گردد، اما زمانی که امام اعلام کردند که به ایران می روند همه تعجب کردند.

لرزه بر چارچوب دولت بختیار

 به دنبال اعلام این خبر، بختیار فرودگاه را بست. به ایران ایر اجازه آمدن به فرانسه را نداد. ما رفتیم یک ایرفرانس ۷۴۷ اجاره کردیم و چارتر کردیم. برنامه دادیم که جمعه بعد یعنی ۱۲ بهمن امام را به تهران ببرد. این برنامه ما شد. هم به داخل اعلام شد و هم به رسانه ها اعلام شد که امام ۱۲ بهمن به ایران می آید. بختیار نیز بخشنامه داده بود به مرزها که اگر امام آمد دستگیر شود. این هواپیمای ۷۴۷ ظرفیت ۴۵۰ مسافر را داشت. دو روز مانده بود به پرواز، رئیس ایرفرانس به نوفل لوشاتو آمد و اعلام کرد ما نمی توانیم ۴۵۰ مسافر داشته باشیم. ما ۱۵۰ مسافر بیشتر نخواهیم داشت. به جای مابقی مسافران سوخت خواهیم گرفت که اگر نشد امام را در تهران پیاده کنیم، به فرانسه بازگردانیم. حدود ۴۵ خبرنگار و ۷۵ مسافر که ۲۰ نفر افراد خاص و مابقی افراد معمولی بودند با امام در این پرواز به ایران آمدند. امام در روز ۱۲ بهمن به ایران آمد.

امام در آغوش ملت ایران

صبح ۱۲ بهمن ماه امام به تهران رسید. با استقبال بسیار عظیم مردمی که در تاریخ بی نظیر بود امام  وارد کشور شد. برخی ها می گفتند ۱۰ میلیون و برخی ها می گفتند ۶ میلیون به استقبال امام آمدند. از فرودگاه تا بهشت زهرا زنجیره مردمی پاره نشد. در بهشت زهرا و فرودگاه نیز جمعیت بی نظیری به استقبال امام آمده بودند. رسانه‌های خارجی نیز پوشش گسترده دادند. امام خمینی در سخنرانی که در بهشت زهرا داشتند اعلام کرد که من بر دهان این دولت می کوبم. زمانی که مردم من را قبول دارد من دولت تعیین کرده و بر دهان این دولت می کوبم. از روز ۱۲ بهمن ماه تا ۲۲ بهمن ماه که انقلاب پیروز شد، اتفاق های زیادی در  تهران رخ داد. بختیار به عنوان دولت در تهران بود. مردم علیه بختیار شعار می دادند. در نهایت روز ۲۲ بهمن ماه، بختیار از ساعت ۱۶ اعلام حکومت نظامی کرد تا مردم را سرکوب کند. اما امام اعلامیه داد که هیچ کسی نپذیرد و همه به خیابان ها بیایند.

با دستور امام مردم به خیابان آمدند و زمانی که رادیو تلویزیون به تسخیر انقلابی ها درآمد، یک بیانیه‌ای را مرحوم آقای محلاتی قرائت کرد. در نهایت انقلاب پیروز شد و  ایادی شاه و تمام کسانی که خیانت و جنایت کرده بودند، توسط مردم دستگیر و محاکمه شدند. بعد از چند روز از پیروزی انقلاب امام (ره) آقای بازرگان رابه عنوان نخست وزیر انتخاب کردند. ایشان دولت موقت را تشکیل داد.  امام سه وظیفه برای دولت موقت تعیین کرده بود. در حکم آقای بازرگان نیز تاکید شده بود که بدون وابستگی به حزب خود این کار را انجام دهید. چراکه حزب ایشان نهضت آزادی بود.

رمز پیروزی انقلاب اسلامی چه بود؟

از نگاه بنده یکی از رمزهای پیروزی انقلاب حضور مردم بود. در کنار حضور مردم آنچه که مهم بود، مسئله رهبری انقلاب بود. امام رهبری بلامنازع بود. هر چه که امام دستور می داد مردم فوری به آن عمل می کردند. هر وقت به شکل سخنرانی، بیانیه و اطلاعیه امام هر چه می گفت، مردم بلافاصله در صحنه حاضر می شدند. وحدت و همراهی مردم و حضور مردم در صحنه بود که انقلاب را به پیروزی رساند. از سوی دیگر رهبری امام بود که انقلاب را به پیروزی رساند. همه تابع امام (ره) بودند. این دو عامل در پیروزی انقلاب نقش بسزایی داشت.

تفاوت انقلاب اسلامی با سایر انقلاب ها در چیست؟

 انقلاب ما برخواسته از مکتب اسلام بود. همان تفاوتی که اسلام با مکتب مارکسیسم یا کمونیست دارد، همان تفاوت بین انقلاب اسلامی با سایر انقلاب های دنیا وجود دارد. مثلا انقلاب روسیه یک انقلاب کمونیستی بود. اما انقلاب ما مبتنی بر مکتب اسلام است. زیربنای نظام و انقلاب ما اسلام و مکتب اهل بیت است.

تفرقه؛ تهدیدی برای بقای انقلاب اسلامی

 از نگاه بنده مهم ترین خطری که انقلاب اسلامی را تهدید می کند تفرقه و جدایی است. انگلیسی‌ها یک جمله ای دارند که در قبال کشورهای مستعمره خود نیز این شعار را دنبال می کنند. آنها می گویند تفرقه بیانداز و حکومت کن. زمانی که تفرقه در صفوف مردم یا صفوف مسئولان پیشروی کند، دیگری نمی توان کاری انجام داد. زمانی که تفرقه ایجاد شود دیگر اهداف به فراموشی سپرده خواهد شد. انقلاب اسلامی ما چند شعار اساسی و استراتژیک داشت. یکی از شعارها این بود که نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی. در آن زمان  جهان دو قطبی بود. یک قطب کمونیست بود یک قطب نیز سرمایه دار یا همان غرب بود. هر دو ابرقدرت ها یا روسای قطب ها نسبت به ایران به خاطر منابع غنی نفت و گاز ی که داشت و موقعیت مهمی که ایران در خاورمیانه داشت، نظر داشتند و به دنبال نفوذ در ایران و تسلط بر ایران بودند.

رمز بقای انقلاب اسلامی در چیست؟

در زمان شاه نیز یکسری امتیازهایی به غرب داده شده بود. امتیاز نفت را به انگلیس داده بودند و همه منافع نفتی ما برای انگلیس بود. سپس نیز به روس ها امتیازهای دیگری داده بودند. به طور کلی در زمان شاه امتیازهای زیادی هم به شرق و هم به غرب داده شده بود. شعار انقلاب این بود که ما نه می خواهیم تابع شرق بوده و نه تابع غرب باشیم، بلکه می خواهیم استقلال داشته باشیم. فلذا شعار بعدی همین بود، استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی. پایداری به این پنج اصل می تواند ضامن تداوم انقلاب باشد. بحث آزادی خیلی مهم است. باید در حدود اسلام در این زمینه گام برداشت. نه بی بند و باری، بلکه آزادی به شکل صحیح آن باید تحقق شود. اسلام آزادی که در غرب یا شرق از آن یاد می شود که نوعی بی بند و باری است، نمی طلبد.

 با حفظ این دو شعار که همان استراتژی اولیه انقلاب است، انقلاب اسلامی تداوم پیدا خواهد کرد. زمانی که صحبت از آزادی می‌شود، آزادی ابعاد مختلفی دارد. شامل آزادی سیاسی، فرهنگی و اقتصادی می شود. مثلا امام می فرمودند، هرکاری که مردم می توانند انجام دهند باید به دست مردم انجام شود. دولت نباید در آن دخالت کند. اگر این شروط اساسی انقلاب ساری و جاری باشد انقلاب اسلامی نیز تداوم پیدا خواهدکرد.

منبع: ایسنا

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندی ها

پیشنهاد ما