کد خبر: 166627
تاریخ انتشار :

اصرار بر قصاص دوباره مردی که یک‌بار زنده شد

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

به گزارش نامه نیوز، روزنامه شرق با این مقدمه نوشت: نیازعلی که حالا 65‌ ساله‌ است زمانی که 43‌ ساله بود به‌دلیل سوء‌ظن نسبت به پسرعمه‌اش او را به قتل رساند و سپس خود را تسلیم پلیس همدان کرد.
مطابق اوراق پرونده، نیازعلی بعد از اینکه مینی‌بوسی را به‌صورت شریکی با پسرعمه‌اش خرید، متوجه رفت‌وآمدهای مشکوک وی به خانه‌اش شد و با این تصور که پسرعمه‌اش قصد دارد با همسر او رابطه برقرار کند وی را با واردآوردن ضربات چاقو به قتل رساند. نیازعلی از همان ابتدای تشکیل پرونده به قتل اعتراف کرد. عمه و شوهرعمه‌ نیازعلی هم از طرف خودشان به‌عنوان ولی‌دم و هم به‌عنوان قیم فرزندان صغیر متهم درخواست قصاص کردند. در ‌سال 74 بعد از اینکه تلاش برای جلب رضایت اولیای‌دم به جایی نرسید، طناب دور گردن نیازعلی حلقه ‌زد و او به‌دار آویخته ‌شد. 20 دقیقه بعد وقتی جسم بی‌جان نیازعلی از بالای چوبه‌دار زندان همدان به پایین آورده شد، پزشکی که از سوی پزشکی قانونی در محل حاضر شده‌ بود، مرگ او را تایید کرد و جسد در آمبولانس قرار گرفت تا به سردخانه منتقل ‌شود. اولیای‌دم به خانه برگشته و برادران نیاز‌علی هم منتظر تحویل جسد بودند که تکان خوردن انگشت دست نیازعلی توجه پزشکی را که در آمبولانس بود، جلب کرد و بعد از معاینه دقیق مشخص شد نفس این مرد دوباره برگشته‌ است. بنابراین بلافاصله عملیات احیا توسط پزشک آغاز شد و وی به بیمارستان انتقال یافت. سرانجام این مرد به زندگی بازگشت. دو‌ماه بعد با بهبود نیاز‌علی، او دوباره به زندان بازگردانده ‌شد. رئیس دادگستری همدان با توجه به اتفاقی که افتاده ‌بود از رئیس وقت قوه قضائیه درباره این پرونده کسب تکلیف کرد؛ ارسال این نامه با تغییر رئیس قوه قضائیه همزمان شد و آیت‌الله یزدی جای خود را به آیت‌الله هاشمی‌شاهرودی داد. وی نیز نامه را به دفتر مقام معظم رهبری ارسال کرد تا کسب‌تکلیف شود، سرانجام در پاسخ اعلام شد با توجه به اینکه حکم اجرا شده و مجرم زنده مانده مصلحت این است که مصالحه انجام شود. به این ترتیب قضات اجرای احکام همدان با برگزاری جلساتی با پدر و مادر مقتول موفق به جلب‌رضایت آنها از سوی خود و اولیای‌دم صغیر شدند و دیه دریافت کردند اما این پایان پرونده نیاز‌علی نبود؛ چند‌ سال بعد، یکی از اولیای‌دم صغیر با دریافت حکم رشد از پزشکی قانونی به دادگستری همدان مراجعه کرد و خواستار قصاص قاتل پدرش شد. این درخواست دوباره به دفتر رئیس قوه قضائیه فرستاده‌ شد و آیت‌الله هاشمی شاهرودی یک‌بار دیگر اعلام کرد با توجه به اجرای حکم و زنده ماندن متهم مصالحه شود و اولیای‌دم دیه دریافت کنند، اما با وجود جلسات متعددی که با فرزند مقتول برگزار شد او حاضر به دریافت دیه نشد و همچنان بر قصاص پافشاری کرد؛ نتیجه این مذاکرات یک‌باردیگر به رئیس قوه ‌قضاییه اعلام شد و دستور جدید نیز تاکید بر اجرای دستور قبلی داشت. در این مدت نیازعلی با قرار وثیقه آزاد بود. برگزاری جلسات جدید هم نتوانست کارساز باشد و فرزند مقتول یک‌بار دیگر بر درخواست قصاص پافشاری کرد و این‌بار رئیس قوه قضائیه اعلام کرد در صورت اصرار اولیای‌دم با رعایت قانون حکم اجرا شود. این دستور مورد اعتراض متهم قرار گرفت و دوباره پرونده به جریان افتاد. این‌بار نیازعلی بازداشت اما دوباره دستور بر عدم اجرای حکم صادر شد. با این حال فرزند مقتول همچنان اصرار بر اجرای حکم قصاص دارد و عنوان کرده‌ حاضر به دریافت سهم دیه از صندوق دادگستری نیست. حسن ساسانی، وکیل مدافع نیازعلی روز گذشته بعد از دیدار با موکلش در زندان به خبرنگار ما گفت: در صحبت‌هایی که با قاضی اجرای احکام داشتم، فهمیدم او با توجه به فتوای مقام معظم رهبری و دستور چندین‌باره رئیس قوه قضائیه به این نتیجه ‌رسیده‌ است که ارسال دوباره پرونده برای استیذان جایگاه قانونی ندارد؛ بنابراین مطابق دستور قبلی باید صلح و سازش برقرار شود. گفت‌وگو با همسر متهم همسر متهم روز گذشته در گفت‌وگویی کوتاه با خبرنگار ما درباره روند پرونده شوهرش توضیح داد. - درباره قتل توضیح بده، ظاهرا قتل به خاطر تو اتفاق افتاد؟ بله درست است. شوهرم با پسرعمه‌اش مینی‌بوس شریکی خریده‌ بودند و کار می‌کردند. مقتول هر روز وقت و بی‌وقت به خانه ما می‌آمد. یک‌روز به او گفتم این رفت‌وآمدها برای چیست. تو با شوهرم کار‌ داری چرا وقتی او نیست به خانه ما می‌آیی؟ گفت همانطور که در ماشین با او شریک هستم تو را هم می‌خواهم با او شریک باشم. من قبول نکردم و خیلی ناراحت شدم، با این حال دست‌بردار نبود تا شوهرم متوجه ناراحتی من شد. او گفت من کار می‌کنم و همه چیز داریم. هیچ مشکلی هم با هم نداریم، چرا آنقدر پریشان هستی؟ گفتم مینی‌بوس را بفروش و دیگر با پسرعمه‌ات کار نکن، پرسید چرا گفتم برای اینکه پیشنهاد‌های بی‌ربط و کثیفی به من می‌دهد. شوهرم دیگر چیزی به من نگفت تا اینکه روز حادثه گفت می‌خواهد با او صحبت کند. اصلا متوجه نشدم کجا رفت و چه اتفاقی افتاد. وقتی برگشت تصمیم گرفت خودش را به پلیس معرفی کند و آنجا بود که متوجه شدم پسرعمه‌اش را کشته‌ است. - در مدتی که شوهرت زندان بود چطور زندگی‌ات را می‌گذراندی؟ زندگی خیلی برایمان سخت‌ شده ‌بود. من دو دختر و دو پسر داشتم. در خانه پدرم زندگی می‌کردم و فرش می‌بافتم تا هزینه زندگی‌ام را تامین کنم و تنها منبع در‌آمدم همین بود. - درباره روز اعدام نیاز‌علی توضیح می‌دهی؟ من در جریان نبودم. آن روز برای ملاقات رفتم. نیازعلی نیامد. از هرکسی سراغ او را می‌گرفتم یک حرف می‌زد، دلم‌ لرزید که مبادا اعدامش کرده ‌باشند. بعد به من گفتند رئیس زندان صدایت می‌کند. وقتی وارد اتاقش شدم گفت، باید قول بدهی شیون نکنی، گفتم نکند اعدامش کردند، گفت بله امروز صبح شوهرت اعدام شد اما حالا در بیمارستان است. شوهرت بعد از اعدام زنده شد ولی در کماست. وقتی حکم اجرا و شوهرم زنده ‌شده ‌بود به پدر و برادرانش خبر داده ‌بودند. آنها در بیمارستان بودند ولی من خبر نداشتم. - درمان شوهرت چقدر طول کشید؟ خیلی سختی کشیدیم. مدتی در کما بود. بعد که از کما خارج شد خون‌هایی را که در بدنش لخته می‌شد بیرون کشیدند و حتی مجبور شدند خونش را عوض کنند. چند‌ماه در بیمارستان ماند و بعد دوباره به زندان بازگردانده ‌شد. - شما دیه پرداخت کردید، این مبلغ را چطور تهیه کردید؟ زمین‌هایی که شوهرم داشت، خانه و ماشین را دادیم. مقداری هم پول خواستند آنها را هم با کمک فامیل دادیم و بعد هم گفتند باید از روستا بروید که قبول کردیم و کوچ کردیم. بعد از کوچ ما حتی خانه‌مان را آتش زدند. - پرونده چه زمانی دوباره به جریان افتاد؟ شوهرم با وثیقه آزاد شده ‌بود که دوباره علیه‌ا‌ش پرونده تشکیل دادند. شوهرت در حال حاضر زندان است؟ چند‌ ماه پیش وقتی ماشینش را به تعمیرگاه برده ‌بود ماموران آنجا رفتند و او را گرفته و بعد هم به زندان بردند. 22‌ سال از آن موضوع گذشته. شوهرم حالا بزرگ فامیل و ریش‌سفید شده ‌است. بعد از آن ضربه‌ای که جسمش برای اعدام خورد و قلبش آسیب دید دو بار سکته کرده‌ که یکبارش در زندان بوده. وضع جسمی و روحی خوبی هم ندارد. برای نجات شوهرم حتی حاضر هستم 150 میلیون تومان دیگر که دیه قانونی است با کمک وام و پس‌اندازی که در این چند‌ سال داشتم، بپردازم. او دیگر تحمل این وضعیت را ندارد.
منبع: ایسنا

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندی ها

پیشنهاد ما

دیگر رسانه ها