انتقاد از آموزش و پرورش و رسانه ملی در برنامه زنده مناظره/ مسئولان جرات داشته باشند!
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
به گزارش خبرآنلاین، رضا امیرخانی، نویسنده و رئیس سابق هیئت مدیره انجمن قلم ایران در این برنامه با اشاره به نقش آموزش و پرورش در افزایش سرانه مطالعه، به کم کاری رسانه ملی اشاره کرد و گفت: در هفته کتاب هیچ نویسندهای را در رسانه ملی ندیدم، این نشان میدهد که رسانه اصولاً نویسنده مرده را بیش از نویسنده زنده دوست دارد. وی گفت: یک جلسه و برنامه تلوزیونی درباره کتاب در تلوزیون گذاشتیم که به مردم بگوئیم اگر سالی دو یا چهار کتاب میخوانند، از این به بعد سه یا پنج کتاب بخوانند. اما در مملکتی که سالی 50 هزار جلد کتاب منتشر میشود، مردم باید کدام یک از این چندده هزار کتاب را بخوانند؟ اگر در تلوزیون برنامهای مرتبط با کتاب و مطالعه کتاب نمایش داده میشود، باید برنامهای باشد که این کتابهای خوب را دقیقاً با اسم نویسنده و اسم کتاب مشخص و معرفی کند.
وی با اشاره به اینکه تیم ملی کتاب ما روشن نشده است، ادامه داد: از همین رو مردمی که برای خرید کتاب به فروشگاههای کتاب مراجعه میکنند، 95 درصد آنها در خرید کتاب خوب ممکن است خطا کرده باشند، بنا براین در تلویزیون باید به تیم ملی کتاب بپردازیم. ما جرأت نداریم تیم ملی کتاب را بشناسیم. آقایان ارشاد و مسئولان! تیم ملی نویسندگانتان را مشخص کنید و به مردم بگویید تا آنها را بشناسند.
این نویسنده محبوب کشورمان در بخش دیگری از سخنانش گفت: سال ها قبل برای دیدار با یک مرجع تقلید به قم رفتم و ایشان به من گفت که بررسی کرده که می شود به حوزه علمیه وارد شد و درس را تا اجتهاد خواند بی آنکه طلبه نیاز به حتی یک دوره ختم قرآن داشته باشد. جدای از اینکه ایشان گفت که همین موضوع باعث شده ایشان درس تفسیر در حوزه را به راه بیندازند، آن مرجع تقلید گفت من رفتم در جوانی درس تفسیر را راه انداختم. آن زمان آن درس جزو ذوقیات حوزه تلقی میشد ولی امروز تقریبا جزو دروس رایج تلقی میشود. یعنی میشود خیلی کارهای زیادی در این زمینه کرد.
وی تاکید کرد: ما یک بچه بی سواد را تحویل آموزش و پرورش می دهیم و پس از ۱۳ سال در بهترین شکل او را به صورت نفر اول پذیرفته شده در کنکور به آموزش عالی تحویل می دهیم حتی اگر یک کتاب غیردرسی هم نخوانده باشد.
این نویسنده ادامه داد: به نظر من اشتباه ما این است که آموزش و پرورش می خواهد برای بچه ها و معلم ها کتاب انتخاب کند. کتاب خوب برای بچه ها را باید معلم آنها انتخاب کند نه اینکه یک ساختار بخواهد برای همه معلم ها و دانش آموزان تصمیم بگیرد که چه بخوانند و چه نخوانند؟ اگر ما به تنوع سلیقه و انتخاب معلم ها احترام بگذاریم باور کنید صنعت نشر کار خودش را خواهد کرد و کتاب خوب تولید و به فروش می رسد.
امیرخانی خواستار واگذاری مسئولیت کتابخانه های روستایی از سوی نهاد کتابخانه های عمومی کشور به معلمان روستاها شد و افزود: من اگر قرار باشد کار ترویجی در نظام آموزش و پرورش بکنم به سراغ تولیدکنندگان کتب کمک آموزشی که آثارشان محور کاری در مدارس ماست می روم و می خواهم برای کار ترویجی فکری بکنند. به نظر من دانش آموزان ما باید حس کنند که خواندن کتاب کاری مهم است.
وی در ابتدای سخنان خود نیز گفت: تقریبا تا 5، 6 سال پیش عددی که به عنوان شاخص توسعه صنعت نشر ما گفته میشد تعدد و تعداد عناوین بود. این عدد نه تنها یک شاخص توسعه نبود بلکه اتفاقا بزرگترین عامل گرفتاری صنعت نشر کشور ما بود.
وی همچنین در نخستین بخش از سخنانش تصریح کرد: من حدود 11 سال پیش مقالهای نوشته بودم و در آن سال 80 شمسی را با سال 2000 میلادی مقایسه کرده بودم. در آن زمان در ایران 31 هزار عنوان کتاب چاپ شده بود حال آنکه در آمریکای شمالی یعنی کانادا و آمریکا تعداد کتابهای چاپ شده فقط 11 هزار عنوان یعنی تعداد عناوین کمتر از کتابهایی بود که در ایران به چاپ رسیده بود. این اصلا به معنای یک شاخص توسعه نبود بلکه پراکندگی نشر ما و تعداد ناشران غیرحرفهای و تعداد کتابهایی فراوانی که واقعا وارد صنعت نشر نشده بودند را نشان میداد اما به عنوان شاخص برای صنعت نشر گفته میشد.
امیرخانی اظهار کرد: اینکه ما به عددی به عنوان سرانه مطالعه برسیم به جای تعدد عناوین جای خوشبختی دارد و این را باید اعلام کنیم. اما اینکه چگونه و با چه روشهایی میتوانیم به این عدد برسیم، باید بگویم که راههای متفاوتی وجود دارد. دورهای که ما از تعدد عناوین به عدد سرانه مطالعه رسیدیم متاسفانه اعدادی که گفته شد و توسط تریبونهای رسمی دولت اعلام شد اعداد درستی نبود. به طوری که تا حدود 76 دقیقه در روز سرانه مطالعه اعلام کردند که با این عدد مسئولان جدید و بعدی ارشاد هر چه تلاش کنند هیچ وقت به آن عدد نخواهند رسید.
این نویسنده تصریح کرد: به نظر من آن عدد جزو خطاهای بزرگی بود که به عنوان سرانه مطالعه در کشور ما متاسفانه اعلام و پرداخته شد. واقعیت این است که سرانه مطالعه را با نظرسنجی نمیتوانیم پیدا کنیم بلکه نظرسنجی یکی از ضعیفترین کارهای آماری برای جایی که آمار متقنتر و درستتری را میشود به روشهای درستتر و منطقیتر پیدا کرد.
بنابرگزارش خبرنگار ما، در حاشیه این مناظره حضار در جلسه نیز سوالاتی از مهمانان مطرح کردند که مدیر انتشارات نگاه با غلط دانستن طراحی سوال برنامه، گفت: این سوال را باید در جامعه ای پرسید که کتاب خوان هستند و نه در کشور ما، پس نمی شود از کسانی که کتاب نمی خوانند خواست درباره داشتن یا نداشتن کتاب خوب نظر بدهند.
در بین سوالان دیگر حضار نیز بخث «کتاب خوب» بارها تکرار شد و اشاره به سخنان نماینده وزارت آموزش و پرورش و رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه وزارت ارشاد بود که مشکل نداشتن کتاب خوب را از جمله عناصر صالی کمبود سرانه مطالعه در کشور دانسته بودند.
انتقاد از عدم معرفی کتاب های خوب از جمله کتاب فیلمنامه های اصغر فرهادی نیز از جمله انتقادات مطرح شده از سوی حضار بود.
شایان ذکر است سوال محوری پنجاه و ششمین برنامه مناظره بدین شرح بود: به نظر شما مهم ترین دلیل پایین بودن سرانه مطالعه در ایران کدام گزینه است؟ 1- کتاب گران است 2- کتاب خوب در بازار نیست 3- مدارس بچه ها را کتابخوان تربیت نمی کنند 4- نهادهای فرهنگ ساز کم کاری کرده اند 5- گرفتاری ها، وقتی برای مطالعه نمی گذارد
که در پایان پاسخ گرفتاری ها فرصتی برای مطالعه باقی نمی گذارد بیشترین درصد آراء را به خود اختصاص داد. گزینه کتاب خوب در بازار نیست 7.6 درصد، گزینه کتاب گران است 24 درصد، گزینه گرفتاری ها وقتی برای مطالعه نمی گذارد 40.11 درصد، گزینه مدارس دانش آموزان را کتابخوان تربیت نمی کند 15.3 درصد و گزینه نهادهای فرهنگ ساز کم کاری کرده اند 13.25 درصد رای آورد.
دیدگاه تان را بنویسید