کد خبر: 380603
تاریخ انتشار :

مصاحبه با مرد نانوایی که بخاطر حرف پسر معتادش همسر خود را کشته

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

عامل قتل، صبح دیروز از زندان به شعبه دهم دادگاه کیفری استان تهران انتقال یافت تا به جرم کشتن زنش محاکمه شود. اما وی در دادگاه ادعا کرد زمان قتل قرص «آمفتامین» مصرف کرده بود و نمی‌دانست چه می‌کندو به گزارش نامه نیوز ، در این جنایت که هشتم خرداد پارسال در یکی از خانه‌های دماوند اتفاق افتاد، زن 44 ساله‌ای به نام «صغری» کشته شد. پرویز شوهر 51 ساله مقتول نیز در پی اظهارات فرزندانش توسط پلیس دستگیر شد. این مرد در بازجویی‌ها به کارآگاهان و بازپرس جنایی گفت: چندی پیش از پسر 24 ساله‌ام شنیدم که با مادرش دعوا می‌کرد و به او می‌گفت با مردهای دیگر رابطه نامشروع دارد تا اینکه روز حادثه از محل کارم - نانوایی - به خانه برگشتم و با همسرم دعوایم شد. در حین مشاجره وقتی از او پرسیدم چرا با مردهای دیگر رابطه داری، حاشا نکرد و گفت: بله که دارم و چند بار هم با عصبانیت این حرف را تکرار کرد. من هم عصبانی شدم و او را کتک زدم. آنقدر عصبانی بودم که نفهمیدم چه می‌کنم. بعد هم چاقوی آشپزخانه را برداشتم و او را کشتم. آن موقع3فرزندم در خانه بودند. وقتی با جسد مادرشان روبه‌رو شدند با پلیس تماس گرفتند. مرد نانوا صبح دیروز از زندان به دادگاه کیفری استان تهران انتقال یافت تا محاکمه شود. اما جلسه دادگاه با توجه به حاضر نشدن فرزندان مقتول و قاتل به زمان دیگری موکول شد. گفت‌و‌گو با متهم چرا همسرت را کشتی؟ به خاطر سوء‌ظن ولی واقعاً چیزی از او ندیده بودم. شاید به خاطر اینکه لجم را دربیاورد آن حرف را زد. چرا به همسرت شک داشتی؟ حرف‌هایی که پسرم زد باعث شد من به همسرم شک کنم. چند سال قبل ازدواج کرده بودی؟ 30 سال پیش. پس از 30 سال آیا واقعاً هنوز همسرت را نمی‌شناختی؟ من اشتباه کردم، همسرم زن زحمتکشی بود و او را بی‌گناه کشتم! پسرت چرا به مادرش این حرف‌ها را می‌زد؟ پسرم معتاد بود. وقتی زمان مصرفش می‌رسید، با مادرش درگیر می‌شد و... خب با دانستن این موضوع باز هم به حرف‌هایش توجه کردی؟ نمی‌دانم، من اشتباه کردم. چند سال است که نانوا هستی؟ حدود 20 سال. خودت مواد مخدر مصرف می‌کردی؟ بله، اما فقط گاهی تریاک می‌کشیدم. چند فرزند داری؟ 4 دختر و پسر دارم. فرزندانت تو را می‌بخشند؟ نمی‌دانم، ولی امیدوارم که ببخشند.
منبع: روزنامه ایران

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندی ها

پیشنهاد ما

دیگر رسانه ها