۴ ستاره پاپ، در چهارراه سقوط یا پرواز؟ + عکس
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
اگر ویدئوهای اجرای زنده او را دیده باشید میدانید چه تسلط تحسین برانگیزی روی صدایش دارد/ نعمتی و پالت کورسوی امیدی هستند در موسیقی پاپ و تلفیقی که نشان میدهند میتوان کار با کیفیت و سطح بالا آن هم بدون زنجمورههای باب روز در عرصه عشق و عاشقی و یا شکایتهای سیاسی عرضه کرد و مورد استقبال هم قرار گرفت.
چاوشی با «ابراهیم» از ایران میرود؟
آیا محسن چاوشی هم قصد مهاجرت دارد؟ او بی شک محبوبترین چهره موسیقی ایران است آن هم بدون برگزاری حتی یک کنسرت صدایش برند شده و در این چند سال اخیر وسواسش در بیرون دادن ترانه بیشتر شده است و در یکی دو سال گذشته سعی کرده ضرباهنگ حوادث اجتماعی و سیاسی را نیز در ترانه هایش لحاظ کند که خب مشکل ساز شده است!
این جملات او را بخوانید: «وقتی خونه ت. کوچیک شد عوضش کن. وقتی محله ات خستهت کرد عوض کن. وقتی شهر، کشورت خفه ت. کرد عوضش کن» این کامنت را صفحه رسمی محسن چاوشی در اینستاگرام منتشر کرده. با توجه به حاشیههای اخیر بر سر انتشار آلبوم «ابراهیم» این جملات معنادار به نظر میرسد.
ماجرا از ۵ روز پیش شروع شد که این خواننده پرطرفدار اعلام کرد بعد از ۹ ماه انتظار هنوز مجوز انتشار آلبوم جدید او از سوی وزارت ارشاد صادر نشده و اگر این اقدام تا ۲۰ مرداد انجام نشود آلبوم را در فضای مجازی منتشر میکند.
واکنش مسئولان وزارت ارشاد به این تهدید چاوشی هم تند بود. به طور مشخص باید به مدیر شورای ارزشیابی و نظارت دفتر موسیقی وزارت ارشاد اشاره کنیم که گفت: اگر ۹۰ ماه هم این آلبوم راکد بماند دفتر موسیقی وزارت ارشاد به آن مجوز نمیدهد. چرا؟ چون به زعم این مقام مسئول محتوای این ترانهها باعث بدنام کردن موسیقی و برخوردا نهادهای دیگر میشود.
به هرحال چاوشی در تاریخ ۲۰ مرداد دموی آلبوم ابراهیم (و نه کل آن) را منتشر کرد. اینطور که از جنجالهای اخیر و تیزری که منتشر شده بر میآید «ابراهیم» دارای مضامین اعتراضی و سیاسی است. از این منظر آلبوم ابراهیم را میتوان ادامه منطقی همان مسیر تک آهنگ خوزستان دانست.
خبرگزاری ایسنا، اما در گمانه زنی دیگری نوشت اصلاحیههایی که به ترانهها خورده بیشتر به موارد «اروتیک» مربوط است. این فرضیه را اظهارات تهیه کننده آلبوم رد میکند که گفته مجوز چاپ تمامی اشعار این آلبوم که از سرودههای حسین صفا است قبلا توسط وزارت ارشاد صادر شده و بنابراین اصلاح مجدد آن توجیهی ندارد.
برگردیم به همان نقطه شروع. آیا محسن چاوشی قصد مهاجرت دارد؟ اگر به گذشته چاوشی نگاه کنیم پاسخ منفی است. او بین سال ۸۲ تا ۸۷ برای انتشار اولین آلبوم مجازش صبر کرد و تجربه چنین شرایطی را دارد. از طرفی باید به این نکته هم توجه کرد که چاوشی کنسرت برگزار نمیکند. اهل استفاده از برند خودش برای درآمدزایی جانبی و کارهای تبلیغاتی هم نیست؛ بنابراین تنها منبع درآمد او همین فروش آلبوم هایش است. اگر به هر دلیلی موفق به انتشار آثارش در ایران نشود هیچ بعید نیست به گزینه مهاجرت هم فکر کند.
تو چه استعدادی داری پسر
محسن ابراهیم زاده فقط ۸۰ ثانیه زمان لازم داشت تا کل تصوراتمان درباره هنر و استعدادش را به هم بریزد. در این چند روز ویدئویی از او در فضای مجازی بازنشر شده که مربوط به حضور در یک برنامه زنده در شبکه «شما» صداوسیماست. این برنامه در مردادماه سال پیش و به مناسبت عید فطر پخش شده که مجری برنامه از او میخواهد قطعهای را به صورت زنده بخواند.
محسن ابراهیم زاده هم با اعتماد به نفس کامل رباعی مشهوری منتسب به ناهید یوسفی را با تحریرهای شنیدنی و خیلی با تسلط میخواند. حالا اینکه چرا بعد از یک سال ناگهان این ویدئو مورد توجه کاربران شبکههای اجتماعی قرار گرفته نمیدانیم.
شاید بی ربط به حاشیههای اخیر کنسرت حمید هیراد نباشد. وقتی این کلیپ کوتاه در فضای مجازی دیده شد، همه پرسیدند خب این پسر با استعداد تمام این سالها ترانههای پاپ کف بازار میخواند؟ عدهای حتی جلوتر رفتند و جنس صدای این خواننده ۳۰ ساله را با اساتیدی مثل حسین خواجه امیری (ایرج) و اکبر گلپایگانی مقایسه کردند.
محسن ابراهیم زاده سال هاست که در عرصه موسیقی پاپ فعالیت میکند، اما اخیرا با دو ترانه «دونه، دونه» و «برداشت رفت» به محبوبیت بالایی رسید. ترانههایی که تا الان از او شنیدیم خیلی نکته خاصی ندارند. به نوعی موجی است که بعد از مرتضی پاشایی با خوانندههایی مثل مهدی احمدوند و سامان جلیلی راه افتاد. همین الان افراد دیگری مثل سینا درخشنده و فرزاد فرخ هم وجود دارند که سبک و کلماتی که استفاده میکنند به حدی شبیه با محسن ابراهیم زاده است که شاید اوایل نتوانید به راحتی آنها را از هم تشخیص دهید.
حال انکته اینجاست که در شرایط فعلی، با این سبک و ترانهها و پیدا کردن یک تنظیم کننده خوب میشود در مارکت موسیقی ایران بالا آمد، اما باید فکر بعدش را هم کرد. چون معمولا عمر مفید این ترانهها چند ماه بیشتر نیست و بعد از وارد شدن به چند پادکست - ریمیکس فراموش میشوند.
حالا باید دید محسن ابراهیم زاده با توجه به استعداد شگرفی که از او دیدیم میتواند مسیر خود را جدا کند و آثار ماندگاری هم خلق کند یا در سطح همین «دونه، دونه» باقی میماند. شاید اگر تهیه کنندهها اجازه دهند این پسر با استعداد بتواند دورانی طلایی برای موسیقی پاپ ایران را آغاز کند. اما مطمئنانه با خواندن ترانههای بی ربطی مثل دونه دونه.
امیر تتلو؛ مرثیهای برای یک رویا
از جنجالهای تازه امیر تتلو حتما خبر دارید. اینکه سر از ترکیه در آورد. گفت: میخواهم کنسرت ۲۰ هزار نفری برگزار کنم. با مائده هژبری در ترکیه عکس گرفت. با تهیه کننده اش وارد مجادله لفظی شدید شد و چند پست اینستاگرامی با ادبیات خاص خودش خطاب به کیان محمدیها گذاشت و آخر سر هم کنسرت لغو شد.
شایعهای هست، چون تعداد بلیتهای فروخته شده اش به ۳۰۰ عدد نرسیده (به روایتی ۲۵۰ عدد) بنابراین تصمیم گرفته کنسرتش را لغو کند. الان هم که دوباره ویدئوی جدیدی داده و گفته میخواهد درباره ماجرای حضورش در کمپین انتخاباتی ابراهیم رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ افشاگری کند.
یعنی هنوز حاشیههای کنسرت تمام نشده میخواهد یک جنجال جدید به پا کند. این طبیعت تتلو است. او دائم میخواهد در کانون توجه باشد. اما اینکه چرا او به این نقطه رسیده هم خودش جای بحث دارد. در اینکه امیر تتلو آدم با استعدادی است شک نکنید. اگر ویدئوهای اجرای زنده او را دیده باشید میدانید چه تسلط تحسین برانگیزی روی صدایش دارد.
منظورمان این است به عنوان یک خواننده موسیقی عامه پسند و در حد بضاعت موسیقی ایران چیزی کمتر از بقیه ندارد. از اواسط دهه ۸۰ هم که حالا شاید برحسب اتفاق یا شانس توانسته از استعدادش استفاده و استایل جدیدی را به موسیقی رپ و پاپ ایران واردکنند؛ بنابراین حق دارد بخواهد به طور رسمی و قانونی در مارکت موسیقی ایران فعالیت کند. کنسرت برگزار کند و از مواهب محبوبیتش در چارچوبهای قانونی کشور بهره مالی و معنوی ببرد. اما هیچ وقت این فرصت به او داده نشد. به هر دری زد هم نشد که نشد. همه میدانیم امیر تتلو مرام و مسلک سیاسی خاصی ندارد و صرفا به امید برگزاری کنسرت، به جناحهای سیاسی و اجزایی از حاکمیت نزدیک شد.. این زندگی کاتوره ای تتلو نه از روی هدف مشخص بلکه از روی ناچاری است. یعنی شرایط پیرامونی او را به اینجا رساند و باید اعتراف کنیم در خود ویرانگری امیر تتلو خیلیها شریکند.
امید نعمتی و پالت در چند قدمی ماندگار شدن
چرا پای امید نعمتی را به این مطلب کشانده ایم؟ مطلبی که یک سرش محسن چاوشی است و آن سوترش امید نعمتی. شاید، چون نعمتی و پالت کورسوی امیدی هستند در موسیقی پاپ و تلفیقی که نشان میدهند میتوان کار با کیفیت و سطح بالا آن هم بدون زنجمورههای باب روز در عرصه عشق و عاشقی و یا شکایتهای سیاسی عرضه کرد و مورد استقبال هم قرار گرفت.
کالای آنها در بازار موسیقی میتواند تمام فرضیات سست تهیه کنندگان مثلا کاربلد را که توفیقشان را با میزان جیغ دخترکان ۱۶ و ۱۷ ساله میسنجند بر باد دهد. خواننده گروه پالت هم مثل امیر تتلو ۳۴ ساله است. ولی امید نعمتی هیچ وقت هیچ حاشیهای نداشته و ندارد. آرام و بی سر و صدا کار خودش را میکند. چه آن زمانی که در گروه دنگ شو حضور داشت و چه حالا که خواننده گروه پالت است. آثار روز موسیقی دنیا را دنبال میکند و توهم دانایی ندارد. شاید این روحیه لطیف و تواضع او به خاطر آدمهایی باشد که در کنارش حضور دارند. مثل مهیار طهماسبی که آدم بی غل و غش و صادقی است.
سبک گروه پالت موسیقی تلفیقی است. آنها به مسیری پیوستند که از اواسط دهه ۸۰ در ایران با محسن نامجو و گروه اوهام جان دوبارهای گرفت. مدتی به محاق رفت و دوباره از اوایل دهه ۹۰ با گروههایی مثل چارتار و دنگ شو احیا شد. لب کلام اینکه پالت برای حضور موفق در این سبک موسیقی رقبای جدیای دارد و اگر بماند و با همین فرمان به مسیرش ادامه دهد در تاریخ موسیقی مدرن ایران ماندگار خواهد شد. آنها حسن سلیقه و وسواس و استعداد را در کنار هم دارند.
دیدگاه تان را بنویسید