متن یکی از سخنرانی های حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی؛
چرا به امام موسی بن جعفر(ع) باب الحوائج می گویند؟
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
متن سخنان این مرجع تقلید شیعیان در پی می آید:
بسم الله الرحمن الرحیم
25 رجب سال روز شهادت امام هفتم حضرت موسی بن جعفر الکاظم علیه السلام است . شیعه و سنی مناقب و فضائل آن حضرت را نقل کرده اند . از آن جمله إبن طلحه ، عالم بزرگ سنی می گوید :
« هو؛ الامام ، الکبیر القدر العظیم الشأن ، الکثیر التهجّد ، الجادّة فی الإجتهاد، المشهود له بالکرامات ، المشهور بالعبادة ، المواظب علی الطاعات ، یبیّت اللیل ساجدا و قائما و یقطع النهار متصدقاً و صائماً ولفرط علمه و تجاوزه عن المعتدین علیه دُعی کاظما ، کان یجازی المسیء بإحسانه إلیه ، ویقابل الجانی علیه بعفوه عنه ، و لکثرة عباداته کان یسمی بالعبد الصالح ، ویُعرف بالعراق بباب الحوائج إلی الله ، لنجح المتوسلین إلی الله تعالی به ، کراماته تحار منها العقول ....۱»
« او امامی بزرگ قدر ، عظیم الشأن ، بسیار متهجّد ، اهل جدیت در کوشش ، کسی که کرامات او آشکار و به عبادت مشهور ، و به طاعت مواظب بود . شبها را در حال سجود و قیام سپری می کرد و روزها را با صدقه وروزه می گذرانید وبه خاطر شدت حلم و گذشتی که نسبت به جسارت کنندگان به خود داشت ، کاظم خوانده می شد . کسی را که به او بدی می کردبا نیکی و احسان پاداش می داد . با جنایت کننده نسبت به خویش ، با عفو وبخشش مقابله می کرد . و به خاطر کثرت عباداتش عبد صالح نام گرفت ، و در عراق به باب الحوائج إلی الله مشهور است . چرا که کسانی که بوسیله او به خدای توانا متوسل می شوند ، از توسل خویش نتیجه می گیرند . کراماتش عقلها را حیران می کند .. . » .
و نیز إبن حجر ، دانشمند بسیار متعصب سنی درباره ایشان چنین می گوید :
« و کان معروفاً عند أهل العراق بباب قضاء الحوائج عند الله و کان أعبد أهل زمانه و أعلمهم و أسخاهم ۲»
« او نزد اهل عراق به باب قضاء حوائج ،نزد خداوند معروف بود و عابدترین مردم زمانش و داناترین و سخاوت مندترین آنان بود .»
کراماتی که از آن حضرت نقل شده بسیار زیاد است . از آن جمله در حدیث صحیحی ، حمادبن عیسی می گوید :
« بر حضرت موسی بن جعفر بر شهر بصره وارد شدم ، پس به ایشان عرض کردم : دعا کنید خدای تعالی یک خانه ، یک همسر ، فرزند وخادم روزیم کند و پنجاه حج نصیبم کند . حماد می گوید به محض اینکه پنجاه حج را شرط کردم ، دانستم که من بیش از پنجاه حج انجام نخواهم داد سپس حماد گفت : تابحال چهل و هشت حج به جا آوردم و این خانه من است که روزیم شده ، و این همسر من است که در پشت پرده کلامم را می شنود و این خادم من و این پسر من است و همه اینها نصیبم شد. پس از این سخن حماد دو حج دیگر انجام داد و پنجاه حج او تکمیل شد سپس به قصد پنجاه ویکم حرکت کرد ، و همراه اوابوالعباس نوفری بود ، زمانی که می خواستند احرام ببندند و حماد قصد غسل داشت ، سیلی آمد و او غرق شد و از دنیا رفت . رحمة الله علیه »
همچنینی در حدیث صحیح دیگری چنین آمده است :
« آن حضرت در سرزمین منی به زنی عبور کردند که می گریست و فرزندان او در اطراف او گریه می کردندو گاوی که دارایی این زن بود ، مرده بود ، پس آن حضرت به طرف آن زن رفتند و فرمودند : ای کنیز خدا ،چرا می گریی ؟ آن زن پاسخ داد ای بنده خدا من فرزندان یتیمی دارم و گاو ماده ای داشتم که گذران زندگی خود و کودکانم از آن بود ، هم اکنون مرده است و من و فرزندانم راه چاره ای نداریم ، حضرت فرمودند :آیا می خواهی برایت زنده اش کنم ، پس به دل آن زن افتاد که بگوید آری ای بنده خدا ، پس آن حضرت به کناری رفتند و دو رکعت نمازی خواندند سپس دست خود را کمی بالا آوردند و لبان مبارک را کمی تکان دادند ، سپس برخاستند و گاو را صدا زدند وباعصا یا پای مبارک ضربه ای به او نواختند، پس حیوان بر روی زمین ایستاد . آن زن تا چنین صحنه ای را دید فریاد زد و گفت : قسم به پروردگارکعبه که این عیسی بن مریم است . امام علیه السلام به میان مردم رفتند و بین آنان قرار گرفتند و عبور کردند . »
ایشان در زندان هارون الرشید و با زهری که به ایشان دادند ، غریبانه ومظلومانه به شهادت رسیدند . قبر مطهر آن حضرت در کاظمین و در کنار قبر مطهر حضرت جواد علیه السلام قرار دارد.
در پایان جهت تیمّن و تبرّک چند حدیث از ایشان نقل می کنیم ؛
«یاهشام ، إنّ العاقل نظر إلی الدنیا وإلی أهلها فعلم أنها لاتنال إلا بالمشقة ، و نظر إلی الآخرة ، فعلم أنها لاتنال إلا بالمشقة ، فطلب بالمشقة أبقاهما .۳»
« السخی قریب من الله ، قریب من الجنة ، قریب من الناس ۴»
« إنّ خواتین أعمالکم قضاء حوائج إخوانکم و إحساناً علیهم ما قدره و الا لم یقبل منکم عملا هنو علی إخوانکم و رحموهم تلقو بنا ۵»
« جهاد الإمرأة ، حسن التبعّل ۶»
« ما من شیء تراه عینیک إلا فیه موعظة ۷»
دیدگاه تان را بنویسید