چگونه دلواپسان در ماجرای توتال آچمز شدند
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
پس از مجادلههاي سياسي دامنهدار ماههاي اخير که در سطح کلان و ميان مقامهاي بلندپايه کشوري و لشگري در گرفته بود و به نظر ميرسيد که همچنان ادامه دارد، عليرضا زاکاني، نماينده سابق مجلس و يکي از تندروترين منتقدان دولت يازدهم که در زمره دلواپسهاي هستهاي و نفتي ردهبندي ميشود در کنشي عجيب، پيشنهاد آتشبس سياسي يکطرفه را مطرح کرد. «عجيب» از اين منظر که در سوابق سياسي او و همراهانش، چنين رفتار معقول و مصلحتگرايانهاي، کمتر بهچشم ميخورد. در تمام چهار سال گذشته، زاکاني جهد خود را يکسره بر سياهنمايي، تخريب، اتهامزني و يکجانبهنگري عليه اقدامات دولت و حتي تصميمهاي کلان نظام در تصويب برجام و ختم ماجراي پرونده هستهاي به کار بست. به گزارش نامه نیوز ، وقایع اتفاقیه نوشت:در عين حال، تلاش موازي او و هممسلکان سياسياش در جبهه پايداري، مقابله همهجانبه با رويکردهاي دولت روحاني در وزارت نفت بود؛ وزارت نفتي که با سکانداري مجدد زنگنه و بازگشت نيروهاي کابينه اصلاحات، آواربرداري از مخروبه هشتساله معجزه هزاره سوم را در دستور کار قرار داده بود. پس هجوم به وزارت نفت هم پس از وزارت امورخارجه در اولويتهاي دلواپسان قرار
ميگرفت. ماجراي پيچيده پرونده کرسنت و گره کور تنيده بر آن که دستپخت دولت مطلوب دلواپسان بود، يکي از گلوگاههاي هجوم هميشگي زاکاني و دوستانش بوده است؛ جايي که مصوبه شورايعالي امنيت ملي، دست وزارت نفت را در پاسخگويي متناسب بسته بود و دلواپسان از همين گزاره، کمال استفاده را در تخريب وزارت نفت به کار بستند و با وجود آگاهي از مصوبه شورا و لزوم سکوت مصلحتآميز در اين پرونده براي به سرانجام رسيدن داوري بينالمللي درباره آن، وقعي به مصالح کشور ننهادند و تاختند و تاختند. بيشک زنگنه بيشتر از همه مردم ايران از ماوقع کرسنت آگاه بود و خوب ميدانست چه کساني و در چه زماني، کرسنت را به يک بحران اقتصادي و حقوقي بينالمللي براي کشورمان بدل کردهاند. او فقط در ايام تبليغات انتخابات دوره دوازدهم، مهر سکوت را برداشت و گوشههايي از حقايق تلخ اين پرونده را آشکار کرد تا دلواپسان، کمي عقب بنشينند و جبهه حمله را عوض کنند. عمليات تخريبي جديد در هجمه به فرمت جديد قراردادهاي نفتي با سرمايهگذاران خارجي تعريف شد. دلواپسان به سرکردگي زاکاني و با همراهي ميرکاظمي و جبهه پايداري و حتي چهرههاي شاخصي همچون احمد توکلي، آتش سنگيني عليه
قراردادها تهيه ديدند؛ آنقدر که بارها و بارها وزارت نفت، اقداماتي در جهت اصلاح اشکالات شکلي و محتوايي قراردادها را خبري کرد و اعلام شد که دغدغههاي رهبري هم در اين اصلاحات لحاظ شده است اما شليکها پاياني نداشت. زيرا قرار نبوده و نيست که تخريب و کارشکني و هجوم، پاياني داشته باشد. هدف مشخص است: هيچ دستاوردي از برجام نبايد به ثمر بنشيند و اطاله اهداف دولت تا پايان عمر خدمتش در دستور کار باشد. اين چنين بود که پيشنهاد آتشبس يکطرفه زاکاني در اين روزهاي پرهياهو، عجيبوغريب به نظر ميرسيد و البته اين تعجب همگاني، چندان هم بيراه نبود. چند روزي از آتشبس يکطرفه جنابشان نگذشته بود که خبر رسيد مذاکرههاي وزارت نفت با طرف خارجي عاقبت به سرانجام رسيده و قرارداد توسعه فاز يازدهم پارس جنوبي در قالب کنسرسيومي ميان شرکت ملي نفت و توتال فرانسه منعقد خواهد شد. پنج ميليارد دلار سرمايهگذاري خارجي آنهم در روزگاري که دولت تندروي ترامپ در آمريکا همه راهها را براي خلاصشدن از برجام و تحت فشار گذاشتن ديگر کشورها برای منع همکاري با ايران ميآزمايد. شکستهشدن يکي از تابوهاي روزگار تحريم و بازشدن مسير همکاري ايران و جهان، نه باب
ميل جمهوريخواههاي جنگطلب آمريکايي است و نه ظاهرا مطلوب برخي دلواپسان داخلي! جناب زاکاني پيش از ظهر 12 تير در بيانيهاي اعلام کرد که عليه اين قرارداد بايد شوريد و آتش به اختيار برپا کرد. او افزود که وقت فريادکشيدن است و پيشبيني کرد که اين قرارداد، منشأ فساد و ننگ خواهد شد! اينچنين بود که خيلي زود، نقاب از آتشبس پوشالي فرو افتاد و پيشنهادي که احمد توکلي معتقد بود بايد با آب طلا نوشت، در عرض چند روز از دستورکار، خارج و آشکار شد که حضرات از هيچ اقدامي در جهت کارشکني کوتاه نميآيند. کسي نميتواند معتقد باشد که هيچ قراردادي خالي از اشکال و ايراد است اما بيشک مجموعه وزارت نفت و مديران دولت يازدهم نه از جبهه خصم هستند و نه قصد خيانت و توطئه و وطنفروشي دارند. روزگاري نفت کشور به اشخاصي مشکوک و معلومالحال هبه شد و چند ميليارد دلار از اموال ملت به تاراج رفت. آدمهايي که همين امروز و پس از چند سال سکوت، همچنان ميگويند که حاضرند بميرند اما پول نفت را برنگردانند! آن روزگار از آتش به اختيار و فرياد کشيدن، هيچ خبري نبود. هرچند آتش به اختيار جناب زاکاني هم نيمروزي بيشتر دوام نيافت و با حضور علياکبر ولايتي در
حاشيه مراسم امضاي قرارداد رو به خاموشي گرفت. خسته نباشي دلاور، خدا قوت...
دیدگاه تان را بنویسید