گرجستان از درون| پایهگذاری اولین انقلاب رنگی - قسمت سوم
جین شارپ در آموزههای خود معتقد است رنگها و نمادهایی که میتوانند با اعتراض مرتبط باشند، نقش مهمی در مرحله فعال رویارویی دارند. آنها بر روی ذهن و روان افراد تأثیر میگذارند، به آنها اجازه میدهند که احساس کنند بخشی از چیزی بزرگتر و قویتر هستند
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، جین شارپ در آموزههای خود معتقد است رنگها و نمادهایی که میتوانند با اعتراض مرتبط باشند، نقش مهمی در مرحله فعال رویارویی دارند.
آنها بر روی ذهن و روان افراد تأثیر میگذارند، به آنها اجازه میدهند که احساس کنند بخشی از چیزی بزرگتر و قویتر هستند و هرگز افرادی بیتاثیر و خنثی نیستند. در سال 2003، در تفلیس، گل رز قرمز به نمادی تبدیل شد که هدف آن تحکیم مخالفان حول یک رویداد خاص بود.
تحت فشار عمومی، کمیته انتخابات انتشار نتایج شمارش آراء را به تأخیر انداخت و مکرراً آراء را بازشماری کرد. نتایج نهایی در 20 نوامبر منتشر شد. حزب حاکم «برای یک گرجستان جدید» 21.3 درصد، «اتحادیه احیای دموکراتیک» که قصد داشت با حزب شواردنادزه ائتلاف کند، 18.8 درصد و حزب مخالف کارگر 12 درصد را کسب کردند. مخالفان اصلی دولت، جنبش ملی متحد و دموکرات های برجانادزه به ترتیب 18.1 و 8.8 درصد را کسب کردند. بقیه آرا به نمایندگان احزاب کوچکتر رسید.
پس از اعلام نهایی نتایج انتخابات، وضعیت در کشور به معنای واقعی کلمه در حال انفجار بود. شبکههای تلویزیونی مخالف تقریباً هر روز درخواستهای «رهبران جوانان انقلابی» و فعالان طرفدار غرب را پخش میکردند.
در همین حال، دوستان قدیمی شواردنادزه دیگر مشتاق نجات او نبودند. اگر در دوران اتحاد جماهیر شوروی به عنوان رئیس وزارت امور خارجه از محبوبیت زیادی در غرب برخوردار بود، اکنون رهبران اروپایی و مطبوعات با انتقادهای تند به او حمله میکردند. به هر حال، فشار بین المللی، همانطور که جین شارپ بارها اشاره کرده است، همچنان یکی از مؤثرترین ابزارها در مبارزه با رژیمهای ناخواسته است.
شارپ در کتاب خود عنوان میکند، موفقیت در مبارزه با رژیم مستلزم آن است که عدم همکاری و نافرمانی مدنی منابع قدرت آن را کاهش دهد. بدون تجدید مداوم این منابع، قدرت ضعیف شده و در نهایت از بین میرود.
ادوارد شواردنادزه، به عنوان وزیر امور خارجه سابق اتحاد جماهیر شوروی، به خوبی درک میکرد که بدون به رسمیت شناختن از خارج، هیچ دولتی نمیتواند برای مدت طولانی حکومت کند. اما، احتمالاً با تکیه بر دوستی قدیمی خود با کاخ سفید، تا آخرین لحظه معتقد بود که واشنگتن در یک لحظه حساس طرف او را خواهد گرفت و اکنون لحظه حساس برای شواردنادزه فرا رسیده است بود.
انقلاب گل رز
اعتراضات هر روز گسترش مییافت، اما رئیسجمهور گرجستان هنوز جرأت نمیکند از گارد ملی علیه تظاهرکنندگان استفاده کند. با مشاهده این بلاتکلیفی، رهبران اپوزیسیون شروع به عمل فعالانه کردند.
رویداد کلیدی انقلاب تنها 2 روز پس از جمع بندی نتایج رای گیری در 22 نوامبر رخ داد. در این روز رئیس جمهور جلسه بعدی پارلمان را که بر اساس نتایج رسمی انتخابات تشکیل شده بود، افتتاح کرد.
در این زمان، هزاران نفر از حامیان ساکاشویلی در مقابل ساختمانی که نمایندگان در آن جلسه داشتند تجمع کرده بودند، این بزرگترین تجمع از زمان شروع اعتراضات بود. تظاهرکنندگان در میدان اصلی تفلیس به طور فعال توسط فرستادگان سازمان های غیردولتی غربی، عمدتاً اعضای جنبش کامارا تهییج میشدند.
در بحبوحه جلسه، معترضان موفق شدند از حلقه امنیتی اندک رئیسجمهور عبور کنند. همزمان، خیابانهای مجاور پارلمان توسط کامیونهای حامل معترضانی که از متفرق شدن اجباری تظاهرات بیم داشتند، مسدود شد. چند ده نفر از افراد معترض به رهبری ساکاشویلی وارد پارلمان شدند تمامی آنها یک شاخه گل رز قرمز در دست داشتند، نمادی از اعتراض و انقلابی که در حال شکل گرفتن بود.
همانطور که جین شارپ معتقد بود، رنگها و نمادهایی که میتوانند با اعتراض مرتبط باشند، نقش مهمی در مرحله فعال رویارویی دارند. آنها بر روی ذهن و روان افراد تأثیر میگذارند، به آنها اجازه میدهند که احساس کنند بخشی از چیزی بزرگتر و قویتر هستند و هرگز افرادی بیتاثیر و خنثی نیستند.
در سال 2003، در تفلیس، گل رز قرمز به نمادی تبدیل شد که هدف آن تحکیم مخالفان حول یک رویداد خاص بود. حال اینکه چرا نماد حرکت اعتراضی گرجستان دقیقاً گل رز بود؟ هنوز کسی نمیتواند به وضوح پاسخی به این سوال دهد.
اغتشاشگران پس از هجوم به ساختمان مجلس، با فریادهایی سعی کردند سخنرانی رئیس جمهور را خاموش کنند. اعلام کردند، حاضرند نمایندگان را به زور از سالن بیرون کنند. درخواست های شواردنادزه از معترضان برای آرامش و عدم توسل به خشونت نادیده گرفته شد. در درگیریهای اتفاق افتاده چند نفر مجروح شدند و نیروهای امنیتی رئیس جمهور را به سرعت از ساختمان خارج کردند.
رهبر گرجستان با مشاهده شرایط تصمیم گرفت برای تثبیت اوضاع در کشور گامی ناامید کننده بردارد. وی ساعاتی بعد مستقیماً شهروندان را مورد خطاب قرار داد و از برقراری حکومت نظامی خبر داد.
رئیس جمهور آنچه در پارلمان رخ داد را یک کودتا خواند و به همه نیروهای امنیتی از جمله ارتش دستور داد تا مخالفان را متفرق کنند و نظم را برقرار سازند. شواردنادزه در توضیح تصمیمات اتخاذ شده گفت «راه دیگری ندارم».
با این حال، در آن زمان ابتکار عمل از دست رفته بود و جامعه گرجستان برای مدت طولانی تحت تأثیر تبلیغات رسانهای مخالفان قرار گرفته بود و در لحظه تعیین کننده، اکثریت فرماندهان گرجستان به سادگی از اجرای دستور فرمانده کل سرباز زدند و در یکی از شبهای اعتراضات، پرسنل نظامی یگان ویژه با قدرت کامل در کنار معترضان قرار گرفتند.
خانم برجادینزه در کنار دستیار کالین پاول وزیر خارجه آمریکا
در این مرحله بود که ایالات متحده برای دولت گرجستان روشن کرد که در کدام سوی این درگیری ایستاده است. کالین پاول، وزیر امور خارجه ایالات متحده، با رئیس جمهور شواردنادزه تماس گرفت و از وی خواست که «خویشتنداری نشان دهد و راه حلی مسالمت آمیز برای مناقشه پیدا کند».
وی همچنین گفت که انتخابات گذشته را منصفانه و صادقانه نمیداند، به شواردنادزه پیشنهاد داد تا یک رأیگیری مجدد ترتیب دهد و اطمینان داد که واشنگتن از نزدیک بر رعایت حقوق معترضان نظارت خواهد کرد.
به عبارت دیگر، مقامات آمریکایی در یک لحظه حساس برای شواردنادزه دستهای خود را رو کرده و پشت وی را خالی کردند.
برای رئیسجمهور مشخص شد که دوستان سابق (ساکاشویلی، برجانیدزه، ژوانیا) در اصل به نیروهای دیگری به غیر از مردم گرجستان متکی بودند و دلیل اصلی این امر عدم سازش او در اجرای پروژههای آمریکایی بود.
شواردنادزه اعتماد واشنگتن را به عنوان ضامن منافع بلندمدت آمریکا در گرجستان از دست داده بود و مجبور شد به مسکو روی آورد، همان مسکویی که در سالهای اخیر بارها به آن پشت کرده بود و با واشنگتن همکاری میکرد.
ادامه دارد.....
دیدگاه تان را بنویسید