نتانیاهو، خود وی ران گر اسرائیل
به گزارش مشرق،کانال تلگرامی اشراق مطلبی با عنوان نتانیاهو، خود ویران گر اسرائیل را که برگرفته از یادداشتی از آلوفبن سردبیر هاآرتص است را منتشر کرد:
آلوفبن سردبیر هاآرتص طی یادداشتی در «فارنافرز » به نقد شدید کارنامه نتانیاهو در جنگ غزه پرداخته و وی را عنصر خودویرانگر اسرائیل خوانده است.
به نظر او علیرغم بمباران غزه یا تخریب تونلهای حماس، ولی اسرائیل در نابودی ریشه مشکل و شرایطی که منجر به طوفانالاقصی شده، ناتوان بوده است. زیرا نتانیاهو «هیچ راهبردی برای نابودی حماس و جایگزینی آن با حکومتی دیگر در غزه ندارد». زیرا وی اصولاً اعتقادی به همزیستی با فلسطینیان ندارد و گمان میکند «بدون صلح، میتواند امنیت اسرائیل را تضمین کند».
به تعبیر نویسنده «اسرائیل برای زندگی در صلح باید بالاخره با فلسطینیها کنار بیاید. ترومای ۷ اکتبر، به اسرائیل یادآور شد که درگیری با فلسطینیها، تهدیدی برای هویت ملی و رفاه آنهاست و ادامه اشغال کرانه، محاصره غزه و امتناع از هرگونه سازش ارضی، امنیت پایداری را به ارمغان نخواهد آورد».
نگرانی آلوفبن این است که حتی علیرغم سقوط احتمالی کابینه نتانیاهو؛ حکومت جایگزین او نیز به دلیل گرایش اجتماع یهودیان مناطق اشغالی به سمت راستگرایی رادیکال، اجازه تفاهم با فلسطینیان را به کابینه ندهد. بهویژه که دولت بایدن نیز ناظر به تشدید رقابتهای انتخاباتی، فرصت و انگیزه کمتری برای تمرکز بر مسأله فلسطین خواهد داشت.
راهبرد نتانیاهو این بود که «تداوم یک درگیری نظامی سطح پایین، هزینه سیاسی کمتری از یک توافق صلح و هزینه نظامی کمتری نسبت به یک جنگ بزرگ دارد». بهویژه که وی غیریت خود درون ساخت سیاسی اسرائیل را توافق اسلو و حامیان راهحل دوکشوری، تعبیر کرده است.
وی بیان داشته که نتانیاهو سعی کرد «رؤیای یک زندگی غربی» را به ساکنان فلسطین اشغالی بفروشد. بهگونهای که «بین ژانویه ۲۰۱۰ و دسامبر ۲۰۲۲، قیمت املاک و مستغلات در اسرائیل بیش از دو برابر شد، شرکتهای انرژی مرتبط با ذخایر گاز ساحلی فعال شدند و تولید ناخالص داخلی بیش از ۶۰ درصد رشد کرد». او در پی حفظ وضع موجود بود ولی جنبش فلسطین به مثابه مهمترین نیروی تجدیدنظرطلب، مانع آن بوده است.
نتانیاهو، خودویرانگر اسرائیل
طبق این یادداشت، حامیان رادیکال و ایدئولوژیک نتانیاهو دو خواسته اصلی را از حکومت وی دنبال میکنند. اولاً گسترش شهرکهای کرانه باختری و ثانیاً تسلط کامل یهودیان ارتدکس بر مسجدالاقصی که هر دو پیش از طوفانالاقصی در جریان بود. در عین حال که نتانیاهو توانست با فاصلهگذاری و شکاف بین جناح میانه اسرائیل با اعراب دارای تابعیت این حکومت، مانع تشکیل یک آلترناتیو قوی علیه راست افراطی شود.
آلوفبن اذعان دارد که «سیاست بیپروای نتانیاهو برای ایجاد تفرقه، موجب آسیبپذیری اسرائیل شد و متحدان ایران را وسوسه کرد تا به جامعهای درهمشکسته ضربه بزنند. تحقیر فلسطینیها توسط نتانیاهو نیز به رشد رادیکالیسم کمک کرد».
پیشبینی نویسنده این است که هویت اسرائیل روزبهروز «از لیبرالیسم و برابریخواهی دورتر و به سوی قومگرایی و نظامیگری پیش میرود». نمود این امر، اینکه بخشی از یهودیان با گرایش لیبرال ساکن مناطق اشغالی که پیش از طوفانالاقصی برای گریز از تمامیتخواهی نتانیاهو درصدد مهاجرت به آمریکا و اروپا بودند، اکنون به دلیل نگرانی از رشد «یهودیستیزی» در غرب، از این تصمیم منصرف شدهاند. به اعتراف آلوفبن، «اسرائیلیها نمیتوانند انتظار ثبات داشته باشند، اگر آرزوها، روایت و اصالت حضور فلسطینیها را نادیده بگیرند».
انتفاضه اول به شناسایی حکومت فلسطین بر کرانه باختری منجر شد و انتفاضه دوم پیشزمینه آزادی غزه شد. اینکه طوفانالاقصی سرنوشت مشابهی بیابد، با وجود نتانیاهو و گرایش اجتماع یهودیان ساکن فلسطین به بنیادگرایی، محل تردید است. ولی این نبردی ناگزیر بود که دو هدف بنیادگرایان یهودی مبنی بر تداوم اشغال کرانه باختری و تسلط بر مسجدالاقصی را متزلزل سازد.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.
دیدگاه تان را بنویسید