چگونه گوگل به با ارزش ترین کمپانی شد+تصاویر

در سال ۲۰۱۰ هم زمان با کاهش ارزش شدید سهام گوگل در بازار بورس آمریکا، اینگونه تحلیل می‌کردند که گوگل، غول جست‌و‌جوی اینترنتی و بازاریابی آنلاین با شکست تمام رقبا دوران افول خود را شروع کرده است.

گوگل در بخش‌هایی از بازار وارد شده بود که آینده‌ای روشن را برای این شرکت ترسیم می‌کرد. سیستم عامل موبایل و رویای تصرف تمام گوشی‌های موبایل، اسکن تمام کتاب‌های موجود و داشتن نقشه‌ای با قابلیت نمایش تمام خیابان‌های دنیا گوشه‌ای از فعالیت‌های آن روزهای گوگل به حساب می‌آیند. با این حال تصمیماتی که در بالاترین سطح سازمانی گرفته می‌شدند، تا اجرایی شدن و رسیدن به مرحله‌ی عملیاتی مسیر زیادی را طی می‌کردند که این عامل غول دنیای وب را در معرض خطر قرار می‌داد.

از زمان تاسیس گوگل موسسین این شرکت، لری پیج و سرگی برین تمامی تصمیمات اصلی و استراتژیک گوگل را همراه با مدیر اجرایی شرکت، اریک اشمیت می‌گرفتند. در ابتدای کار این سه نفر تصمیمات خیلی مهمی گرفتند و سریعا نسبت به روند‌های آینده بازار واکنش نشان می‌دادند. اما با افزایش اندازه گوگل و تنوع کسب‌و‌کاری‌های این شرکت، تصمیم‌گیری در این شرکت به یکی از معضلات آن تبدیل شد.

این مشکل باعث شد که گوگل در نحوه‌ی تصمیم‌گیری و حضور در بازار رقابتی به بازنگری سیستم خود فکر کند که نتیجه‌ی آن تاسیس هلدینگ الفابت بود. روند اصلاحی گوگل نتیجه داد و امسال به عنوان پرارزش‌ترین برند دنیا جلوتر از اپل معرفی شد.

نکته‌ای که در این میان باید به آن توجه کرد لزوم بازنگری در نحوه‌ی تصمیم‌گیری و رهبری با بزرگ شدن سازمان است. پاتریک پیچت، مدیر ارشد مالی گوگل تا قبل از سال ۲۰۰۸ بود. بعد از سال ۲۰۰۸ پاتریک تصمیم به ترک گوگل برای بدست آوردن تجربیات جدید می‌گیرد. وی در مصاحبه‌ای اعلام می‌کند:

وجود سه نفر در جلسات تصمیم‌گیری گوگل ضروری به شمار می‌رفت. این اقدام به سدی در برابر سرعت و کیفیت تصمیم‌گیری گوگل تبدیل شده بود. بیشتر اوقات مدیر ارشد محصول همراه با مدیران دیگر ساعت‌ها به بحث و تبادل نظر می‌پرداختند ولی این جلسات به دلیل حضور نداشتن اشمیت، پیج یا برین عملا به هیچ راهکار عملیاتی نمی‌رسید. بنابراین این اتفاق ضربه‌ای بزرگ به سرعت تصمیمات در داخل گوگل می‌گذاشت.

در سال ۲۰۰۸ و همزمان با پخش شایعاتی در مورد خرید یاهو توسط مایکروسافت، در جلسه‌ای از مدیران شرکت در مورد تاثیر این اقدام بر گوگل و چشم‌انداز بازار سوال می‌شود. در کمال ناباوری برین جواب می‌دهد که وی وقت خواندن اخبار را نداشته و اشمیت نظر خود را به نظر کلی شرکت واگذار می‌کند. این در حالی است که مدیران ارشد هر شرکتی باید از روند‌ها و اخبار محیط رقابتی خود اطلاع داشته باشند. همین اتفاق نشان می‌دهد که در آن زمان تا چه حد تصمیم‌گیری در گوگل بحرانی بوده است.

در میانه‌های سال ۲۰۱۱ اوضاع گوگل بهبود پیدا کرد و آشفتگی در فرآیند تصمیم‌گیری برای همه مشخص شد. در همین راستا نیز لری پیج به عنوان مدیر عامل گوگل، برین به عنوان یکی از موسسین و اشمیت به عنوان یکی از مدیران شرکت معرفی شدند. بنابراین جایگاه هر فرد در فرآیند تصمیم‌گیری معین شد؛ پیج مسئولیت تصمیم‌گیری‌های استراتژیک سازمان، بین مسئولیت توسعه‌ی محصولات جدید و اشمیت نیز بیشتر مسئولیت‌های مشاوره‌ای و خارج از سازمانی را به عهده گرفتند.

اشمیت در مقاله‌ای یادآوری می‌کند:

با بزرگ شدن گوگل بحران مدیریت در این شرکت خود را نشان داد. ما فرصت‌های زیادی را به دلیل پیچیده بودن فرآیند تصمیم‌گیری از دست دادیم. به همین دلیل ساعت‌ها با لری و سرگی مباحثه کردیم و در نهایت نتیجه‌ی آن تفکیک مسئولیت‌ها شد.

برای لری پیج تغییر ساختار مدیریت اولین قدم به سمت تغییر‌های عظیم‌تر در سطح سازمان بود. سبد محصولات گوگل تنوع زیادی داشت و پیج همواره به دنبال پروژه‌های جدید و نوآوارانه می‌گشت. لری پیج در مصاحبه‌ای اعلام می‌کند:

در مدت زمانی که مدیر عامل گوگل بودم همواره هزارن ایده‌ی جدید را در ذهن خود پرورش می‌دادم. با این وجود هیچ وقت فرصت رسیدگی به ایده‌های خود را نداشتم چرا که باید به کارهای عملیاتی و تصمیم‌گیری‌های روزمره مدیریتی مشغول می‌شدم.

دومین مشکل در مسیر توسعه‌ی گوگل راهکار‌های متنوعی را پیش روی موسسین آن قرار داد. قدرت دادن به سانداری پیچای و دیگر مدیران عملیاتی گوگل برای درگیری بیشتر آن‌ها با کارهای عملیاتی یکی از این راهکار‌ها بود که آزادی بیشتر مدیر‌های رده‌ بالای سازمان را به همراه داشت. اما گوگل تصمیم گرفت در روز دهم اوت سال ۲۰۱۵ دنیای فناوری را حیرت‌زده کند. تولد هلدینگ آلفابت که گوگل را زیرمجموعه‌ی خود دارد، کار را برای موسسین آن راحت‌تر کرد. بنابراین با نگاهی مجزا به هر بخش از کسب‌و‌کار می‌توان به کارهای استراتژیک‌تر پرداخت. در نتیجه هر واحد کسب‌و‌کاری استقلال خود در امور کاری و سرعت بالای تصمیم‌گیری را بدست آورد.

لری پیج در همین زمینه می‌نویسد:

هدف ما در ایجاد این مدل از کسب‌و‌کار سرعت بخشیدن به حرکت هر واحد بود. بنابراین هر بخش از کسب‌و‌کار ما استقلال بالایی در تصمیم‌گیری و خلق ارزش برای مشتریان دارد و من، سرگی و اریک در خدمت هر واحد در صورت نیاز خواهیم بود.

پاتریک پیچت بسیاری از کارهای مالی تاسیس الفابت را برعهده داشته است. وی توضیح می‌دهد:

تاسیس آلفابت اقدامی مهم در راستای تغییرات بنیادی در ساختار رهبری گوگل به حساب می‌آید. پیج معتقد بود که گوگل مدیران کارآمد زیادی دارد که می‌توانند سکان مدیریتی آن را به عهده بگیرند. لری، اریک و سرگی خیلی خوب مشکلات را شناسایی و را‌حل برای آن‌ها پیدا می‌کنند. در این میان چیزی که تغییر نکرد جاه‌طلبی‌های این سه نفر بود.