تا انقلاب سی تی یک گام دیگر باقی مانده است
«نابودی رئال مادرید توسط منچسترسیتی حس یک پیروزی تاریخی را داشت» - جاناتان ویل سو نتا
به گزارش "ورزش سه"، سیتی، لیگ برتر را با پنج امتیاز از آرسنال با حقانیت کامل بدست آورده است. مانع جدی و پرانگیزهای چون یونایتد در فینال جام حذفی، تیمی که رؤیای سه گانه لیورپول را در فینال ٧٧ نابود کرد، از سر راه برداشته است.
حالا فقط اینترناسیونال بین سهگانه سیتی ایستاده است. شاگردان گواردیولا شنبه در استانبول در برابر نراتزوری که خود تاریخ پرافتخاری در اروپا دارد، به میدان خواهد رفت.
هر چند در فوتبال خوشخیالی خطرناک است و قیمت گزافی دارد، ولی برای دوستداران فوتبال، فرار از این فکر و احساس که بخش سخت کار انجام شده، دشوار و غیرممکن است. مطمئنم در دنیای حرفهای تشکیلات سیتی، با زخمها و تجارب گذشته، تقریبا هیچکس به خودش اجازه نمیدهد خیالپردازی کند.
پس از دیدار با یونایتد، گواردیولا مستقیما از بازیکنانش خواست تا برای کسب جام فراری قهرمانی اروپا که بارها در طی چند سال گذشته مانند ماهی غیرقابل کنترلی ناباورانه از چنگ شان لغزیده است، کوشش و جدیت مضاعفی داشته باشند.
هنوز یک گام دیگر باقی مانده است. در مراسم و جشن پایانی در ومبلی، اگر به دقت گوش میدادید؛ فریاد "یکی دیگه" هالند به همتیمیهایش در پس زمینه سبز همچنان درخشان ومبلی شنیده میشد.
"یکی دیگه"
سیتی، ترکیبی از هوش، تمرکز و قدرت، «باید» اینتر را در فینال شکست دهد تا مهر تایید، تصدیق و ثبوت را بکوبد و به همه تمام و کمال ثابت کند "باشگاههای نفتی بالاخره از نخبگان سنتی فوتبال پیشی گرفتهاند".
تخریب رئال مادرید توسط سیتی در مرحله نیمه نهایی، برای واقعبینان آنقدر قانعکننده بود که بسیاری از آنها را متقاعد کرد نتیجه و پیامد آن از پیش مشخص و تعیین شده است.
دلایل متعدد و مقبولی به خوش باوریها دامن میزند. به کایل واکر، سریعترین بازیکن لیگ برتر فکر میکنم.
حتما به یاد دارید؛ پس از ثبت رکورد دو سرعت ٢٣.٣ ثانیهای، در دیدار نیمه نهایی در مقابل وینیسیوس، که خود وروجک سریعالسیری است، واکر خیلی سریع و نفسگیر در داخل محوطه هجده قدم، توپ را با قاطعیت هرچه تمام تر از برزیلی مادرید ربود. به قول یک نویسنده «با سرعت برق آسای خود مانند مادری که در پی کودک خود در پارک می دود و دست بچه را میگیرد، عمل کرد».
استوارت پیرس، مدافع معروف سابق ناتینگهام، سیتی و انگلستان در این باره گفت: "تمام عمرم را در خط دفاعی بازی کردهام، حرکت واکر معادل حداقل یک گل ارزش داشت."
این حقیقتا لحظهای بود که تمامی فصل سیتی در آن خلاصه شده بود؛ صلابت و اقتدار، کنترل کامل و جدیت معنا داری که میگفت؛ "این بار هیچ شوخیای در کار نیست، کسب و کار و بیزینس به معنای مطلقا حرفهای آن!"
اگر بخواهیم تعیینکنندهترین دیدارهای این فصل اروپا را در یک بازی خلاصه کنیم بدون شک، دیدار نیمه نهایی یا فینال در نیمه نهایی در لیگ قهرمانان بود. ابر قدرت اروپا و مدافع عنوان قهرمانی، رئال مادرید بزرگترین مانع سیتی بود که با قاطعیت کامل کنار زده شد. این بدان معنا نیست که ممکن است در برابر اینتر در فینال به پیروزی برسند، اما بطور حتم جهش بزرگی به سوی در آغوش گرفتن عظمت، تاریخ و جام دستنیافتنی قهرمانی اروپا برداشته اند.
جذابیت و محبوبیت فوتبال در مقایسه با دیگر ورزشها در این نکته پراهمیت است؛ در یک بازی، وقوع همه چیز امکانپذیر است، غیرممکنها، بارها ممکن شده است. این تنها گزینه و قوت قلب اینتر و هواداران این تیم است این حس و باور است که به آنها قوت قلب میدهد.
شانس اینتر
آیا اینترمیلان شانسی ندارد؟
آیا ابراز چنین نظری درست است؟
بنگاههای شرطبندی، صاحبنظران و مفسران شانس زیادی برای تیم نیمه آبی و مشکی میلان قائل نشدهاند.
طبق اکثر حسابها، سیتی در مسیر کسب اولین قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا و یک سهگانه تاریخی است.
سیمونه اینزاگی، سرمربی اینتر، اظهار کرده هر اتفاقی در فوتبال ممکن است، و درست هم میگوید سیتی بارها شانس خود را در صحنههای بزرگ از دست داده است و موقعیتهای بر باد رفته زیادی در کارنامه دارد.
ولی شاید اگر اینتر از یک باشگاه در لیگ برتر پیروی کند، احتمال ماموریت غیرممکن مهیا شود.
من سیتی در این فصل از ٣١ بازی خود در ورزشگاه اتحاد تنها در دو دیدار ٣ امتیاز را بدست نیاورد: شکست ٢-١ از برنتفورد و تساوی ١-١ با اورتون.
بهخوبی به خاطر دارم، در آن دو بازی یک چیز مشترک وجود داشت: برنتفورد و اورتون در ان دیدارها با دو مهاجم بازی میکردند. و جالب است اینتر از معدود تیمهایی در اروپاست که با دو مهاجم بازی میکند و این میتواند باعث سردرد پپ گواردیولا شود.
برنتفورد از معجزات فصل به همراه برایتون و از underdogs اقلیتهای محبوب من، در فصلی که با فینال لیگ قهرمانان رسما پایان مییابد، دو بار برابر سیتی با همان ترکیب ٣-٥-٢ اینتر بازی کرد و در هر دو دیدار رفت و برگشت در برابر قهرمان لیگ به پیروزی دست یافت!
تعریف و تمجید بیکران حق مسلم برنتفورد و مربی تیم، توماس فرانک دانمارکی در این فصل است.
ادین ژکو یا روملو لوکاکو در کنار آس خاج اینتر، لائوتارو مارتینز برای تیم اینزاگی ماموریت مهمی بر دوش خواهند داشت، عذاب و دردسر سیتی و گواردیولا!
سیتی در سیستم ۳-۲-۲-۳ موردعلاقه گواردیولا جان استونز را به سمت خط میانی سوق میدهد، اگرچه استونز انصافا با تسلط کامل، وظیفه خود را به نحو احسن انجام می دهد و در این فصل به بازیکن بسیاری بهتری تبدیل شده است، ولی در این شرایط مدافعان کناری اینتر میتوانند از فضای کانالها در ضدحمله استفاده کنند، در حالی که دو مهاجم، امکان منزوی کردن مدافعان میانی را دارند.
برنتفورد در پیروزی خود در اتحاد این کار را به نحو احسن انجام داد. این شاید تنها امید اینتر برای ضربه زدن به سیتی و عقب نشینی به شیوه مورینیو در فینال ٢٠١٠ مقابل بایرن بود. در آن شب تاریخی در برنابئو مادرید، اینتر مورینیو، سه گانه خود را تکمیل کرد، موفقیتی که هیچ تیمی از ایتالیا هرگز به آن دست نیافته بود.
انقلاب سیتی
زمانی که دور و اطراف استادیوم اتحاد، در منچستر قدم میزنید، تا وقتی کشته باشید، در ذهن بیاختیار اسیر خاطره بازی میشوید. با گذر از پل کانال روچدیل از کاستلفیلد بازین (Castlefield Basin) در مرکز منچستر، از حومههای احیا شده مانند انکوتس (Ancoats) و نیو آیلینگتون (New Islington)، و سپس red-brick mills با آجرهای معروف قرمز عبور میکنید. انبارها و دودکشهای کارخانهها، دورانی که شهر را به مرکز انقلاب صنعتی و مرکز دنیای جدید از ١٧٦٠ تبدیل کرده بود.
قرنها از آن دوران میگذرد، حالا گویی سیتی با پیروزی در برابر بایرن، مادرید، حداقل انقلابی برای عصر جدید فوتبال منچستر ایجاد کرده است، انقلابی که شاید این شهر را دوباره در مرکز دنیای فوتبال قرار دهد.
منچسترسیتی، باشگاهی که سالیان سال در سایه منچستریونایتد قرار داشت مدتهاست شهر را تسخیر کرده و اینک اشرافزادههای اروپا را یک به یک از تخت به پایین کشیده است. و در دیدار نیمه نهایی که خیلیها را مبهوت کرد، مغرورترین آنها را تنبیه سختی کرد تا اعلام کند نظم جدیدی برقرار خواهد کرد. بپذیریم یا خیر، حرص بخوریم یا نخوریم، باید قبول کنیم؛ درجات مدرسه نظام با پیروزی ٠-٤ مقابل رئال مادرید حقیقتا زیر و رو شده است.
هرچند برخی معتقدند این انقلابی است دولتی، انقلاب ابوظبی. هرگونه که آن را ببینید در میدان نبرد، جایی که فوتبال و توپ تعیینکننده است، سیتی نظم قدیم را از بین برده است. انقلاب گواردیولا، قوانین بازی را حقیقتا زیر و رو کرده است.
سیتی در بازی برگشت نیمه نهایی خود محشری بود. بروبچههای گواردیولای کاتالانی که تاکید بر آن زخم را بیشتر میشکافد، صاحب لیگ قهرمانان را شکست نداد، آنها را برهنه کرد، آنها را بازی داد، آنها را خجالت زده کرد. سیتی حقیقتا مادرید را تایتانیکوار غرق کرد.
مادرید را کمتر در اروپا اینگونه مات زده، مسخ و ذلیل، و بدون هیچ پاسخی دیده بودیم. طرفدران جوانتر قطعا هیچگاه بهطور زنده، نظارهگر چنین معرکهای نبودند.
مادرید مانند بچه عبوسی بهنظر میآمد که از باختن منزجر و عصبی است.
نمایشی حتی نزدیک به این سطح در مقابل مادرید، بدون شک اینتر را ذله خواهد کرد و مطمئنا آنها را از پای در خواهد آورد.
زمان آنهاست. احتمالا امسال سالی است که سیتی برای اولین بار بزرگترین جام باشگاهی اروپا را کسب میکند. مطمئناً امسال سالی است که گواردیولا بعد از ١٢ سال آنچه را که با سیتی بدست نیاورده، بدست خواهد آورد، و بهطور حتم ادعای عنوان بهترین مربی تمام دورانها را بیش از پیش تقویت میکند.
امسال سالی است که همه میگویند سیتی بهترین تیم باشگاهی جهان است، سالی است که در بزرگترین کارناوال فوتبال اروپا، شهر منچستر، به عظمت گذشته باز میگردد. و سالی که نتیجه حکم ١١٥ اتهامی را که سیتی از لیگ برتر در مورد نقض قوانین مالی با آن مواجه است را نیز خواهیم دید. این حسابی است که میتواند خیلی چیزها را عوض کند. امروز و در اینجا حسابهای بانکی را با حساب و کتاب میدان بازی قاطی نمیکنیم.
تمامی سال و دقیقا از دیدار نیمه نهایی سال پیش مقابل مادرید، سیتی انتظار همین لحظه را میکشید. از فصل گذشته در ذهن گواردیولا، بدون شک، خاطره دردناک دیدار نیمه نهایی سال پیش و بازگشت شگفتانگیز مادرید چرخ میزد. سیتی و گواردیولا با دستان مادرید و آنچلوتی ناباورانه کیش و مات شدند.
پیروزی امسال انتقام شیرینی بود. آنها در ٢٠ سال از زمانی که "مین رود" را پشت سر گذاشتند، چیزهای زیادی دیدهاند اما به ندرت چنین نمایش شگفت انگیزی را با چشمان خود شاهد بودند.
بازیکنان پپ گواردیولا در مقابل ١٤ بار قهرمان جام ملتهای اروپا چیزی نزدیک به کمال فوتبال را برای هواداران خود و دوستداران فوتبال به اجرا گذاشتند. در حقیقت، سیتی مدتی است که بهترین تیم اروپاست. آنها را در هر یک از لیگهای برتر اروپا قرار دهید و مطمئن باشید در طول بازیهای یک فصل، جام را از ان خود خواهند کرد.
شاید منچستر شهر مدرنی نباشد، ولی مدرنیته را تعریف میکند. از زمانی که لیگ برتر ١١٥ اتهام تخلف مالی را علیه سیتی مطرح کرد، آنها شکست نخوردهاند. گواردیولا به سختی مجبور به تغییر تیم شده است. شک و تردیدهای اوایل فصل در مورد عدم تعادل تیم با هالند از بین رفته است. سیتی در حال تبدیل شدن به یک قدرت خارق العاده است و تمام کسانی که سر راه آنها ایستادهاند را به هر شکل کنار میزند، حتی ابرباشگاههای قدیمی مانند بایرن و مادرید.
جاناتان ویلسون
"شاید بزرگترین چیزی که هالند برای سیتی به ارمغان آورده است سادگی است: نیازی به پیچیده کردن و بغرنج کردن مسائل نیست. این تیم ممکن است یک تقطیر خالص از "گواردیولیزمو guardiolismo" نباشد، اما ترکیبی عالی و شاید غیرقابل توقف از قدرت است. این چیزی است که نشان میدهد پروژه دولتی شیخهای ابوظبی با موفقیت انجام شده است.
ارلینگ هالند، شیری که میخواهد سلطان باشد!
شاید فوتبال، این الهه پیر دمدمیمزاج، یک حقه و شگفتی برای دیدار فینال باقی گذارده است. شاید اینتر در استانبول کار معجزهآسایی انجام دهد. اما به نظر میرسد؛ سرانجام تاجگذاری سیتی در اروپا که مدتهاست به تعویق افتاده، در راه است."
تاریخ در استانبول تاریخی
ظاهرا سیتی از پس تمامی غوغاها برآمده.
در این فصل، شاهد کلاس درسهای استادانهای از تیم گواردیولا بودیم، احتمالا بهترین عملکرد آنها تا به حال.
در پایان دیدار نیمه نهایی اگر دقت میکردیم در صفحه نمایش بزرگ در گوشه استادیوم، تیشرتهای رسمی فینال استانبول از قبل در معرض فروش قرار گرفته بود.
حقیقت امر این است که شانسی برای اینتر قائل نیستم، بی آنکه طرفدار سیتی باشم. خوبی آنها با فاصله بسیار زیاد از دیگران در این فصل غیرقابل انکار است، ولی به هرحال "هنوز" اینتر میان اولین جام و جاودانگی در سواحل "بوس پوروس Bosphorus” استانبول در انتظار است، این را نیز نمیتوان انکار کرد!
باورم این است؛ بهزودی طرفداران سیتی "پوزنان" را با شکوه هرچه تمامتر در سکوهای استادیوم آتاتورک استانبول اجرا خواهند کرد.
پژواک صدای آنها "کونستان تینوپول/ قسطنطنیه Constantinople" را میلرزاند. جایی که در جنگی بیامان و حماسی برای تصرف شهر، سلطان محمد دوم ٢١ ساله، ملقب به "فاتح"، امپراتور کنستانتین یازدهم را به زانو درآورد و قدرت بلامنازع خود و سلسله عثمانی را تا قرنها تحکیم بخشید.
اگر استانبول برای لیورپول نشان بازگشت دوبارهای در سال ٢٠٠٥ بود، برای آبی آسمانی پوشان، نشان آغاز انقلاب و حکومت جدیدی در اروپاست.
یادمان باشد؛ "هر امپراتوری آغازی داشته است، و... پایانی"
دیدگاه تان را بنویسید