در نقد یک هشتگگذاری، درویش چرا برود!
بعد از هشتگگذاری علیه مدیریت، کادرفنی و تک تک بازیکنان، حالا وقت انتقاد علیه بزرگترین سرمایههای فوتبال ایران است؛ نقدی منصفانه علیه فرهنگ و رفتار اشتباه هواداران در فوتبال ایران!
به گزارش ''ورزش سه''، چهار شکست در لیگ برتر، شرایط نه چندان مساعد در لیگ نخبگان آسیا و در نهایت شکست مقابل سپاهان در سوپرجام، تنور انتقادات علیه درویش را داغتر از همیشه کرده و با واگذاری اولین جام در فصل جدید رقابتها، هواداران خنثی هم به سیل مخالفان مدیرعامل قرمزها پیوستهاند. تعداد کامنتهای آخرین پست صفحه رسمی باشگاه از مرز هفتصد هزار عبور کرده و هشتگ اخراج درویش بیش از همیشه تکرار شده است.
با این اوصاف مطالبه جمع کثیری از هواداران پرسپولیس (حداقل در اینستاگرام) مشخص است اما با مرور تاریخ نه چندان دور فوتبال ایران و رویدادهای همین چند ماه اخیر، متوجه میشویم که این هشتگگذاریها و اعتراضات همهجانبه، معمولا نه بر پایه منطق بلکه بر پایه احساسات هواداری بوده است. این واکنش احساسی هواداران در فوتبال ایران، درست به اندازه مدیریت مدیران، عملکرد تاکتیکی سرمربیان و کیفیت فنی بازیکنان جای نقد دارد. فقط کافیست از یک زاویه دیگر، با نگاهی منصفانهتر و دور از تعصبات هوادارانه در این خصوص صحبت کرد.
اگر شما دنبال کننده جدی فوتبال باشید، احتمالا انتقادات درستی به عملکرد رضا درویش، خواهید داشت. انتقاداتی که اتفاقا مختص به فصل کنونی نیست و با نگاهی تخصصی و دور از احساس، به عملکرد او در فصلهایی که پرسپولیس فاتح جامهای پی در پی بوده هم انتقاد خواهید داشت. درویش در طول دوران بیش از سه ساله حضورش در پرسپولیس، فاتح تمام جامها بوده است. لیگبرتر، جام حذفی و سوپرجام را فتح کرده و در مسائلی مثل تسویه حساب با بازیکنان پیش از اتمام فصل هم رکوردشکن واقع شده. او با تاکید بر ثبات، سعی در حفظ شاکله تیمش داشته و طی این مدت موفق به کنترل بسیاری از حواشی بوده است. انجام خریدهای بدی مثل نبیل باهویی و حتی لوکاس، از دست دادن مربی موفقی مثل یحیی، تمسخر گویش مدیرعامل استقلال، از دست دادن سه مهره تاثیرگذار تیم در نقل و انتقالات و تقدیم آنها به رقیب و ... گافهای واضح مدیرعامل سرخها در طول این سه سال بوده است اما تمام اینها دلیلی بر چشم پوشی بر عملکرد خوب پرسپولیس تحت مدیریت درویش نخواهد بود. فتح چهار جام، خریدهای خوب مثل اورونوف، گوندوز، عبدالکریم حسن، مدیریت درست تیم در زمان اوج انتقادات وقتی که این تیم سرمربی خود (یحیی گلمحمدی) را از دست داده بود و قهرمانی دوباره در لیگ برتر، نشان دهنده عملکرد خوب درویش در طول این سه سال است.
اما هواداران پرسپولیس که به درستی دچار نگرانیهایی شدند و از دست دادن سوپرجام و تقدیم آن به حریفی که کریخوانی زیادی با آنها دارد؛ موجب احساساتی شدن آنها شده است؛ از روز گذشته و بعد از باخت مقابل سپاهان یک جمله کلیدی را بارها تکرار میکنند: نمیخواهیم به دهه هشتاد برگردیم!
بله، پرسپولیس پیش از این ۱۰ سال درخشانی که شانس اول کسب تمام جامهای فوتبال ایران بوده است؛ روزهای سیاهی را گذرانده است. پیش از آمدن برانکو و بعد از قهرمانی در لیگ هفتم به همراه افشین قطبی، این تیم در یک بازه هشت ساله رنگ خوشبختی را ندید! قرار گرفتن در رتبههای دو رقمی برای این تیم تبدیل به عادت شده بود اما با مرور خاطرات مربوط به دهه هشتاد و اوایل دهه نود این باشگاه، یک دلیل درشت برای تمام آن روزهای سیاه پیدا میکنیم. تغییرات پیدرپی مدیریتی، کادرفنی و جابهجایی مداوم بازیکنان، مشکلی اصلی در آن سالهای پرسپولیس بود که به این تیم اصلا اجازه شکل گرفتن نمیداد. بعد از باخت سکوها ملتهب میشدند، هواداران علیه بزرگترین اسطورههای این باشگاه مثل علی دایی بلند شدند و عملی کردن درخواستهای احساسی آنها توسط مدیران وقت برای راضی نگه داشتن سکوها، به پاشنه آشیل سرخها تبدیل شده بود.
انتخاب گاریدو اشتباه بزرگ مدیریت پرسپولیس در این فصل محسوب میشود.
پاشنه آشیلی که با آمدن برانکو از بین رفت، مرد کراوات در چند بازی نخست نمایشی درخشان داشت اما نتیجه نمیگرفت، درست مثل بازی روز گذشته پرسپولیس مقابل سپاهان که این تیم با هدایت کریم باقری نمایشی قابل قبول داشت اما موفق به نتیجهگیری نشد. حاصل صبوری هواداران پرسپولیس مقابل برانکو و اعتماد به او، یک نایب قهرمانی درخشان و تشویق ۱۰۰ هزار نفری سکوها در روز از دست دادن قهرمانی بود و سپس تشکیل تیمی بیرقیب در سالهای بعد شد.
در فهرست اشتباهات مدیریتی، از دست دادن مهدی ترابی، علی بیرانوند و دانیال اسماعیلیفر را باید جور دیگری نوشت.
کنار هم گذاشتن تکههای پازلهای تاریخ دو دهه اخیر پرسپولیس، یک پیام واضح دارد: هر زمان که این باشگاه با تغییرات پیدرپی مواجه بوده، ناکامی انتظار آنها را کشیده است و هر زمان هم که این تیم با آرامش و ثبات، حمایت شده، مزد آن هم دیده شده است.
پرسپولیس هماکنون با سه امتیاز اختلاف نسبت به صدر جدول، در جایگاه سوم قرار دارد. این تیم هنوز در جام حذفی حضور دارد و برای بقا در لیگ نخبگان تلاش میکند. اما با فرض ناکامی سرخها در هر سه جامی که الان حضور دارند، باز هم نمیشود عملکرد این تیم و همه اعضای آن را زیر سوال برد. نقدی که به شکل جدی به هواداران فوتبال در ایران وارد است، عدم ظرفیت در روزهای شکست است، رفتاری که خلاف آن، در روزی که قهرمانی را به استقلال خوزستان واگذار کردند، موجب آغاز درخشش ۱۰ ساله سرخها شد اما حالا به نظر میرسد آنها هم در آستانه ورود به مسیر اشتباهی هستند که رقیب دیرینه آنها درگیرش شده! امروز هواداران پرسپولیس باید بدانند که به جز آنها، حداقل سه تیم دیگر با امکاناتی مشابه و چه بسا بیشتر، برای قهرمان شدن تلاش میکنند. قرار نیست پرسپولیس همیشه جام قهرمانی را بالای سر ببرد و اگر اینطور باشد چه انگیزهای برای رقابت توسط سایر تیمها باقی میماند؟ آنها هم مثل پرسپولیس تلاش میکنند، پول خرج میکنند، هوادار دارند و در سودای قهرمانی هستند.
مدیریت پرسپولیس در سایه عدم تغییرات و ثبات شکل نسبتا قابل قبولی به خود گرفته اما انتظارات از درویش و تیمش بیش از اینهاست.
هوادار پرسپولیس و هر تیم دیگری حق دارد از تک تک اعضای تیمش مطالبهای منصفانه داشته باشد اما در روزهایی که وایرآل کردن اخبار و حواشی در صفحات مجازی بسیار راحت است؛ آنها باید در مطرح کردن انتقاداتشان هوشیارتر عمل کنند و تیمی که سال گذشته جامی دراماتیک را بالای سر برده است را به راحتی زیر سوال نبرند، که بعدتر مثل انتقاداتی که علیه یحیی داشتند و به شکل بدی آن را نشان دادند، در خصوص آن ابراز پشیمانی نکنند.
دیدگاه تان را بنویسید