کد خبر: 752011
تاریخ انتشار :

عطایی: حالا جرات داری درباره تیم ملی حرف بزن!

شما ی خبرنگار کبریت زدی و آتش به پا کردی؛ حالا جرات دارید حرف بزنید.

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

به گزارش "ورزش سه"، بدون شک بهروز عطایی در حال حاضر بهترین مربی ایران است. او طی یک سال گذشته موفق شد با تیم فولاد سیرجان دوبار قهرمان لیگ برتر شود، یک قهرمانی جام حذفی و جام باشگاه‌های آسیا به دست بیاورد و مهمتر از همه این‌ها به مقام سومی ام باشگاه‌های جهان برسد.

به بهانه همه این اتفاقات فوق العاده برای بهروز عطایی گفتگوی مفصلی با او ترتیب دادیم که اینجا مشروح صحبت‌های او با ورزش سه را می‌خوانید.

*از بیرون می‌گفتند دچار بحران شده‌ایم

در هیچ مقطع از فصل نارضایتی از عملکرد تیم از سوی مجموعه رخ نداد و این تحلیلی بود که از بیرون انجام می‌شد و می‌گفتند تیم دچار بحران شده است اما ما می‌دانستیم که چه اتفاقی برایمان رخ می‌دهد. این برای ما واضح بود که پایان هر تورنمنت شروع یک افت برای ما خواهد بود. خیلی طبیعی بود که بعد از مسابقات جام باشگاه‌های آسیا دچار افت شویم. حتی تحلیل ما این بود که اگر ما راهی جام باشگاه‌های جهان شویم و نتیجه نگیریم دو چالش پیش رویمان اتفاق می‌افتد. ما می‌دانستیم که ممکن است چنین اتفاقی رخ دهد و مدیران باشگاه نیز کاملاً با این قضیه کنار آمده بودند که تیم در حال طی کردن یک روند طبیعی است و در موقع لازم به آمادگی کامل خواهیم رسید.

*نمی‌شود که بدن انسان 10 ماه آماده باشد 

قرار بود ما در جام باشگاه‌های آسیا آماده باشیم که این اتفاق رخ داد. قرار بود در جام باشگاه‌های جهان با آمادگی کامل ظاهر شویم که این اتفاق نیز رقم خورد. در جام حذفی نیز طبیعتاً آماده بودیم و قهرمان شدیم. ما دنبال این نبودیم که ببینیم تیم کی افت می‌کند و کی خوب می‌شود. طبیعت بدن انسان است که نمی‌تواند ۱۰ ماه در اوج آمادگی به سر ببرد. ما با این وضعیت به شکل درست کنار آمدیم. از طرفی دغدغه‌های مدیریتی را هم نداشتیم و باشگاه ما را تحت فشار قرار نمی‌داد که چرا دائم در حال باخت هستید.

*داستان تیم ملی با باشگاه فرق می‌کند

شاید این اتفاق در تیم ملی نیز رخ داد اما تیم ملی داستانش فرق می‌کند. در تیم ملی شما دائم در حال پاسخگویی هستید و همه مطالبه دارند. باشگاه مخاطب خاص دارد و یک عده خاص آن را دنبال می‌کنند. مثلاً مخاطب ما مدیران شرکت فولاد بودند و مردم خوب سیرجان و به طور کلی کرمان؛ مثلاً مردم شیراز، کرمان یا بندرعباس کاری به ما نداشتند. در هیچ مسابقه‌ای نسبت به تیم ما اعتراض نشد و فقط ناراحتی وجود داشت که این هم طبیعی بود. در هر تورنمتی که شرکت می‌کردیم موفق بودیم و این آنها را به این سمت سوق می‌داد که همه چیز دارد درست پیش می‌رود.

*شک نکنید تیم ملی به مشکل می‌خورد

در تیم ملی شما با یک فرایند چند وجهی مواجه هستید که از داخل فدراسیون شروع می‌شود و به خانواده والیبال، مردم  و رسانه‌ها منتقل می‌شود. یعنی این چند وجه در کنار هم قرار می‌گیرند و تحلیل می‌کنند و من کاری به درست و غلط آن ندارم. این موضوع باعث می‌شود که فدراسیون در تصمیماتش دچار عدم تمرکز شود. شک نکنید تیم ملی در مسابقات پیش رو دچار مشکل خواهد شد و اینکه بتوانیم از این مشکلات به درستی عبور کنیم مهم است. شما نباید نتیجه را با عملکرد برابر بدانید. شما ممکن است یک زمان نتیجه خوبی نگیرید اما روند رو به رشد دیده می‌شود. الان والیبال ما باید به سمتی برود که روند رو به رشد در آن دیده بشود و اگر هم ببازد مشکلی ندارد. ممکن است بگویید که تیم ملی همان روند را طی می‌کند و هیچ تغییری در آن به وجود نیامده اما می‌برد که این خیلی خطرناک است. یعنی آن رشد در تیم مشاهده نمی‌شود و ضعف در پیروزی‌ها گم می‌شود. در باشگاه اما خیلی به این موضوعات توجهی نمی‌شود.

*من مثل هوادارای نیستم که کامنت می‌گذارد 

اصولاً باید عملکرد یک مربی را تحلیل کرد. این فرایند زمانبر است و به یک یا دو تورنمنت بستگی ندارد. والیبال ما در حال گذراندن یک دوره گذار بود. من نگاهم مثل مردم عادی نیست و یک مربی هستم و حرفم باید مستدل و فنی باشد. من مثل یک هوادار که در یک پیج کامنت می‌گذارد نگاه نمی‌کنم چون ممکن است هزار مطلب بگذارند که اهمیتی هم ندارد؛ حتی یک خبرنگار. من یک مربی هستم و متخصص این کار و یک هوادار یا خبرنگار صرفاً می‌تواند بعد از برد بگوید ما خوب بودیم یا بد. دوره‌ای که من تیم ملی را تحویل گرفتم دوره گذار تیم ملی بود. من یک بار این موضوع را به آقای تقوی گفتم که مشکل ما این بود که کمیته فنی درست و حسابی نداشتیم و نداریم. حرف‌های سطحی زده می‌شود که اصلاً در والیبال کمک کننده نیست. در بحث تیم ملی باید به یک سری اصول توجه شود. متاسفانه در والیبال ما دائم بحث‌های انحرافی مطرح بود. 

*در دوران من هیاهوی عجیبی به پا شد 

من معتقدم که تغییر کلاکوویچ یک اتفاق کاملاً اشتباه بود. تیم ملی ما با کولاکوویچ یک روند متوسط قابل قبول داشت. ما رفتیم و آلکنو را آوردیم و یک سری کارشناسان گفتند که ایشان فقط ۶ ماه بود. ما که می‌دانستیم آلکنو قرارداد شش ماهه بسته است. او برای یک مدت زمان کوتاه مدت به ایران آمد تا عملکردش اثربخشی داشته باشد. زمانی که کولاکوویچ رفت دوران افول ما شروع شد. ما در آن زمان از چهار بازی آخر خود مقابل ژاپن ۳ مسابقه را باخته بودیم و در دوره من هم همین اتفاق رخ داد. ولی در دوره من یک هیاهوی عجیب و غریبی شد که در دوره قبل نشده بود. ضمن اینکه ژاپن از سال ۲۰۱۱ به بعد یک فرصت سازی برای خود انجام داد. آنها دائم به ما باختند تا سال ۲۰۱۹ که شروع به بردن کردند.

*خداحافظی سعید معروف که دست من نبود

من هیچ ستاره‌ای را در تیم ملی کنار نگذاشتم. یک سری داستان به وجود آمد که از کنترل من خارج بود مثلاً سعید معروف از تیم ملی خداحافظی کرد. من خودم شخصاً با آقای غفور صحبت کردم که او گفت الان نیازی نیست من در تیم ملی باشم، گفت من یک سری آسیب دیدگی‌های قدیمی دارم که اگر بخواهم دائم در اردوی تیم ملی باشم تشدید می‌شود و خداحافظی کرد. بقیه هیچ خداحافظی انجام ندادند. میثم صالحی بود که از زمان آلکنو آسیب دیده بود. علی اصغر مجرد شکستگی زانو را از زمان کولاکوویچ داشت.

*این داستان‌ها ربطی به سید و میلاد ندارد

شک نکنید که برای تیم ملی مشکل به وجود آوردند. سال اول که ما در قهرمانی آسیا و لیگ ملت‌ها رفتیم اصلا سید حضور نداشت. ما در آسیا قهرمان شدیم و بعد در لیگ ملت‌ها به جمع هشت تیم راه یافتیم که در این مسابقات اصلاً سید محمد موسوی حضور نداشت. بعد در مسابقات قهرمانی جهان سیزدهم شدیم که این دومین نتیجه برتر تاریخ والیبال ما بود. در دوره من فقط سید محمد موسوی و میلاد عبادی پور در قهرمانی آسیا کنار هم حضور داشتند.

*پیاتزا فهمید چه کسانی تیم ملی را پول می‌بینند

مسئله اصلی این بود که ما نتیجه خوب نمی‌گرفتیم. و وقتی شما خوب نتیجه نمی‌گیرید این مسائل بلد می‌شود. حتی در مقطعی که قهرمان آسیا شدیم و به جمع ۸ تیم نهایی لیگ ملت‌ها رفتیم نیز این حواشی وجود داشت اما چون پیروز می‌شدیم ین مسائل دیده نمی‌شد. آن وقایعی که در آن زمان اتفاق افتاد تجربه خوبی برای فدراسیون ما و سرمربی جدید تیم ملی خواهد بود. من اتفاقاً به نوع دعوت آقای پیاتزا احترام می‌گذارم. او درست‌ترین نوع دعوت را انجام داد و معلوم است که آدم‌ها را خیلی خوب می‌شناسد. معلوم است که او آدم‌ها را شناخت و فهمید چه کسانی می‌خواهند بازی کنند و چه کسانی از بازی کردن به منافع مالی برسند.

*شمای خبرنگار کبریت روشن کردی

مسئله مهمتر این بود که ما یک سری حرمت‌ها را از بین برده بودیم. مثلاً یک بازیکن می‌آمد و در مورد رئیس فدراسیون یا سرمربی صحبت می‌کرد. مثلاً من معنوی‌نژاد را در هفته دوم لیگ ملت‌ها کنار گذاشتم و سریع مصاحبه کرد‌. خب من او را دعوت نکردم، او الان کجاست و چرا پیاتزا دعوتش نکرد. بازیکن جوان است و از نظر تجربه اجتماعی کم تجربه است. مثلاً شما به عنوان خبرنگار می‌رفتید با بازیکن مصاحبه می‌کردید و کبریت روشن می‌کردید و آتش راه می‌انداختید. ولی الان فکر می‌کنم که کسی جرات این کار را ندارد. الان هر کسی حرف بزند آقای تقوی او را در نطفه خفه می‌کند. آقای داورزنی در آن زمان مماشات می‌کرد و اجازه می‌داد بازیکن حرف بزند.

*با ایشالا و ماشالا پیشرفت نمی‌کنیم 

دوران تیم ملی در مجموع برای من تجربه خیلی خوبی بود و نشان داد که ما اگر درست برای پیشرفت زمینه سازی نکنیم، یک جایی متوقف خواهیم شد. وقتی بازیکنانی مثل سعید معروف، سید محمد موسوی، شهرام محمودی و عادل غلامی حضور داشتند ما سرمست بهار بودیم و فراموش کردیم که ممکن است این نسل یک روزی برود. به هیچکس فرصت ندادیم که جایگزین این نسل شود. طبیعی بود که سعید معروف سال ۲۰۲۱ آن سعید معروف ۵ سال پیش نبوده است. این سید محمد موسوی آن بازیکن ۷ سال پیش نیست. خاصیت ورزش این است وگرنه مارادونا هنوز داشت بازی می‌کرد. الان فکر می‌کنم که فدراسیون این وظیفه را دارد که هر نسل خوبی که شکل می‌گیرد در پشت سر آن یک نسل جدید را کنار می‌گذارد. والیبال ایران ذاتاً پتانسیل خوبی دارد. اگر از این ابزارها درست استفاده نکنیم موفق خواهیم شد اما در غیر این صورت سرعت رشد ما کاهش پیدا می‌کند و شاید پسرفت هم داشته باشیم. با شعار و ایشالا ماشالله والیبال ما پیشرفت نمی‌کند و باید یک برنامه مدون داشته باشیم.

*از پیاتزا توقع معجزه نداشته باشیم 

مهم است که یک لیگ خوب داشته باشیم. من از حرف زدن نمایشی بدم می‌آید. جایی که یک تماشاگر حرف می‌زند نباید به عنوان یک کارشناس به آن نگاه کرد. نمی‌دانم چرا این همه در مورد لژیونرها صحبت می‌شود. در بهترین دوران والیبال ما هیچکس لژیونر نبود و همه ستاره‌ها در لیگ خودمان بازی می‌کردند. ما اگر اساس و پایه والیبالمان را در لیگ درست نکنیم اتفاق خوبی برای ما نمی‌افتد. به جز یکی دو نفر از بچه‌های ما که لژیونر شدند بقیه واقعاً فایده‌ای ندارد. مطمئن باشید که یک لیگ خوب به تیم ملی کمک خواهد کرد و این یکی از موضوعاتی است که رئیس فدراسیون نیز تاثیر زیادی در آن دارد و باید کمک کند که باشگاه‌ها با ویژگی‌های مالی خوب وارد والیبال شوند و به این ورزش کمک کنند. آقای پیاتزا یک مربی پارت تایم است و فقط در بخشی از سال حضور دارد پس بازیکنان باید در باشگاه‌ها پرورش پیدا کنند. آقای پیاتزا ۲۰ روز قبل از لیگ ملت‌ها می‌آید و نباید از ایشان توقع معجزه داشت پس باید لیگمان را قوی کنیم.

*برای قهرمانی به ژاپن می‌رویم

این دوره از رقابت‌های جام باشگاه‌های آسیا فرق دارد اما هر وقت شما در مسابقات آسیایی می‌بازید اذیت می‌شوید. واقعیت این است که والیبال ژاپن از ما جلوتر است اما ما اگر همین الان هم به ژاپن در قهرمانی آسیا ببازیم همه حالشان بد می‌شود. حتماً با هدف قهرمانی در جام باشگاه‌های آسیا پا به این رقابت‌ها می‌گذاریم. ما درصدد تقویت تیم خود هستیم و می‌خواهیم بازیکن خارجی بگیریم اما این خیلی سخت است چرا که دو روز تا اعلام لیست ۲۰ نفر باقی مانده است.

*پیگیر لژیونر شدن حاجی پور هستم

علی حاجی پور بازیکن با کیفیتی است و به همین خاطر خواهان زیادی دارد. من حتماً به او کمک می‌کنم که به باشگاهی برود که در آینده به او کمک کند نه اینکه فقط صرفاً لژیونر شود. من خودم دوست دارم او به یک باشگاه خیلی خوب خارجی برود و حتماً این موضوع را پیگیری می‌کنم.

 

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندی ها

پیشنهاد ما

نیازمندی ها