خاطرات کامران دانشجو ازانتخابات88/خواستم نتیجه رای را همان نیمه شب بتدریج اعلام کنم،ضرغامی نگذاشت
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
در سال 88 از سه، چهار ماه قبل از انتخابات، ستاد انتخابات کشور مسئولیتش به عهده من بود. یکی از افتخارات زندگی من برگزاری انتخابات سال 88 است و این هم "هذا من فضل ربی"است؛ چرا؟ شانه خالی نکردم. از چهار ماه قبل از انتخابات علائمش معلوم بود، از زمانی که یک عدهای شروع کردند گفتند ما ستاد صیانت از آرا میخواهیم درست کنیم من برگشتم گفتم هرکسی در حزب خودش هر ستاد صیانتی میخواهد درست بکند، بکند ولی مسئول صیانت از آرا طبق قانون اساسی و طبق قوانین جاری کشور شورای نگهبان است.
معلوم بود کجا را دارند میزنند. میگفتم دانشجوی فعال سیاسی، دانشجویی است که انتقاد میکند اما ارکان نظام را نمیزند چرا؟ چون این نظام برآمده از اراده ملت است فرق میکند با آن نظام شاه آن برآمده از اراده ملت نبود دانشجویی پیشرو است جامعه دانشگاهیای پیشرو است که اراده ملت را دنبال میکند. اراده این ملت نظام را میخواهد. این نظام برآمده از اراده ملت است. چقدر باید نشان دهند. هر دفعه نشان میدهند. در دفاع مقدس نشان دادند در 9 دی نشان دادند در 22 بهمن هم نشان دادند. پس دانشگاه و دانشجو و جامعه دانشگاهیای انقلابی است و جنبش دانشجویی موقعی معنا پیدا میکند که در راستای تثبیت نظام باشد، انتقاد کند اشکالی ندارد، اما اینها داشتند ارکان نظام را میزدند! خیلی واضح ارکان را میزدند.
ساعت 11 شب انتخابات آقا بلند شده و میگوید من برنده هستم خوب معلوم است داری چه کار میکنی؟! یا از روی جهالت است یا مهرهای و بازی میکنی؟ یکی از اینهاست دیگر. ساعت 11 که سه میلیون و هفتصد هزار آرا آمده بود صندوقهای کوچک سریعتر میآمد تا این اعلام کرد رفتم گفتم آقا بدهید ببینیم داستان چیه من تا آن موقع نمیدانستم چند درصد آمده. رفتند ظرف یک ربع جمعش کردند و گفتند آقا سه میلیون و هفتصد هزار تا رای تا الان آمده از صندوقهای کوچک جمع شده. گفتم خوب چند درصد است؟ چگونه است؟ گفتند 73درصد آرای آقای احمدینژاد است. 27 درصد دیگر هم بین آنها تقسیم شده. چه جوری دارد میگوید من برندهام؟ آن هم با اختلاف، خیلی معلوم است دارد فضاسازی میکند.
من زنگ زدم بلافاصله به آقای ضرغامی به صداوسیما گفتم آقا اینها دارند اینجوری میگویند. اجازه بدهید من بیایم آرایی که تا الان آمده را بگویم. گفتند نه ما رسممان این است که از 6 - 7 صبح شروع میکنیم. گفتم آقا تا 6 -7 صبح آنها فضا را ساختهاند، بعد من یکدفعه بیایم اعلام بکنم؟ اینجوری خیلی سخت میشود. بالاخره نشد. حالا به هر دلیلی نشد. من ساعت 12 یک مصاحبه مطبوعاتی گذاشتم همه را جمع کرده بودند. گفتم خلاصه آرایی که تا الان آمده سه میلیون است آنقدر آرا خوانده شده 73 درصد مال فلانی است آنقدر درصد مال فلانی است. یکی از خبرنگاران گفت او اعلام کرده. گفتم او اعلام کرده من نمیدانم از کجا گرفته ولی اینکه من دارم میبینم این است. واقعیت این است. بعد دیگر حالا از ساعت 2 به بعد گفتند که بیا شروع کن، که من 2 و 3 و 4 و 5 و 6 و 7 و 8 و 9 اعلام کردم ساعت به ساعت اعلام میکردم که در انتهایش از هفتاد و سه - چهار درصدی که آقای احمدینژاد داشت رسید به 64 درصد. شهرهای بزرگتر که میآمد کم میشد اما بعداز آن حضرت آقا حجت را تمام کرد.
در آن جلسه که ایشان فرمودند من مدیر جلسه هستم. من در آن جلسه بودم سمت راست حضرت آقا نشسته بودم آقایان هم بودند هرکدام سه، چهار تا بودند. از ستاد آقای کروبی آقای اردبیلی شروع کرد به صحبت کردن از ستاد آقای موسوی فکر میکنم آقای زنگنه و آخوندی شروع کردند به صحبت کردن از ستاد آقای محسن رضایی آقای دانش جعفری شروع کردند به صحبت کردن از ستاد آقای احمدینژاد هم آقای هاشمی ثمره. حالا هرچیز که اینا گفتند میگذریم رسید به ستاد آقای موسوی. آقای آخوندی گفتند به حضرت آقا که من معاون سیاسی وزیر کشور بودم سازوکار انتخابات را میدانم، مکانیسم انتخابات را خوب میشناسم و خودم چند تا انتخابات برگزار کردم، در سازوکار و مکانیسم انتخابات چنین تقلبی امکانپذیر نیست. شاید اشتباه و تخلف صورت بگیرد در حد 500 هزار تا یک میلیون در انتخابات سراسری ولی این شکلی امکانپذیر نیست. اینجا که شد من بلافاصله گفتم خوب آقا چرا بیرون این را نمیگویید؟! حضرت آقا به من فرمودند شما جواب نده. متوجه شدم. من تا آخر ساکت شدم، و بعد گزارشم را خواندم.
دیدگاه تان را بنویسید