رونمایی از سبک جدید شیخوخیت اصلاحطلب /«شورای مشورتی»؛ مرکز فرماندهی تصمیمات انتخاباتی اصلاحطلبان
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
اصلاح طلبان از همین دسته هستند. جریان چپ ایران که بعد از چهارسال گوشه نشینی کامل در صحنه سیاسی کشور توانست در انتخابات ریاست جمهوری 92 به قدرت بازگردد و فاتح رقابت نفس گیر خرداد 92 باشد، دوست دارد کرسیهای مجلس دهم را نیز به خود اختصاص دهد.
اصلاح طلبان بعد از مدتها تک خوانی در فضای انتخابات تصمیم گرفتند در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم، سمفونی وحدت خود را کوک کنند تا به فتح پاستور نزدیک شوند. جریان چپ ایران در انتخابات با یک نامزد رسمی به نام محمدرضا عارف و یک نامزد غیر رسمی به نام حسن روحانی حضور داشت و همین میتوانست زمینه ساز دو دستگی و شکستی دوباره را برای این جریان سیاسی رقم بزنند به خاطر همین بزرگان اصلاح طلب مانند آیتالله هاشمی و سید محمد خاتمی تصمیم گرفتند با تشکیل شورایی به نام شورای مشورتی اصلاحات، به سمت وحدت حرکت کنند.
این شورا که متشکل از چهرههای شناخته شده به جریان چپ و متمایل به سید محمد خاتمی بودند تصمیم گرفتند که برای رسیدن به یک نامزد واحد از نظرسنجیها و نظر عقلا استفاده کنند و در پایان رای به حسن روحانی بود و آنها اعلام کردند که روحانی کاریزمای بیشتری برای پیروزی دارد تا محمدرضا عارف!
عارف نامزد انتخابات ریاست جمهوری به خاطر تصمیم این شورا از انتخابات کنار کشید تا حسن روحانی به عنوان نامزد رسمی اصلاح طلبان به رقابت با رقبای اصول گرای خود بپردازد. لحن نامه انصراف محمدرضا عارف از انتخابات،نشان میداد که او از این تصمیم دلخور است و خود را لایق حضور در ادامه رقابت میداند اما تاکید خاتمی بر این کناره گیری و التزام عارف بر نظر شورا باعث شد تا زمینه پیروزی روحانی در انتخابات ریاست جمهوری فراهم شود.
این اتحاد اصلاح طلبان در مقابل تکثرگرایی اصول گرایان باعث شد تا جانشین محمود احمدی نژاد یک رئیس جمهور نزدیک به جریان اصلاحات باشد. اصلاح طلبان حالا با استفاده از این تجربه میخواهند اکثریت قدرتمندی را نیز در مجلس شورای اسلامی تشکیل بدهند و با بهره گیری از توانمندی و قدرت وحدت آفرینی همان شورای مشورتی بار دیگر وحدت را در سرتاسر تشکل های اصلاح طلب جاری سازند.
موسوی لاری، وزیر کشور دولت اصلاحات و از اعضای این شورای مشورتی در این مورد میگوید:« این شورا مشورتی است و حزبی نیست. در این شورا از چهرهها و شخصیتهایی دعوت شده که در عین حال که به صفت شخصی شناخته میشوند٬ معرف گرایشهای مختلف درون جبهه اصلاحات نیز هستند. یعنی آقای خاتمی حدود 60 نفر نیرو را دعوت میکند و با آنها مشورت میکند . چینش این افراد به گونهای شده که تقریبا همه سلایق و دیدگاههای جریان اصلاحطلب در این جمع وجود داشته باشند. برآیند نهایی این شورا٬ اجماع نظر اصلاحطلبان است. آقای خاتمی از احزاب نخواسته که برای حضور در شورای مشورتی یک نفر را معرفی کنند ولی از افرادی دعوت شده که ممکن است در احزاب نیز عضویت داشته باشند . »
سخنان موسوی لاری نشان میدهد که شورای مشورتی اصلاحات، بعد از انتخابات ریاست جمهوری تلاش میکند، نقش چتر حمایتی را برای اصلاح طلبان بازی کند. چتری که میتواند با توجه به فراوانی نیروهای اصلاح طلب در آن زمینه ساز وحدت در جریان چپ ایران شود.
اصلاح طلبان با این استراتژی سیاسی خود به دنبال این معنا هستند که حرف آخر این جریان از این شورای مشورتی به گوش دیگر اصلاح طلبان و رقیب انتخاباتیشان یعنی اصول گرایان برسد.
نظر مثبت جریانهای مختلف اصلاحات در ایران نسبت به این شورا نشان میدهد که اصلاح طلبان در حال رسیدن به یک رهبری شورایی در خود هستند. محمد رضا خباز، معاون تقنینی معاونت پارلمانی ریاست جمهوری و از اعضای حزب اصلاح طلب اعتماد ملی در مورد نقش این شورا در انتخابات آینده می گوید «در حال حاضر نشست های متعددی با حضور اصلاح طلبان به ریاست آقای خاتمی برگزار می شود تا همه نمایندگان در این طیف باهم یکدست و یکصدا در حول محور مجلس بتوانند در انتخابات شرکت کنند . »
احمد پورنجاتی، عضو شورای مرکزی حزب مشارکت هم با بیان اینکه «شوراي مشورتي متشكل از افرادي است كه طيفهاي مختلف اصلاحطلب و حتي شخصيتهاي مستقل در آن حضور مييابند» تاکید دارد «جلسات این شورا همچنان منسجم تشكيل ميشود. در حال حاضر بحث انتخابات هم همچون ساير مسائل روز مثل سياست خارجي يا مسائل منطقهيي در جلسات بررسي ميشود . »
مرتضی الویری از فعالان اصلاح طلب نیز در این مورد معتقد است «عقل یك چیز را میگوید و دل یك چیز دیگر. عقل میگوید تکیه بر اشخاصی که هر چند محترم و بزرگند جریان منطقی و خرد جمعی که همان احزاب هستند را تخطئه میکند. باید احزاب قانونی فراگیر٬ پایههای دموکراسی و مردمسالاری را مستحکم کنند. تکیه بر اشخاص کاریزماتیک از نظر عقلانی درست نیست چرا که احتمال خطای یک فرد از خطای جمع بیشتر است. ولی دل میگوید اگر نقش تعیینکننده آقایان خاتمی و هاشمی در سال 92 نبود٬ هماینک، شرایط کشور غیر قابلتصور بود . »
به نظر میرسد جریان چپ ایران به تعریف جدیدی از شیخوخیت سیاسی در ساختار خود رسیده است. شورای مشورتی اصلاح طلبان تقریبا همان نقشی که در سالهای نه چندان دور، به ویژه در دهه 70 ریش سفیدان اصلاح طلب و شیخوخیت این جریان ایفا میکرد را اینک قرار است برعهده گیرد. گویی آنکه شیخوخیت اصلاح طلب امروز به این نتیجه رسیده است تنها با نظرات صرف خود نمیتواند تشکل های اصلاح طلب را رهبری کند و نیاز به شورایی برای همفکری و مشورت دارد و تنها باید در کنار این شورا که می تواند دست راست آنها ایفا کند، نقش راهبری و جایگاه خود در این جریان را حفظ کند.
اصلاح طلبان امروز به خوبی میدانند که برای رسیدن به مجلس دهم نمیتوانند بر روی بسیاری از نیروهای شناخته شده خود حساب کنند. آنها میدانند کسانی که در حوادث بعد از انتخابات سال 88 حضور داشتند نمیتوانند از سد شورای نگهبان عبور کنند به خاطر همین سعی میکنند تمام کسانی که رگههایی از اصلاح طلبی را در خود دارند، برای انتخابات مجلس دهم آماده کنند. قبل از انتخابات 88، بسیاری از اصلاح طلبان همچون کواکبیان به عنوان اصلاح طلب بدلی معرفی میشدند و حتی نیروهای تندرو چپ مانند اعضای حزب مشارکت اعتقاد داشتند افرادی مانند کواکبیان بیشتر یک اصول گرا هستند تا یک فعال سیاسی اصلاح طلب! شرایط بوجود آمده، باعث شده است که دیگر جریان اصلاحات شاهد چنین نظرات سیاسی نباشد.
شورای مشورتی اصلاحات سخت به دنبال تشکیل یک لیست واحد و قدرتمند اصلاح طلب در تهران و معرفی نیروهای شناخته شده در شهرستانهاست. برای همین کار نیز رایزنیهای سیاسی خود را چهرههای مورد نظر خود آغاز کرده است.
باید دید تا زمان باقی مانده این استراتژی تازه اصلاح طلبان میتواند بازهم آنها را به قوه مقننه برساند یا آنها بازهم شاهد تشکیل مجلسی اصول گرا خواهند بود.
دیدگاه تان را بنویسید