معادلات رفاقتی - مخالفتی هاشمی رفسنجانی با روسای جمهور ایران /از تحمل کردن بنیصدر و احمدینژاد تا رفاقت دیرینه با روحانی
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
مصطفی داننده: « دکتر روحانی را به طور کامل قبول دارم. ما با ایشان از لحاظ تفکر خیلی نزدیک هستیم و هیچ شبههای در صلاحیتشان برای من نیست. کابینهاش را هم با توجه به شرایط فعلی کشور، نسبتاً خوب انتخاب کرد، بالاخره مجلس هم در کابینه حق دارد و باید رای بدهد و مسئولیت دارد» اینها بخشی از سخنان هاشمی رفسنجانی در مدح حسن روحانی است.
سخنانی که هاشمی کمتر در مورد روسای جمهور بعد از خود به کار برده است. به نظر میرسد روحانی برای آیتالله هاشمی رفسنجانی حس شاگردی را دارد که به ثمر نشسته است و او دارد حاصل تلاشش را مشاهده میکند. حسن روحانی از دهه 60 و دوران دفاع مقدس از جمله نیروهای نزدیگ به هاشمی رفسنجانی شناخته میشد.
کسی که بسیاری او را دست راست آیتالله هاشمی در صحنه مدیریت جنگ و مجلس میدانستند. بعد از پایان دفاع مقدس نیز روحانی و آیتالله در کنار یکدیگر حضور داشتند و حسن روحانی دبیر شورای عالی امنیت ملی دولت هاشمی رفسنجانی بود. این دو حتی در دوران محمود احمدی نژاد نیز از یکدیگر جدا نشدند و حسن روحانی با حکم هاشمی رفسنجانی مدیریت مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام را بر عهده گرفت. حالا بعد از گذشت سی سال از فعالیت سیاسی این دو سیاستمدار روحانی ایران، مشاهده میکنیم که آیتالله هاشمی رفسنجانی با لبخند رضایت از دولت تدبیر و امید سخن میگوید. حضور روحانی در راس قوه مجریه بعد از دوران احمدی نژاد برای هاشمی، یک معنا دارد و آنهم بازگشت کشور به مسیر تدبیر و عقلانیت .
به همین بهانه شاید خالی از لطف نباشد که رابطه هاشمی رفسنجانی با دیگر روسای جمهور قبل و بعد از خود را مرور کنیم.
رییس مجلسی مخالف در مقابل بنی صدر
رابطه هاشمی رفسنجانی و ابوالحسن بنی صدر، یک رابطه منفی و پراز فراز و نشیب بود. آیتالله که در آن زمان عهده دار ریاست اولین دوره مجلس شورای اسلامی بود، از مخالفین سرسخت ریاست جمهوری ابوالحسن بنی صدر بود. هاشمی عضو شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی، در اولین دوره انتخابات ریاست جمهوری طرفدار « حسن حبیبی » بود.
ابوالحسن بنی صدر در همان روزهای ابتدایی ریاست جمهوریاش ساز مخالفت خود با سران کشور از جمله هاشمی را کوک کرد و آنان را مقصر برخی مشکلات کشور میدانست و اعتقاد داشت که سران حزب جمهوری در روند حرکتی دولت کار شکنی میکنند.
هاشمی در خاطرات خود به آینده بنی صدر قبل از عزلش اشاره میکند و مینویسد:« احمد آقا میخواست بفهمد که بالاخره با آقای بنیصدر چه خواهیم کرد . گفتم ایشان اگر قانع باشد که رئیس جمهور در حد قانون اساسی باشدو از مقام ریاست جمهوری، علیه ارگانهای قانونی، سوء استفاده نکند، میتوانیم ایشان راتحمل کنیم و سیاست کلی ما حرکت در جهت اسلام است و هر کس که صلاحیت اسلامیداشته باشد، میتواند همکار ما باشد . از اینکه نیروهای انقلابی نسبت به ایشان بد بین هستند،نگران بود . گفتم لازم است موضع روشنی اتخاذ کنند . » بعد از حوادث گوناگون در دولت بنی صدر، مجلس شورای اسلامی رای به عدم کفایت بنی صدر داد.
بدین ترتیب دوران ریاست جمهوری اولین رییس جمهوری اسلامی ایران به پایان آمد و شورای موقت ریاست جمهوری اسلامی ایران با حضور آیتالله موسوی اردبیلی، محمدعلی رجایی و آیتالله هاشمی رفسنجانی برای اداره امور اجرایی کشور تشکیل شد.
دوستی کوتاه هاشمی و رجایی در راس دو قوه
دومین رئیس جمهور ایران محمد علی رجایی، اما رابطه خوبی با هاشمی رفسنجانی داشت. رجایی نخست وزیر دولت بنی صدر، رابطه نزدیکی با مجلس و هاشمی داشت. دوران کوتاه ریاست جمهور رجایی، اجازه بررسی رابطه رئیس قوای مجریه و مقننه را با یکدیگر نمیدهد اما با توجه به همان عمر کوتاه و حمایت صریح هاشمی از دولت رجایی، میتوان گفت رئیس جمهور رجایی، رئیسی مورد قبول و توجه هاشمی رفسنجانی بوده است.
رفاقت پروپاقرص هاشمی و آیت الله خامنه ای
بعد از شهید رجایی، حضرت آیتالله خامنهای با رای قاطع مردم به عنوان رئیس جمهور ایران انتخاب شدند. ایشان اولین رئیس جمهور روحانی جمهوری اسلامی بودند. سابقه دوستی آیتالله خامنهای و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام بر کسی پوشیده نیست و همین دوستی باعث شد که هاشمی از طرفداران پروپاقرص ریاست جمهوری ایران بعد از شهادت رجایی و باهنر باشد.
آیتالله هاشمی در تعریف رابطه خود با مقام معظم رهبری میگوید:« در مبارزه نسبت به دیگران به ایشان نزدیکتر بودم. هردو، به خاطر پروندهای در قم فراری بودیم و به تهران آمدیم و خانهای را در خیابان ایران اجاره کردیم و با زن و بچههایمان، ایشان در طبقه بالا و من در طبقه پایین بودیم . به هر حال روابط ما روابطی صمیمی و براساس اعتماد و آن هم برای خداست و هیچ وقت مسأله دنیایی بین ما مطرح نبوده و هنوز هم نیست . برای خدا با هم رفیق بودیم. دوستی ما مصداق «اخوت فی الله» است . »
شاید بتوان گفت دهه 60 مردم شاهد بهترین رابطه میان روسای دو قوه مجریه و مقننه بودند. همراهی این حضرت آیتالله خامنهای و آیتالله هاشمی در مدیریت کشور و جنگ سبب میشود کشور در اوج دفاع مقدس روند اصولی خود را طی کند.
ماجرای دو رئیس جمهور بعد از هاشمی رفسنجانی کمی متفاوت است. هاشمی رفسنجانی نسبت به دولت اصلاحات و رئیس آن یک نگاه داشتند و نسبت به محمود احمدی نژاد و دولت مهروز او، نگاه متفاوت.
حملات تندروهای اصلاح طلب به هاشمی سازندگی
هاشمی رفسنجانی نسبت به دولت اصلاحات و جریانهای وابسته به آن نه نگاه صرف منفی داشتند و نگاه صرفا مثبت، بلکه این دولت را دولتی بینابین میدانستند. هاشمی بیشتر روی شخص رئیس دولت یعنی سید محمد خاتمی نظر مثبت داشت. در زمان اصلاحات، اعضای تندرو این جریان سیاسی حملات سنگینی را متوجه هاشمی رفسنجانی کردند و او را متهم به پدرخواندگی کردند و گفتند مشکلات کشور ناشی از نحوه مدیریت هاشمی در دولت سازندگی بود.
یک هاشمی مشکل ساز و یک احمدی نژاد خطرناک
هاشمی رفسنجانی از همان روزهای بعد از پیروزی محمود احمدی نژاد در تیر سال 84، ساز ناکوکی خود را با او ساز کرد. هاشمی اعتقاد داشت که احمدی نژاد و دولتش برای کشور خطرناک هستند و تفکرات آنها انقلاب را از ریل اصلی خود خارج میکند. هاشمی بعد از پایان دولت احمدی نژاد به صراحت اعلام کرد که از ابتدا مخالف رئیس جمهور شدن او بوده است و اولین کسی بوده است که آینده سیاسی او را پیش بینی کرده است.
هاشمی رفسنجانی در دیدار با اعضای مجلس خبرگان به فسادهای دولت احمدی نژاد بعد از پایان دولت او اشاره میکند و میگوید:« همین جا، به آقایان گفتم که چرا تمام کارهای این دولت (احمدی نژاد) را تایید میکنید؟. فردا جواب مردم و خدا را چه می دهید؟.بعد هم به آقایی که نایبم در خبرگان بود، گفتم: حالا که رسوا شده، می گویی فلان کس باعث انحرافش شده. اصل انحراف خود اوست. اگر اشتباه کردی، صادقانه به مردم بگو اشتباه کردم. نه اینکه پشت فلان کس قایم شوید و بگویید انحراف کار او بوده؟. مردم این حرفها را باور نمی کنند . »
احمدی نژاد نیز همین نگاه را نسبت به هاشمی داشت و او را عامل بسیاری از مشکلات دولت خود میدانست. بازخوانی مناظره میرحسین موسوی و احمدی نژاد در سال 88 و سخنان رئیس دولت نهم در مورد هاشمی رفسنجانی میتواند کمک بسیاری به شناخت نگاه احمدی نسبت به هاشمی کند. در دولت نهم و دهم در جامعه ایران همیشه دو قطبی « هاشمی و احمدی نژاد» وجود داشت و این از اختلاف فکری شدید این دو رئیس جمهور سابق ایران دارد.
همانطور که مشاهده میشود بنی صدر و احمدی نژاد در دوران ریاست جمهوری خود رابطه مثبتی با هاشمی نداشتند و دیگر روسای جمهور ایران و آیتالله رابطه مسالمت آمیز با یکدیگر داشتند و حتی میشود گفتند باهم رفیق بودند.
دیدگاه تان را بنویسید