تحلیل آرمان از مواضع جديد داریوش سجادی
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
به گزارش نامهنیوز، تاسفآور است و شايد هم بايد براي او و همفكرانش دلسوزي كرد؛ آناني كه به هر ريسمان چنگ ميزنند تا شايد بتوانند ذرهاي گذشته خود را تغییر داده و در فضاي سياست ايران مطرح شوند؛ داريوش سجادي را شاید بتوان از زمره اين افراد دانست كه تصور ميكرد با خروج از ايران ميتواند به عنوان تئوريسين جرياني شود كه نه ميتوان نام اصلاحات بر آن نهاد و نه اصولگرا چراكه هر كدام داراي مولفههايي هستند و سجادي از هر دو آنها بينصيب است. جالب آنجاست كه وی مدتهاست تبديل به ابزار رسانههاي تندرو شده است؛ ابزاري كه تاريخ گواهي ميدهد پس از مدتي به صندوقچه فراموشی سپرده خواهد شد. نكته جالبتر اين است كه برخي مانند روزنامه كيهان مشي جالبي دارند كه تخيلات و سوالات بيپاسخ سجادي را براي درج در صفحات خود انتخاب ميكنند اما واضح است كه سجادي براي آنها هم تبديل به مهره سوخته شده چون اظهاراتش در ستون «اخبار ويژه» كه اختصاص به مطالب تخريبي دارد منتشر ميشود. درباره كه مي نويسد؟ موضوع تاسفآور ديگر اينكه هرچه زمان ميگذرد اظهارات سجادي عجيبتر ميشود و از آنچه سخن ميگويد كه مصداق دقيق فرافكني است مثلا برخي اوقات او پا را
از محدودهاي كه اجازه دارد فراتر ميگذارد و درباره شخصيتهايي سخن ميگويد يا مينويسد كه در چارچوب دانش او نميگنجد و از بسياري جهات مشخص است كه با سجادي كوچكترين اشتراكي ندارند مانند رعايت ادب و اخلاق! برخي اينگونه مطرح ميكنند كه داريوش سجادي در زماني كه از ايران خارج شد تصور اين را داشت كه به تئوريسين اصلاحات تبديل خواهد شد و تشكيلاتي قدرتمند راهاندازي خواهد كرد اما پس از مدتي متوجه شد كه از اين حرفها خبري نيست و کسانی كه پذيراي او هستند تنها چند سايت داخلي تندروند كه تنها براي مصارف خود از او استفاده ميكنند و نه تنها به حيات سياسي او كمكي نميكنند بلكه ماسك اكسيژن مصنوعي را از روي صورتش بر ميدارند و درمواقعي كه بار ديگر به مواضع ضداصلاحاتي او نياز دارند براي مدت كوتاهي اجازه تنفس به او ميدهند. ندانسته مينويسد مشكل داريوش سجادي و داريوش سجاديها اين است كه هدفي براي خود تعريف نكردهاند و زماني كه در اجراي برنامههاي خود به بن بست ميرسند، عملكرد آنها باري به هر جهت ميشود و براي آنچه ميخواهند بيان كنند ذرهاي به بررسي ابعاد موضوع بهويژه اينكه اصلا صلاحيت اظهارنظر درباره آن را دارند فكر نميكنند
مانند اظهارات اخيرش كه متوجه آيتا... سيدحسن خميني است؛ اظهاراتي كه مشخص بود ناشي از عدم درك معناي سخنان يادگار امام بوده و تنها در تصور او اين نكته موجود بود كه بايد به تخطئه سيدحسن خميني بپردازد چون او با هاشمي همراه است و ديدگاههاي اعتدالي هاشمي سدي در برابر تفكر سجاديهاست مثلا نوشته است: «اظهارات «سيدحسن» با وجود همه اتصافات اخلاقي و انتسابات عاليه خانوادگي اگر ناشي از فلتات زبان نباشد ميتواند مصداقي از عدم متابعت از قاعده همگوني اقتضائات سني و الزامات بياني محسوب شود. اظهارات اخير حجتالاسلام سيدحسن خميني دائر بر آنكه «برخي كساني كه در دوران مبارزه زخمزبان و طعنه ميزدند امروز كاتوليكتر از پاپ شده و جز خودشان كسي را قبول ندارند و عدهاي هم كه در دوران مبارزه با بيتفاوتي زندگي ميكردند، امروز انقلابيتر از ديگران شدهاند» چنين اظهاراتي نه از حيث محتوا بلكه از حيث خطيب نميتواند مسموع باشد! نغز ماجرا وقتي است كه «سيدحسن» كه اساسا سن ايشان كفاف دوران مبارزه را نميدهد چنين سخني را بدون «كوتيشن مارك» خطابت ميكند كه در آن صورت خواسته يا ناخواسته خود را مبدل به مصداق تحير از جنس روژه گارودي
مينمايند. اما چنانچه اظهارات «سيدحسن» محصول بدآموزي ناشي از همنشيني با «هاشميرفسنجاني» باشد در آن صورت در عرف سياسي رفتار و گفتار «سيدحسن» بازي كردن يا بازي خوردن در زمين هاشمي و ناشيانه مبدل شدن به «مهره تحتالامر» براي رقابتهاي سياسي وي با رقيبانش معنا ميشود.» به هر حال ديدگاه داريوش سجادي هر چه باشد به عنوان فردي كه خود را در عرصه سياست تعريف كرده، محترم است اما كاش او براي گيرايي بيشتر اظهاراتش به چند سوال هم پاسخ ميداد. سجادي در دوران مبارزه كجا بود؟ اگرچه در زمان دفاع مقدس و انقلاب اسلامي بسياري از مردان و زنان كشورمان از خود گذشتند تا استقلال كشور حفظ شود اما امروز ديگر نبايد خطكش به دست گرفت و از كي بود و كي نبودها سخن گفت. حال كه اين مساله براي سجادي به ابزار تخريب يادگار امام تبديل شده است خوب است نخست او به اين سوال پاسخ دهد كه در زمان انقلاب و جنگ، خودش كجا بوده و چه خدماتي به كشور عرضه كرده است؟ آقاي سجادي كه صندوقچه خاطراتش در مواقع نياز باز ميشود كمي در آن بگردد و از خاطرات رشادتهايش بنويسد! كاش سجادي به جاي نداشتههايش با صراحت از داشتههايش سخن ميگفت! ميتوان پذيرفت كه سجادي نداند
سيدحسن خميني فرزند مرحوم حاج سيداحمدخميني فرزند امام خميني(ره) است که گنجينه اسرار بوده و برخي از آنچه آن مرحوم در قلب خود داشت هيچگاه بيان و افشا نشد. او فرزند شخصيتي است كه براي پيروزي انقلاب اسلامي در كنار امام خميني(ره) حضور داشت و تهمتهاي بسياري شنيد اما سكوت كرد يعني همان كاري كه امروز فرزند او سيدحسن آقاي خميني انجام ميدهد و موجبات خشم تندروها را فراهم كرده است. آیتا... سيدحسن خميني از پدر و پدربزرگش به خوبي آموخته كه نبايد در برابر اتهاماتي كه از سوي بدخواهان و کسانی كه از واهمه برخي موضوعات كشور را ترك كردهاند واكنشي نشان دهد. هاشمي و سيدحسن اضلاع پرنده اعتدال اگر سجاديها امروز مدعي هستند و مينويسند كه «چنانچه اظهارات «سيدحسن» محصول بدآموزي ناشي از همنشيني با «هاشميرفسنجاني» باشد در آن صورت در عرف سياسي رفتار و گفتار «سيدحسن» بازي كردن يا بازي خوردن در زمين هاشمي و ناشيانه مبدل شدن به «مهره تحت الامر» براي رقابتهاي سياسي وي با رقيبانش معنا ميشود. بهقول ژاپنيها «ماهي از دهان ميميرد» كه كنايهاي است به محوريت دهان و ضرورت مراقبت از خروجيهاي آنكه در صورت بيمبالاتي، چنان دهاني ميتواند
موجبات مهلكه «صاحب دهان» شود.» باید گفت دليل اين اظهارات سجادي كه اظهر من الشمس است چون او امروز در اردوگاهي پناه گرفته كه نسبتي با اعتدال ندارد و از هر فرصتي براي هجمه و اتهامزني به هاشمي بهره ميبرند. سيدحسن خميني بارها نشان داده است كه خود را در زير چتر اعتدالي كه از سوي امام و مرحوم حاج سيد احمد آقا و هاشمي گسترده شده است قرار داده و همواره با رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام در يك مسير گام برداشته است. كاش آقاي سجادي كينههاي خود از اعتدال كه مصداق هاشمي است را چاشني اظهاراتش نميكرد تا نادرست بودن ديدگاهش عيانتر نشود. در نهايت آقاي سجادي نوروز مبارك؛ اميد كه درسال ۹۵ باور كنيد در حوزهاي بايدنظر دهيد كه لااقل رسانههاي خاص كه امروز در ستونهاي فراتر از خبر خود براي شما فضا خالي ميكنند، مكان مناسبتري را براي درج آنچه از بيرون مرز درباره داخل مرز مينويسيد كنار بگذارند.
منبع: روزنامه آرمان
دیدگاه تان را بنویسید