کد خبر: 319332
تاریخ انتشار :

عبدالله رمضان‌زاده: روحاني كميته حقيقت‌ياب «غارت ملي» تشكيل دهد

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

به گزارش نامه‌نیوز، دوم خرداد۷۶ يادآور روزهايي است كه دولت اصلاحات در ايران بر سر كار آمد و چهره‌هاي سياسي جديدي را به افكار عمومي معرفي كرد. يكي از اين افراد دكتر عبدا... رمضان‌زاده است كه سخنگويي دولت اصلاحات را برعهده داشت. با اين وجود مهم‌ترين دوران سياسي رمضان‌زاده را بايد زماني قلمداد كرد كه وي استانداري كردستان را برعهده داشت و نقش تعيين‌كننده‌اي در آرامش و عمران اين استان ايفا كرد. رمضان‌زاده در اين ايام نمادي از توجه دولت به مردم استان كردستان و تغيير نگرش به مسائل منطقه محسوب مي‌شد. گسترش اميد به آينده در ميان مردم استان از نتايج وضعيت تازه بود. در شرايط كنوني اما سخنگوي دولت اصلاحات كمتر در فضاي رسانه‌اي كشور حضور دارد و ترجيح مي‌دهد به زندگي شخصي‌اش بپردازد. در اين گفت‌وگو ایشان به سوالات «آرمان» درباره تفاوت شرايط سياسي و اجتماعي دولت روحاني نسبت به دولت اصلاحات، چالش‌هاي پيش روي دولت آقاي روحاني در جهت توسعه سياسي، ضرورت ترميم كابينه آقاي روحاني، وعده يارانه‌اي ۲۵۰هزارتوماني و رياست لاريجاني يا عارف بر مجلس دهم پاسخ گفت. درادامه متن کامل گفت وگوی دكتر عبدا... رمضان‌زاده با «آرمان» را از نظر می‌گذرانید: توسعه سياسي در ايران در دولت اصلاحات تاحدود زيادي مورد توجه قرار گرفت و دستاوردهاي مهمي نيز به همراه داشت. با اين وجود اين رويكرد در دولت احمدي‌نژاد متوقف شد تا اينكه در سال۹۲يكي از شعارهاي مهم آقاي روحاني توسعه سياسي كشور بود. به نظر شما در شرايط كنوني مهم‌ترين چالش‌هاي پيش روي دولت آقاي روحاني در راستاي تحقق توسعه سياسي كشور چيست؟ آقاي روحاني در ابتداي تشكيل دولت خود تلاش كرد چالش‌هاي سياست خارجي و مساله تحريم‌ها را مرتفع كند كه به نظر من استراتژي مناسبي بود. براي ايجاد تحولات تاثيرگذار در يك جامعه در ابتدا بايد زمينه‌هاي آن را مهيا كرد. به همين دليل آقاي روحاني در ابتدا تلاش كرد زمينه‌هاي تحولات سياسي و اقتصادي را در ايران به وجود بياورد. نكته ديگر اينكه توسعه سياسي و توسعه اقتصادي بايد به صورت همزمان و به صورت تكمیل‌كننده يكديگر صورت بگيرد تا يك جامعه شكل پويا و روبه جلويي به خود بگيرد. اگرچه آقاي روحاني در عملياتي كردن برنامه‌هاي خود روند كندي را طي مي‌كند اما در اولويت بندي‌هاي خود شيوه مناسبي را برگزيده است. رويكرد كند عملياتي كردن برنامه‌هاي دولت نيز به شخص آقاي روحاني باز نمي‌گردد و بلكه بيشتر به كابينه محافظه‌كار ايشان مربوط مي‌شود. به نظر من چالش‌هاي آقاي روحاني در شرايط كنوني همان چالش‌هاي روز اولي است كه به رياست‌جمهوري رسيدند و هيچ تفاوتي نكرده است. آقاي روحاني در ابتداي تشكيل دولت خود با چه چالش‌هايي مواجه بود؟ در شرايط كنوني با چه چالش‌هايي مواجه است؟ مهم‌ترين چالش آقاي روحاني برهم ريختگي نظم اقتصادي كشور بود. آقاي روحاني در ابتداي تشكيل دولت خود با يك اقتصاد از هم پاشيده روبه رو بود كه همه مسائل كشور را تحت تاثير خود قرار داده بود. به همين دليل دولت تدبير و اميد براي ساماندهي به اين وضعيت مجبور شد وقت و انرژي زيادي صرف كند و موانع داخلي و خارجي را يكي پس از ديگري از بين ببرد. مهم‌ترين موانع خارجي دولت آقاي روحاني تحريم‌هاي بين‌المللي بود كه عرصه را بر اقتصاد كشور تنگ كرده و تجارت با ساير كشورهاي جهان را مختل كرده بود. مهم‌ترين موانع داخلي نيز وجود رانت خواراني بود كه در شرايط تحريم‌ها به وجود آمده بودند و صدمات جبران‌ناپذيري به اقتصاد كشور زدند. با اين وجود آقاي روحاني موفق شده تاحدود زيادي به وضعيت اقتصادي كشور سامان بدهد. اين در حالي است كه برجام هنوز به صورت كامل انجام نشده و در نيمه‌هاي راه خود قرار دارد و ممكن است در آينده با چالش‌هاي جديدي مواجه شود. رويكرد توسعه سياسي در دو دولت اصلاحات و تدبير و اميد چه تفاوت‌هايي با هم دارد؟آيا دغدغه‌هاي مدني مردم جامعه تغيير كرده يا اينكه آقاي روحاني قصد ندارد هزينه‌هايي كه ممكن است بر اثر توسعه سياسي براي دولت به وجود بيايد عملكرد كلي دولت را تحت تاثير قرار بدهد؟ دولت اصلاحات با يك اقتصاد روبه رشد مواجه بود و دغدغه زيادي در جهت مسائل اقتصادي نداشت. اين در حالي است كه آمارها بيانگر اين نكته است كه عملكرد اقتصادي دولت اصلاحات نسبت به همه دولت‌ها بهتر بوده و اقتصاد كشور در طول سال‌هاي ۷۶تا۸۴ در يك مسير منطقي و مثبت حركت كرده است. با اين وجود دولت آقاي روحاني با يك اقتصاد فروپاشيده مواجه بود و به دليل مطالبات زياد اقشار مختلف مردم در اين زمينه مجبور شد اولويت اول خود را به حل مشكلات اقتصادي مردم اختصاص بدهد. حل مشكلات اقتصادي نيز در يك فضاي ناامن بين‌المللي امكان پذير نبود و به همين دليل دولت تدبير و اميد در ابتدا تلاش كرد اين فضاي ناامن را به يك فضاي امن براي فعاليت اقتصادي تبديل كند. به نظر من مهم‌ترين دستاورد آقاي روحاني مساله برجام بوده است. لیدرهای دولت اصلاحات از تئوريسين‌هاي برجسته‌اي در اطراف خود بهره مي‌بردند كه تا حدود زيادي دغدغه‌هاي مدني دولت را مرتفع مي‌كرد. اين در حالي است كه به نظر مي‌رسد دولت آقاي روحاني رابطه ارگانيك و سازمان‌يافته‌اي با تئوريسين‌ها و نخبگان فكري جامعه برقرار نكرده است. دليل اين مساله چيست؟آيا دولت تدبيرواميد فاقد توانايي ارتباط با نخبگان فكري جامعه است؟ به نظر من زمانه تغيير كرده و نمي‌توان توقع داشت دغدغه‌هاي مدني و سياسي دولت آقاي روحاني مانند دولت اصلاحات باشد. به هر حال دولت اصلاحات در يك فضاي خاص سياسي ظهور كرد و اغلب نخبگان فكري و سياسي به صورت خودجوش به دولت كمك مي‌كردند؛ در حالي كه آقاي روحاني به تنهايي بار دولت را به دوش كشيده و فاقد يك تيم فكري قوي و منسجم بوده است. نكته ديگر اينكه شرايط اجتماعي، فرهنگي و سياسي كنوني از بسياري از جهات با شرايط دولت اصلاحات متفاوت است. در دو سال گذشته نيز آقاي روحاني فرصت كافي براي ساماندهي تيم همراه خود را نداشته است. به نظر من آقاي روحاني براي حركت بهتر در مسير آينده حتما بايد يك اتاق فكر منسجم تشكيل بدهد و از نيروهاي تحول خواه و جلو برنده جامعه استفاده صحيح‌تري كند. دليل همراهي نكردن مورد انتظار برخي اعضاي كابينه با آقاي روحاني چيست؟آيا انتخاب اين افراد از ابتدا اشتباه بود؟ آقاي روحاني از بين افرادي كه مي‌شناختند اعضاي كابينه خود را انتخاب كردند. ايشان به دليل اينكه در فضاي سياسي كشور درگيري عملي نداشتند و با نيروهاي فكري جامعه آشنايي زيادي نداشتند موفق نشدند يك كابينه فكري منسجم و قوي تنظيم كنند. كابينه آقاي روحاني بيشتر رويكرد عملياتي دارد. اين رويكرد عملياتي نيز به دليل سن بالاي اعضاي كابينه و همچنين محافظه‌كاري اين افراد اجازه نداده اهداف آقاي روحاني به صورت كامل محقق شود. به همين دليل من معتقدم در شرايط كنوني آقاي روحاني به تنهايي مسئوليت نصف كابينه را به دوش مي‌كشند. اين وضعيت چه چالش‌هايي را براي آقاي روحاني به همراه خواهد داشت؟ اين تصميمي است كه خود آقاي روحاني بايد اتخاذ كند. به نظر من آقاي روحاني با تغيير تركيب مجلس دهم در نهايت به اين نتيجه خواهد رسيد كه كابينه خود را ترميم كند. آقاي روحاني توانايي نيروهاي فكري در سامان دهي به نظم سياسي كشور را در انتخابات هفتم اسفند مشاهده كرده‌اند و به همين دليل در آينده با كمك از همين نيروهاي فكري تلاش خواهند كرد كابينه خود را ترميم كنند. رئيس دولت اصلاحات معتقد بود مخالفان دولت هر نه روز يك بحران براي دولت به وجود مي‌آورند. اين در حالي است كه به نظر مي‌رسد آقاي روحاني نيز دچار چنين مشكلي شده است. فشار‌هاي بيروني به دولت آقاي روحاني را به چه ميزان در عملكرد دولت تدبير و اميد موثر مي‌دانيد؟ به نظر من موانع پيش روي آقاي روحاني دشوار‌تر از موانع رئيس دولت اصلاحات است. در دولت اصلاحات جدال بين نيروهاي سياسي دو جناح سياسي در كشور بود؛ اين در حالي است كه در شرايط كنوني جدال بين نيروهاي رانت خوار تحريم‌ها با دولت آقاي روحاني است كه با برجام منافع خود را در خطر مي‌بينند. كنار گذاشتن اين عده از صحنه سياسي به مراتب سخت‌تر از نيروهاي فكري و سياسي است. اين عده به به این روش عادت كرده‌اند و به همين دليل مقابله با آنها بسيار سخت خواهد بود. به نظر در شرايط كنوني مهم‌ترين دغدغه آقاي روحاني بايد مقابله با رانت خواري و حرام خواری باشد. آقاي روحاني بايد با جديت يك كميته حقيقت ياب «غارت ملي» تشكيل دهد تا تكليف مردم با كساني كه از تحريم‌ها كاسبي كرده‌اند هر چه زودتر مشخص شود. حسن روحاني در كجاي تاريخ اصلاح‌طلبي ايران قرار گرفته است؟آقاي روحاني قرار است چه باري از روي دوش جريان اصلاحات بردارد؟ اصلاح‌طلبي در ايران از مشروطيت آغاز شده و در مقاطع مختلف تاريخي و با توجه به شرايط اجتماعي و سياسي ظهور و بروز كرده است. در چنين شرايطي هر كدام از فعالان سياسي براساس توانايي‌ها و امكاناتي كه در اختيار داشتند باري از روي دوش جريان اصلاح‌طلبي برداشته‌اند. آقاي روحاني داراي خاستگاه اصولگرايي است و در جريان اصلاحات تعريف نمي‌شد. با اين وجود با تيزهوشي خود متوجه شد جريان اصلاحات مهم‌ترين جريان خدمت‌كننده به منافع ملي و مردم است. در نتيجه تلاش كرد در اين مسير حركت كند. در شرايط كنوني آقاي روحاني نقش تقويت‌كننده را براي جريان اصلاحات بازي مي‌كند. اين در حالي است كه آقاي روحاني پس از فراغت از برجام اين توانايي را دارد كه تغييرات جديدي در فضاي سياسي كشور به وجود بياورد. چرا گفتمان اصلاحات در دو سال اخير مجبور شده در جغرافياي مشترك گفتماني با اعتدالگرايان و اصولگرايان معتدل زيست كند؟ چرا در شرايط كنوني گفتمان اصلاحات به جاي اينكه به درون نگاه كند به بيرون نگاه مي‌كند و آينده خود را در بيرون از گفتمان اصلاح‌طلبي جست‌وجو مي‌كند؟آيا گفتمان اصلاحات نيازمند بازنگري و تئوريزه شدن به شكلي جديد است؟ جريان اصلاحات به بيرون از خود نگاه نمي‌كند. جريان اصلاحات تا آنجا كه توانايي و امكانات در اختيار داشته موفق شده فضاي فكري جامعه را تغيير بدهد. در شرايط كنوني فضاي عمومي جامعه متمايل به سمت جريان اصلاحات است. مهم‌ترين دغدغه جريان اصلاحات نيز تحقق مطالبات سياسي و اجتماعي مردم ايران است. به همين دليل هر شخصي كه در اين راستا حركت كند مورد حمايت جريان اصلاحات قرار خواهد گرفت. سياست‌هاي تك بعدي و يكجانبه نگرانه دولت احمدي‌نژاد اجازه انتقال مفاهيم اصلاح‌طلبي به نسل جديد را نداد و به همين دليل نسل جديد اصلاح‌طلبي در ايران شكل نگرفت. در نتيجه جريان اصلاحات در سال‌هاي اخير فرصت و امكانات لازم براي معرفي نيروهاي جديد خود به جامعه نداشته است. در طول سال‌هاي گذشته ارتباط جريان اصلاحات با اقشار مختلف مردم به صورت رسمي قطع شده بود. با اين وجود به دليل اصالت و عميق بودن تفكر اصلاح‌طلبي اين جريان موفق شده در بدنه اجتماعي ايران جاي خود را پيدا كند و به مهم‌ترين جريان فكري و سياسي كشور تبديل شود. به همين دليل حمايت جريان اصلاحات از يك شخص يا گروه به منزله پيروزي در هر انتخاباتي خواهد بود. در انتخابات هفتم اسفند جريان اصلاحات تلاش كرد از افرادي در ليست خود استفاده كند كه در راستاي گفتمان اصلاح‌طلبي و مطالبات مردم حركت كنند. البته در اين زمينه با محدوديت‌ها و كمبودهايي نيز مواجه بود. اكثر چهره‌هاي اصلاح‌طلب رد صلاحيت شدند و چالش مهمي پيش روي جريان اصلاحات ایجاد شد. با اين وجود جريان اصلاحات «از ترس مرگ خودكشي نكرد» و با تمام پتاسيل موجود خود در صحنه انتخابات باقي ماند. به نظر شما دولتي كه پس از آقاي روحاني بر سر كار مي‌آيد بايد يك دولت اعتدالگرا باشد كه سياست‌هاي دولت تدبير و اميد را ادامه دهد يا اينكه حسن روحاني زمينه يك دولت اصلاح‌طلب اصيل را در آينده مهيا خواهد كرد؟ در اين زمينه همه‌چيز به عملكرد دولت بستگي ندارد. اين مساله بيشتر به فضاي سياسي جامعه و كل نظام سياسي مربوط مي‌شود. به نظر من عملكرد آقاي روحاني در دور دوم رياست‌جمهوري خود در صورتي كه دوباره توسط مردم انتخاب شوند پاسخ به سوال شما را مشخص خواهد كرد. در چنين شرايطي بايد اتفاقات سياسي داخلي و همچنين مناسبات منطقه‌اي و جهاني را نيز در نظر داشت. يكي از دغدغه‌هاي اصلي روشنفكران جامعه احتمال شكاف بين آقاي روحاني و پشتوانه اجتماعي ايشان است. به نظر شما براي اينكه اين شكاف عميق نشود چه سياست‌هايي بايد در دستور كار دولت قرار بگيرد؟ آقاي روحاني تنها رئيس‌جمهور كساني كه به وي راي داده‌اند و همچنين روشنفكران و نخبگان جامعه نيست. براساس قانون اساسي رئيس‌جمهور بايد به تمام مسائل كشور رسيدگي كند و داراي ابعاد مختلف سياسي، اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي باشد. در شرايط كنوني مهم‌ترين دغدغه اجتماعي جامعه ما بيكاري، فساد اجتماعي، فساد دستگاه اداري و رانت خواري است كه رئيس‌جمهور نمي‌تواند از آنها غفلت كند و به دغدغه روشنفكران جامعه بپردازد. نبايد به خاطر مسائل سياسي ديگر مسائل مهم كشور را در اولويت‌هاي بعدي قرار داد. مسائل سياسي تنها بخشي از مشكلات كشور را تشكيل مي‌دهد و نه همه آنها را. آقاي روحاني در زمينه مقابله با فساد اقتصادي عملكرد قابل قبولي داشته است؟ بله؛ دولت آقاي روحاني در اين زمينه عملكرد قابل قبولي داشته است. آقاي زنگنه به صراحت و از طريق تريبون صدا وسيما اعلام كرد شخصي مانند بابك زنجاني به تنهايي نمي‌توانسته چنين حجم عظيمي از سرمايه‌هاي كشور را به تاراج ببرد و حتما افراد ذي نفوذي از وي حمايت مي‌كرده‌اند. دولت بايد يك كميته حقيقت ياب تشكيل بدهد تا دقیق تر مشخص شود درآمد افسانه ای حدود۸۰۰ميلياردي فروش نفت چگونه هزینه و چه سرنوشتي پيدا كرده است. چرا از عبارت «غارت ملي» استفاده مي‌كنيد؟ من نام ديگري براي اين مساله نمي‌توانم انتخاب كنم. برخي از اين افراد پول‌هايي را به جيب زده‌اند كه در ۲۰۰سال نيز كسي نمي‌توانست به چنين ثروتي دست پيدا كند. در نتيجه نام اين اقدامات غارت است. اصطلاحاتي مانند اختلاس، پولشويي و رانت خواري براي فسادهاي اقتصادي كوچك و متوسط به كار مي‌رود. اين در حالي است كه بسياري از فسادهاي افشا شده رقم‌هاي ميليارد دلاري دارد. به نظر من آقاي روحاني هنوز اسناد مهم خود را در اين زمينه منتشر نكرده است. اگر كابينه آقاي روحاني همراهي بيشتري با ايشان كند و دست از محافظه‌كاري بردارد مردم به خوبي به عمق فاجعه‌اي كه در ۸ سال گذشته در كشور رخ داده آگاهي پيدا خواهند كرد. آقاي روحاني براي از بين بردن محافظه‌كاري كابينه بايد چه برنامه‌اي را در دستور كار خود قرار بدهد؟ آقاي روحاني بايد با كابينه خود تعيين تكليف كند تا همه اعضاي كابينه در اجراي سياست‌هاي دولت همراهي كنند. پس از انتخابات هفتم اسفند ضرورت ترميم كابينه دولت بيش از پيش احساس مي‌شود. برخي اعضاي دولت در زمينه تبليغاتي با آقاي روحاني همكاري نمي‌كنند و به همين دليل ايشان به تنهايي بار تبليغاتي دولت را به دوش كشيده است. كابينه دولت بايد همراه رئيس‌جمهور باشد و در برخي مقاطع جلوتر از رئيس‌جمهور حركت كند. در طول دو سال گذشته كدام قسمت از كابينه همراهي كمتري با آقاي روحاني داشته اند؟ در زمينه مبارزه با رانت خواري و مفسدان اقتصادي باقيمانده از دولت گذشته همه اعضاي كابينه با آقاي روحاني همراهي نكرده است. در اين زمينه آقاي روحاني و معاون اول ايشان آقاي جهانگيري تنها مانده‌اند. به نظر من اعضاي ديگر كابينه نيز بايد به صورت جدي به اين مسائل ورود كنند و آقاي روحاني و معاون اول را همراهي كنند. احمدي‌نژادی ها با وعده يارانه۲۵۰هزارتوماني خود را براي انتخابات رياست‌جمهوري سال۹۶ آماده مي‌كنند. از گوشه و كنار نيز خبر مي‌رسد برخي از محافظه‌كاران براي شكست آقاي روحاني نسبت به بازگشت احمدي‌نژاد بی تمايل نیستند. ارزيابي شما از اين مساله چيست؟ در مرحله اول بايد نسبت به روند هدر رفتن بيت المال رسيدگي شود تا تكليف مردم با عملکردآقاي احمدي‌نژاد مشخص شود. دستگاه ذی‌ربط باید تكليف مردم را مشخص كند كه در دولت احمدي‌نژاد چه كساني در ايران قدرت را در اختيار داشتند و از اين قدرت چه استفاده‌هايي كرده‌اند. هنوزنتیجه شكايت‌هاي كميسيون اصل ۹۰ مجلس از احمدي‌نژاد منتشره نشده است. اين در حالي است كه درباره فروش نفت در دولت قبل همچنان مسائل پيچيده‌اي وجود دارد. مساله ديگر اينكه نخبگان جامعه و هواداران دولت آقاي روحاني بايد از اصولگرايان بخواهند كه تكليف خود را با فاسدين مشخص كنند. اگر اين اتفاق رخ بدهد مردم تكليف خود را در انتخابات۹۶خواهند دانست. آقاي روحاني بايد به صراحت با مردم سخن بگويد كه چرا در كشور ۵ميليون بيكار وجود دارد و نرخ تورم در كشور در دولت قبل به۴۰درصد رسيد. دليل افزايش آمار طلاق در جامعه در هشت سال گذشته چه بوده است؟مطالبه اصلي مردم ايران از آقاي روحاني شفاف‌سازي است. ارزيابي شما از انتخابات هفتم اسفند به چه صورت است؟ به نظر شما راي معنادار مردم در هفتم اسفند چه پيامدهايي براي كشور به همراه خواهد داشت؟ مردم در انتخابات هفتم اسفند به جاي اينكه به اشخاص راي بدهند به يك مسير و هدف والا راي دادند. به نظر من هفتم اسفند يك نقطه عطف بزرگ در تاريخ تحولات سياسي و اجتماعي ايران خواهد بود. بنده با عده‌اي كه عنوان مي‌كنند ژنرال‌هاي جريان اصلاحات موفق نشدند وارد رقابت‌هاي انتخاباتي شوند و به همين دليل جريان اصلاحات از نيروهاي جديد و بي‌تجربه خود استفاده كرده موافق نيستم. ما در جريان اصلاحات ژنرال و سرباز نداريم. من اساسا با تقسيم‌بندي چهره‌هاي سياسي به افراد دسته اول و دسته دوم مخالف هستم. جريان اصلاحات افرادي را به مردم معرفي كرده كه شايستگي حضور در مجلس و نمايندگي مردم را داشته است. در انتخابات هفتم اسفند نخبگان فكري جامعه با استفاده از ابزارهاي مدرن آگاهي‌هايي لازم را به مردم دادند و مردم نيز با آگاهي مسيري را انتخاب كردند كه دغدغه‌هاي آنها را در آينده مرتفع خواهد كرد. اين مساله دستاورد بسيار بزرگي بوده و جريان اصلاحات نيز به دنبال همين دستاورد بوده كه به آن رسيده است. مردم تبليغات انتخاباتي را درك مي‌كنند. به نظر من معناي اينگونه واكنش‌هاي اجتماعي را بايد مورد مطالعه و بررسي قرار داد. مردم ايران مدت‌هاست از عوام فريبي و عوام گرايي فاصله گرفته‌اند. مردم در هفتم اسفندماه نشان دادند تصميم‌گيرنده نهايي درباره سرنوشت كشور خودشان هستند و اجازه نمي‌دهند ديگران براي آنها تصميم‌گيري كنند. برخي از اصلاح‌طلبان معتقدند در شرايط كنوني علي لاريجاني گزينه مناسب‌تري براي رياست مجلس دهم خواهد بود و بهتر مي‌تواند مطالبات اصلاح‌طلبان را مديريت كند. به نظر شما جريان اصلاحات در چنين شرايطي چه تصميمی بايد اتخاذ كند؟ مجلس شوراي اسلامي مظهر تكثر سياسي در جامعه ايراني است. به نظر من مهم‌ترين خصوصيت مجلس دهم اين است كه چوب لاي چرخ دولت نخواهد گذاشت. اين در حالي است كه مجلس نهم گاهی به شكل‌هاي مختلف در مسير حركت دولت مانع قرار مي‌داد. بنده براي آقاي لاريجاني احترام زيادي قائل هستم و معتقدم عملكرد ايشان در مجلس نهم و همچنين در فضاي سياسي كشور بسيار مدبرانه و عاقلانه بوده است. با اين وجود معتقدم در شرايط كنوني آقاي عارف براي رياست مجلس مناسب است.
منبع: روزنامه آرمان

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندی ها

پیشنهاد ما

دیگر رسانه ها