کد خبر: 319333
تاریخ انتشار :

دلواپسان به دنبال تحميل رویکردهای خود

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

به گزارش نامه‌نیوز، عملكرد همه دولت‌ها در مقاطع زماني گوناگون تحت نظر كارشناسان و صاحب‌نظران مختلف قرار دارد و حضور گروه‌هاي پوزيسيون و اپوزيسيون جزو لاينفك سياست است، حتي مي‌توان گفت وجود موافقان و مخالفان دولت امروزه به يكي از ضروريات تبديل شده و دولت‌ها براي اجراي برنامه‌هاي خود نياز مبرمي به نظرات هر دو گروه دارند. حال وجود مخالفان دولت به اين دليل حائز اهميت است كه دولت با توجه به انتقادات آنها سعي در رفع نواقص خود مي‌كند و با كمك آنها به مسير خود ادامه مي‌دهد. همچنين اين انتقادات زماني موثر واقع مي‌شوند كه در راستاي منافع ملي و كمك به دولت‌ها طرح شوند. اما بعد از روي كار آمدن دولت يازدهم اين مخالفان نه به عنوان منتقد، بلكه به تخريبچي‌هايي تبديل شده‌اند كه گويا وظيفه آنها مخالفت با برنامه‌هاي دولت در هر شرايطي و در كل تخريب و تضعيف دولت است. سعيد شيركوند، اقتصاددان، در گفت‌وگو با «آرمان» در اين زمينه مي‌گويد: «افرادي با متهم و محكوم كردن دولت به ناتواني، سعي در ارائه چه‌نمودهاي خود دارند. در حالي كه اين افراد همگي بر اين نكته واقفند كه حل مشكل بيكاري يا از ميان بردن ركود اقتصادي يا مبارزه با مفاسد اقتصادي كه اصلي‌ترين ناكارآمدي‌ها اقتصاد ايران است در كوتاه‌مدت محقق نمي‌شود.» برخي مخالفت‌ها كه از سوي بعضي افراد و بعضا كارشناسان نسبت به دولت مطرح است، آيا جنبه نقد دارد يا در راستاي تخريب دولت از طريق بخش اقتصادي مطرح مي‌شود؟ يكي از واقعيت‌هاي تلخي كه امروزه در فضاي رسانه‌اي مكتوب و مجازي كشور ما خودنمايي مي‌كند مجموعه اظهارنظرها و انتظارات غيرواقع بينانه‌اي است كه از سوي افراد مختلف اعم از سياستمداران يا حتي اقتصاددانان و برخي از فعالان اقتصادي كشور اظهار مي‌شود. وجه مشترك تمامي اين اظهارنظرات چشم‌پوشي از واقعيت‌هاي حاكم بر اقتصاد ايران و به تصوير كشيدن انتظارات و آرمان‌هايي است كه در يك اقتصاد سالم وشكوفا قابل طرح هستند. آيا مخالفان دولت در يك گروه و دسته قرار مي‌گيرند؟ رویکرد تعمدي در آنچه را كه امروزه درباره شاخص‌ها و متغيرهاي اقتصادي و انتظارات از دولت در حوزه اقتصادي مطرح مي‌شود، مي‌توان از زبان سه دسته افراد طبقه‌بندي كرد. به عبارت روشن كساني كه امروزه در اقتصاد ايران سخن مي‌گويند و حتي ممكن است اين افراد در برخي نهادها و ارگان‌ها نيز جاي داشته باشند سه دسته از افرد هستند. دسته اول دلسوزي‌هاي مادرانه دارند، يعني دائما مي‌كوشند از دردها و رنج‌هاي موجود در اقتصاد ايران سخن بگويند. از شدت بيكاري، از توزيع ناعادلانه ثروت، از فساد مزمن ريشه دوانده در تار و پود اقتصاد كشور، از كارتن خواب‌هاي شهرهاي بزرگ و بسياري ناكارآمدي‌هاي ديگر. وجه مشترك تمام صحبت‌هاي آنها بسيار دلسوزانه و توام با آرزوي بهبودي و رد اين مشكلات است. به‌طور يقين اين افراد هيچ گونه غرض و مرضي در بيان اين مشكلات ندارند و فقط دلسوزانه سعي مي‌كنند پاسخ دهند چگونه اين مشكلات در اقتصاد ايران رفع مي‌شوند يا اينكه كاهش پيدا مي‌كند. اما به دليل نا آشنايي به دانش اقتصادي و همچنين عدم اطلاع از ساز و كارهاي مورد نياز براي رهايي از اين عدم تعادل‌ها دلسوزي‌ها و آرزوهايشان براي بهبود اوضاع تنها بيان مي‌شود. بر اين دست از افراد نمي‌توان خرده گرفت و آنها را از اين دلسوزي‌ها منع كرد. اما بايد آنها بدانند كه با آرزو كردن و صرفا دست به دعا برداشتن و محكوم كردن دولتمردان فعلي و سابق گرهي از بار اقتصاد كشور باز نمي‌شود. منش و رفتار ديگر گروه‌ها را چطور دسته‌بندي مي‌كنيد؟ دسته دوم كساني هستند كه رهنمودهاي عالمانه ارائه مي‌كنند، يعني با درك و شناختي كه از اقتصاد ايران دارند با نگاهي كارشناسانه و بررسي آنچه بر سر اين اقتصاد رفته است و ارثي كه براي اقتصاد براي اين دولت باقي مانده است مي‌دانند كه در شرايط كنوني بسياري از ناكارآمدي‌ها و عدم تعادل‌ها در اقتصاد ايران وجود دارد، اما اين مشكلات متاسفانه آنقدر عميق هستند و اين عدم تعادل‌ها چنان نهادينه شده‌اند كه به راحتي و در زمان بسيار محدود چهار سال نمي‌توان بر اين عدم تعادل‌ها غلبه كرد. پس در چنين شرايطي نمي‌توان از دولتي كه هنوز سه سال از عمر خود را پشت سر نگذاشته است، انتظار داشت خرابي‌هاي به جا مانده از گذشته را ترميم كرده و حتي در جهت رشد اقتصادي لازم گام‌هاي بلندي بردارد. اين دست از كارشناسان و خبرگان به دليل درك چنين شرايطي كوشيده‌اند كه با بيان واقعيات و محدوديت‌ها خواستار موفقيت‌هايي باشند كه دولت در عرصه اقتصاد به دست آورده است و همچنين مردم را از اين كاركردها آگاه سازند. پس به نظر مي‌رسد كه سومين گروه سعي در تخريب عملكرد دولت گام برمي‌دارد؟ دسته سومي كه به آن اشاره مي‌كنم صرفا به ارائه چه‌نمودهاي متوهمانه بسنده مي‌كنند. اين گروه از افراد كه گاهي حتي به عنوان كارشناس، صاحب نظر اقتصادي، منتقد دولت يا نماينده مجلس مطرح مي‌شوند با چشم بستن بر بسياري از بديهيات با صداي بلند فرياد مي‌زنند كه چرا دولت نتوانسته است بيكاري را ريشه كن كند؟ چرا دولت نتوانسته است نظام بانكي را اصلاح كند؟ چرا دولت نتوانسته است توزيع درآمد را عادلانه تقسيم‌بندي كند؟ چرا دولت نتوانسته است رشد هشت درصدي ايجاد كند و به همين دليل با متهم و محكوم كردن دولت به ناتواني، سعي در ارائه چه‌نمودهاي خود دارند. در حالي كه اين افراد همگي بر اين نكته واقفند كه حل مشكل بيكاري يا از ميان بردن ركود اقتصادي يا مبارزه با مفاسد اقتصادي كه اصلي‌ترين ناكارآمدي‌ها اقتصاد ايران است در كوتاه‌مدت محقق نمي‌شود. پس بر اساس نظرات كارشناسانه و تجربيات ساير كشورها بايد به مردم و به فعالان اقتصادي اميد بخشيد و آنان را به صبر دعوت كرد تا توقعات خود را مبتني بر واقعيات ارائه كنند و نه آنطور به دامنه اين توقعات بيفزاييم و دولت را به علت عدم دستيابي به آنها محكوم و ناكارآمد بخوانيم. بديهي است كه دولت به نظرات كارشناسان و صاحب نظران و حمايت عالمانه همه منتقدان نيازمند است، اما اين حمايت‌ها، دلسوزي‌ها و رهنمودها زماني براي دولت و مردم مفيد است كه با چه نمودها متفاوت باشد.
منبع: روزنامه آرمان

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندی ها

پیشنهاد ما

دیگر رسانه ها