کد خبر: 323018
تاریخ انتشار :

پیشنهاد سایت دولت بهار برای بهبود کیفیت برنامه های صدا و سیما

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

به گزارش نامه نیوز، امروز متأسفانه گرایش روزافزون مردم به سمت شبکه های ماهواره‌ای تبدیل به یک معضل فرهنگی، اجتماعی و حتی سیاسی شده که بعید است انواع اقدامات ضد ماهواره‌ای ازجمله حمله‌ی پلیس به اماکن مسکونی هم بتواند جلوی این مشکل اساسی را بگیرد. مخاطب بی‌دلیل نیست که جذب ماهواره می‌شود، مخاطب در حکم مشتری است و مشتری به دنبال جنسی باب طبع میلش!

راه‌حل چیست؟ چه باید کرد؟ اصلاً مشکل از کجاست؟ ماهواره چه جذابیتی دارد که به‌اصطلاح رسانه‌ی ملی خودمان ندارد؟ تعداد شبکه هایش زیاد و متنوع است؟ آقای ضرغامی که تب شبکه‌سازی داشت چرا موفق نشد؟ موسیقی پاپ و بزن‌وبرقص دارد؟ مگر «شب‌کوک» و «خندوانه» ندارد؟ از حق نگذریم فارغ از برخی از تفاوت‌ها، فرق اساسی چندانی در رویکردهای کلی شبکات داخلی و خارجی نیست و هردو در پی جذب مخاطب به هر قیمت هستند! منتها بحث بر سر موضوع «اصل و رونوشت» آن است.

صداوسیمای ما از طریق تبلیغات «بخر و خانه ببر» و فیلم‌ها و سریال‌هایش و «شب‌کوک» هایش مروج فرهنگی است که اصل آن را می‌توان بدون سانسور و تغییر ظاهر دادن‌های رایج در صداوسیما، در آن‌ورآبی‌ها یافت؛ اما این‌یک علت است، علت بعدی ترویج افسردگی در صداوسیماست؛ از سریال‌های پر از غم و قهرمانان زخم‌خورده از روزگار گرفته تا رفتارهای متفاوت رسانه‌ی ملی در ایام غم و شادی؛ اگر روز جشن باشد عملاً تغییر چندانی در جدول پخش رخ نمی‌دهد مگر پخش بیشتر چارتا موسیقی و طنز قدیمی و نشستن بیشتر چند نفر مقابل هم و گل گفتن و شنیدن، اما عیبی ندارد اگر به بهانه‌ی امر مقدس دعا، مداح روضه بخواند و یا فیلمی پخش شود که درصحنه‌ای از آن، زنان ضجه می‌کشند و جنازه‌ای تشییع می‌گردد، حال‌آنکه در روز عزا سنگ تمام می‌گذارند و حتی پخش فیلمی تنها با یک صحنه‌ی کوتاه شاد متوقف می‌شود. علت دیگر هم رویکرد یک‌جانبه و تبلیغ‌گونه‌ی صداوسیما به مسائل روز است گویا «خبر» رسانه‌ی ملی صرفاً شامل پخش رپرتاژآگهی‌هاست! و این ازنظر مخاطبی که با گوشت و پوست‌واستخوانش با مسائل روز جامعه در ارتباط است اصلاً خوشایند نیست؛ یک نمونه‌ی بارزش مجله‌ی خبری ساعت 19 که برای اثبات آنکه قیمت خودرو در عراق گران‌تر از ایران است به سراغ مسئولان فروش سایپا و ایران‌خودرو رفته بود نه آمار گمرک و خریدار و فروشنده‌ی عراقی!

بگذریم! راه چاره چیست؟ در زیر چند پیشنهاد دارم:

1. بدون شک در شرایط اقتصادی و رکود فعلی و قحطی شغل، نامردانه‌ترین و بدترین کار ممکن حذف شبکه ها و بی‌کار کردن کارکنان آن‌هاست اما مدیران صداوسیما بدانند برخی از شبکات ماهواره‌ای تنها با چند ساعت شاید کم‌تر از 8 ساعت برنامه، روی دست شبکه های 24 ساعته‌ی صداوسیما زده‌اند؛ این یعنی: «کیفیت بهتر است از کمیت».

2. نداشتن ایدئولوژی و فلسفه توسط برنامه‌سازان، اگر نگویم تفاوت آنچه می‌اندیشند با آنچه به خاطرش شهید داده و می‌دهیم، ازجمله دلایل ضد فرهنگی بودن اغلب آثار نمایشی است. فکر کنم می‌توان از بین جوانان به‌ویژه فیلم‌سازان «جشنواره‌ی عمار» افراد مستعد و انقلابی را به‌وفور یافت؛ انقلابی‌هایی که حتی سطح زندگی‌شان به‌مانند دیگر مردم است و آنچه می‌سازند لاجرم منطبق با فرهنگ عامه؛ البته شعارزدگی و بازی با احساسات، خود یکی از معضلات برخی از آثار مثلاً انقلابی و مذهبی به‌ویژه در تله‌فیلم‌هاست.

3. حفظ تنوع در برنامه‌ها از اوجب واجبات است! امسال در عید نوروز شبکه هایی پشت سر هم ویژه‌برنامه داشتند و شبکه هایی عملاً هیچ! اما فکر می‌کنید چه می‌شد اگر هر شب مثلاً در ساعت 19 شبکه 5: سریال، در ساعت 20 شبکه 3: خنده‌بازار، در ساعت 21 شبکه 2: سریال، در ساعت 22 شبکه 1: دورهمی و پس‌ازآن شبکه نسیم: خندوانه را روی آنتن می‌برد؟

4. بازگشت «برنامه‌کودک» به سبک و سیاق گذشته و رقابت مجدد شبکه‌های 1 و 2 در تولید برنامه‌کودک با دعوت استادان خانه‌نشین‌شده‌ی این گروه می‌تواند برای کودکان دهه‌های 80 و 90 خاطره‌هایی به خوشی خاطرات دهه‌های 70 و 80 بسازد. متأسفانه سبک و سیاق برنامه‌کودک باعث شده دیگر «مناسبت» در آن معنا نداشته باشد حال‌آنکه یکی از خاطره‌انگیزترین اوقات کودکی‌های امثال بنده برنامه‌های مناسبتی کودک و نوجوان بود ویژه‌برنامه‌هایی نظیر «روز جهانی کودک و تلویزیون» یا مثلاً «ایستگاه شادمانه» که خاص دهه‌ی فجر بود.

5. این‌همه داستان زیبا در حوزه‌ی کودک و نوجوان داریم بهتر نیست با کمک همین «فیلم‌سازان جوان عمار» که اغلبشان در پی هدف‌اند نه پول و شهرت، تبدیل به پویانمایی‌هایی به زیبایی آثار دهه‌های شصت و هفتاد شود؟ آیا می‌دانید در دهه‌ای که آرزوی «حنا» خواندن کتاب و معضل «دکتر ارنست» درس بچه‌ها و بهترین هدیه‌ی «جسیکا» به برادرش «استرلینگ» کتاب بود یا آن زمان که درست در حساس‌ترین جای داستان، کارتون قطع می‌شد و آقای رحماندوست ظاهر می‌گشت تا بگوید برای دانستن ادامه‌ی داستان می‌توانید فلان کتاب را بخرید، ما شاهد آثاری در حوزه‌ی کودک و نوجوان بودیم که بیش از 100 هزار نسخه فروش داشتند؟

6. بازگشت شبکه‌های یک و دو به سبک قدیمی در پخش «سریال‌های هفتگی» می‌تواند به تنوع برنامه‌ها کمک کند.

7. «شبکه خبر» یا بقول مدیران فرهیخته و ایرانی(؟!) محترم «IRINN» اگر بین‌المللی است چرا برنامه‌هایش عمدتاً رویکرد داخلی دارد و اگر مخصوص ایران است ادعای بین‌المللی بودنش چیست؟ بهتر نیست برنامه‌هایی که صرفاً رویکرد داخلی دارد به دیگر گروه‌های خبری سپرده شود و یا حداقل در کنار آن، هم‌زبانان آن‌سوی مرزها هم فراموش نگردند؟

8. اگر این رسانه ملی است به طبع مخاطب انتظار نگاه ملی دارد؛ قطعاً اینکه رسانه‌ی ملی وظیفه‌ی توجیه افعال حکومت را داشته باشد مثلاً وقتی در انتخابات به‌وضوح یک سلیقه حذف می‌شود بیاید رپرتاژآگهی پخش کند تا مخاطب را قانع کند که همه‌ی سلیقه‌ها دارای نماینده هستند اصلاً روش خوبی برای حفظ و جذب مخاطب نیست.

9. لازم است بر مجموعه‌های نمایشی نظارت کیفی و کمی بیشتری شده و دستمزد برنامه‌سازان به‌اندازه‌ی توفیقشان پرداخت شود تا هرکسی هر چیزی نسازد؛ معیار تطابق با آرمان‌های انقلاب و فرهنگ اسلامی-ایرانی، پرهیز از شعارزدگی یا بازی با احساسات مخاطب، داستان‌پردازی قوی، میزان جذب مخاطب و صدالبته رضایت مخاطب و تأثیر اجتماعی آن، باید ازجمله معیارهای پرداخت دستمزد کارگردانان و تهیه‌کنندگان باشد.

10. باور کنید مادامی‌که سفر زیارتی یکی از جوایز و خودرو جایزه‌ی ویژه است و موسیقی‌ای می‌شنویم که علاوه بر سطح پایینش، مقام بالای «معشوق» را که «عاشق» باید محو آن شود در حد کالایی معرفی می‌کند که «عاشق» در پی تصاحب آن است، هیچ کار فرهنگی‌ای! ازجمله «گشت ارشاد» به حال جامعه افاقه نخواهد کرد. پیشنهاد می‌کنم با تأکید بر موسیقی سنتی، محلی و پاپ دهه‌ی هفتاد، بیشتر به خوانندگان انقلابی بهاداده شود. فراموش نکنید این رسانه‌ها هستند که سلیقه‌ی مخاطب را شکل می‌دهند نه برعکس.

11. بهتر نیست مشتریان بازار یا مخاطبان «خندوانه» به‌جای پول و ماشین و خانه، کتاب و بن کتاب جایزه بگیرند؟

12. امثال برنامه‌ی «شب‌کوک» فارغ از آثار مخرب فرهنگی و ترویج فرهنگ غربی، یک عیب بزرگ دیگر هم دارند و آن توهم «استاد خوانندگی» شدن است! اگر قصد کشف استعداد دارید بهتر است به‌دوراز چشم مخاطب و دوربین باشد و زیر نظر استادان واقعی فن. دریکی از قسمت‌های شب‌کوک وقتی دو جوان باهم می‌خواندند محتوای شعر و طرز برخوردشان به‌گونه‌ای بود که بی‌اختیار پرسیدم: احیاناً نباید یکی از این دو خانم می‌بود؟

13. در آثار نمایشی باید پوشش بازیگر در محیط‌های مختلف خصوصی و عمومی متفاوت باشد تا در ناخودآگاه فرزندانمان حک نشود که عیبی ندارد با همان لباس خانگی به کوچه و خیابان روند! مثلاً خانم بازیگر اگر در مقابل بازیگر نقش شوهر پیراهن، دامن و روسری می‌پوشد در مقابل بازیگر نقش برادرشوهر مانتو هم داشته باشد این مهم را می‌توان حتی از طریق نحوه‌ی بستن روسری هم اعمال کرد.

14. همچنین فراموش نکنید که در فرهنگ ایرانی افرادی مانند «پسرعمو» و «دخترعمو»، «نامحرم» هستند اما نه «خواهر و برادر» هستند، نه الزاماً «همسران آینده» و نه «دو نفر غریبه»! برای فهم چگونگی‌اش کافی است فیلم‌ساز بین مردم و با مردم زندگی کند.

15. نمی‌دانم توجه کرده‌اید یا نه؟ در اغلب فیلم‌ها و سریال‌های ما موقع بدرقه‌ی مسافر، «کاسه‌ی آب» هست ولی «رد شدن از زیر قرآن» نه! چرا؟

16. توجه ویژه به مناسبات خویشاوندی و همسایگی بر اساس معیار اسلامی-ایرانی در فیلم‌ها و سریال‌ها باید لحاظ شود.

17. برنامه‌های تلویزیونی باید مروج آگاهی در جامعه باشد آیا طبق فقه اسلامی می‌توان کسی را تنها به خاطر اختلاف‌نظر با پدرش از ارث محروم کرد یا آیا عقدی که از سر اجبار و عدم رضایت هر یک از زوجین باشد صحیح هست که بارها فیلم ساخته‌اند و داستان را طبق این قبیل موضوعات پیش برده‌اند؟

18. اگر دین و عقاید ما بر حق است و پشتوانه‌ی محکمی دارد پس نباید از مناظره هراسی وجود داشته باشد همان‌گونه که اوایل انقلاب از پخش مناظره‌ی تلویزیونی بین شهید بهشتی و کیانوری توده‌ای هراسی نبود؛ باید با برنامه‌های مناظره در همه‌ی زمینه‌های عقیدتی و سیاسی به ارتقاء سطح فکری و فرهنگی مردم همت گمارد.

19. آیا این حق مردم نیست که مستقیم و غیرمستقیم از طریق صداوسیما با حقوق خود ازجمله قانون مدنی، قانون کار و غیره آگاه شوند، آن‌هم نه‌فقط در برنامه‌های خاص و ریپرتاژی؟

20. سهم صداوسیما در حراست از زبان فارسی فراتر از تمسخر لغات جایگزین و تأکید بر واژگانی نظیر «بیزنس» و «رفرنس» چیست؟

21. چرا از حکمت گذشتگان نظیر «شاهنامه» بهره نمی‌گیرید؟ بهتر نیست با کمک آخرین بازماندگان پرده‌خوانی و همچنین هنرمندان طناز روحوضی و غیره برنامه‌های حداکثر 5 دقیقه‌ای شاد برای پخش پیش از فیلم‌ها، سریال‌ها و اخبار تدارک ببینید؟

22. تکرار می‌کنم! که در شرایط اقتصادی کنونی تعطیلی شبکه ها اگر به بیکاری کارکنانشان بینجامد منصفانه نیست. پخش برنامه به زبان‌های بیشتر هم برای تأثیرگذاری بیشتر و بهتر در عرصه‌ی بین‌المللی با بودجه‌ی فعلی شاید شدنی نباشد، اما شبکه‌ای 6 ساعته با برنامه‌های متنوع، هدفمند، جذاب و سرگرم‌کننده می‌تواند ضمن کاهش هزینه‌ها به تعداد مخاطب و متعاقب آن، به درآمد بیشتر بینجامد.

23. یک پیشنهاد دیگر هم این است که به‌غیراز سه چهارتا شبکه‌ی رادیویی و تلویزیونی، بقیه به شیوه‌ی «هیئت‌امنایی» یا هر روش دیگری ولی مستقل از سازمان صداوسیما اداره شود، شاید بر رقابتی شدن و افزایش کیفی برنامه‌ها بیفزاید.

24. رادیو نباید فراموش شود! برنامه‌هایی نظیر «قصه‌ی ظهر جمعه» با صدای ماندگار و گرم محمدرضا سرشار و «جمعه‌ی ایرانی» یا همان «صبح جمعه با شما» باید احیا شود. رادیو از تلویزیون هم گسترده‌تر است، موقع رانندگی و کار می‌توان رادیو شنید اما نمی‌توان تلویزیون دید باید به رادیو بیشتر از این بها داد لازم است شبکه‌های تلویزیونی در لابه‌لای برنامه‌هایشان جدول پخش رادیو و برنامه‌هایش را معرفی کنند. باید تمامی شبکه‌های سراسری رادیو علاوه بر تهران در تمام نقاط کشور از طریق امواج FM و AM شنیده شود و حتی چنان فرهنگ‌سازی گردد که مردم بخشی از زمان تلویزیون‌دیدنشان را به رادیو اختصاص دهند.

آنچه نوشتم همه‌چیز نیست کامل و جامع و بی‌عیب هم نیست فقط چند پیشنهاد است درخور تفکر.

منبع: دولت بهار

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندی ها

پیشنهاد ما