مقتدی صدر؛ ثمرات یک شورش است؟
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
به گزارش نامه نیوز، علی امیدی، دانشیار روابط بینالملل دانشگاه اصفهان در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی مینویسد: شورشیان طرفدار صدر در اثنای اشغال پارلمان عراق شعار ضد ایرانی میدادند و این حجت را بر ایران تمام میکند که ماهیت این جریان به سود ما نیست.
طبق فرهنگ لغات معین، شورش به معنای «به هیجان آمدن، آشفتن و پریشان کردن است و در اصطلاح اقدام همراه با خشونت دسته ای از افراد که در مقابله با نظام حاکم بر هر مجموعه ای اتفاق می افتد و همواره بی نظمی و ناامنی با خود به همراه دارد». بنابراین شورش، رفتار خشونت آمیز غیرقانونی است که توسط توده ای از مردم علیه حکومتی خاص برای نابودی سلطۀ سیاسی آن حکومت شکل می گیرد. به عبارت دیگر، شورش سیاسی نوعی سهم خواهی و خودنمایی سیاسی خارج از چارچوب های قانونی است. آیا رفتار سیاسی مقتدی صدر طی نیمه اول سال 2016 مصداق شورش ویرانگر نیست؟ پاسخ این مقاله طبق استدلال های زیر مثبت بوده و اقدامات او را تیشه به ریشه عراق زدن می داند و توصیه می کند ایران نیز باید از او تبری جوید.
برای موجه، مفید و مقبول دانستن یک عمل سیاسی، باید آن را بر ترازوی معیارهایی چون عقلانیت، مشروعیت، مصلحت و اجماع نسبی نخبگان قرار داد و پی به موجه و مفید بودن آن برد. عقلانیت یعنی با کمترین هزینه به بهترین نتیجه رسیدن و هزینه های یک عمل در ازای منافع حاصله قابل توجیه باشد. مشروعیت به معنای عرفی و غیرمذهبی آن، عبارت است از تناسب یک عمل با چارچوب های قانونی داخلی و بین المللی. مصلحت به معنای توجه به شرایط زمانی و مکانی و اقدام بر اساس مصالح جامعه و تعدیل و باز تفسیر اخلاق و حقیقت برای خیر عمومی است. اجماع به معنای اتفاق نظر نسبی علماء و نخبگان در یک موضوع است. آیا اقدامات مقتدی صدر از این اصول پیروی می کند؟
فصل اول داستان مقتدی صدر بعد از اشغال عراق در 2003 توسط نیروهای آمریکایی و مقاومت مسلحانه وی در برابر این نیروها شروع شد. دیری نگذشت که مصالحه ای سه جانبه بین او و آمریکا و دولت وقت عراق صورت گرفت. فصل دوم داستان مقتدی صدر از اوت 2015 شروع شد. او توانست 100 هزار عراقی را در اعتراض به سیاست های حیدر العبادی، نخست وزیر قانونی عراق در میدان التحریر بغداد جمع کند. این حرکت نمادین به معنای بازگشت و بازیگری مجدد او در صحنه سیاسی عراق بود. هرچند مقتدی صدر وامدار خانواده مشهور خود از جمله پدر شهیدش آیت الله محمد صادق صدر(1999) و بستگان پدری شهیدش مانند آیت الله محمدباقر صدر(1980) و سایر اعاظم خانواده صدر است؛ ولی محرک رفتاری او بر خلاف این بزرگان، شور، احساس و ماجراجویی است که بعضا متناقض و دمدمی مزاج گونه است. او شورش مردم سنی الانبار (2013) را «بهار عربی عراقی» دانست و از آن حمایت کرد. در حالیکه اغلب شورش ها در بخش اعراب سنی نشین عراق با اهداف تجزیه طلبانه و اخلال در دولت قانونی عراق صورت می گرفت. از این تاریخ توانست پایگاهی در میان اعراب سنی نیز بدست آورد و خود را شخصیت فراقومی معرفی نماید. صدر در فوریه ۲۰۱۴ با صدور بیانیه ای، خبر کناره گیری خود از فعالیت های سیاسی را به طور رسمی اعلام کرد و خبر داد که تمام دفاتر کاری وی به جز آنهایی که به امور خیریه اختصاص دارند، بسته خواهند شد. اما دیری نگذشت که او با تشکیل «گردان های صلح»، مجددا به فعالیت نظامی مانند نگهبانی از عتبات عالیات و جنگ علیه داعش روی آورد. همچنین از این تاریخ به فعالیت و کنشگری سیاسی اش نیز افزود. در فوریه 2016، او توانست صدها هزار عراقی را علیه دولت العبادی در خیابان های بغداد بسیج کند. در 30 آوریل 2016، او ضمن یک سخنرانی تحریک آمیز، طرفدارانش را تشویق به حمله و خرابکاری پارلمان عراق کرد. در 18 مارس 2016، او و طرفدارانش در بیرون منطقه سبز بغداد که مقر سازمان های مهم دولتی و سفارتخانه های خارجی است تحصن کردند. او منطقه سبز را مرکز حمایت از فساد دانست و از طرفدارانش خواسته تا زمان تسلیم حیدر العبادی و پارلمان به خواسته هایش، دست از اعتصاب و تحصن نکشند.
از جهت عقلانیت سیاسی پر واضح است که کاشتن باد قطعا محصولش طوفان خواهد بود. او با این اقدامات خرابکارانه و خشونت آمیز خود طرف های مقابل خود از جمله دولت را به اقدامات سرکوبگرانه سوق خواهد داد. مشکل عراق بی ثباتی و تروریسم است؛ تغییر چند وزیر اهداف به ظاهر ملی! مقتدی صدر را محقق نخواهد کرد. اقدامات این چنینی عراق را دچار چرخه باطل بی نظمی و هرج ومرج خواهد کرد و تر و خشک در آن خواهند سوخت. او نه تنها نخواهد توانست افراد مورد نظر خود را به العبادی تحمیل کند بلکه طرفدارانش را به کام مرگ خواهد فرستاد و اعتبار حداقلی خود را نیز از دست خواهد داد. او چیزی از العبادی می خواهد که نه شدنی است و نه معقول. هرکسی در عراق وزیر شود یا کرد است یا عرب سنی یا شیعه. پس هر دولتی را در عراق می توان متهم به قوم گرایی و حزب گرایی کرد. فساد یا فساد سیاسی هم تعریف علمی دارد که او هیچوقت برداشت علمی آن را مد نظر ندارد. مگر مشکلات رفاهی و معیشتی مردم عراق فلاکت زده طی عمر کوتاه یک دولت برطرف شدنی است؟! او احزاب را متهم به سهم خواهی از دولت می کند. مگر تعریف سیاست غیر از این است!؟ مگر غیر از این است که سهم خواهی واهی او از پارلمان و دولت بیش از وزن سیاسی او است و او این چنین در پی تغییر قواعد بازی دمکراتیک در عراق است؟ از جهت مشروعیت، پر واضح است که دولت العبادی و نمایندگان پارلمان عراق در چارچوب یک فرایند قانونی و دمکراتیک به قدرت رسیده اند و برای اکثر جناح های سیاسی عراق مقبولیت دارد. بنابراین طبق الفبای دمکراسی، فشار به این دولت و پارلمان نیز باید از مجاری قانونی مانند حزب سیاسی، فراکسیون پارلمان، لابیگری و غیره صورت گیرد نه شورش خیابانی. جالب اینکه حزب او 44 کرسی در پارلمان و سه پست وزارت را در اختیار دارد. از اینرو مقتدی صدر به قانون شکنی در عراق دامن می زند و از منظر حقوق بین الملل نیز ، اقدام علیه دولتی که از مجاری قانونی و دمکراتیک به قدرت رسیده است محکوم است.
اقدام مقتدی صدر از جهت مصلحت سیاسی نیز مردود است. او درست زمانی را برای شورش انتخاب کرد که داعش از شمال و غرب تمامیت ارضی عراق را به خطر انداخته، کردها تحریض به تجزیه شدند و عربستان نیز در داخل عراق به آتش جنگ داخلی و قومی و مذهبی می دمد. او بدترین زمان و مکان را برای تحصن، اعتصاب و شورش انتخاب کرده است. فقط کافی است دولت العبادی دچار فروپاشی شود دیگر چیزی از عراق و شیعه و صدر نمی ماند. افزون بر این، هیچ یک از علما و نخبگان خوشنام و دارای مقبولیت ملی از اقدامات شورشگرانه صدر حمایت نکردند. آیت الله سیستانی در مقاطع مختلف حجت را تمام کرد و تلویحا مقتدی صدر را از ماجراجویی پر خطر برحذر داشت. او در 5 فوریه 2016، از شکاف در صفوف شیعیان و تفرقه سیاسی در عراق اظهار نگرانی کرد و همگان را به وحدت و جهاد برای ثبات و سعادت عراق یکپارچه دعوت کرد. گوگلینگ نگارنده حاکی از این بوده که تا این لحظه(22 می 2016)، غیر از مردم کوچه و بازار، هیچ نخبه عراقی با وجاهت ملی و مذهبی از مقتدی صدر حمایت نکرده است. در عوض ، وی برای ایجاد مشروعیت اقدامات خود به دیدار آیت الله سیاستانی رفته یا بار سفر به ایران را بست.
با توجه به استدلال های فوق، پرواضح است که دولت جمهوری اسلامی ایران نیز صراحتا باید از دولت قانونی عراق حمایت کرده و اقدامات مقتدی صدر را تقبیح نماید. هرچند شورشیان طرفدار صدر در اثنای اشغال پارلمان عراق شعار ضد ایرانی می دادند و این حجت را بر ایران تمام می کند که ماهیت این جریان به سود ما نیست و اساسا آتش سوزی خانه همسایه جز ضرر و خطر برای همسایه دیگر ندارد.
دیدگاه تان را بنویسید