کد خبر: 336150
تاریخ انتشار :

سیاه‌نمایی‌ برخی، انسان را به یاد ماجرای دستمال و قیصریه می‌اندازد

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

به گزارش نامه‌نیوز، یکی از امثال و حکم زبان فارسی، ماجرای دستمال و قیصریه است که با عنوان «برای یک دستمال، قیصریه‌ای را آتش می‌زند» بر سر زبانهاست. ماجرا اینست که پسری بی‌هنر در یک مغازه دستمال و پارچه‌فروشی شاگردی می‌کرد و چون به هوس ازدواج افتاد دختری را نامزد او کردند. روزی صاحب مغازه به خانه رفت و مغازه را به شاگرد سپرد. از قضا دختر برای دیدن نامزد خود به مغازه آمد و اصرار کرد که یکی از دستمال‌ها را با خود ببرد و پسر هم با اینکه اجازه چنین کاری را نداشت دستمال را به دختر داد و بعد از ساعتی به فکر افتاد که جواب صاحب مغازه را اگر بپرسد دستمال چه شده چگونه بدهد؟ بی‌فکری پسر او را به نقشه‌ای شیطانی واداشت و با خود گفت مغازه را به آتش می‌کشم تا صاحب آن نفهمد که من یک دستمال مجانی به نامزدم داده‌ام! در اجرای این نقشه جاهلانه، یک گُل آتش میان پارچه‌ها گذاشت و در مغازه را بست و رفت. آتش، پارچه‌ها را فرا گرفت و مغازه را در خود فرو برد و مغازه‌های همجوار را هم سوزاند و قیصریه یا سرای بزرگی که این مغازه هم جزئی از آن بود را به آتش کشید. مشاهده سیاه‌نمائی‌های وسیعی که در کشور ما توسط بعضی رسانه‌ها، افراد و احزاب صورت می‌گیرد، انسان را به یاد ماجرای دستمال و قیصریه می‌اندازد. ایران، کشوری بزرگ، ثروتمند، پرقدرت، با فرهنگ و پرنفوذ است که در شرایط امروز جهان و به ویژه منطقه از هر جهت ممتاز است. متاسفانه منازعات جناحی که عموماً بر سر قدرت است، عده‌ای را به نقش آن جوان بی‌هنر فرو برده که برای جلب منافع خودشان حاضرند این همه امتیاز را نادیده بگیرند و درباره اصل کشور و نظام تا می‌توانند سیاه‌نمائی کنند. قطعاً هر دولتی نقاط ضعفی هم در کنار نقاط قوت خود دارد. انتقاد منصفانه از دولت‌ها با هدف تصحیح عملکردها و ارتقاء خدمت رسانی به مردم نیز بسیار پسندیده است، ولی آنچه اکنون در کشور وجود دارد انتقاد نیست بلکه انتقام است، نقد منصفانه نیست بلکه انکار واقعیت‌ها و نادیده گرفتن امتیازات کشور و نظام است. چنین روشی از افرادی که هیچ علاقه‌ای به کشور و انقلاب و نظام ندارند، امری طبیعی است ولی این روزها کسانی دست اندرکار این سیاه‌نمائی‌ها هستند که خود را دلسوز کشور و مردم و انقلاب و نظام معرفی می‌کنند و عجیب‌تر اینکه دستگاه‌ها و امکاناتی که از بیت المال تغذیه می‌شوند نیز خود را موظف می‌دانند در مسابقه سیاه‌نمائی پیشتاز باشند و از هیچ تلاشی برای زشت و کریه و ضعیف و ناتوان جلوه دادن کشور و انقلاب و نظام خودداری نکنند. روشن است که این افراد و احزاب و دستگاه‌ها به بهانه نقد رقبای سیاسی خود مرتکب سیاه‌نمائی می‌شوند ولی آنچه از گفتارها و تبلیغات پرحجم آنها در افکار عمومی از جمله در خارج از مرزها جلوه‌گر می‌شود، ناکارآمدی نظام جمهوری اسلامی و بی‌ثباتی کشور ایران است. این واقعیت را هیچکس نمی‌تواند انکار کند که امروز ایران باثبات‌ترین کشور در منطقه و یکی از امن‌ترین کشورها در جهان است. با تمام مشکلاتی که از نظر اقتصادی داریم، این واقعیت را نمی‌توان انکار کرد که وضعیت اقتصادی کشور ما از بسیاری از کشورهای جهان بهتر است. در بخش علمی علیرغم تمام تحریم‌ها و فشارهای همه جانبه دشمنان، پیشرفت‌های قابل تحسینی در زمینه‌های مختلف صنعتی، پزشکی و علوم جدید داشته‌ایم. در بخش سیاسی، صاحب نفوذترین کشور منطقه و یکی از موجه‌ترین کشورهای جهان هستیم. از نظر قدرت نظامی، در بالاترین سطح مورد نیاز قرار داریم و اقتدار ما در منطقه برای مبارزه با تروریسم آنقدر بالا است که قدرت‌های نظامی جهان چاره‌ای جز اعتراف به آن و کوتاه آمدن در مقابل ما ندارند. با برخورداری از اینهمه امتیاز آیا ظلم نیست که بعضی افراد و احزاب و رسانه‌ها از جمله رسانه ملی یکسره منفی بافی کنند و شرایط را بگونه‌ای جلوه دهند که گوئی ایران امروز یک کشور بی‌ثبات، دچار انحطاط اقتصادی، عقب ماندگی سیاسی و مشکلات همه جانبه است؟ دست اندرکاران چنین تبلیغاتی آیا به زیان‌های بی‌حد و حصری که به کشور و به ویژه نسل جوان وارد می‌شود اندیشیده‌اند؟ این سیاه نمائی‌ها برخلاف تصور دست اندرکاران آن که خارج کردن رقبای سیاسی خود از میدان را هدف قرار داده‌اند، نه تنها چنین هدفی را تامین نمی‌کند بلکه ترکش آن در درجه اول به خودشان اصابت می‌کند و در درجه دوم به کشور و نظام لطمه می‌زند. کافی است اینان به دو انتخابات سال‌های 92 و 94 توجه کنند و با دقت در نتایج به دست آمده از آنها به این سوال پاسخ بدهند که چرا مردم برخلاف تبلیغات طولانی و پرحجم آنها رای دادند و قدرت را در دو کانون اجرائی و تقنینی از دست آنها خارج کردند؟ پاسخ واقعی این سوال اینست که آنچه در کشور ما تحت عنوان انتقاد از رقبای سیاسی جریان دارد، سیاه نمائی چهره کشور و نظام است نه نقد رقیب. بسیاری از برنامه‌های رسانه ملی بگونه‌ای تهیه و پخش می‌شوند که گوئی این رسانه متعلق به عموم مردم، بلندگوی یک جناح یا حتی یک حزب است و سایر مردم هیچ سهمی در آن ندارند. این ضعف مفرط حتی به بخش‌های خبری رسانه ملی نیز سرایت کرده و آن را از بی‌طرفی خارج ساخته است. نادیده گرفتن نقاط قوت عملکردها، انکار امتیازات مهم به دست آمده توسط فرزندان انقلاب و نظام و بزرگ نمائی ضعف‌ها یا حتی ضعف جلوه دادن قوت‌ها و برخوردهای خصمانه با خدمتگزاران نظام، چیزی نیست که مردم آن را تشخیص ندهند و در برابر آن موضع نگیرند. گرم شدن بازار رسانه‌های بیگانه، یکی از نتایج تاسف بار همین سیاست است. تاسف بالاتر اینکه این خودزنی تبلیغاتی موجب خشنودی دشمنان ملت ایران و بدخواهان نظام جمهوری اسلامی و نگرانی دوستان انقلاب در خارج از مرزها می‌شود. آیا این عاقلانه است که افراد و احزاب سیاسی و ایادی آنها در دستگاه‌های تبلیغاتی به خاطر یک دستمال، قیصریه‌ای را به آتش بکشند؟! راه صحیح رقابت اینست که انتقادها منصفانه باشد، صداقت در تبلیغات موج بزند و نقد رقیب به سیاه‌نمائی کشور و نظام نیانجامد. اینست آئین مسلمانی آنگونه که از پیامبر اسلام و ائمه معصومین آموخته‌ایم. آیا زمان آن فرا نرسیده است که فعالان سیاسی ما به سیره پیشوایان دینی عمل کنند؟!
منبع: روزنامه جمهوری اسلامی

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندی ها

پیشنهاد ما

دیگر رسانه ها