کد خبر: 339282
تاریخ انتشار :

ناطق نوري، محور هم‌انديشي جناح‌ها شود

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

به گزارش نامه‌نیوز، ٥١٣ روز پس از پيشنهاد روزنامه اعتماد، دو شب قبل رييس‌جمهور در ضيافت افطاري با فعالان سياسي آن پيشنهاد را با تغييراتي جزيي مطرح كرد: «نمايندگان جناح‌ها و تشكل‌هاي سياسي ماهيانه نشستي را برگزار كنند و در آن به بررسي و ارايه راهكار درباره مسائل و معضلات اصلي كشور بپردازند كه همگان روي آن اشتراك نظر دارند.» ٥ بهمن سال ٩٣ روزنامه اعتماد در مطلبي به رييس‌جمهور پيشنهاد كرد: «كافي است تا همه سياستمداران دلداده به اصلاح‌طلبي و اصولگرايي كه براي انقلاب از جواني و جان، از رفاه و آسايش خود گذشتند تا انقلاب اسلامي ايران ٣٦ ساله شود يك بار كنار هم بنشينند و علل موجده و مبقيه انقلاب و نظام را با هم دوره كنند. اين همان چيزي است كه حسن روحاني در قامت يك سياستمدار محترم دو جناح با محوريت اعتدالگرايي مي‌تواند اجرايي كند. رييس‌جمهور در مقام نقطه كانوني اين اقدام مي‌تواند به مناسبت سالروز پيروزي انقلاب از تمامي پيشكسوتان انقلاب دو جناح دعوت كرده و ميزباني كند. همنشيني پيشكسوتان انقلاب و بررسي مهم‌ترين چالش‌هاي پيش روي نظام با نيم‌نگاهي تحليلي به علل موجده انقلاب از سوي اينان مي‌تواند بركات و اثرات موثري را براي برون‌رفت از وضعيت فوق و حاشيه‌نشين كردن نيروهاي بي‌اعتقاد به انقلاب و نظام داشته باشد. فرداي ايران در گرو كاري است كه امروز سياستمداران و كارگزاران انجام مي‌دهند. تصحيح گذشته و تلطيف قلوب رفقاي انقلابي در سالروز پيروزي انقلاب به ميزباني حسن روحاني و حضور همه پيشكسوتان انقلابي در كنار هم و دست در دست يكديگر در مرقد بنيانگذار كبير انقلاب مي‌تواند آغازي دوباره براي پالايش همه بداخلاقي‌هاي موجود در سپهر سياسي كشور باشد.» يك سال پس از آن پيشنهاد روزنامه اعتماد بار ديگر اين‌بار به بهانه برگزاري انتخابات مجلس دهم از شوراي نگهبان خواست تا نقش محور همدلي گروه‌ها و جناح‌هاي سياسي را ايفا كند: «شوراي نگهبان قانون اساسي مي‌تواند فرزند اصلاح‌طلب خانواده انقلاب را در آغوش گيرد و پدرانه او را به عرصه انتخابات بازگرداند و چه فرصتي بهتر از ايام دهه فجر؟ ٣٧ سال پس از روزي كه فرزندان خميني كبير خيابان‌هاي تهران را آذين بستند و در بهشت زهرا در كنار شهدايي كه «عند ربهم يرزقون»‌اند با او ميثاق بستند مي‌توان بار ديگر پيمان ابدي نظام جمهوري اسلامي ايران با ملت را عميق‌تر كرد و كدورت‌هايي كه زاييده واسطه‌هاي شر و دوبه‌هم‌زنان سياسي است را در راستاي منافع ملي و امنيت ملي ايران به آشتي تبديل كرد. همين امروز، ١٢ بهمن ١٣٩٤ مي‌شود طرحي نو درانداخت و رفاقت‌هاي ١٢ بهمن ١٣٥٧ را احيا كرد و چه كسي با بازتوليد رفاقت‌هاي انقلابيِ انقلابيون، همان‌هايي كه امروز اصلاح‌طلب و اصولگرا شده‌اند و مي‌خواهند مطالبه رهبري و مردم را در مجلس شوراي اسلامي و مجلس خبرگان رهبري نمايندگي كنند، مخالف است؟» اگرچه پيشنهاد دوم هرگز عملياتي نشد و شوراي نگهبان درهاي انتخابات را به روي بخش عمده‌اي از نيروهاي انقلاب بست اما روحاني گويا تصميم گرفته در سال پاياني دولتش گامي براي مفاهمه جناح‌ها و جريان‌هاي سياسي بردارد. اينكه او تا چه اندازه موفق مي‌شود و اينكه آيا جريان اصولگرا هم به اندازه اصلاح‌طلبان مايلند تا به مفاهمه بپردازند و راه تقابل‌جويي ساليان گذشته را تغيير دهند به پيگيري اين پيشنهاد رييس‌جمهور باز مي‌گردد. چيزي كه زير پوست پيشنهاد روحاني جريان دارد وضعيت سخت كشور و چالش‌هاي فراوان فراجناحي دولت است؛ چالش‌هايي كه اگر با همدلي همه نيروهاي سياسي همراه نشود حل و فصل آنها به عمر دولت بعدي روحاني- در صورت كانديداتوري و راي‌آوري- هم قد نمي‌دهد چه رسد به ١٣ ماه آينده. روحاني نگران است و به گفته حميدرضا جلايي‌پور نمي‌تواند همه نگراني‌هايش را بگويد. او تنها اشاره مي‌كند. حال ممكن است برخي نوك انگشتش را ببينند و برخي ديگر افقي كه نشانه رفته است. درباره اظهارات و پيشنهاد رييس‌جمهور با حميدرضا جلايي‌پور، عضو شوراي مركزي حزب اتحاد ملت ايران اسلامي گفت‌وگو كرديم: در جلسه دوشنبه شب آقاي رييس‌جمهور با فعالان سياسي ايشان پيشنهادي مبني بر همنشيني ماهانه نمايندگان گروه‌هاي سياسي ارايه كردند. به نظر شما اين پيشنهاد تا چه حد عملياتي است؟ درست است در آن جلسه حضور داشتم و پيش از اين پيشنهاد، رييس‌جمهور موضوع ديگري را هم مطرح كرد كه اگر آن را كنار اين پيشنهاد بگذاريم به نتايج خوبي مي‌رسيم. من معتقدم اين دو نكته روحاني با هم يك پيشنهاد عملياتي است و قابليت اجرا دارد. آن دو نكته‌اي كه گفتيد چيست؟ نكته اول اين بود كه ايشان به درستي ابتدا مسائل فراجناحي كشور را برشمرد يعني اينكه معضلات اساسي جامعه ما امروز چيست؟ آيا نبايد روي اينها به توافق رسيد؟ هم بر سر فهرست اين معضلات و هم سر تفسير و تبيين آن بايد بحث كرد كه واقعا اهميت دارد. خود آقاي رييس‌جمهور به نمونه‌هايي از اين نوع چالش‌ها و معضلات اشاره كرد. ايشان موضوع بيكاري را مطرح كرد. متاسفانه نرخ بيكاري و مدل آن در ايران معمولي نيست. ما حدودا ٣ ميليون نفر بيكار فعال داريم. با تحليل نرخ ايجاد شغل و نرخ فارغ‌التحصيلي و شناخت هرم جمعيتي كشور حدودا ۴ميليون نفر هم پتاسيل بيكاري داريم و مي‌توان آنها را بيكاران بالقوه ناميد كه اكثر اينها تحصيل كرده و فارغ‌التحصيل دانشگاه هستند. مساله دوم كه آن هم از اهميت بالايي برخوردار است توجه به موضوع آب و تغييرات اقليمي ايران است. شما مي‌توانيد اثرات اين تغييرات اقليمي را از متخصصان اين حوزه بپرسيد. اينها اثراتي است كه از يك سو در حال نمايان شدن است و از سوي ديگر مانند كوه يخ بخش عمده‌اي از چالش‌هاي آتي‌اش هنوز روشن نيست و به مرور رخ مي‌دهد. مي‌توان اين دو موضوع را ذيل بحث محيط زيست تعريف كرد تا دايره بيشتري از چالش‌هاي ملي را در بر بگيرد. البته بخشي از چالش و بحران زيست‌محيطي ايران محصول توسعه ناپايدار هشتاد ساله ايران بوده است. مساله سوم كه ايشان نگفت و به اعتقاد من بايد در فهرست مهم‌ترين بحران‌هاي ملي كشور قرار بگيرد مساله رشد فزاينده آسيب‌هاي اجتماعي است. لذا حرف ايشان اين بود كه روي اين محورها و عناوين آن و چگونگي تبيينش بحث و به طرف اجماع حركت كنيم. چطور مي‌توان روي اين موضوعات بحث كرد؟ حالا مي‌رسيم به نكته دوم كه رييس‌جمهور گفت. نكته دومي كه ايشان گفتند مبني بر اين پيشنهاد بود كه احزاب و تشكل‌ها هر ماه يك بار دور هم بنشينند و روي موضوعات مختلف هم‌انديشي داشته باشند. بنابراين مي‌توان روي همين مسائل فراجناحي و ملي بحث و گفت‌وگو كرد. شايد از دل همين گفت‌وگو‌ها بتوانيم به توافق برسيم. آيا چنين تفاهماتي مسبوق به سابقه بوده است؟ به اين شكل كه نيروهاي سياسي جناح‌هاي مختلف بنشينند و بحث كنند و به جمع‌بندي برسند خير اما نمونه‌اي را عرض مي‌كنم. يك زماني ما مي‌گفتيم در كشور حدود ٧ هزار نفر مبتلا به ايدز هستند. آن زمان به ما مي‌گفتند شما مي‌خواهيد يك بيماري غربي را در ايران هم معضل معرفي كنيد ولي اينگونه نبود. بعدها معلوم شد رقم واقعي از اين رقمي كه ما در اختيار داشتيم خيلي بيشتر است. به هر حال در اين مورد بالاخره تفاهم صورت گرفت و كم‌كم ايدز به عنوان يك بحران شناخته شد كه علل آن مورد توافق قرار گرفت و راه‌حل‌هايي نيز براي كنترلش مطرح و اجرايي شد. الان همه جناح‌ها و كارشناسان در اين رابطه مي‌توانند روشنگري كنند و كسي عليه آنها موضع نمي‌گيرد. يك زماني روي اين تعداد هفت هزار نفر هم كه بحث مي‌كرديم مقاومت جدي در برابر ما صورت مي‌گرفت. ابزار و لوازم برگزاري نشست‌هاي اينچنيني چيست؟ با توجه به اينكه بايد روي مسائل اساسي حرف بزنيم پيشنهاد خود من اين است كه دولت هم پاي كار باشد و نماينده معرفي كند. مثل آقاي نجفي يا جهانگيري. اينها اين جلسه را تشكيل دهند. شكل كار را پيگيري كنند و محتواي بحث با مشاركت اعضا پيش برود. فكر مي‌كنيد اين ظرفيت در جناح راست وجود دارد؟ سال‌هاي قبل كه آقاي روحاني افطاري مي‌داد اصولگراها يا نمي‌آمدند يا وسط كار قهر مي‌كردند و مي‌رفتند. اما الان در جلسه مي‌آيند و در جلسه دوشنبه‌شب همه‌شان آمده بودند. در اين يك سال باقيمانده مي‌توان به تفاهماتي رسيد. اگر خود دولت پيگيري كند آنها مي‌آيند. به هر حال دوستان اصولگرا با قدرت رابطه خوبي دارند و هرجا و به هر طريقي از سوي صاحبان قدرت دعوت شوند استقبال مي‌كنند. حتي اگر نيايند هم بايد اين هم‌انديشي‌ها را انجام داد. هر نوع هم‌انديشي در كشور غنيمت است. در جامعه، فضاي مجازي، فضاي دوستانه و... هر هم‌انديشي براي ما غنيمت است. آيا اين نشست‌ها صرفاً در حوزه‌هاي غيرسياسي كاربرد دارد يا مي‌توان در حوزه‌هاي سياسي نيز به مفاهمه پرداخت؟ در مسائل سياسي هم مي‌توان اين نشست‌ها را برگزار كرد. مثلا اصولگراها مي‌خواهند سر به تن اصلاح‌طلب‌ها نباشد يا اگر اصلاح‌طلبي را هم قبول دارند بي‌خاصيت آن را قبول دارند اما اصلاح‌طلبان معتقدند بايد گفت‌وگو كرد. اين دو رويكرد متفاوت است؛ رويكرد دفعي و جذبي. رويكرد اصولگراها چه خاصيتي براي كشور داشته است؟ در اين سال‌ها طرد براي كشور چه نتيجه‌اي داشته؟ چرا روي جذب كار نكنيم؟ موضوعي كه در دوره آقاي خاتمي با «تبديل مخالف به منتقد» و... دنبال مي‌شد چرا نبايد باز هم دنبال شود؟ در كنار اين موضوع معتقدم هيچ معضل فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي نيست كه مستقيم يا غيرمستقيم به سياست ربط نداشته باشد. مگر مشكل بيكارها سياسي نيست؟ بسياري از خانواده‌ها درگير اين موضوع هستند. فكر مي‌كنيد هر شب كه جوان خانواده به خانه مي‌آيد اعضاي خانواده‌اش از نظام و كشور تعريف و تمجيد مي‌كنند؟!! همه‌چيز در كشور ما سياسي است حتي آب‌بازي جوانان. ما در ايران نهادي به نام خانه احزاب را داريم كه اگر دقيق و حرفه‌اي عمل كند كاركردش همين چيزي است كه رييس‌جمهور گفته است. چرا اين نهاد چنين ظرفيتي ندارد و كار به جايي مي‌رسد كه رييس‌جمهور راسا پيشنهاد مي‌دهد؟ متاسفانه همان طور كه شما مي‌گوييد خانه احزاب اين ظرفيت را ندارد. بايد تقويت شود. دو علت هم دارد. يك علت آن همچنان باقي است و يك علت هم كمي كمرنگ شده است. علتي كه همچنان باقي است به اين برمي‌گردد كه چرا احزاب در ايران قوي نيستند. من معتقد نيستم كه ايرانيان صلاحيت و فرهنگ داشتن احزاب قوي را ندارند. ما عقب‌افتادگي فرهنگي يا مرض تشكل‌ناپذيري نداريم. اينها برچسبي است كه به مردم مي‌زنند. ايراني‌هايي كه به اين خوبي مي‌توانند غني‌سازي كنند حزب قوي و تاثيرگذار هم مي‌توانند داشته باشند. علت اصلي اين موضوع هم سياسي است. بخش‌هايي قدرتمند در كشور وجود دارند كه هنوز تن به رقابت حزبي نداده‌اند. قدرت سياسي در ايران حضور توده‌وار را مي‌طلبد نه حضور سامان‌يافته نيروهاي جامعه را. به همين دليل نيز تشكل‌يابي در ايران با اين مانع سياسي روبه‌رو است. مثل برجام وقتي خواستند درست شد نظام رقابتي حزبي هم بخواهند، درست مي‌شود. بنابراين مي‌توانيم بگوييم خانه احزاب وقتي قوي مي‌شود كه هسته اصلي قدرت طرفدار نظام‌يافتگي حزبي باشد. عامل دوم دوره احمدي‌نژاد بود كه با هر نوع تشكلي مخالف بودند. بهترين الگوي سامان يابي از ديد آنان دويدن مردم پشت سر ماشين رييس‌جمهور بود. در آن فضا خانه احزاب ضعيف شد و حتي به مرحله تعطيلي رسيد كه به نظر مي‌رسد در اين دولت كمي هويتش را باز يافته است. اگر آقاي روحاني وزير كشور را مسوول اين كار كند و او نيز به واسطه ارتباط كاري كه با خانه احزاب دارد از اين طريق مي‌توان خانه احزاب را فعال‌تر كند. ولي بايد كسي اين كار را پيگيري كند كه اين حرف را باور داشته و توان اجرايي آن را هم داشته باشد. بايد يك فرد وجيه‌الجناحين باشد؟ تصور مي‌كنم آقاي ناطق نوري يا جهانگيري يا نجفي يا كاشفي نيروهاي خوبي براي اين كار باشند. موضوع ديگري كه آقاي روحاني به آن اشاره كرد بحث چهل سالگي انقلاب و كارنامه درخشان سياسي ما بود. آيا در فاصله دو سال و نيم تا چهل سالگي مي‌توان معدل اين كارنامه را افزايش داد؟ متاسفانه آقاي رييس‌جمهور در فشار است و نمي‌تواند همه‌چيز را بگويد. ايشان آرزوي خوبي مطرح كرد و ما مي‌توانيم در چهل سالگي جشن بزرگي بگيريم. ايشان بعد از برجام يك موضوعي را مطرح كرد كه: ما به برجام ملي نياز داريم. بعد از انقلاب درون نظام دو نيرو وجود داشته است. يك جريان تقابلگرا بوده و مي‌خواسته با تقابل انقلاب و نظام را حفظ كند. يك جريان هم تعاملگرا بوده‌اند. آن طرف ضد توسعه بوده و اين طرف توسعه‌گرا بوده است. آن طرف خودي و غيرخودي مي‌كرده و اين طرف دايره را باز مي‌كرده است. آن طرف مي‌بريده و اين طرف مي‌دوخته. اين دو نيرو هميشه بوده‌اند و نتيجه كارشان اين شده كه مي‌بينيم. رقابت خيلي خوب است اما نيروي تقابل‌گرا اجازه فعاليت نمي‌دهد. مثلا آقاي روحاني از سفر فرانسه با دستاوردهاي مهم برمي‌گردد و به يكباره سفارت عربستان ساعت يك و نيم بامداد آتش مي‌گيرد. رسانه‌هاي رسمي هم آن را در بوق و كرنا مي‌كنند در حالي كه بعدها ديديم چطور منافع ملي ما با اين اقدام دچار آسيب شد. متاسفانه رقابت انتخاباتي در ايران مختص ايام انتخابات نيست و در طول ٤ سال رياست‌جمهوري هم تداوم مي‌يابد و اين براي اداره كشور ضرر دارد. راه‌حل پيشنهادي شما چيست؟ راهش ختم اين تقابل جويي است. راهش رسيدن به اجماع ملي است يعني همان برجام داخلي. دير و زود دارد ولي سوخت و سوز ندارد. ما راهي جز اجماع داخلي نداريم. اگر هسته اصلي قدرت بخواهد كار انجام‌شدني است. در اين سال‌ها بارها گرهي كه با دست باز مي‌شد را كور كردند و نتيجه‌اش را ديدند. در مواردي هم موضوع را با گسترده كردن دايره باز كردند كه نمونه آن انتخابات ٩٢ و دستيابي به توافق هسته‌اي بود. يك مساله ديگر بر سر راه اين اجماع وجود دارد و روحاني نمي‌تواند بگويد و آن زيرپوستي است. زير پوست جامعه سياسي ايران موضوع و حساسيت جانشيني در جريان است. نيروهاي آفندي به دنبال وجين كردن جامعه سياسي براي روز مبادا هستند وگرنه دليل نداشت سيد حسن مجتهد را (كه چهار مرجع صلاحيتش را تاييد كرده بود) صلاحيتش را احراز نكنند. اين آفندي‌ها الان هم از مقبوليت روحاني در بين مردم خواب ندارند. اصلا دوست ندارند كه روحاني بتواند وضع معيشت مردم را بهبود دهد. مساله آنها تنظيم آينده است. خدا به خير بگذراند ان‌شاءالله.
منبع: روزنامه اعتماد

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندی ها

پیشنهاد ما

دیگر رسانه ها