کد خبر: 340776
تاریخ انتشار :

فراكسيون اميد دچار حفره شده است

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

به گزارش نامه‌نیوز، احمد حكيمي‌پور رئيس فراكسيون اصلاح‌طلبان شوراي شهر تهران، عضو شوراي مركزي مجمع نمايندگان ادوار مجلس شوراي اسلامي و دبيركل حزب اراده ملت ايران است. وي سابقه نمايندگي زنجان در دوره چهارم مجلس شوراي اسلامي را دارد و عضو شوراي عالي سياست‌گذاري جريان اصلاحات براي انتخابات دهمين دوره مجلس شوراي اسلامي بود. به همين دليل و براي تحليل و بررسي جزئیات مهم‌ترين تصميم‌گيري اصلاح‌طلبان براي مجلس دهم با وي گفت‌وگو كرديم. حكيمي‌پور در گفت‌وگو با «آرمان» با بيان برخي پشت پرده‌هاي تصميم‌گيري شوراي عالي سياست‌گذاري عنوان مي‌كند: «با قراين و شواهدي كه وجود داشت اين پيش‌بيني را مي‌كرديم كه برخي از طيف‌هاي حاضر در ليست اصلاح‌طلبان ممكن است در انتخاب رئيس مجلس دهم راه ديگري در پيش بگيرند و‌ ساز مخالف بزنند. به همين دليل برخي از اعضا و از جمله رئيس دولت اصلاحات معتقد بودند كه فراكسيون اميد پيش از موعد و خيلي زود اعلام موجوديت نكند تا امكان پيشگيري از عواقب برخي رفتارها وجود داشته باشد. رئيس دولت اصلاحات همچنين اعتقاد داشتند نبايد موضوع انتخاب رئيس مجلس به يك جنگ قدرت و حيثيتي تبديل شود تا عواقب شكست يا پيروزي در آن به كمترين حد خود برسد و رقابت عارف و لاريجاني در منظر افكار عمومي به يك رقابت درون گروهي تعبير شود». در ادامه گفت‌وگوي «آرمان» با احمد حكيمي‌پور را مي‌خوانيد: آيا اعضاي شوراي سياست‌گذاري جريان اصلاحات در روزهاي منتهي به انتخاب رئيس مجلس احساس نكردند برخي از طيف‌هاي سياسي نسبت به آقاي لاريجاني تمايل پيدا كرده‌اند؟ اصلاح‌طلبان در انتخابات هفتم اسفند با توجه به شرايط انتخابات و امكانات و ابزاري كه در اختيار داشتند به صورت استراتژيك با برخي از اصولگرايان معتدل ائتلاف كردند. به همين دليل ليست اميد تنها مختص به اصلاح‌طلبان نبود وحاميان دولت آقاي روحاني واصولگرايان معتدل را نيز در خود جاي داده بود. با اين وجود ما با توجه به قرائن و شواهدي كه وجود داشت اين پيش بيني را مي‌كرديم كه برخي از طيف‌هاي حاضر در ليست اصلاح‌طلبان ممكن است در انتخاب رئيس مجلس دهم راه ديگري در پيش بگيرند و‌سازمخالف بزنند. به همين دليل برخي از اعضا و از جمله رئيس دولت اصلاحات معتقد بودند كه فراكسيون اميد پيش از موعد و خيلي زود اعلام موجوديت نكند تا امكان پيشگيري از عواقب برخي رفتارها وجود داشته باشد. رئيس دولت اصلاحات همچنين اعتقاد داشتند نبايد موضوع انتخاب رئيس مجلس به يك جنگ قدرت و حيثيتي تبديل شود تا عواقب شكست يا پيروزي در آن به كمترين حد خود برسد و رقابت عارف و لاريجاني در منظر افكار عمومي به يك رقابت درون گروهي تعبير شود. با اين وجود مطالبه جدي بدنه جريان اصلاحات حضور آقاي عارف در رقابت رياست مجلس بود و به همين دليل نيز ايشان كانديد رياست مجلس شدند. چه علائمي مشاهده كرديد كه اين احتمال به نظر رسيد ممكن است برخي در انتخاب رئيس مجلس‌سازمخالف بزنند؟ هنگامي كه لابي‌ها شدت گرفت و برخي مسائل در پشت پرده تعيين تكليف شد ما اين احتمال را مي‌داديم كه ممكن است اتفاقاتي رخ بدهد كه در نهايت به سود جريان اصلاحات نباشد. اين در حالي است كه براي ما مشخص شده بود كه برخي ياركشي‌ها و تماس‌ها با نمايندگان منتخب مجلس خارج از فضاي فراكسيون صورت مي‌گيرد. اين مساله سبب شده بود كه جريان اصلاحات عملا نتواند به صورت شفاف و منطقي تصميم بگيرد. به نظر من هنگامي كه فراكسيون اميد تشكيل شد يك گسست ناخواسته بين بدنه كارشناسي و اجرايي جريان اصلاحات و منتخبان مردم به وجود آمد. در نتيجه اين شكاف بزرگ‌ترين اشتباه استراتژيك اصلاح‌طلبان بود. با اين وجود ما زماني متوجه اين شكاف و انقطاع شديم كه خيلي دير شده بود. ما زماني احساس خطر كرديم كه برخي از اعضاي شوراي عالي سياست‌گذاري نسبت به اين مساله موضع‌گيري كردند و به صورت علني آن را مطرح كردند. دليل اصلي مواضع دوگانه درباره انتخاب رئيس مجلس اين بود كه برخی تمايل داشتند پيش از اينكه از يك نفر حمايت كنند از سهم خود از تركيب هيات رئيسه اطلاع پيدا كنند و سپس از وي حمايت كنند. در نتيجه آنها به دنبال اين بودند كه به چه ميزان در تصميم‌گيري‌هاي مجلس آينده سهم و نقش خواهند داشت. به نظر من در چنين شرايطي كه ليست‌هاي ائتلافي شكل مي‌گيرد بايد همه‌چيز به صورت شفاف و روشن جلو برود تا نتيجه مطلوب به بار بياورد. متاسفانه از زماني كه لابي‌ها و دست‌هاي پشت پرده در زمينه انتخاب رئيس مجلس دخالت كرد فضا به سمتي رفت كه نتيجه انتخاب هيات رئيسه روز به روز مبهم وغيرقابل پيش بيني شد. آیا اين مساله صحيح است كه برخی حامیان دولت در جلسات كارگروه و شوراي عالي سياست‌گذاري خواستار حمايت جريان اصلاحات از آقاي لاريجاني بودند؟ نه. با اين وجود ممكن است اين سخنان در جلسات كارگروه مشترك جريان اصلاحات و حامیان دولت مطرح شده باشد. در چنين شرايطي شوراي عالي سياست‌گذاري احساس نكرد كه ممكن است آقاي عارف بازنده رقابت انتخاب رئيس مجلس شود؟ شوراي سياست‌گذاري در زمينه كانديدا شدن آقاي عارف براي رياست مجلس هيچ گونه شك و ترديدي نداشت. تصميم شوراي عالي سياست‌گذاري اين بود كه آقاي عارف به هر شكل ممكن براي به دست آوردن رياست مجلس دهم تلاش كند. بدون شك اگر آقاي عارف در رقابت انتخاب هيات رئيسه مجلس شركت نمي‌كرد به ضرر جريان اصلاحات تمام مي‌شد و اصلاح‌طلبان پاسخ مناسبي براي افكار عمومي و جوانان و طرفداران خود نداشتند. به نظر من در چنين شرايطي احزاب بايد بازيگر اصلي ميدان باشند كه متاسفانه در كشور ما احزاب نقش موثري در تصميم‌گيري‌هاي سياسي مهم ندارند و كنترل بازي از دست تصميم‌گيران خارج مي‌شود. چرا در حالي كه۱۵۸ نفر از منتخبان مجلس دهم ميثاق نامه جريان اصلاحات را امضا كرده بودند فراكسيون اميد با ۱۰۵ عضو تشكيل شد؟ جلسات سياسي در ايران معمولا با حضور همه اعضا برگزار نمي‌شود و در اغلب جلسات سياسي افراد به دلايل مختلف و ازجمله مسائل شخصي حضور پيدا نمي‌كنند. در جلسه منجر به تشكيل فراكسيون اميد نيز وضعيت به همين صورت بود و برخي از افراد به دلايل شخصي موفق نشدند در جلسه حضور پيدا كنند و در نتيجه فراكسيون اميد از۱۰۵ عضو كه در جلسه حضور داشتند تشكيل شد. به نظر مي‌رسد اصلاح‌طلبان تنها براي به دست آوردن رياست مجلس برنامه‌ريزي كردند و براي به دست آوردن بقيه كرسي‌هاي مجلس هيچ گونه برنامه‌ريزي مدون نداشتند. دليل اين مساله چيست؟ فراكسيون اميد در رقابت‌هاي درون مجلس و به دست آوردن كرسي‌هاي مهم مجلس عملكرد قابل قبولي نداشت و فرصت‌هاي زيادي را از دست داد كه ممكن است در آينده موجب پشيماني شود. به نظر من اصلاح‌طلبان بايد اين مساله را مورد آسيب‌شناسي جدي قرار بدهند كه چرا كرسي‌هاي مهم مجلس يكي پس از ديگري به دست جريان رقيب افتاد. به نظر مي‌رسد در ساختار فراكسيون اميد حفره‌هايي به وجود آمده است كه اين حفره‌ها مانع از رسيدن اصلاح‌طلبان به نتيجه مطلوب در انتخاب رئيس مجلس و روساي كميسيون‌ها شد. نكته ديگر اينكه دست جريان اصلاحات از نيروهاي با تجربه و امتحان پس داده در انتخاب روساي كميسيون‌ها خالي بود وبه همين دليل نيروهاي جوان از قدرت مانور مناسبي در فضاي مجلس برخودار نبودند. به نظر مي‌رسد فراكسيون اميد به يك لابي‌گر قوي و قهار نياز دارد كه بتواند در بزنگاه‌هاي مهم با ساير نمايندگان مجلس چانه‌زني و مذاكره كند. در مجالس هشتم و نهم آقاي باهنر اين وظيفه را در بين اصولگرايان انجام مي‌داد و در موضوعات مختلف به چاني زني و مذاكره با نمايندگان طيف‌هاي مختلف سياسي مي‌پرداخت. در مجلس ششم نيز آقاي بهزاد نبوي اين وظيفه را براي جريان اصلاحات انجام مي‌داد و در بسياري از مواقع لابي‌هاي ايشان به نتيجه مي‌رسيد و اصلاح‌طلبان به اهداف خود دست پيدا مي‌كردند. آقاي عارف نمي‌توانستند اين وظيفه را انجام دهند؟ كسي كه وظيفه لابي‌گري با طيف‌هاي مختلف فكري در صحن علني را برعهده مي‌گيرد بايد با حضور در صندلي‌هاي نمايندگان با آنها از نزديك چانه‌زني و گفت‌وگو كند. اين در حالي است كه آقاي عارف رياست فراكسيون اميد را برعهده دارند و در شان ايشان نيست كه به صورت فردي با نمايندگان وارد مذاكر شوند. اين كار بايد توسط شخص ديگري صورت بگيرد كه از قدرت ميدان‌داري و لابي‌گري برخوردار باشد. رياست فراكسيون اميد به صورت بالقوه مانند رياست مجلس است، در نتيجه بايد شانيت خود و فراكسيون متبوع خود را حفظ كند و از وارد شدن به مسائل روزمره مجلس خودداري كند. با اين وجود به نظر من افراد باتجربه و متعهدي در فراكسيون اميد وجود داشتند كه از تجربه چندين دوره حضور در مجلس برخوردار هستند، اما به نظر مي‌رسد در اين زمينه كوتاهي كرده‌اند و از تمام ظرفيت و قدرت خود استفاده نكردند. برخي از افراد هستند كه در اين مقطع مهم‌سازمخالف زدند و همين مساله بسياري از برنامه‌هاي اصلاح‌طلبان را با مشكل مواجه كرد. با اين وجود ما همچنان به دنبال ايجاد وحدت با طيف‌هاي مختلف سياسي در آينده هستيم و اعتقاد داريم در شرايط كنوني نبايد خط كشي‌ها را پررنگ كرد و به اختلافات دامن زد. خط كشي با چه افراد يا گروهي؟ جريان اصلاحات به دنبال اتحاد استراتژيك خود با حاميان دولت در آينده خواهد بود وبه هيچ عنوان شروع‌كننده خط كشي‌ها و فاصله نخواهد بود. به نظر من كساني كه به دنبال فاصله و خط كشي هستند بايد در شرايط كنوني منافع ملي را برمنافع فردي ترجيح بدهند و در جهت حفظ ائتلاف استراتژيك با اصلاح‌طلبان تلاش كنند. ما بارها با اين افراد اتمام حجت كرده بوديم كه ائتلاف جريان اصلاحات با شما تا درِ بهارستان است يا اينكه اين ائتلاف در داخل بهارستان نيز ادامه خواهد داشت؟در شرايط كنوني اصلاح‌طلبان از عملكرد خود رضايت دارند و در مقابل طرفداران خود سربلند هستند. دليل اين مساله نيز اين است كه از تمام توانايي و ظرفيت خود استفاده كردند تا پروژه انتخاباتي اصلاح‌طلبان به نتيجه مطلوب برسد. به همين دليل كساني كه بدعهدي كردند و رفتاري دوگانه از خود نشان دادند بايد درباره چرايي سياست‌هاي خود به افكار عمومي پاسخگو باشند. اصلاح‌طلبان چه انتظاري در آينده از آقاي لاريجاني كه در انتخابات مورد حمايت ليست اميد بوده خواهند داشت؟ آيا رقابت تنگاتنگ وي با آقاي عارف براي به دست آوردن رياست مجلس سبب فاصله وي از اصلاح‌طلبان نخواهد شد؟ رقابت آقاي عارف و آقاي لاريجاني يك رقابت درون ائتلافي بوده كه تمام شده و ما بايد مسير صحيح حركت خود را در آينده انتخاب كنيم. نكته ديگر اينكه آقاي لاريجاني يك سرمايه ملي است و در گذشته نشان داده‌اند كه از مديريت بالايي در اداره مجلس برخوردار هستند. نمونه بارز حسن تدبير ايشان در مساله برجام بروز پيدا كرد كه گام مهمي در تحقق منافع ملي و همراهي با دولت تدبير واميد بود. با اين وجود اين مساله كه ايشان در آينده از جريان اصلاحات فاصله بگيرند يا اينكه به جريان اصلاحات نزديك‌تر شوند بستگي به تصميم فردي خود ايشان دارد و كسي نمي‌تواند در اين زمينه دخالت كند. در شرايط كنوني دايره جريان اصلاحات در حال وسيع‌تر شدن است و بسياري از افراد معتدل در جريان رقيب به سمت جريان اصلاحات تمايل پيدا كرده‌اند. پتانسيل جريان اصلاحات به اندازه‌اي نسبت به گذشته قوي‌تر و فربه‌تر شده كه در فضاي جريان رقيب مانور مي‌دهد و از بين جريان رقيب يارگيري مي‌كند. جريان اصلاحات هيچگاه دچار دگماتيسم و فضاي پادگاني نشده و در آينده نیز نخواهد شد. اين جريان همواره از انعطاف و ظرفيت بالاي مدني و سياسي برخودار بوده و با توجه به مقضيات زمان عمل كرده است. هواداران دولت در انتخاب رئيس مجلس سياستي ناهمسو با جريان اصلاحات در پيش گرفتند. آيا جريان اصلاحات حاضر خواهد بود در انتخابات رياست‌جمهوري۹۶ دوباره روي كمك هواداران دولت سرمايه‌گذاري كند يا اينكه تصميم ديگري در اين زمينه خواهد گرفت؟ بدون شك در انتخابات رياست‌جمهوري آينده جريان اصلاحات كيفيت، سازوكارو محتواي مذاكرات را مشخص خواهد كرد. نكته ديگر كه تاكنون به صورت قطعي در بين اصلاح‌طلبان مطرح شده اين است كه آقاي روحاني تنها گزينه اصلاح‌طلبان براي رقابت‌هاي رياست‌جمهوري آينده است و اصلاح‌طلبان به هيچ عنوان در مقابل آقاي روحاني گزينه ديگري معرفي نخواهند كرد. با اين وجود اصلاح‌طلبان درباره چگونگي و استراتژي حمايت خود از آقاي روحاني بحث و تبادل نظر خواهند كرد و با توجه به شرايط انتخابات و وضعيت رقبا استراتژي مناسب را انتخاب خواهند كرد. جريان اصلاحات در سال۹۲ به صورت تمام قد از آقاي روحاني حمايت كرده و براي پيروزي ايشان در انتخابات هزينه پرداخت كرده است. چرا در زماني كه جريان اصلاحات براي به دست آوردن رياست قوه مقننه و حمايت از دولت تدبيرو اميد نياز به كمك داشتند از اين كار خودداري كردند؟ اين مساله چه پيامدهايي براي جريان اصلاحات و هواداران دولت آقاي روحاني خواهد داشت؟ طرف مورد مذاكره ما هواداران دولت آقاي روحاني هستند كه از قرابت مفهومي و استراتژيك با جريان اصلاحات برخودار هستند. به نظر من برخی از تشکل ها بيش از آنكه به حزب شباهت داشته باشند به يك اداره شبيه هستند. نكته ديگر اينكه اتحاد جريان اصلاحات با دولت آقاي روحاني يك اتحاد استراتژيك در جهت منافع ملي است و مسائل جرياني و حزبي به هيچ عنوان در آن دخالت ندارد.
منبع: روزنامه آرمان

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندی ها

پیشنهاد ما

دیگر رسانه ها