کد خبر: 358883
تاریخ انتشار :

احمد حكيمي‌پور: تهران ميزبان المپيك ۲۰۴۰ چرا كه نه! / امپراتوري رسانه‌اي شهرداري اخبار را خفه كرده و اجازه نمي‌دهد مردم در جريان اخبار قرار گيرند

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

به گزارش نامه‌نیوز، به گزارش نامه‌نیوز، اين روزها، ريودوژانيرو، يكي از قطب‌هاي توريستي جمهوري برزيل، ميزبان رقابت‌هاي پاراالمپيك است. اين در حالي است كه چند هفته قبل هم شاهد برگزاري رقابت‌هاي المپيك در اين كشور بوديم. اما برزيل كه بزرگ‌ترين و پرجمعيت‌ترين كشور آمريكاي لاتين است، در حالي ميزباني اين رقابت‌ها را عهده‌دار شد كه با مشكلات بسياري دست به گريبان بود. از جمله اين مشكلات مي‌توان به ركود عميق اقتصادي اشاره كرد. از سوي ديگر، بحران سياسي كه در فاصله بين اتمام رقابت‌هاي المپيك و شروع مسابقات پاراالمپيك منتج به عزل «ديلما روسف» رئيس‌جمهور اسبق برزيل شد، يكي ديگر از اين مشكلات قابل توجه بود. شيوع ويروس زيكا، در شرايطي كه برزيل آماده جذب هزاران گردشگر خارجي مي‌شد را نيز نبايد فراموش كرد. با اين حال، اين سوال مطرح است كه اساسا ميزباني رخدادهاي بزرگ و محبوبي نظير المپيك يا جام جهاني در کلانشهرها، چه آثاري بر اين شهرها و كشورها دارد؟ از سوي ديگر، شايد بسياري اين سوال را از خود بپرسند كه آيا ممكن است روزي فرا برسد كه ايران ميزباني چنين رقابت‌هايي را عهده‌دار شود؟ اين سوالات و پرسش‌هايي از اين دست را با «احمد حكيمي‌پور» رئيس فراكسيون اصلاح‌طلبان شوراي شهر چهارم تهران و رئيس كميته گردشگري اين شورا، در ميان گذاشتيم كه پاسخ‌هاي او به «آرمان امروز» را در ادامه مي‌خوانيد. شايد اين سوال براي بسياري مطرح باشد كه چرا کلانشهرها تا اين حد اشتياق ميزباني و برگزاري مسابقات اين‌چنيني را دارند؟ به عنوان يكي از اعضاي شوراي شهر تهران، علت اين امر را چه مي‌دانيد؟ اين روزها شهر ريو در تب و تاب ميزباني المپيك و پاراالمپيك ۲۰۱۶ است. در هنگام برگزاري مسابقات، اغلب توجهات معطوف به نتايج تيم‌هاي ورزشي و رتبه‌بندي و تعداد مدال‌هاي كسب شده توسط كشورهاست و معمولا كمتر به ثمرات و پيامدهاي بر عهده گرفتن ميزباني چنين مسابقاتي با اين حجم از عظمت و نقش مديريت شهري در برگزاري مطلوب اين بازي‌ها، پرداخته مي‌شود. اين روزها كه افكار عمومي و رسانه‌ها پيگير نتايج مسابقات پاراالمپيك ريو هستند و ريو در صدر اخبار اكثر خبرگزاري‌هاي معتبر جهان است، بجاست كه به بحث و بررسي اين موضوع پرداخت. يك جنگ مكاني براي ميزباني بازي‌ها براي افزايش مشهود بودن شهر، ارتقای جايگاه آن و افزايش مزاياي رقابتي‌اش در اقتصاد جهان كنوني، وجود دارد. بازي‌هاي المپيك تنها يك فرصت براي در معرض صحنه‌هاي تماشايي بودن و به دنبال آن، احراز وجهه بين‌المللي نيستند. بلكه فرصت‌هايي عظيم براي تجارت و معاملات به وجود مي‌آورند. ميزباني بازي‌هاي تابستاني فرصتي براي توسعه شهري است كه مي‌تواند يك شهر را به سوي رتبه شهر جهاني سوق دهد. در واقع، بازي‌هاي ورزشي حرفه‌اي مانند المپيك‌ها و ديگر نمايش‌هاي رسانه‌اي جهاني و منطقه‌اي، مانند جام جهاني فوتبال، تاثير شگرفي بر تصوير، شكل و شبكه‌هاي ميزبان اين رخدادها دارند. آنها در عين حال به منزله هدفي براي رقابت بين شهرها و به مثابه كاتاليزوري براي دگرگوني محلي و به عنوان جايگاهي براي تثبيت هويت فرهنگي، مي‌توانند نقش آفرين باشند. برگزاري المپيك در يك شهر، آثار و پيامدهاي متعددي بر جاي خواهد گذاشت. قدر مسلم آنكه اكنون و با توجه به برگزاري ۲۹ دوره المپيك، ساده‌تر و مطمئن‌تر از گذشته مي‌توان به تجزيه و تحليل اثرات ميزباني المپيك بر شهر ميزبان پرداخت. سوال بعدي دقيقاً حول اين محور است كه ميزباني المپيك، چه آثار و پيامدهايي براي کشور ميزبان و شهر ميزبان در پي دارد؟ آثار و پيامدهاي بر عهده گرفتن ميزباني المپيك، در ابعاد مختلف قابل بررسي است كه به صورت مجزا مي‌توانند محل بحث و بررسي قرار گيرند. نخستين اثرات ميزباني رويدادهايي همچون المپيك، ثمرات اقتصادي است. کلانشهرها امروز و در عصر جهاني شدن، درصدد يافتن راهي براي افزايش سهم خود از اقتصاد جهاني هستند. با توجه به تمركز جمعيت، فعاليت و منابع در کلانشهرها لزوم برخورداري از منابع مالي پايدار براي اداره كردن و مديريت شهر، بيش از پيش مشهود است. ميزباني چنين رويدادي مي‌تواند به طرق مختلف به تحقق اين امر مساعدت نمايد. يكي از سالم‌ترين و مناسب‌ترين طرق كسب درآمد براي اداره شهر، درآمد حاصل از جذب توريسم است. برگزاري چنين مسابقاتي منجر به هجوم خيل عظيمي از جمعيت توريست‌ها از كشورهاي مختلف مي‌شود كه اين سفر مي‌تواند زمينه‌سازسفرهاي بعدي باشد. در واقع برگزاري چنين رويدادي براي هر کلانشهر، مي‌تواند منبع درآمد سرشار و با دوامي، براي سال‌ها پديد آورد. كما اينكه شهر بارسلون كه در دهه ۸۰ و اوايل دهه ۹۰ ميلادي درگير بيكاري و ركود شديد بود، توانست به كمك سياست‌گذاري صحيح، نه تنها از ركود خارج شود، بلكه به عنوان يكي از قطب‌هاي گردشگري دنيا خود را معرفي كند كه تاكنون نيز همچنان از اين طريق سالانه ميليون‌ها دلار كسب درآمد مي‌نمايد. يكي ديگر از آثار اقتصادي برگزاري چنين مسابقاتي، بهره مندي از سرمايه‌گذاري‌هاي خارجي با شرايط فوق‌العاده است. به هرحال برگزاري مسابقات اين‌چنيني نيازمند بهره‌برداري از زيرساخت‌هاي مدرن، مجهز و پر هزينه است كه طبعا شهر ميزبان به تنهايي از پس آن بر نخواهد آمد يا دست كم، انجام چنين كاري به تنهايي معقول به نظر نمي‌رسد. تجربه نشان داده است شركت‌ها و موسسات بين‌المللي براي مطرح نمودن خود حاضرند در پروژه‌هاي شهرهاي ميزبان المپيك با سود كمتر مشاركت نمايند و در عوض آن، از طريق طرح نام و لوگوي خود به كسب درآمد بپردازند. به عبارت ديگر حجم عظيمي از بسته‌هاي سرمايه‌گذاري، روانه شهر ميزبان مي‌شوند كه مديريت شهري مي‌تواند به سليقه و صلاحديد خود از ميان آنها، آنچه بيشترين اعتبار و سود را نصيب شهر مي‌گرداند، برگزيند. همچنين در مسير آماده‌سازي يك شهر جهت ميزباني المپيك و پاراالمپيك، فرصت‌هاي شغلي بسياري ايجاد خواهد شد كه به راحتي مي‌تواند به حل مشكل بيكاري بينجامد. نكته ديگر اين است كه با برنامه‌ريزي صحيح و طولاني مدت، مي‌توان از مقطعي بودن چنين اشتغالزايي‌هايي ممانعت كرد و شرايط را براي اشتغال پايدار فراهم نمود. بي‌ترديد، ميزباني المپيك، ثمرات سياسي نيز براي كشور و شهر ميزبان به همراه خواهد داشت. اين ثمرات شامل چه مسائلي است؟ برگزاري چنين مسابقاتي، توجه اكثريت قريب به اتفاق سياستمداران را به خود جلب مي‌نمايد كه از اين فرصت، مي‌توان به بهترين شكل ممكن بهره برد. عموما كشورها در حين برگزاري اين رويداد از پيامدهاي سياسي آن نيز به راحتي گذر نمي‌كنند كه اگر چنين كنند، به ارتكاب خطايي غير قابل جبران دست زده‌اند. هر يك از كشورها نزد افكار عمومي جهان، جايگاه خاص و منحصر به فردي را دارا هستند. جايگاهي كه بعضا با شانتاژ تبليغاتي رسانه‌ها، فرسنگ‌ها دور از حقيقت شكل گرفته و به نمايش درآمده است. مديريت شهري کلانشهر ميزبان، مي‌تواند با دنبال كردن سياست‌هاي خاص و زيركانه بر اين مانور تبليغاتي رسانه‌ها غلبه نمايد و چهره واقعي خود را به جهانيان بنماياند. امري كه مي‌تواند بسيار مهم‌تر از سودهاي اقتصادي كسب شده براي شهر ميزبان بوده و در واقع زمينه‌ساز رويدادهاي مثبت اقتصادي نيز باشد. چرا كه در اين حالت نه تنها اعتماد افكار عمومي جهان به رسانه‌هاي معاند كمرنگ خواهد شد و به راحتي سخنان آنها را نخواهند پذيرفت، بلكه زمينه جذب بسياري از افراد به سياست‌هاي حاكم بر شهر ميزبان را فراهم خواهد آورد. در باب ثمرات اجتماعي و فرهنگي ميزباني المپيك، بفرماييد كه شهر ميزبان شاهد چه آثاري در حوزه اجتماع و فرهنگ است؟ زماني كه شهري درگير برگزاري چنين مسابقاتي مي‌شود، به موازات اين رويداد، زمينه اختلاط فرهنگي با ساير جوامع و اجتماعات جهان نيز ايجاد خواهد شد. اين امر مي‌تواند به افزايش روا داري جامعه ختم شود كه يكي از اساسي‌ترين ويژگي‌هاي جوامع توسعه يافته نيز است. همچنين يكي از اساسي‌ترين و كليدي‌ترين اثرات بر عهده گرفتن ميزباني رقابت‌هاي ورزشي مهم از جمله المپيك و پاراالمپيك، تزريق روحيه شادابي، نشاط و اميد به اقشار جامعه است كه مي‌تواند مستقيما بر كيفيت زندگي افراد اثرگذار باشد. با تمام اين ثمراتي كه شما به آنها اشاره كرديد، اين سوال به ذهن متبادر مي‌شود كه آيا روزي خواهد رسيد كه ايران ميزبان بازي‌هاي المپيك باشد؟ پاسخ شما به اين پرسش چيست؟ به نظر مي‌رسد جمهوري اسلامي ايران نيز پس از گذشت ۳۷ سال از انقلاب شكوهمند سال ۵۷ مي‌تواند و بايد به مرور و با سرعت بيشتر به سمت برنامه‌ريزي براي ميزباني چنين رويدادهايي گام بردارد. هرچند براي تحقق اين امر مي‌بايست گام به گام پيش رفت و به‌طور مثال ابتدا ميزباني مسابقات آسيايي را بر عهده گرفت، تا هدف نهايي دسترس پذيرتر به نظر آيد. در اين ميان مي‌توان با اتكا به ظرفيت‌ها و پتانسيل‌هاي موجود در کلانشهر تهران، چشم‌اندازي دقيق طراحي نمود كه فرضا تهران ميزباني المپيك ۲۰۴۰ را بر عهده داشته باشد. امري كه با اعمال مديريت صحيح و برنامه‌ريزي منسجم دور از دسترس نخواهد بود. به عبارت ديگر بايستي به تدريج انگاره‌هاي ذهني مديران و مردم با اقدام و عمل صحيح، به گونه‌اي تغيير يابد كه در قبال گزاره «تهران ميزبان المپيك و پاراالمپيك»، از گزاره «چرا كه نه؟» استفاده شود و زمينه‌هاي اين خودباوري و پذيرش فراهم آید. به موضوع بهبود و رشد صنعت توريسم در نتيجه ميزباني المپيك اشاره كرديد. اما در حال حاضر به نظر مي‌رسد كه ما در اين صنعت، دچار سردرگمي شده ايم! برنامه چهارم توسعه نسبت به ساير برنامه‌هاي قبلي نگاهي جامع‌تر به مبحث توريسم داشته، به‌طوري‌كه به دولت اجازه داده شده بود تا از ۵۰ درصد باقيمانده حساب ذخيره ارزي براي امور اقتصادي كه يكي از آنها توسعه گردشگري است استفاده كند. اما با تغيير دولت با رفتاري متفاوت و سردرگمي سازمان گردشگري وقت موجب شد تا با وجود تلاشهاي صورت گرفته نسبت به معرفي ايران و جذب توريسم نتوانيم باز هم به اهداف تعيين شده نزديك شويم. در سياست‌هاي كلي ابلاغ شده برنامه ششم توسعه نيز به مانند ساير برنامه‌ها نگاشته شده است كه توسعه گردشگري جز با تقويت هويت ملي، ميراث فرهنگي و صنايع دستي، تقويت انسجام ملي، بهره‌گيري از سرمايه ايرانيان خارج از كشور و بهره‌گيري از گردشگري در بهبود روابط منطقه‌اي و بين‌المللي امكان پذير نخواهد بود و ورود ۳۵ ميليون گردشگر به ايران از اهداف اين برنامه ذكر شده است. اين آرماني بسيار خوب است ولي با مروري بر آنچه در نگرش برنامه‌ريزي كشور جاري گرديده است اينكه همواره از مكانيسم نگارش برنامه‌هاي خوب برخوردار بوديم ولي در فرايند اجرايي با كمترين ميزان توجه به تاكيد بر توسعه فعاليت‌هاي عمران زيرساخت‌هاي گردشگري، نوسازي بافت‌هاي تاريخي شهرها و بازسازي فضاهاي تفريحي مواجه بوديم و اين درحالي است كه مي‌توان با تنفيذ درست برنامه‌هاي بالادستي به مديريت‌هاي مياني كه همان شهرداري‌ها هستند به تقويت پتانسيل‌هاي گردشگري پرداخت و در واقع سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري مي‌تواند نهادي بالادستي براي تقويت سازمان گردشگري در رده مديريت مياني در شهرها باشد و اين‌گونه در مشاركت دستگاه‌هاي مختلف و با بهره‌گيري از ظرفيت‌هاي بخش خصوصي مي‌توانيم اميد داشته باشيم كه رويكرد برنامه‌ريزي در برنامه ششم توسعه تا حدودي محقق شود. اما مساله مديريت شهري در موضوع ميزباني المپيك، موضوعي قابل توجه است. شما يكي از اعضاي شوراي شهر تهران هستيد كه نسبت به مديريت تهران انتقاد داريد و بارها تاكيد كرده‌ايد كه تهران گران اداره مي‌شود. فكر نمي‌كنيد كه تغيير در سبك مديريتي، پيش نياز حركت به چنين سمتي است؟ من همواره به تناسب ميان هزينه و فايده در مديريت تهران تاكيد كرده‌ام. ايرادات ما علاوه بر تاكيد بر عدم مديريت صحيح، بر هزينه‌هاي تمام‌شده با ارقام بالا هم نظر دارد. تهران به شيوه صحيحي مديريت نمي‌شود. مدير موفق، مديري است كه كار باكيفيت را با هزينه و زمان كمتر ارائه دهد؛ در غير اين صورت، وقتی با هزينه و زمان بيشتر، كار بي‌كيفيت ارائه‌ شود، ديگر نامش مديريت نيست. بارها به موضوع اختيارات فراقانوني شهردار تهران اشاره كرده‌ايد. اين بدان معناست كه تلاش مي‌كنيد تا اختيارات شهردار تهران را از او سلب كنيد؟ خير، پيش از اين هم اشاره كرده‌ام كه شوراي شهر درصدد تحديد اختيارات قانوني شهردار نيست. آنچه در قانون به عنوان حقوق و تكاليف شهردار آمده، پذيرفته شده است. اما مشكل اينجاست كه شوراي شهر اختيارات فراقانوني به شهردار داده است. ما چند ماه پيش در طرحي تلاش كرديم كه اين اختيارات فراقانوني را محدود كنيم. شورا اختيارات فوق قانوني به شهردار داده اما ما در اين طرح قصد داشتيم اين اختيارات فوق قانوني را بگيريم و در آن تجديد نظر كنيم. اما در همان زمان هم بسياري شما را متهم كردند كه قصد سياسي كاري داريد! كجاي محدود كردن اختياراتي كه فراتر از قانون به شهردار داده شده، سياسي است؟! شايد شما قصد چنين كاري را نداشتيد اما شهرداري و امپراتوري رسانه‌اي كه از شهردار تهران حمايت مي‌كنند، چنين شائبه‌ای را به افكار عمومي القا مي‌كنند. بله، متاسفانه همين امپراتوري رسانه‌اي شهرداري اخبار را خفه كرده و اجازه نمي‌دهد مردم در جريان اين اخبار قرار بگيرند. اما من همان طور كه قبلاً اعلام كردم، امروز هم اعلام مي‌كنم كه مقابل اختيارات غيرقانوني خواهم ايستاد.
منبع: روزنامه آرمان

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندی ها

پیشنهاد ما

دیگر رسانه ها