ولایتی:برجام برای این بود که در عمل اثبات شود آمریکاییها دروغ میگویند/ ایران آمادگی حل اختلافات بین ترکیه و عراق را دارد
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
به گزارش نامه نیوز، علیاکبر ولایتی رئیس فعلی مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام، سیاست مداری کهنه کار در عرصه سیاسی کشور است که نزدیک به چهل سال در این حوزه و به طور خاص سیاست خارجی به فعالیت مشغول است.
وی علیرغم آن که در پزشکی فوق تخصص دارد اما در زمینه سیاست خارجی میتوان او را برجسته ترین دیپلمات عرصه بین الملل ایران دانست که پرونده های ویژه ای را همچون 598 مدیریت کرده و مذاکرات سختی را در طول جنگ برای پشتیبانی از عرصه میدانی به اجرا در اورده است.
ولایتی یکی از طولانی ترین دورهها یعنی حدود 16 سال به عنوان وزیر خارجه فعالیت کرده است و پس از آن هم از سوی مقام معظم رهبری به عنوان مشاور امور بینالملل منصوب شد و تاکنون هم در این سمت مشغول فعالیت است و با توجه به ملاقات های خارجی مستمری و حضور فعال در این عرصه نشاندهنده نقش آفرینی او در این عرصه است؛ به ویژه در زمینه منطقهای، سوریه و عراق به نظر میرسد که نقش پررنگی را ایفا میکند و به عنوان دبیرکل مجمع جهانی بیداری اسلامی نیز با علماء و اندیشمندان بلند پایه جهان در ارتباط است و اجلاس بغداد همزمان با آغاز عملیات آزادسازی موصل هم نقطه عطفی در این زمینه بود.
در آخرین بند از نامه 9 مادهای مقام معظم رهبری به رئیسجمهور درباره الزامات اجرای برجام بر تشکیل یک هیأت برای رصد پیشرفت کارها و انجام تعهدات طرف مقابل و تحقق هشت بند دیگر از نامه رهبری اشاره شده است که پس از اعلام تشکیل این هیأت توسط ظریف مشخص شد یکی از اعضای آن نیز علیاکبر ولایتی است.
بر همین اساس وی که از اعضای هیأت نظارت بر برجام است، معتقد است «سیاست و رفتار آمریکا درخصوص برجام امر پنهانی نبود» و در همین خصوص عنوان میکند «در ادامه نیز ما هم انشالله به وظیفه خودمان عمل خواهیم کرد».
علاوه بر این ولایتی بر این اعتقاد است «مذاکره از موضع قدرت امکان پذیر است» و زمانی راه حل سیاسی در سوریه امکان پذیر است که طرف دست به اسلحه نباشد. وی در همین خصوص میگوید «وقتی طرف مقابل اسلحه به دست گرفته، راهحل سیاسی ممکن نیست».
در کنار این موارد، موضوعات مختلف دیگری در عرصه سیاست خارجی ازجمله تروریسم، گروههای تکفیری، ائتلاف آمریکا علیه داعش، اقدامات جبهه مقاومت برای مقابله با گروههای تکفیری، رابطه ترکیه و عراق، جزئیات برنامههای مجمع جهانی بیداری اسلامی، بدعهدی های آمریکا در برجام در گفتوگوی تفصیلی فارس با علیاکبر ولایتی مطرح شد که در ادامه متن کامل این مصاحبه آمده است.
*تشکیل اجلاس بیداری اسلامی یک پیروزی منطقهای، بین المللی و اسلامی بود6 سال از تشکیل مجمع جهانی بیداری اسلامی میگذرد و برای اولین بار اجلاسی در بغداد و خارج از ایران برگزار شد. ارزیابی شما از این اجلاس چیست؟
فکر تشکیل مجمع جهانی بیداری اسلامی اولین بار توسط مقام معظم رهبری مطرح شد و بر اساس دیدگاه های حضرت آقا این کار شکل گرفت؛ شاهد بودید که طی سال های گذشته اولین اجلاس، اجلاس مجمع عمومی بود که خود حضرت آقا در آن حضور پیدا کردند. در اجلاس زنان، اساتید دانشگاهی، علما، جوانان، شعرا و همچنین اجلاس های شورای عالی مشورتی.
در ابتدا که این اجلاس تشکیل شد تقریبا به اجماع تصویب کردند که دبیرخانه آن در تهران باشد و بنده را به عنوان دبیرکل انتخاب کردند. زمانی که اولین مجمع عمومی تشکیل شد مرکب از 700 نفر از علمای جهان اسلام بود که قریب به 70 درصد از برادران یا خواهران اهل سنت و 30 درصد هم از شیعیان بودند و البته این نسبت جمعیتی هم تا حدودی حفظ شد که کمک بزرگی هم به وحدت میان امت اسلامی است. دبیرخانه نیز قرار شد در تهران باشد و ما به صورت دقیق برای آینده و پیشرفت کار طراحی کنیم و جلسه شورای عالی مشورتی را تشکیل دهیم و در هر زمانی هم که لازم شد نسبت به تشکیل مجمع عمومی اقدام شود.
در همین زمینه جلساتی هم با صنوف مختلف که از اساتید دانشگاه تا علمای اسلام و اقشار مختلف جوانان و بانوان بود تشکیل شد.
اجلاسهای مختلفی هم در این مدت برگزار شد که نمونه آن را میتوان اجلاس زنان با حضور حدود 1300 نفر، جوانان با همین تعداد، اساتید دانشگاه و ... عنوان کرد. البته قرار بر این شد اجلاس های منطقه ای هم داشته باشیم و در طی این مدت اجلاس های منطقه ای در پاکستان و برخی کشورهای دیگر تشکیل شد و در برخی از آنها بنده حضور یافتم و در برخی هم نمایندگانی از طرف ما شرکت کردند و این موضوع هم در اساسنامه پیش بینی شده بود و قرار شد شورای عالی فقط در تهران نباشد بلکه در کشورهای دیگر هم تشکیل شود، به دلیل آن که این مجموعه صرفا ایرانی نیست بلکه از حضور مجموعه ای از شخصیت ها، علما و موثرین جهان اسلام می باشد و هر کدام در تلاش هستند در قالب این مجموعه فعالیت های فرهنگی و دینی خود را به انجام رسانند.
لذا ما این فضا را باز گذاشتیم تا اگر از کشورهای دیگر هم داوطلب هستند که این کار را انجام دهند امکان لازم را در صورت فراهم بودن شرایط داشته باشند.
در همین راستا جناب آقای سید عمار حکیم دعوت کردند که شورای عالی در بغداد تشکیل شود و شورای عالی که مرکب از 50 نفر از علمای اهل سنت و شیعه و همه فرق مثلا زیدیه یمن بودند از شیعیان و اهل سنت مذاهب مختلف حنفی، مالکی، شافعی و هم توازن فرقه ای، ملیتی، مذهبی و قاره ای سعی شده بود که حفظ شود و به طور مثال از آمریکای لاتین، استرالیا ،آفریقا،اروپا،جهان عرب و غیر عرب در اجلاس حضور داشتند که البته در اجلاس های قبلی هم به همین صورت عمل شده بود.
و اما اهمیت تقارن برگزاری اجلاس با فراهم شدن مقدمات بازپس گیری موصل بود که اهمیت آن را چندین برابر افزایش می داد.
آیا این همزمانی از پیش برنامه ریزی شده بود؟
ما از قبل حدس میزدیم که در همین ایام موضوع بازپس گیری موصل از تروریست ها برنامه ریزی شود و در ابتدا قرار بود در زمان دیگری برگزار شود و لذا میتوانیم بگوییم یک همزمانی نسبی هم مدنظر قرار گرفت.
*نبرد در موصل، دیپلماسی در بغداد
بنابراین زمانی که اجلاس تشکیل شد شعارهایی هم که در رسانه های عراقی به گستردگی پخش شد تعبیر نبرد در موصل، دیپلماسی در بغداد بود و این که این اجلاس را جناب دکتر العبادی نخست وزیر و بالاترین شخصیت اجرایی و قانونی کشور با حضور شخصیت های برجسته این کشور مانند آقای مالکی و ... افتتاح کرد که نشان دهنده جایگاه، اهمیت و نقش این اجلاس در مقطع زمانی مورد نظر و در سطح بین المللی و منطقه ای داشت.
حضور شخصیت هایی همچون رئیس مجلس، رئیس مجلس اعلا که اخیرا رئیس تهالف ملی شیعه هم شدهاند، رئیس وقف سنی عراق، رئیس سابق وقف شیعه، رئیس حزب اخوان المسلمین عراق آقای صلاح الدین بهاءالدین وبسیاری افراد دیگر قابل توجه بود و جلسه دو روز کامل ادامه داشت و در مراسم افتتاحیه تقریبا همه رجال سیاسی و برجسته و موثر در حکومت عراق شرکت داشتند و موضوع بسیار مهمی در همکاری، هماهنگی و نزدیکی ایران و عراق محسوب میشود.
اینکه ایران و عراق دو کشوری هستند که چنان با هم وحدت و همکاری دارند که اگر به عراق تجاوز شده گویی که این تجاوز به ایران است و اگر تروریست ها در عراق علیه حاکمیت و مردم عراق جنایت میکنند و مردم بی گناه را میکشند و شهرها را اشغال میکنند و نظم کشور را بر هم میزنند و مزدور بیگانه هستند چون ما با عراق یک رابطه استراتژیک داریم طبیعی است که ما باید در حوزه های مختلف از آنان حمایت کنیم و دشمن را که قصد تجاوز به کیان اسلامی و از جمله دست اندازی به کشور را دارد زمین گیر کنیم و ان شاء الله این اتفاق خواهد افتاد.
*گروههای مختلف عراقی در همکاری با ایران اتفاق نظر دارند/ سرنوشت ایران و عراق به یکدیگر گره خورده است
در واقع باید گفت زمانی که حجت الاسلام و المسلمین سید عمار حکیم رئیس تهالف ملی دعوت میکنند و ما هم دعوت را میپذیریم و همه سران طراز اول عراق هم در آن شرکت میکنند به دنیا نشان میدهند که فقط در میدان دفاع و نبرد نیست که ایرانی ها به عنوان مستشار به دعوت دولت عراق شرکت می کنند بلکه در حوزه سیاسی، دیپلماسی منطقه ای و بین المللی هم در کنار مردم عراق حضور دارند و این کمک را دولت عراق قبول دارد چه سنی و چه شیعی. دیدید چه رئیس مجلس که سنی است و چه رئیس دولت که شیعه است هر دو در این جلسه شرکت کردند و این پیام مهمی را برای تحلیل گران سیاسی و ناظران بین المللی دارد و پیروزی مهمی قلمداد میشود.
ضمن آن که حجت الاسلام و والمسلمین حکیم از مجلس اعلاست، آقای مالکی از حزب الدعوه است و دیگر احزاب و گروه های مختلف سنی ، کردی و اخوان المسلمین همگی در یکی از چیزهایی که اتفاق نظر دارند همکاری با ایران است در حالی که همین دولت عراق به ترکیه اخطار کرده که حق نداری دخالت کنی و باید هر چه زودتر نیروهای خود را از اینجا بیرون ببری پس معلوم است که کاملا دوستی ما با عراق واقعی و مستحکم است که مورد توافق طرفین واقع شده و به تعبیری دقیق تر سرنوشت ما به یکدیگر گره خورده است.
تشکیل این اجلاس غیر از اینکه به مسائل مختلف بیداری اسلامی در نقاط مختلف جهان رسیدگی کرد و علمایی در جای جای مختلف آمدند و حضور فعال داشتند، یک نماد بسیار برجسته و جدیدی بود از همبستگی بین دولت و مردم ایران و عراق. به هر شکل باید به صراحت گفت تشکیل اجلاس بیداری اسلامی یک پیروزی منطقه ای، بین المللی و اسلامی بود.
یکی از اهداف این مجمع ریشه کردن تفکر تروریستی و تکفیری و وهابی است آیا در این راستا هم موضوعاتی مطرح شد؟
در بیانیه پایانی از وهابیت و از سعودیها و برخی حامیان آنان که در تلاش برای برهم زدن صلح و ثبات در منطقه هستند سخن گفته شد و بیانیه پایانی علیه تروریسم و افراطیگری مذهبی، تکفیریها، وهابیها، صهیونیستها و آمریکایی ها بود و نکته جالب این است که این بیانیه را یکی از رهبران فلسطینی که سنی است قرائت کرد و مورد اتفاق همه کسانی بود که در آنجا شرکت کرده بودند.
این سومین بار بود که در طی چند ماه اخیر علیه وهابیت در جهان اسلام اقدام می شود و اکثریت کسانی که سخن می گویند و انتقاد می کنند از وهابیت به عنوان یک فرقه و جریان انحرافی است بیشتر از اهل سنت سخن میگویند.
اولین مورد در گروزنی پایتخت چچن تشکیل شد و دومی در تونس و سومی در بغداد. یعنی در حقیقت یک بعد دیگر این اجلاس این بود که وهابیت را به عنوان یک فرقه انحرافی و مذهب ساختگی که موجب مشوه کردن چهره نورانی اسلام شده که ارتباطی با مسلمانان ندارند و راه انحراف را در پیش گرفته اند یاد شده است.
مرکز اصلی این تفکر در عربستان است و این مجمع چه سیاستی در قبال این کشور دارد؟
بنده خیلی صریح در رابطه با عربستان هم در مصاحبه و هم در بیانیه پایانی و در همه اغلب صحبت ها مطرح کردم و موضع؛ محکوم کردن اقدامات عربستان در منطقه و جهان اسلام بوده است به ویژه در رابطه با یمن که خیلی آشکار بود و یکی از علمای یمن که در اجلاس حضور داشت به صراحت جنایات سعودی ها را بیان کردند و دیدگاه آنها مورد تایید مجمع قرار گرفت.
*جمهوری اسلامی مایل نیست بین ترکیه و عراق تنش وجود داشته باشد
شما در صحبتهایتان اشاره به عراق و ترکیه و رابطه این دو کشور داشتید. آیا ایران میتواند میانجیگری داشته باشد؟
به نظرم به هیچ وجه جمهوری اسلامی ایران مایل نیست به اینکه بین دو همسایه مهم یعنی ترکیه و عراق تنش وجود داشته باشد و حتما اگر جمهوری اسلامی ایران بتواند کاری کند در جهت رفع اختلاف بین ترکیه و عراق دریغ نخواهد کرد و ایران تقویت کشورهای اسلامی و صلح و ثبات را برای منطقه و کشورهای منطقه و جهان خواستار است و بی تردید جمهوری اسلامی ایران و وزارت خارجه کشورمان در این زمینه و برای کمک به حل اختلافات آمادگی خواهد داشت.
انتخاب میشل عون به عنوان رئیس جمهور لبنان را چگونه ارزیابی می کنید؟
انتخاب میشل عون به عنوان رئیس جمهور پس از حدود دو سال چالش های مختلف یک پیروزی سیاسی بود. هرچه موقعیت لبنان مستحکم تر شود، به نفع دولت و ملت سوریه خواهد بود درکنار آن برای ایران و عراق و زنجیره مقاومت. آقای میشل عون جزء مجموعه 8مارس در مقابل 14 مارس بود. 14 مارسی ها بدنبال فرد دیگری برای ریاست جمهوری بودند اما 8 مارس بدنبال میشل عون بود. آقای سید حسن نصرالله هم بر روی موضعشان در حمایت از وی محکم ایستادند.
*انتخاب میشلعون در عین اینکه پیروزی سیاسی بود، به نفع دولت سوریه نیز خواهد بود
در سفری که به لبنان داشتم و در دیدار با آقای سید حسن نصرالله، مشاهده کردم که مواضع ایشان در حمایت از میشل عون روشن و استوار است. با خود آقای میشل عون هم که ملاقات داشتم همبستگی بین میشل عون و گروه های مسیحی تابع وی با سیدحسن نصرالله را احساس کردم.خود آقای میشل عون هم بر سر عهد خود مانده بود و هرچه دشمنان لبنانی ها می خواستند بین اینها تفرقه ایجاد کنند موفق نشدند.
رئیس جمهور لبنان بر اساس قانون اساسی نانوشته این کشور حتماً باید مسیحی باشد.بدون تردید اگر در بین مسیحیان لبنان رأی گیری کنند، میشل عون بیشترین رأی را خواهد داشت؛ منتها چون نحوه انتخاب رئیس جمهور در آنجا از طریق مجلس و دو درجه ای است، بنابراین آرا بصورت مستقیم نیست. میشل عون در بین مسیحیان بهترین و پرجاذبه ترین چهره است که بسیار طرفدار دارد.
*وضعیت امروز لبنان به نفع جبهه متحد سوریه است
حضور یک مسیحی که سابقه مبارزاتی طولانی دارد و در عین حال بیشترین پایگاه را در بین مسیحیان بطور خاص و در میان ملت لبنان بطور عام دارد، بعنوان رئیس جمهور قطعاً موجب استحکام موقعیت ملی، منطقه ای و بین المللی این کشور می شود. این موضوع تأکیدی است بر کمکی که حزب الله لبنان به دولت و ملت سوریه می کند. وضعیت امروز لبنان به نفع جبهه متحد سوریه است.
به کشور سوریه اشاره کردید. نظرات مختلفی درباره حل بحران سوریه وجود دارد. برخی راه حل را سیاسی و برخی نظامی عنوان می کنند. جمهوری اسلامی ایران، هم حضور مستشاری نظامی و هم حضور سیاسی در سوریه دارد، با این وضعیت شما راه حل سوریه را چه می دانید؟
راه حل سوریه سیاسی است اما اگر قرار باشد در این راه حل سیاسی طرف مقابل که معاندین و مخالفین دولت و ملت سوریه هستند، اسلحه دست بگیرند و با مردم بیگناه و عادی، دولت بجنگند و تأسیسات و ساختارهای سوریه را تخریب کنند، اینجا دیگر نباید بنشینیم تا طرف مقابل همه چیز را از بین ببرد.
*وقتی طرف مقابل اسلحه به دست گرفته، راهحل سیاسی ممکن نیست
ما می گوییم راه حل سوریه سیاسی است. اگر طرف مقابل اسلحه به دست نمی گرفت و مذاکره می کرد، دلیلی به جنگ نبود، اما وقتی طرف مقابل به اسلحه متوسل شده و جنایات بسیار فجیعی را مرتکب می شود و هزاران نفر از مردم بیگناه را میکشد دیگر اینجا جای مذاکره نیست و راه حل سیاسی ممکن نیست. اینجا اسلحه در مقابل اسلحه است.
10 میلیون نفر از مردم سوریه را آواره کردهاند که آنان مجبور شدهاند به کشورهای دیگر پناه ببرند. البته رفتار بعضی حکومت های اروپایی در قبال این آوارگان و پناه جویان هم در تاریخ بیسابقه است مانند کاری که فرانسوی ها در جنگل کاله علیه پناه جویان کردند.
*آمریکا صلاحیت تصمیمگیری در قبال سوریه را ندارد
خود اروپاییها باعث شدند که سوریه به این وضعیت گرفتار شود، اروپاییها و آمریکاییها این بلا را بر سر سوریه و مردم آن آوردند. اروپایی ها، فرانسه، آمریکا و صهیونیست ها در این وضعیت نقش داشتند و امروز صلاحیت تصمیمگیری در قبال سوریه و تعیین تکلیف برای مردم سوریه را ندارند.
اینان اوضاع سوریه را ناامن کردند حال که مردم عادی این کشور برای رسیدن به پناهی به سمت کشورهای آنان میروند، اروپایی ها رفتار خشونت آمیز و به دور از انسانیت را دارند. برخی حکومت های اروپایی تحمل یک میلیون پناه جو را ندارند حال آن که ایران را نگاه کنید که با کمال عطوفت و به قدمت تاریخ انقلاب سه میلیون افغانستانی را پذیرایی میکند. رفتار مردم ایران با مهمانان افغانستانی اصلاً با اروپاییان مدعی حقوق بشر و تمدن قابل مقایسه نیست.
اگر اروپایی ها در به هم ریختن اوضاع کشور سوریه نقش نداشتند، اوضاع فرق می کرد که البته آن هم توجیه رفتار بد با مردم سوریه در پناه دادن به آنان نباید باشد، اما آنچه حقیقت دارد این است که آمریکا و اروپایی ها باعث این شر در سوریه شدند.
*سخن گفتن از مذاکره زمانی که تفنگ بر شقیقه شماست، خودکشی است
در این وضعیت آن کسانی که می گویند ما کمک به امور دفاعی سوریه نکنیم، اینان یا نمیدانند چه میگویند و یا خود را به تجاهل می زنند. اینان هنوز خطر گروه های تروریستی - تکفیری را برای امنیت کشور به درستی درک نکرده اند.
اگر کسی تفنگ بر روی شقیقه شما گذاشته و میخواهد خواسته خود را بر شما تحمیل کند و اگر آن را نپذیرید، شما را خواهد کشت، در این وضعیت گفتوگوی سیاسی معنا ندارد. وقتی تروریست ها با حمایت آمریکا جز تخریب و کشتار برنامه دیگری ندارند، در اینجا سخن گفتن از مذاکره و مصالحه سیاسی، خودکشی است.
طرف مقابل از ابتدا خود را آماده کرده که به زور و با روش های دیکته شده از طرف آمریکا و صهیونیست ها و از طریق عوامل جاهل وهابی تنها و تنها جنایت کند و آدم بکشد. در این وضعیت آیا اینان زبان منطق می دانند که بشود نشست و مذاکره سیاسی کرد. البته گفت وگوی سیاسی باید از موضع قدرت باشد. دولت سوریه باید حاکمیت خود را اعمال کند و برای مردم خود امنیت ایجاد کند. بعد بنشیند در مجامع بین المللی و در کشور ثالثی با هم گفت وگو کنند.
تشکیل ائتلاف علیه داعش توسط آمریکا چه نتایجی داشت و چقدر در مقابله با داعش تأثیر داشت؟
اینها همه بازی است. آمریکایی ها خودشان داعش را به وجود آوردند. این را خود خانم کلینتون می گوید که ما (ایالات متحده) داعش را بوجود آوردیم. داعش را شکل دادند تا سوریه را ساقط کنند، وضعیت لبنان و منطقه را به هم بریزند تا کشورهای اسلامی را تضعیف و تجزیه کنند.
اینان از 80 کشور عدهای که کارشان آدم کشی است را مانند بلک واترها جمع کردند و به سوریه آوردند. اینان در واقع مزدورند تا آدم بکشند. هیچ حیوانی توحش این گروه های تکفیری را ندارد. آمریکایی ها نام ورود این گروه ها به سوریه را نیز برقراری دموکراسی می گذارند. از این مضحکتر چیزی وجود ندارد.
*مذاکره از موضع قدرت امکان پذیر است
رسانه های جهانی در اختیار آمریکا و صهیونیست ها است و هر کار غلطی را با رسانه هایشان، موجه جلوه میدهند؛ مانند بنی امیه به گونه ای رفتار می کنند که گویی حق با یزید بوده که امام حسین (ع) را به شهادت برساند. جواب زور زور است، جواب اسلحه اسلحه است. مذاکره هم از موضع قدرت امکان پذیر است. زمانی که دست از زور گفتن بردارند، آن وقت مذاکره ممکن است.
نکته مهم در این ارتباط این است که سیاست های اصولی و بنیادین نظام در منطقه به بهترین شکل از سوی مقام معظم رهبری راهبری شده و این امنیت، آرامش و مقابله با زیاده خواهی های دشمنان که تضعیف اسلام را در دستور کار قرار داده اند را مدیون این تدابیر و شجاعت های فرزندان رشید، بزرگ و عزتمند این کشور و مدافعان حرم هستیم که عزت و امنیت را برای کشور به ارمغان آورده اند و قدرت منطقه ای جمهوری اسلامی ایران را به رخ کشیده اند. امیدواریم شاهد پیروزی ها و توفیقات روز افزون در صحنه های منطقه.
*رفتار آمریکا درخصوص برجام امر پنهانی نبود/ برجام برای این بود که در عمل اثبات شود آمریکاییها دروغ میگویند
شما از اعضای هیأت نظارت بر اجرای برجام هستید. همانطور که رهبری فرمودند آمریکا در این قضیه نقض عهد کرد، با توجه به اینکه تحریم های جدیدی نیز علیه ایران وضع کرد، شما این رفتار آمریکا را چگونه ارزیابی می کنید و چه اقدامی در قبال این رفتار آمریکا باید صورت گیرد؟
سیاست و رفتار آمریکا درخصوص برجام امر پنهانی نبود. چون عدهای تصور میکردند که میشود به قول آمریکا اعتماد کرد، این قضیه آزمایشی بود برای چندمین بار که بر عامه مردم که بدنبال استیفای حقوق خود هستند، در عمل اثبات شود که آمریکایی ها دروغ میگویند.
همین آمریکایی ها در زمان دکتر مصدق به وی قول دادند که از ملی شدن صنعت نفت ایران حمایت کنند بعد خلاف قولشان عمل کردند. امروز و در موضوع هسته ای نیز پیغام می فرستادند که ما آماده ایم بنشینیم و با هم مذاکره کنیم و حقوق هست ای شما را به رسمیت بشناسیم، اما در عمل نشان دادند که دروغ می گویند. در ادامه نیز ما هم ان شالله به وظیفه خودمان عمل خواهیم کرد.
دیدگاه تان را بنویسید