کد خبر: 374870
تاریخ انتشار :

نقش مدیران احمدی نژاد در لغو سخنرانی ها

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

در ادامه این گفت وگو آمده است: از فعالیت‌های سیاسی محمد‌هاشمی می‌توان به مشارکت فعال در نهضت اسلامی به رهبری حضرت امام (ره) در دهه 1340 اشاره کرد که به دستگیری و تبعید و زندانی شدن وی انجامید. او در پایه‌گذاری و اداره انجمن اسلامی دانشجویان ایرانی مقیم آمریکا مشارکت داشت. وی از اعضای شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی ایران بود و در تاسیس حزب کارگزاران سازندگی به عنوان عضو موسس شرکت کرد. مهندس‌هاشمی همچنین از سال 1363 تا 1373 ریاست سازمان صداوسیما را برعهده داشت. به گزارش نامه نیوز، به همین منظور و برای تحلیل و بررسی مهم‌ترین چالش‌ها و فرصت‌های پیش روی آقای روحانی در انتخابات ریاست‌جمهوری ودلایل بالا رفتن میزان لغو سخنرانی شخصیت‌های سیاسی با مهندس‌هاشمی گفت‌وگو کردیم. رئیس سابق صداو سیما معتقد است:«همواره در فضای سیاسی کشور اصولگرایان دارای20درصد پایگاه رای انتخابات ریاست‌جمهوری بوده‌اند. این در حالی است که اصلاح‌طلبان نیز رقمی در همین حدود دارند و دارای پایگاه مشابه اصولگرایان هستند. در نتیجه کلید انتخابات ریاست‌جمهوری در«ائتلاف» است. به همین دلیل هر کدام از جریان‌های سیاسی اعم از اصلاح‌طلب و اصولگرا که موفق شوند با گروه‌های بیشتری در انتخابات ائتلاف کنند به صورت طبیعی احتمال پیروزی بیشتری خواهند داشت». در ادامه متن گفت‌وگوی «آرمان امروز» با مهندس محمد‌هاشمی را از نظر می‌گذرانید. ** چرا میزان لغو سخنرانی در دولت آقای روحانی بالا رفته است؟ به نظر شما دلیل اصلی لغو سخنرانی‌ها را باید در شیوه مدیریت مدیران جست‌وجو کرد، یا اینکه فضای مدنی ایران به میزانی از بلوغ نرسیده که بتواند سخنرانی‌های سیاسی و فکری را به صورت آزاد برگزار کند؟ یکی از دلایل بیشتر شدن تعداد لغو سخنرانی به مسائل امنیتی و اطلاعاتی باز می‌گردد که ممکن است سخنرانی یک نفر در یک دانشگاه با حواشی غیر قابل کنترل مواجه شود. به همین دلیل نیروهای امنیتی تلاش می‌کنند از چنین سخنرانی‌هایی خودداری کنند. با این وجود دلیل مهم‌تری که تعداد لغو سخنرانی‌ها در دولت آقای روحانی بالاتر رفته این است که برخی از مدیرانی که در دانشگاه‌ها حضور دارند یا در این زمینه تصمیم‌گیرنده هستند از گفتمان دولت قبل استفاده می‌کنند و با گفتمان دولت آقای روحانی همراه نیستند. مدیران زیادی در کشور حضور دارند که از دولت قبل باقی مانده‌اند که در دولت جدید مورد بازبینی و تجدید نظر قرار نگرفته‌اند. بسیاری از مدیرانی که در حال حاضر در کشور حضور دارند توسط دولت آقای احمدی‌نژاد روی کار آمدند و در سطوح مختلف مدیریتی کشور رسوخ کردند. دولت آقای احمدی‌نژاد اغلب مدیران باقی مانده از دولت اصلاحات و سازندگی را خانه‌نشین کرد. شرایط به گونه‌ای بود که اگر کسی از کوچه اصلاحات یا سازندگی نیز گذشته بود به دوران مدیریتش پایان می‌دادند و آن را خانه‌نشین می‌کردند. با این وجود این اتفاق در دوران آقای روحانی رخ نداد و آقای روحانی به یک باره مدیران کشور را تغییر نداد. دلیل اصلی این مساله نیز این بود که تغییر یک باره و گسترده مدیران از نظر علمی و منطقی صحیح نیست و تغییر مدیران باید با برنامه‌ریزی و آینده نگری صورت بگیرد. از سوی دیگر برخی آقای روحانی را جزئی از جریان اصولگرایی قلمداد می‌کنند و برخی نیز عنوان می‌کنند آقای روحانی به جریان اصلاحات تعلق دارد. به همین دلیل ترکیبی از مدیران دو جریان سیاسی در دولت آقای روحانی حضور دارند. به نظر من برخی از مشکلات کشور با راس هرم مدیریتی کشور ارتباطی ندارد و دلایل آن را باید در قاعده پایینی جامعه جست‌وجو کرد. در یک نظام دموکراتیک مسئولیت‌های مختلف بین افراد و گروه‌های مختلف تقسیم می‌شود و کسی نسبت به دیگری ارجحیت ندارد. ممکن است در این بستر گسترده دموکراسی و جمهوریت خطاهایی نیز صورت بگیرد که تنها مربوط به مدیران نیست و سایر بخش‌های جامعه دموکراتیک نیز در آن نقش داشته باشند. به نظر من این رویکرد صحیح نیست که به محض اینکه یک اتفاق ناخوشایند در کشور رخ می‌دهد برخی آن را به رئیس‌جمهور ارتباط می‌دهند و رئیس‌جمهور را مقصر آن قضیه می‌دانند. ممکن است برای یک رئیس دانشگاه حفظ امنیت و آرامش دانشگاه، از فضای مدنی و مسائل سیاسی مهم‌تر باشد و به همین دلیل اجازه ندهد امنیت دانشگاه توسط یک سخنران که احتمال تنش و حاشیه‌سازی دارد مخدوش شود. در نتیجه ممکن است حفظ آرامش برای یک رئیس دانشگاه در اولویت نخست کاری خود باشد. به هر حال رئیس‌جمهور مدیران منتخب خود را انتخاب می‌کند و آنها را به کابینه دعوت می‌کند. مدیران هر بخش نیز براساس باورها و سلایق خود مدیران زیر مجموعه خود را انتخاب می‌کنند. در نتیجه مدیران هر بخش و مجموعه مسئولیت همان بخش را برعهده دارند و نمی‌توان همه مسائل را به رئیس‌جمهوری تعمیم داد. ** راهکار جلوگیری از لغو سخنرانی‌ها چیست؟ به نظر من همه باید با سعه صدر و اخلاق اسلامی با این مساله برخورد کنند و برای عقاید دیگران احترام قائل شوند. در یک جامعه اسلامی انتظار می‌رود افراد آن جامعه با اخلاق اسلامی و رافت و برادری با هم برخورد کنند و اجازه بدهند دیگران نیز دیدگاه‌های خود را بیان کنند. متاسفانه یکی از دلایل اصلی چنین مسائلی ضعف اخلاق اسلامی در جامعه است که باید مورد توجه مسئولان و مردم قرار بگیرد. از سوی دیگر هنگامی که در یک جامعه اسلامی یک سخنران قصد دارد در یک مکان دانشگاهی و عمومی سخنرانی کند باید اخلاق را رعایت کند و به دیگران توهین نکند و عقاید دیگران را زیر سوال نبرد. هنگامی یک سخنران می‌تواند درباره عقاید دیگران اظهارنظر کند که خود آن فرد در آن محل حضور داشته باشد تا فرصت پاسخگویی برایش مهیا باشد. متاسفانه برخی از سخنرانان ما ملاحظه طرف مقابل را نمی‌کنند و در هنگام سخنرانی سخنانی را مطرح می‌کنند که با اخلاق اسلامی همخوانی ندارد. به نظر من راهکار اصلی این مساله تقویت اخلاق اسلامی و بالا بردن سعه صدر وحسن نیت نسبت به برادر دینی خود است. نمی‌توان دلایل این اتفاقات را به یک دلیل تقلیل داد. برای مساله لغو سخنرانی‌ها دلایل گوناگونی وجود دارد و از سوی دیگر مدیران زیادی نیز در بخش‌های مختلف در این زمینه نقش آفرینی می‌کنند. در نتیجه نمی‌توان یک راهکار مشخص را برای این مساله در نظر گرفت. ** آقای روحانی در انتخابات ریاست‌جمهوری سال96 با چه چالش‌ها و فرصت‌هایی مواجه خواهد بود؟آیا هواداران ایشان در سال92 دوباره حاضر خواهند بود در سال 96 نیز از ایشان حمایت کنند؟ اگر قصد داشته باشیم شرایط دولت آقای روحانی را به صورت واقع بینانه تحلیل و بررسی کنیم باید به این مساله توجه کنیم که آقای روحانی در سال92 چه میراثی از دولت قبل از خود دریافت کرده و با توجه به این میراث چه عملکردی از خود بر جای گذاشته است. در دولت گذشته کشور به دلیل برخی سوءمدیریت‌ها با تحریم‌های بین‌المللی مواجه شده و ارتباط ما با جهان پیرامون به شکل‌های مختلف محدود شده بود. از سوی دیگر در داخل کشور نابسامانی‌های زیادی وجود داشت و فساد اقتصادی به اوج خود رسیده بود. در دولت گذشته همه شاخص‌های اقتصادی «منفی» بود و جهت حرکت مدیران دولت نیز جهتی «منفی» بود. با این وجود آقای روحانی از زمانی که روی کار آمدند تلاش کردند فضای داخلی و خارجی را مدیریت کنند و مدیریت اجرایی کشور را به سمت حرکتی عقلایی و منطقی معطوف کنند. آقای روحانی در ابتدا تلاش کردند مساله تحریم‌ها را از ایران دور کنند و وضعیت ایران را در عرصه بین‌المللی بهبود ببخشند. آمریکایی‌ها گمان می‌کردند اگر ایران را تحریم کنند ایران با چالش‌های جدی مواجه می‌شود. این در حالی است که تحریم‌ها برای ما «برکت» داشت و ما موفق شدیم در دوران تحریم‌ها بسیاری از زیرساخت‌های خود را تقویت کنیم و پیشرفت علمی و فناوری داشته باشیم. در رژیم پهلوی نگاه آمریکا به ایران با امروز متفاوت بود و شاه ایران می‌بایست در اغلب تصمیم‌گیری‌های خود با اربابان آمریکایی خود مشورت می‌کرد. از سوی دیگر ایران در دوران پهلوی به نوعی «ژاندارم منطقه بود» و منافع آمریکا را در خاورمیانه تامین می‌کرد. این در حالی است که پس از انقلاب اسلامی وضعیت کاملا دگرگون شد و ایران تلاش کرد با استقلال و اتکا به نیروی درونی خود پیشرفت کند. با این وجود پس از مدتی شرایط به گونه دیگری رقم خورد. پس از اینکه ساموئل‌هانتینگتون نظریه برخورد تمدن‌ها را مطرح کرد اقدامات آمریکا و غرب علیه ایران و کشورهای اسلامی وارد فاز جدیدی شد.‌هانتینگتون در کتاب خود عنوان کرد که در عصر کنونی تضادها بین تمدن‌ها و بویژه تمدن اسلام با تمدن مسیحیت است. در نتیجه کشورهای غربی و بویژه آمریکا تلاش کردند از تمام ظرفیت‌های خود برای مقابله با تمدن اسلامی استفاده کنند. یکی از راهکارهای کشورهای غربی و آمریکا این بود که تلاش کردند با تفرقه انداختن بین کشورهای مسلمان جنگ تمدن‌ها را به جنگ درون تمدنی تبدیل کنند تا به این وسیله تمدن اسلامی را از درون روبه اضمحلال ببرند. به همین دلیل داعش، طالبان و القاعده شکل گرفتند و به جنگ‌های فرقه‌ای و مذهبی در منطقه خاورمیانه دامن زدند. این گروه‌ها نیز که از آمریکا تغذیه می‌شدند به شکل‌های مختلف فضای منطقه خاورمیانه و کشورهای اسلامی را متشنج کردند و به قتل عام انسان‌های بی‌گناه پرداختند. با این وجود آقای روحانی رویکرد صحیحی در سیاست خارجی در پیش گرفتند و موفق شدند تحریم‌های بین‌المللی ایران را متوقف کنند. به نظر من مساله برجام هم برای آقای روحانی چالش است و هم اینکه می‌تواند فرصت باشد. اگر آقای روحانی موفق شود در فضای پسا برجام اهداف از پیش تعیین شده خود را جلو ببرد و از گسترده شدن مراودات اقتصادی و سیاسی ایران با کشورهای جهان استفاده کند می‌تواند به بهبود اوضاع اقتصاد داخلی نیز امیدوار باشد. با این وجود اگر کشورهای غربی و بویژه آمریکا قصد داشته باشند دراجرا شدن برجام کارشکنی کنند دولت آقای روحانی با چالش‌های جدیدی مواجه خواهد بود که ممکن است در اجرای سیاست‌های داخلی دولت نیز اخلال ایجاد کند. برخی عنوان می‌کنند که تمدید تحریم‌های جدید آمریکا علیه ایران نوعی نقض برجام است. این در حالی است که در توافقنامه برجام یکی از نکاتی که مورد توافق بوده این است که تحریم‌های داخلی آمریکا می‌تواند تا8سال ادامه داشته باشد و پس از 8 سال برای همیشه از بین می‌رود. از سوی دیگر نباید اجازه داد که اتفاقات عرصه بین‌المللی و بویژه مسائل مرتبط با برجام به دستاویزی برای هجمه و مخالفت با دولت آقای روحانی تبدیل شود. متاسفانه تحریم‌های جدید آمریکا به سوژه‌ای برای هجمه و مخالفت با آقای روحانی و دولت ایشان تبدیل شده و برخی تلاش می‌کنند از این «آب گل‌آلود» به سود خود ماهی بگیرند. کسانی که تا دیروز تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران را «کاغذپاره» می‌دانستند امروز برای به نتیجه رسیدن برجام و لغو تحریم‌ها موضع متفاوتی گرفته‌اند. نکته جالب این است که بسیاری در آمریکا برجام را به ضرر آمریکا می‌دانند و کار به جایی رسیده که دونالد ترامپ رئیس‌جمهور منتخب مردم آمریکا عنوان می‌کند برجام برای آمریکا مضر بوده و باید آن را پاره کرد. از سوی مقابل برخی در داخل ایران برجام را آمریکایی قلمداد می‌کنند و عنوان می‌کنند ما نباید برجام را قبول می‌کردیم. این در حالی است که مخالفان داخلی آقای روحانی که با برجام مخالف هستند به جای اینکه از مخدوش شدن برجام توسط آمریکا خوشحال باشند به تازگی نگران منافع ملی شده‌اند و به شکل دیگری سخن می‌گویند. در نتیجه مخالفان آقای روحانی دچار تناقض گویی شده‌اند. به نظر من تناقض گویی مخالفان نیز می‌تواند برای آقای روحانی یک فرصت باشد. ** استراتژی مخالفان در مقابل آقای روحانی در انتخابات ریاست‌جمهوری سال96 چه خواهد بود؟ همواره در فضای سیاسی کشور اصولگرایان دارای20درصد پایگاه رای انتخابات ریاست‌جمهوری بوده‌اند. این در حالی است که اصلاح‌طلبان نیز رقمی در همین حدود دارند و دارای پایگاه مشابه اصولگرایان هستند. در نتیجه کلید انتخابات ریاست‌جمهوری در«ائتلاف» است. به همین دلیل هر کدام از جریان‌های سیاسی اعم از اصلاح‌طلب و اصولگرا که موفق شوند با گروه‌های بیشتری در انتخابات ائتلاف کنند به صورت طبیعی احتمال پیروزی بیشتری خواهند داشت. آقای روحانی اگر موفق شود یک اجماع منسجم از نیروهای حمایت‌کننده خود در سال92 را دوباره در انتخابات96حول محور خود جمع می‌کند می‌تواند به این نکته امیدوار باشد که در دور اول انتخابات به پیروزی برسد و کار را یکسره کند به شکلی که انتخابات به دور دوم کشیده نشود. آقای روحانی نباید اجازه بدهد پایگاه رای ایشان متکثر شود و از هم پراکنده شود. حامیان دولت نیز باید این نکته را در نظر داشته باشند که در صورتی می‌توانند در انتخابات آینده به موفقیت چشمگیری دست پیدا کنند که از تشتت و چنددستگی پرهیز کنند و اجازه ندهند در یکپارچگی و انسجام حامیان دولت خلل به وجود بیاید. ** برخی از اصلاح‌طلبان حمایت این جریان از آقای روحانی در انتخابات96 را قطعی می‌دانند و از سوی دیگر برخی عنوان می‌کنند حمایت اصلاح‌طلبان از آقای روحانی در انتخابات ریاست‌جمهوری آینده مشروط است و به ایشان چک سفید امضا نخواهند داد. دیدگاه شما دراین زمینه چیست؟ سهم خواهی جزئی از دنیای سیاست است و در همه کشورها وجود دارد. در همه کشورهای جهان احزاب یا جریان‌های سیاسی که کمک می‌کنند یک دولت تشکیل شود به صورت طبیعی انتظار دارند در قدرت سهم بیشتری داشته باشند. این وضعیت در شرایط کنونی برای اصلاح‌طلبان نیز وجود دارد. به هر حال حمایت اصلاح‌طلبان و هواداران آنها در پیروزی آقای روحانی در سال92تاثیرگذار بود. با این وجود مساله سهم‌خواهی با ائتلاف متفاوت است و دو معنای متفاوت می‌دهد. نکته دیگر اینکه هر دو گروهی که شما عنوان می‌کنید در زمینه حمایت از آقای روحانی اتفاق نظر دارند. با این وجود عده‌ای این حمایت را مشروط می‌دانند و در مقابل برخی به دنبال حمایت قاطع از آقای روحانی هستند. جریان‌های حامی آقای روحانی اگر قصد دارند در انتخابات پیروز شوند باید با ائتلاف گسترده و تنها با یک کاندیدا در انتخابات حضور پیدا کنند. بدون شک اگر حامیان دولت با دو کاندیدا در انتخابات شرکت کنند انتخابات به دور دوم کشیده خواهد شد و سرنوشت مبهمی پیدا خواهد کرد. در شرایط کنونی اعتدالگرایان و اصلاح‌طلبان به دنبال حمایت از آقای روحانی هستند. در نتیجه اگر بین این دو گروه ائتلاف صورت بگیرد پیروزی آقای روحانی در انتخابات قطعی خواهد بود و مخالفان دولت ناکام خواهند ماند. ** به نظر شما در شرایط کنونی که آمریکا تصمیم گرفته تحریم‌های خود را تمدید کند و مقام معظم رهبری آن را نقض صریح برجام تلقی کرده‌اند واکنش دولت آقای روحانی به این مساله چه خواهد بود؟آیا این مساله دستاویزی برای هجمه داخلی علیه دولت آقای روحانی نخواهد شد؟ برجام یک سند بین‌المللی است که شش کشور جهان با ایران امضا کرده‌اند. به همین دلیل تحریم‌های جدید در آمریکا به معنای این نیست که این تحریم‌ها در اروپا نیز تمدید خواهد شد و بقیه امضا‌کنندگان این توافق نیز تلاش کنند نقض برجام کنند. در شرایط کنونی تنها آمریکا برجام را نقض کرده و بقیه کشورها همچنان خود را پایبند به برجام می‌دادند. از سوی دیگر سیستم سیاسی آمریکا به شکلی است که فرد نمی‌تواند تاثیرگذار باشد و رئیس‌جمهور منتخب آمریکا باید خود را تابعی از قوانین ساختار سیاسی آمریکا بداند. در نتیجه آقای ترامپ نمی‌تواند به تنهایی برجام را به هم بزند و علیه آن اقدام کند. از سوی دیگر در شرایط کنونی ترکیب خاورمیانه به هم خورده وآمریکا نمی‌تواند به مانند گذشته در این منطقه جولان بدهد. به همین دلیل دونالد ترامپ نخواهد توانست تاثیر زیادی بر تحولات خاورمیانه بگذارد.
منبع: روزنامه آرمان

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندی ها

پیشنهاد ما

دیگر رسانه ها