بازگشت راهبرد " بازدارندگی هستهای "
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
به نقل از روزنامه فرانسوی لوفیگارو در تحلیلی با عنوان «سلاح هسته ای امروزه به چه درد می خورد؟»، از بازگشت راهبرد بازدارندگی هسته ای به متن معادلات دیپلماتیک خبر داده است.
به گزارش نامه نیوز ، گائل نوفری نویسنده این مقاله، با اشاره به تهدید اخیر هسته ای یک وزیر پاکستانی علیه اسرائیل که در پی دریافت اطلاعات غلط رخ داد، به بررسی سودمندی یا ناسودمندی راهبرد بازدارندگی هسته ای پرداخته است.
وی در این مقاله که در آخرین شماره این روزنامه راستگرای فرانسوی در سال 2016 منتشر شده است، می نویسد:
با پایان جنگ سرد، به نظر می رسید دیگر کابوس تهدید زمستان هسته ای، مسابقه تسلیحاتی با بیست و پنج هزار کلاهک هسته ای دو بلوک غرب و شرق، و دکترین دالس Dulles موسوم به «انهدام حتمی متقابل» یا مک نامارا موسوم به «پاسخ منعطف» تا سال های متمادی از جهانیان دور شده است. پایان رقابت بین شوروی و آمریکا دوره جدیدی از روابط دیپلماتیک، ژئوپولیتیک، راهبردی- نظامی و تعریف قدرت را کلید زد که از دید خوشبین ترین ها، به نظر می رسید سودمندی و توجیه حفظ نیروی بازدارنده هسته ای را زیر سوال برده است.
ناسودمندی قدرت هسته ای
نویسنده می افزاید، این واقعیت چنان به چشم می آمد که در سال های 1995 و 1996 وقتی ژاک شیراک رئیس جمهور وقت فرانسه تصمیم گرفت شش آزمایش هسته ای لازم برای فرانسه را به انجام برساند، بحث و جدل سختی درباره سودمندی این کار برانگیخت و خیلی ها وی را عمیقا رهبری جداافتاده از زمانش توصیف کردند. دو دهه از آن زمان گذشته است و امروز اگرچه اشکال جدید جنگ های به راه افتاده در این نقطه و آن نقطه جهان، ظاهرا، استدلال ناسودمندی قدرت هسته ای را تایید می کنند، اما تحلیلی دقیق تر از اخبار دنیا عکس آن را به اثبات می رساند، اینکه در تمام قاره ها و در همه حوزه ها، اظهار نظر ها و تنش ها بیش از هر زمانی از ظهور یک معادله دیپلماتیک خبر می دهد که ضرورت در اختیار داشتن سلاح هسته ای را بیان می دارد.
نویسنده در توجیه این دیدگاه می افزاید: در کره شمالی نظام کمونیستی پیونگ یانگ از قبل حدود ده کلاهک هسته ای با ظرفیت ضعیف در اختیار دارد،اما در عین حال به تحقیقات اش هم در حوزه هسته ای و هم در بخش توسعه سامانه بالستیک پرتاب موشک ادامه می دهد و به طور منظم باعث نگرانی جامعه بین المللی است.
تنش های هسته ای
برای درک این مطلب کافی است به تنش به وجود آمده در اواخر سال 2016 بین اسلام آباد و تل آویو در مورد مقاله ای که اشتباهی به وزیر اسرائیلی نسبت داده شده است، نگاهی بیندازیم که توییت وزیر پاکستانی، خواجه آصف، را در پی داشت که در آن اسرائیل را با سلاح هسته ای پاکستان تهدید کرده است. دیگر توییتی که این روزها مطرح شده است به رئیس جمهور منتخب آمریکا دونالد ترامپ بر می گردد که گفته است آمریکا باید «قابلیت و توان هسته ای خود را به میزان زیادی تقویت کرده و گسترش دهد تا زمانی برسد که جهان در حوزه تسلیحات هسته ای بر سر عقل بیاید».
این پیام در واقع پاسخی به ولایمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه بوده است که در راس ابرقدرت نظامی از نظر تعداد کلاهک های هسته ای قرار دارد. پوتین اعلام کرده بود که می خواهد تسلیحات روسیه را تقویت و نوسازی کند تا به طور اخص با توسعه سپر ضد موشکی آمریکا به سوی اروپا مقابله کند. مسکو این سپر را حرکتی تحریک آمیز می داند که هدفش فقط تقویت وابستگی کشورهای بلوک شرق سابق به ویژه لهستان، به واشنگتن است. اخبار مربوط به مسایل هسته ای به اینها محدود نمی شود. در واقع ورای این اظهار نظرهای واقعی یا غیرواقعی، آشکار یا ناآشکار، امروزه رفت و آمدهای دیپلماتیک، نظامی و راهبردی ای در این حوزه وجود دارد و وقت آن رسیده که از خودمان بپرسیم واقعا امروز سلاح هسته ای برای یک کشور چه مفهومی دارد.
در ادامه نویسنده می نویسد: اوکراین ، بعد از فروپاشی شوروی سابق با داشتن هزار و پانصد کلاهک هسته ای سومین قدرت هسته ای جهان بود. این کشور با امضای تفاهم نامه بوداپست در 5 دسامبر 1994، متعهد شد زرادخانه هسته ای اش را از بین ببرد و به پیمان منع تکثیر هسته ای بپیوندد، و در مقابل روسیه و آمریکا و بعدها فرانسه متعهد شدند برقراری مرزهای این کشور، تمامیت ارضی و استقلال جمهوری اوکراین را تضمین کنند. این یک تعهد دیپلماتیک بود که روسیه عملا آن را به رسمیت نشناخت و در سال 2014 کریمه را به خاک خود ملحق کرد.
منبع: واحد مرکزی خبر
دیدگاه تان را بنویسید