کد خبر: 382615
تاریخ انتشار :

سه چالش اصولگرایان در انتخابات 96

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

حمیدرضا فولادگر نماینده اصولگرای مجلس در یادداشتی به 3 چالش اصولگرایان در انتخابات سال آینده پرداخته است.

به گزارش نامه نیوزف فولادگر نوشته است: درباره مشخصات انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم توجه به نکات زیر به اصولگرایان توصیه می‌شود:

نکته اول: برای چهار رئیس جمهور گذشته، دوره ریاست‌جمهوری هشت ساله بوده است و معمولا انتخاباتی که برای چهار ساله دوم و با کاندیداتوری رئیس جمهور مستقر برگزار می‌شود نسبت به آنهایی که در اول دوره انجام می‌شود، حساسیت و شدت رقابت کمتری دارد. در انتخاباتی که برای ابتدای یک دوره است، حساسیت و تنوع کاندیداها و سلایق بیشتر و تبلیغات نیز زودتر شروع می‌شود.

البته در این میان یک استثنا نیز وجود دارد. انتخابات سال 88 با اینکه وسط دوره بود اما تبدیل به یک انتخابات رقابتی شد و بالاترین میزان مشارکت مردم را به همراه داشت. در آن سال، شرایط خاصی به وجود آمد که در اواخر رقابت شدید شد. اما در آن سال هم تبلیغات زودهنگام شروع نشد و در نزدیکی روز انتخابات، رقابت شدید و فضا دوقطبی شد. در آن سال رقابت چند کاندیدا نبود بلکه فضای دو قطبی، مشارکت را بالا برد.

نکته دوم: معمولا دولتی که مستقر است شانس بیشتری برای پیروزی دارد حتی در انتخابات سال 88 که رقابت شدید شد نیز دست آخر رئیس جمهور مستقر رای آورد. تجربه نشان می‌دهد شرایط برای کسی که سرکار هست بهتر و برای رقبا و منتقدین وضع موجود سخت‌تر است.

در حوادث 88 نیز وقتی جلسات را گذاشتند و مهلت شورای نگهبان تمدید شد، نمایندگان کاندیداهای معترض اقرار کردند که تقلبی صورت نگرفته و آرا جابه‌جا نشده است و حداکثر انتقادشان این بود که دولت از حضور خود در صحنه اجرایی کشور استفاده کرده و فضا را به سمتی برده که رای بیاورد. مثلا برای بازنشسته‌ها سهام عدالت و... کارهایی کرده بود. این را حجت می‌گیرم برای اینکه کسی که سرکار هست نسبت به رقبایش یک قدم جلوتر است چون فضا دستش است و می‌تواند از آن استفاده کند.

نکته سوم: روال انتخابات در کشور ما حزبی نیست و کاندیداها از درون احزاب انتخاب نمی‌شوند. افراد مختلفی می‌توانند کاندیدا شوند و بر اساس شرایطی که در قانون آمده، ثبت نام، آسان اما تایید شورای نگهبان مبنی بر رجل سیاسی و مدیر و مدبر بودن سخت است. چون فیلتر اولیه را نداریم تعداد ثبت نام‌های ما زیاد است و موارد داشته ایم که تا هزار نفر ثبت نام کرده اند اما از این تعداد چند نفر تایید شدند.

همچنین انتخابات در کشور ما مثل انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نیست که ماه‌ها قبل از آن رسما تبلیغات شروع شود. در اینجا در عما تبلیغات رسمی‌ دو هفته آخر صورت می‌گیرد.

نتیجه‌گیری اولیه: با این مقدمات می‌خواهم نتیجه گیری کنم که جریانات اصولگرا به عنوان منتقد وضع موجود نسبت به اصلاح‌طلبان کار سخت‌تری در انتخابات دارند. آنها با توصیه مقام معظم رهبری که گفته‌اند نباید فضا را دوقطبی کرد از اینکه زودهنگام وارد رقابت شوند پرهیز کردند و حتی هنوز کاندیدای خود را مشخص نکرده‌اند.

چرا منتقد وضع موجودیم؟

آقای روحانی در سال 92 به عنوان یک اصلاح‌طلب پیروز نشد بلکه او نماینده جریان اعتدال بود و گفت من از همه ظرفیت‌ها اعم از اصلاح‌طلب، اصولگرا و معتدل استفاده می‌کنم. در این شرایط، ممکن است این سوال پیش بیاید که چرا اصولگراها خود را منتقد وضع موجود می‌دانند در حالی که آقای روحانی کاندیدای اصلاح‌طلب‌ها نبود و می‌خواست از ظرفیت اصولگراها نیز استفاده کند؟ جواب سوال مشخص است. درست است که آقای روحانی در برنامه‌هایش این موضوع را مطرح کرد اما وزن نیروهای اصلاح طلب در چینش نیروها بین وزرا و معاونین وزرا و مسئولیت‌های حساس مثل استانداری‌ها می‌چربد. در برنامه‌های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی نیز به سمت ائتلاف با اصلاح طلب‌ها رفت و اصولگرایان نه در مدیریت‌ها و نه در برنامه‌های دولت اثر چندانی از دیدگاه‌هایشان نمی‌دیدند. برای همین انتقاداتشان به دولت بیشتر شد و تصمیم گرفتند فعالانه به موضوع انتخابات ورود کنند.

نکته دیگر: واقعیت این است که در نظرسنجی‌هایی که انجام شده، میزان رای آقای روحانی کاهش پیدا کرده است. جریان منتقد مطلع است که ریزش آرایی بوده است. این را به طور یقینی می‌گویم. بعد از برجام میزان محبوبیت روحانی افزایش پیدا کرد، اما الان سیر نزولی دارد. حتی شنیدم که در جریان اصلاح طلب هم بحثی مطرح شده که کاندیدای جانشین داشته باشند. اگرچه من از بعضی دوستان در مجلس که می‌پرسم می‌گویند ما کسی به جز آقای روحانی به صورت جدی نداریم و همان ائتلاف 92 تکرار می‌شود ولی خودشان به صورت یک مسئله روی آن کار می‌کنند که باید پیش بینی‌های لازم را داشته باشند تا اگر ریزش آرایی باشد، دستشان خالی نشود.

نکته آخر: این روزها جبهه نیروهای مردمی ‌انقلاب اسلامی ‌تشکیل شده است که یک کار نو است. با توجه به توصیه مقام معظم رهبری که گفته بودند نیروهای انقلاب همه زیر چتر واحد بیایند، افرادی که الزاما عضو تشکل یا حزب اصولگرایی نیستند فراخوانی دادند که می‌خواهند جبهه وسیع‌تری از اصولگرایی داشته باشند. بنابراین کسانی که اصولگرا نیستند اما به آرمان‌های انقلاب قائل هستند می‌توانند به این جبهه بپیوندند. تفاوت این جبهه با ائتلاف اصولگرایان در مجلس دهم که در انتخابات اسفند لیست دادند این است که لیست پارسال در کل کشور با امضای تشکل‌های اصولگرا بود اما این جبهه می‌گوید ما فراتر هستیم.

این جبهه ممکن است در تحولات آینده انتخابات تاثیرگذار باشد. برنامه آنها این است که فعلا گفتمان سازی کنند به این معنی که در بحث‌های سیاسی داخلی و خارجی، اجتماعی، فرهنگی و به ویژه مباحث اقتصادی نقد داشته باشند. یعنی نقاط قوت و ضعف را با هم ببینند و بر اساس آن برنامه‌هایشان را برای آینده اعلام کنند. سپس روش رسیدن به کاندیدای موردنظر خود برای دو انتخابات پیش رو را اعلام کنند. در آینده بر اساس این نقد و آن برنامه، کاندیداهای خود را معرفی می‌کنند. من پیش بینی می‌کنم که انتخاب کاندیدا در ابتدای سال آینده اتفاق بیفتد.

به این ترتیب،‌ جریان اصولگرا کاندیدا و برنامه خواهد داشت. اول نقد گفتمانی، بعد برنامه و بعد کاندیدا. اما اگر پیروز نشد به عنوان منتقد منصف و ناصح امین می‌تواند در عرصه سیاسی کشور به حل مشکلات کشور کمک کند.

منبع: خبرآنلاین

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندی ها

پیشنهاد ما

دیگر رسانه ها