کد خبر: 383910
تاریخ انتشار :

تحلیل عباس عبدی ازدلایل مخالفت تندروها با برجام/آنهامجبورند نامزد ضدبرجام معرفی کنند و این،یعنی شکست

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

اصولاً مخالفت آنان تا چه حد واجد اهمیت است؟ و دولت و حامیان آن و برجام چه سیاستی را می‌توانند در برابر این اقدامات اتخاذ کنند؟

به گزارش نامه نیوز، علت مخالفت آنان با برجام تا حدود زیادی قابل فهم است و حتی برخی از آنان هنوز کورسویی امید دارند که برجام ملغی گردد. هرچند تاکنون نه به میزان احتمال چنین رخدادی فکر کرده‌اند و نه حتی به تبعات چنین رویداد وحشتناکی. به دومی فکر نکرده‌اند چرا که بیشترشان هم می‌دانند این راه بازگشت‌ناپذیر است. بنابراین بدون ترس از احتمالات خطرناک، با آن مخالفت می‌کنند. تغییر موضع آنان هم امکانپذیر نیست، همچنان که گذاشتن ماه در یک دست و خورشید در دست دیگر برخی افراد، آنان را به واقعیت و حقیقت آشنا نمی‌کند و به آن اذعان نمی‌کنند. این مخالفت بدون منطق و کور چند دلیل دارد. اول ماهیت برجام است که به طور ضمنی پرونده تندروها را بسته است. البته نه پرونده حقیقی آنان را که پرونده سیاسی آنان را بسته است. با وجود برجام، ادامه رفتارهای گذشته غیرممکن و با تبعات بسیار سنگین همراه است. بنابراین اذعان به موفقیت حتی نسبی برجام نیز به منزله اقرار به نفی گذشته و موجودیت سیاسی خودشان است. دلیل دیگر این است که برجام مهم‌ترین دستاورد سیاسی دولت بوده است و سایر دستاوردهای آن نیز به نحوی متأثر از برجام است. بنابراین بدون حمله مطلق و بی‌هیچ اما و اگری به نقطه قوت دولت، نمی‌توانند فضای سیاسی برای خود ایجاد کنند، در نتیجه هر ضعفی را نیز به مسأله برجام ربط می‌دهند. دلیل بعدی شیوه سیاسی آنان است. شیوه‌ای که مبتنی بر نگرش صفر و یکی است و شرایط میانه‌ای وجود ندارد. این نگرش نمی‌تواند بپذیرد که برجام یا دولت یا هر پدیده‌ای دیگر وضعیتی نسبی دارند نه شر مطلق هستند و نه خیر مطلق. با پذیرش این نگرش است که تا آخرین گلوله توپخانه خود را علیه هر کس که مخالف است، شلیک می‌کنند. کاری که با آقای هاشمی کردند، در قالب این الگو درک شدنی است. در این قالب نفروختن نفت همانقدر مستمسکی علیه برجام خواهد بود که فروختن آن. نفروختن هواپیما نیز همانقدر مستمسکی علیه برجام است که فروختن آن. کاهش تورم و افزایش آن، رشد اشتغال و یا افزایش بیکاری، همه این موارد به یک اندازه ابزاری هستند علیه برجام. ممکن است این پرسش پیش آید که دولت و حامیان آن در برابر این اقدامات چه راهبردی باید اتخاذ کنند؟ در درجه اول باید پذیرفت که بخشی از این مخالفت‌ها برای پیشبرد برجام مفید هم هست، همچنان که تاکنون بوده و از این نظر خیلی نباید نگران آن شد. به علاوه این گونه مخالفت‌های چشم‌بسته و غیرمنطقی نه تنها کمکی به مخالفان نمی‌کند، بلکه اثر معکوس هم دارد. رفتاری که با آقای هاشمی کردند، ادبیات خشنی که به کار بردند، نتیجه آن را دیدند و رفتارشان مصداق از قضا سرانگبین صفرا فزود شد. در این مورد هم دولت و حامیانش باید به مردم و داوری نهایی مردم اعتماد داشته باشند. خوشبختانه انحصار رسانه‌ای از میان رفته است. نسبت صدای اعتراضی مخالفان نیز بسیار بیش از وزن واقعی آنان است. بنابراین حملات مذکور خواه‌ناخواه دولت را در موضع مظلومیت قرار خواهد داد و این بزرگ‌ترین حربه سیاسی علیه مخالفان خواهد شد. از سوی دیگر این نوع حمله به دولت میان اصولگرایان شکاف عمیقی ایجاد می‌کند زیرا با چنین حملاتی، ناچار می‌شوند که نامزدی را معرفی کنند که مواضع ضد برجامی داشته باشد. این یعنی تضمین شکست قطعی آنان در انتخابات و این راهی نیست که اصولگرایان میانه‌رو آن را بپذیرند. تفکیک این دو گروه در انتخابات پیش رو، بزرگ‌ترین دستاورد سیاسی خواهد بود. ژرف‌تر شدن این شکاف در سه سال گذشته به روشنی دیده می‌شود. شکاف اصلی نیز درباره برجام است. سکوت یا حتی حمایت نسبی جناح میانه‌روی اصولگرایان نشان می‌دهد که خط خود را از مخالفان جدا کرده‌اند. ضرورتی ندارد که دولت وارد مجادله با مخالفان شود، این کار اسیر شدن در تور تبلیغاتی آنان است. دولت مردم را مخاطب قرار دهد و در برابر سخنان مخالفان با کرامت و بزرگ‌منشی عبور کند. اعتماد به نفس را در خود ایجاد و امید را در مردم ترویج کند. مخالفان قصد دارند که این دو عنصر را از دولت و مردم سلب کنند.
منبع: روزنامه ایران

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندی ها

پیشنهاد ما

دیگر رسانه ها