آیتالله خزعلی: عده زیادی کماندو و چترباز برای تبعید امام وارد منزل ایشان شدند/ روایت تبعید حضرت امام(ره) به ترکیه
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
مرحوم آیتالله ابوالقاسم خزعلی عضو فقید مجلس خبرگان رهبری در گفتوگویی، مباحثی را درباره روز تبعید حضرت امام از قم مطرح کرد.
به گزارش نامه نیوز، این مصاحبه در مجموعه «حافظه ما٬ هویت ماست» توسط گنجینه خاطرات مرکز اسناد انقلاب اسلامی انجامشده است که برای اولین بار و به مناسبت ایامالله دهه فجر منتشر میشود.
متن صحبتهای آیتالله خزعلی بدین شرح است:
حضرت امام (ره) با آن نطق آتشین درباره مصونیت مستشاران آمریکایی هیجان شدیدی در سردمداران طاغوتی برانگیختند طوری که دیگر برایشان قابل تحمل نبود و به کاری غیر عقلایی دست زدند و این حرکت مردم را کشاند و الحمدالله به پیروزی رسیدیم هر چند که با فاصله زمانی زیادی بود.
در فاصله مختصری از نطق آتشین ایشان در 4 آبان، در 13 آبان تصمیم گرفتند امام را به ترکیه تبعید کنند و مقدمات حرکت به ترکیه و گذرنامه و آماده کردن هواپیما را آماده کردند اما میفهمیدند که با این نطق قم برای اعوان طاغوت در مخاطره شدیدی است.
آنها در سحرگاهان به محل اقامت امام آمدند و عده زیادی کماندو و چترباز وارد بیرونی محل امام (منزل) شدند؛ قهرا امام در اندرونی مشغول تهجد و تعبد بودند، اینها وارد شدند و امام را ندیدند و برخی اطرافیان امام را که محافظت میکردند و در خدمت امام بودند، با شکنجه و زدن مصدوم کردند، صدای اینها به گوش امام رسید و ایشان فهمیدند که برای چه منظوری آمدهاند. خود را آماده کردهاند و از دری که میخواستند به بیرونی بیایند نشد و آنها نیز مرتب به در میزدند.
امام از در کوچه به بیرون آمدند و گفتند به مردم چه کار دارید، با من کار دارید من هستم، لذا ایشان را با عجله و با یک فولکس به خیابان آوردند و با ماشین دیگری و با شتاب به سمت تهران منتقل کردند.
امام با آن روحیه بلند و با استمداد از امداد غیبی فرموده بودند اینهمه قوه لازم نیست،اگر مرا میخواهید بیایید؛ بههرحال ایشان به تهران تشریففرما شدند؛ البته در بین راه آنها اشاراتی بهعنوان اینکه از بین میبریم یا دریاچه ساوه داشتند اما روح بلند ایشان آنطور که برای من نقل کردهاند دلداری میداد، آنها عده و ایشان یک نفر و آنها مسلح و ایشان دستخالی بودند.
آنها از باب اینکه میدانستند چه کسی را میبرند مرعوب بودند اما ایشان آنها را دلداری میدادند و در بین راه نمازی با تیمم خواندند.
دیدگاه تان را بنویسید