جلیلی میتواند موفقیت احمدینژاد را تکرار کند؟/ آقای دیپلمات یک هندوانه دربسته نیست
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
اولين دليل موضوعي است که با اصطلاح «اعتبار منبع» ميشناسيم. چه اينکه باوجود تلاشهاي جليلي براي جداکردن خود از احمدينژاد، او «اعتبار منبع» خود را از دبيري شورايعالي امنيت ملي ميگيرد که رياستش را محمود احمدينژاد برعهده داشت. به گزارش نامه نیوز، همين اعتبار، منبع موجب پيوند جليلي اينبار نهفقط به «گفتمان احمدينژاد» که به «عملکرد احمدينژاد» خواهد شد؛ عملکردي که به شهادت آمار و ارقام، مملو از فساد و اختلاس و بيقانوني است و چنين عملکردي ميتواند براي جليلياي که يکي از مديران بلندپايه احمدينژاد بود، دردسر ايجاد ميکند، به آن معنا که افکار عمومي، جليلي را نه به دلیل گفتماني که حامل آن است که به دليل عملکرد رئيس سابقش مورد قضاوت قرار خواهد داد. دليل دومي که موجب ميشود نتوان چندان به موفقيت سعيد جليلي اميد داشت، اين مسئله است که جليلي «هندوانه دربستهاي نيست» و در منظر افکار عمومي، چهره شناختهشدهاي است. چه اينکه بخشي از جذابيت احمدينژاد در سال 84 اين مسئله بود که او براي افکار عمومي، چهرهاي ناشناخته و خارج از دو جريان اصلي سياست در ايران بود و همين موجب جذب بخشي از آرا به سمت او شد اما جليلي چنين ويژگياي ندارد. دليل سوم در پيشبيني عدم موفقيت سعيد جليلي بهعنوان نامزد رياستجمهوري، اينبار نه ناظر به «عملکرد»ها که ناظر به اصل گفتماني است که سعيد جليلي، حامل آن است. سؤال جدي آن است که آيا افکار عمومي، خواستار و آبستن شعارهايي نظير آنچه جليلي مروج آن است، هستند يا خير؟ قضاوت دراينباره نياز به مطالعات دقيق افکارسنجي دارد اما اگر پايه هويتي دولت يازدهم را سياست خارجي و توافق برجام دانسته و گفتمان جليلي را تقابل با اين گفتمان بدانيم (يعني دوگانه تعامل/ تقابل با جهان؛ همچون سال 92)، به اذعان بسياري از نظرسنجيها، بخش بزرگي از مردم همچنان از اين توافق برجام حمايت ميکنند. چه اينکه لابد سعيد جليلي از اين حمايت مردم از توافق برجام خبردار بوده که در پاسخ به پرسشی در دانشگاه شاهد درباره لغو برجام، از عدم لغو اين توافق ميگويد: «وقتي در يک توافق، ما به همه تعهداتمان عمل کردهايم و طرف مقابل تعهداتش را انجام نداده ما نبايد خواستار لغو آن توافق شويم چون ضرر بيشتري خواهيم کرد بلکه بايد مطالبات واقعي مردم را مطرح و پيگيري کنيم.» اما دليل چهارمي که ميتوان در عدم موفقيت جليلي اقامه کرد، تناقضي است که او با آن دستبهگريبان است. احمدينژاد سال 84 درحالي توانست موفق شود که هم حامل گفتماني راديکال بود و هم فارغ از احزاب علم مردمگرايي و نفي نهادهاي اصولگرا را بلند کرده بود اما در شرايط فعلي براي جليلي اينگونه نيست، درحاليکه جليلي حامل گفتماني راديکال است اما اين «جبهه مردمي نيروهاي انقلاب اسلامي» جمناست که علم «مردمگرايي» را بر دست گرفته؛ جبههاي که جليلي، خود را خارج از آن تعريف کرده است. درنهايت، از مجموع دلايل فوق ميتوان اينگونه نتيجه گرفت که اگرچه جليلي، حامل گفتماني شبيه احمدينژاد است و همين اين گمان را تقويت ميکند که او نيز ميتواند موفقيت سال 84 احمدينژاد را تکرار کند اما به دليل اعتبار منبعي که از دوره احمدينژاد دارد و ناشناسنبودنش و عدم گرايش مردم به گفتماني که جلیلی در سياست خارجي حامل آن است، نميتوان موفقيتي براي جليلي پيشبيني کرد. منبع: روزنامه وقایع اتفاقیه
دیدگاه تان را بنویسید