کد خبر: 444953
تاریخ انتشار :

ناصر ایمانی: باید تغییرات پیش و پس از انتخابات را پذیرفت / می خواهند از روحانی اصلاح طلب بسازند/ روسای جمهور در دور دوم معتدل تر و عاقلانه تر رفتار می کنند / روحانی، موسوی خوئینی ها یا کروبی نیست / اصلاح طلبان به هیچ وجه نمی خواهند در مقابل روحانی بایستند

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

مدت زمان زیادی از انتخابات ریاست جمهوری نگذشته بود که با به گوش رسیدن زمزمه معرفی وزرا انتقادات به وی آغاز شد. پیش از انتخابات رئیس‌جمهور وعده‌هایی همچون استفاده از جوانان، زنان و اقلیت‌ها در کابینه، تغییرات گسترده در دولت و اجرای کامل حقوق شهروندی و مهم‌تر از آن رسیدگی به مطالبات مردم در سطوح اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را داد که رنگ و بوی اصلاح طلبانه داشت. اما با رسیدن موعد تشکیل کابینه از نگاه برخی هوادارانِ منتقد همه چیز در سطح حداقلی نگهداشته شد و دیگر خبری از سخنان پر شور پیش از انتخابات نبود. اما سوال اینجاست که آیا میتوان گفت تغییری در مشی روحانی ایجاد شده است؟
به گزارش نامه نیوز، در این زمینه ناصر ایمانی، فعال سیاسی اصولگرا در گفت و گو با جماران به نکاتی اشاره کرد که در ادامه آن را می‌خوانید:
آقای ایمانی! آیا تغییری در رفتار روحانی پیش و پس از انتخابات مشاهده میشود و ما شاهد بروز خط مشی جدیدی از سوی رئیس جمهور هستیم؟
این موضوع را باید از ابعاد مختلفی نگاه کنیم. رفتاری را که آقای روحانی در انتخابات داشت، رفتار بسیار رادیکالی بود و باعث اعتراضات زیادی شد. حتی از درون اصلاح طلبان و مدافعان وی هم اعتراضاتی صورت میگرفت. نحوه مواجهه روحانی با جریان ها و نهاد های نظام به گونه ای بود که عده ای می گفتند اگر به عنوان رئیس جمهور رای هم بیاورد نمی تواند کشور را اداره کند. البته این رفتار باعث شد برخی به اشتباه بیفتند و آقای روحانی را فردی رادیکال ببینند.
بعد از انتخابات ایشان کاملا رویه را کنار گذاشت و حتی در برخی محافل هم صریحا اعلام کرده بود که آن رفتار ها اقتضای انتخابات بوده و آن آقای روحانی تمام شد و آن زمان دوران انتخابات بود و هم اکنون فصل همراهی و هم دلی است. اگر بخواهیم روحانی فعلی را با زمان پیش از انتخابات مقایسه کنیم که واضح است که تغییرات خیلی زیادی رخ داده است. اما اگر بخواهیم بر اساس خود آقای روحانی در نظر بگیریم که دوران انتخابات اقتضائات خود را داشت و الان تمام شده، موضوع تا حدی متفاوت میشود.
آن آقای روحانی تمام شد یعنی چه؟ یعنی در زمان انتخابات نیت روحانی کسب رای بوده و حالا متعادل تر رفتار میکند؟
بله! ساختار های انتخاباتی ما ساختار های صحیحی نیستند و افرادی که کاندیدا می شوند فکر میکنند باید به همه چیز بتازند تا بتوانند رای بیاورند که البته این گزینه جواب داده است. این مسئله به این برمی گردد که ساختار های ما ناصحیح است و کاندیدا ها در زمان انتخابات خود را به گونه ای نشان می دهند که با قبل یا بعد از انتخابات قابل مقایسه نیستند. حتی در انتخابات 92 نیز چنین بود. کسانی در آن زمان مواضعی اتخاذ کردند که اصلا باور پذیر نبود. اسم این مواضع را هم گذاشته اند اقتضائات انتخابات.
در مورد آقای روحانی اگر بگوییم، تایید می کنم که خیلی تغییر کرده است. اما این ملاک درستی نیست. چرا که انتخابات شرایطی است که افراد را به هیجان می آورد و به دلیل شور و شعفی که وجود دارد آنچنان به شوق و شعف می آیند که اصلا توجه نمی کنند چه می گویند و چه مواضعی دارند.
بعد از انتخابات را می توان از دیدگاه دیگری نگاه کرد. نکته دوم این است که معمولا روسای جمهور در دور دوم معتدل تر و عاقلانه تر رفتار می کنند. این موضوع را شما در دور دوم دولت آقای هاشمی و آقای خاتمی هم می بینید. دلیل این امر هم مشخص است. چون در دور اول رئیس جمهور احتیاج دارد که یک بار دیگر از مردم رای بگیرد، در دور دوم دیگر این قضیه مطرح نیست.
همچنین در دور اول روسای جمهور هنوز کاملا به روش کار، تعامل با سایر نهاد ها و... آگاه نیستند. اما در دور دوم با توجه به تجربیاتی که به دست آورده اند، می دانند باید تعامل کنند. در دور اول روسای جمهور تلاش میکنند که طوری رفتار کنند بتوانند بار دیگر رای بگیرند. در دور دوم نه تنها این احساس وجود ندارد، بلکه می خواهند نام نیک از خود باقی بگذارند. چون می دانند دور بعدی دیگر در کار نیست تلاش میکنند جمع بندی خوبی از دولتشان صورت گیرد.
بنابر این تلاش میکنند با همکاری و هماهنگی با سایر نهاد ها و گروه های دیگر به نوعی تعامل کنند که بتوانند مشکلات کشور را رفع کنند. اگر دقت کنید در دور دوم دولت آقای خاتمی هم چنین اتفاقاتی افتاد. اما در این شرایط جریان های تندرویی از میان اصلاح طلبان و هواداران آقای خاتمی بودند که به شدت نسبت به رفتار آقای خاتمی معترض شدند و بحث عبور از خاتمی را مطرح کردند. حتی آقای خاتمی در چندین مورد جلوی این افراد ایستاد. اگر مشابه سازی کنید می بینید حرف هایی که الان هست در دور دوم آقای خاتمی هم در میان طرفداران وی وجود داشت. اما من تصور می کنم که چندان اتفاق ویژه ای رخ نداده است.
اصلاح طلبان آقای روحانی را می شناختند. اگر نمی شناختند که زهی تاسف! اما آنها می دانستند که آقای روحانی در 30 سال گذشته چه مشی فکری، جایگاه و شخصیتی داشته است. آقای روحانی همین است. روحانی آقای موسوی خوئینی ها یا کروبی نیست. گویا اصلاح طلبان فراموش کرده اند در سال 92 در چه شرایطی بودند که مجبور شدند روحانی را به عنوان یک گزینه انتخاب کنند.
اما الان می خواهند از روحانی یک اصلاح طلب واقعی بسازند که با مشی خود روحانی یکی نیست. روحانی اصولگرایی بود که اصلاح طلبان از روی ناچاری به او اقبال کردند. انتظار فعلی هم اصلاح طلب رادیکال است. اساسا آقای روحانی رادیکال نیست، چه اصولگرا چه اصلاح طلب. بهتر است کسانی که می خواهند از روحانی اصلاح طلب بسازند خودشان را اصلاح کنند.
بحث در اینجا صرف اصلاح طلبان نیست، روحانی در مردم توقعاتی را ایجاد کرده است و اگر خلاف حرف های خود عمل کند، فارغ از اصلاح طلبان، سرمایه اجتماعی خود را هم از دست میدهد. در این مورد آیا نمی توان به جای اصلاح طلبان نقد را به روحانی وارد دانست؟
من این حرف را رد نمی کنم. با توجه نوع موضع گیری ها و تبلیغاتی که در دوره انتخاب داشت، مشخص بود مشکلات جدی برایش ایجاد می شود. روحانی که دیگر سرمایه اجتماعی لازم ندارد. انتخاباتی دیگر در کار نیست. قشری که از آقای روحانی چهره اصلاح طلب ساخته است باید خود را اصلاح کند. آیا کسی نمی دانست که آن حرف ها به مقتضای دوره انتخابات زده میشود؟
اگر روحانی می خواست همان مواضع دوره انتخابات را ادامه دهد، قطعا کشور سقوط میکرد.
اگر اینگونه که می گویید باشد آیا نمی توان نام این رفتار را فریب گذاشت؟
نه! من اسمش را فریب نمیگذارم. من اسمش را اقتضائات انتخابات ناصحیح ماست. البته آقای روحانی تندروی کرد و خیلی ها به ایشان معترض شدند. حتی ایشان بعضا سابقه انقلاب را زیر سوال برد. حتی می توان گفت صحبت های روحانی در دوران انتخابات مشابه رفتار احمدی نژاد در سال 88 بود که عده ای به او انتقاد میکردند و می گفتند دارد سابقه انقلاب را زیر سوال میبرد.
اما بالاخره عده ای هم فکر می کردند آقای روحانی پس از پیروزی همان آدم خواهد بود که این فکر اشتباه است. کسی که عقل و تجربه سیاسی دارد می داند صحبت های آقای روحانی یا هرکس دیگری در زمان انتخابات امکان اجرایی شدن ندارد. کسی که تجربه و عقل سیاسی داشته باشد درک می کند و می داند دارد به چه کسی رای میدهد.
ببینید حتی در انتخابات سال 92 هم که مواضع و شعارهای آقای روحانی معتدل تر بود، نتوانست همه شعارهای خود را عملی کند. در همان زمان خیلی ها می دانستند وعده ها عملی نخواهد شد. در همین انتخابات اخیر هم جراید اصلاح طلب به درستی می گفتند بسیاری از وعده های قالیباف نمی تواند اجرایی شود، اما این حرف را در مورد کاندیدای خودشان نمی زدند، در صورتی که این وضعیت برای آقای روحانی هم وجود داشت. اما بعد از انتخابات که دیگر کار از کار گذشته است، وعده های عملی نشده که رای را از رئیس جمهور پس نمیگیرد.
در این انتخابات روحانی با سرمایه اجتماعی و تلاش اصلاح طلبان توانست بار دیگر رئیس جمهور شود. همسویی روحانی با اصولگراها مسئله ای نبود که کسی از آن بی خبر باشد، اما با توجه به رفتارهای بعدی آیا نمی توان گفت اصلاح طلبان در مجموع بیش از نفع ضرر کردند؟
اگر همه اتفاقات پیش از انتخابات تا الان را جمع بندی کنیم، فکر می کنم اصولگراها با عقلانیت و درایت بیشتری رفتار کردند. هم از کاندیدا های معرفی شده و هم نوع مواجهه آنها درایت بیشتری داشتند. البته ایراد و اشکالاتی هم وجود داشت، من می خواهم همه چیز را در مجموع ببینیم. در عین حال برخی نیز معتقدند اصلاح طلبان برنامه ریزی داشتند و می دانستند که روحانی از این شعارها عدول میکند و پس از پیروزی در انتخابت چهره معتدلی به خود می گیرد، اما سکوت می کنند که رای گرفته شود؛ و پس از انتخابات اعتراضات خود را به آقای روحانی شروع کنند.
این یعنی سیاستی که منافع را ببرند و هزینه ها را نپردازند. ببینید! مسئولیت دولت آقای روحانی از جهت جناحی به عهده اصلاح طلبان است. اصلاح طلبان معمولا در زمانی که باید پاسخگو باشند، با فرار به جلو از پاسخ گویی طفره می روند. یعنی به گونه ای عمل میکنند که اولا منافع را بگیرند و دولت برای خودشان شود، بعد در فاصله کوتاهی تبدیل به منتقد دولت شوند که هزینه های حمایت از دولت را نپردازند. یعنی هم منافع را ببرند و هم هزینه ها را ندهند.
بگذارید مثالی بزنم. در سال 84 آقای احمدی نژاد رئیس جمهور شد. اصولگرا ها در ابتدا از وی حمایت نکردند، اما بعد که رای آورد به طور مطلق مورد حمایت قرار گرفت. 4 سال گذشت و به تدریج آقای احمدی نژاد رفتارهایی از خود نشان داد که موجب شد انتقاداتی از وی صورت گیرد. در دور دوم دولت آقای احمدی نژاد، اصولگرا ها به شدت در مقابل او ایستادند و حتی دولت تا مرحله استیضاح پیش رفت. این رفتار به چه معناست؟
اصولگراها از آقای احمدی نژاد به طور جدی حمایت کردند و بعد که مشخص شد در مواضع، عملکرد و خط مشی ایراداتی دارد، در مقابل او ایستادند. اصلاح طلبان این کار را نکردند. یعنی نمی خواهند در مقابل دولت بایستند که از منافعش محروم شوند. شاید بپرسید چه منافعی دارند. منافع به این معنی است که در هر کجا که دولت موفق بود، می توانند آن را به نام خود بزنند، مانند مسئله برجام!
آن جاهایی هم که آقای روحانی اشتباهاتی مرتکب می شود، نمی گویند مقصر ماییم که از او حمایت کردیم، بلکه می گویند عملکرد نادرست به خاطر تغییر مشی روحانی است. در واقع ایرادات آقای روحانی را به اصولگرایی ربط میدهند و محاسن را به اصلاح طلبی.
من تصور میکنم که اگر اصلاح طلبان انتقادی از روحانی دارند باید به صراحت بیان کنند و مسئولیت حمایتشان را بپیذیرند. اما این کار را نمی کنند. اگر از نظر آنها روحانی واقعا خط مشی خود را عوض کرده است، باید صراحتا بیان کنند. اما چرا این کار را نمیکنند؟
خب شاید امیدوارند که اینگونه نباشد
خب تا کی قرار است این امید ادامه داشته باشد؟ یک سال دیگر؟ مشکلی نیست. منتظر می مانیم ببینیم قرار است چه اتفاقی رخ دهد. من این رفتار را نمی پسندم! آقای روحانی با مقداری کم و بیش همین است. ضمن اینکه اساسا روسای جمهور در دوره دوم معتدل تر عمل میکنند.
اتفاقا در دور دوم که دیگر نگرانی های انتخابات و شورای نگهبان وجود ندارد. رئیس جمهور میتواند با آرامش بیشتری عمل کند.
شورای نگهبان که بیشتر به مترسک سیاسی شبیه است. معلوم است که هیچ زمانی شورای نگهبان رئیس جمهور فعلی را برای دور بعد رد نمی کند. این بیشتر به بلوف سیاسی شبیه است تا واقعیت سیاسی. اصلا مشکلی به نام شورای نگهبان در دور دوم هیچ گاه وجود نداشته است. به طور کلی هم بخواهیم بگویم دور دوم دیگر دلیلی برای حرف های جذاب و زرورقی وجود ندارد. 4 سال دیگر به هر حال آنها رئیس جمهورند و دیگر انتخاباتی در کار نیست. اما می خواهند به هر شکل بعد از اتمام دوره نیز در مسئولیتی باقی بمانند، نه آنکه کاملا طرد شوند.
کسانی که این واقعیت ها را نمی بینند یا فهم سیاسی ضعیفی دارند و یا خود را به آن راه می زنند! وگرنه رفتار آقای روحانی کاملا قابل پیش بینی بود.
با توجه به اینکه روحانی به هر شکل کاندیدای اصلاح طلبان در نظر گرفته می شود، آیا اگر عملکرد قابل قبولی نداشته باشد چهار سال دیگر مردم به سوی اصولگرا ها گرایش پیدا نمیکنند؟
چند نکته در اینجا وجود دارد. باید در نظر گرفت سوابق نشان داده است که وقتی پس از مدتی طولانی، 8 ساله، 12 ساله یا بیشتر جریان سیاسی سر کار آمده باشد، گویی مردم از آن خسته می شوند، یا احساس می کنند که اینها دیگر حرفی برای گفتن ندارند و به سراغ جریان مقابل گرایش پیدا میکنند. بعد از یک دوره دوباره تغییر میکند.
البته این رفتار بدون آنکه مردم از آن آگاه باشند، منطقی دارد. اگر با تفاوت هایی بخواهیم مثال بزنیم، مثل حزب جمهوری خواه و دموکرات آمریکا است که پس از چند دوره مردم به این سو یا آن سو گرایش پیدا میکنند. می بینید در یک یا چند دوره هم مجلس هم ریاست جمهوری در دست دموکرات هاست، بعد از آن به دست جمهوریخواهان می افتد. در واقع مردم دوره ای انتخاب میکنند.
البته نحوه عملکرد هم می تواند مهم باشد. وقتی می گوییم مردم خسته می شوند، به این معناست که می بینند این گروه یا حزب دیگر نمی توانند کاری انجام دهند. عملکرد جریانی که سر کار است بسیار موثر است. اگر مردم ببینند عملکرد در مجلس، شورای شهر یا هرکجای دیگر مفید نیست، طبعا به سراغ طیف مقابل میروند.
نکته دیگر این است که ممکن است مردم بخواهند به سراغ کسانی بروند که فارغ از وابستگی های جنایی توان مدیریتی داشته باشند. ببینید مردم میخواهند کشور اداره شود، نه خیلی علقه و علاقه ای به اصلاح طلبان دارند نه به اصولگرایان. مردم به دنبال بهبود شرایط کشور هستنند. آنچه ما از جناح سیاسی در ذهنمان ساخته ایم چندان درست نیست. مردم به معنای ایدئولوژیک نه اصلاح طلب می شوند و نه اصولگرا، بلکه تنها به دنبال این هستند که کشور خوب اداره شود. حال ممکن است کسی که مردم در آن پتانسیل اداره کشور را می بینند، اصلاح طلب یا اصولگرا باشد. این به معنای این نیست که مردم ایدوئولوژیک رای میدهند.
فارغ از این، با توجه به روش آقای روحانی شاید در 4 سال آینده مردم نمره قبولی به اصلاح طلبان ندهند. شاید اصلاح طلبان هم از این نگران هستند.
به طور کلی من این را میگویم که اگر بخواهیم رفتار احمدی نژاد در سال 88 را با رفتار روحانی در سال 96 مقایسه کنیم، من میگویم قطعا مجوعه رفتارهای آقای روحانی تند تر بود، اما اصلاح طلبان برایش کف زدند. این در حالی است که اصولگرا ها در مقابل احمدی نژاد ایستادند، در صورتی که اصلاح طلبان به هیچ وجه نمی خواهند در مقابل روحانی بایستند، هرچند عملکرد ریاست جمهوری روحانی و احمدی نژاد قابل مقایسه نیست.
منبع: جماران

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندی ها

پیشنهاد ما

دیگر رسانه ها