فرزند شهید بهشتی: تنگنظریهای گذشته کنار رود
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
سیدعلیرضا بهشتی عصر امروز با حضور در دانشگاه علامه طباطبایی در مراسم روز دانشجوی این دانشگاه که به همت انجمن اسلامی دانشجویان آزاداندیش برگزار شد طی سخنانی با محوریت «جنش دانشجویی، آرمانگرایی یا آرمانزدایی؟» اظهار کرد: امروز درباره وضعیت علوم انسانی و ماهیت آن و ربطش به علوم انسانی صحبت میکنند و قدمت نهاد دانشگاه در منطقه و جهان به دیرباز تاریخ برمیگردد.
به گزارش نامه نیوز، بهشتی ادامه داد: نوع زندگی دانشگاهیان هیچگاه به مراکز قدرت وابستگی نداشته و یادگیری علم و حال و هوای آن چندان با قدرت سازگار نیست و دانشجو و دانشمند باید آزاد باشد و اگر گهگاهی امرا و حاکمان حمایتی از دانشمندان و دانشگاهیان داشتند به صورت موقت بود و برای اهداف دیگر به دنبال آنها میرفتند.
این استاد دانشگاه تاکید کرد: صاحبنظران و دانشمندان در تاریخ کم نبودند که در تبعیدگاه، حبس، حصر به سر میبردند. کسی که به دانشگاه میآمد به دنبال زندگی مرفه نبود و در اروپا دانشگاهها در زمان رنسانس شکل گرفت و در دوران مدرن بعد از انقلاب صنعتی به تدریج دستگاه تولید ثروت در دست شکلگیری دولت مدرن گذاشت و این دستاندازی دولت به تمام حوزهها توسعه یافت و بنابراین دانشگاه هم متحول شد.
وی معتقد است: امروزه کسب علم و دانش اگر در دانشگاه وجود داشته باشد در اولویت سوم و چهارم قرار دارد و دانشگاه تشکیل شده تا افراد مدرک تحصیلی بگیرند و بعد از آن به دنبال رزق و روزی باشند.
بهشتی با تاکید بر اینکه «دانشگاه در دنیای امروز با علوم انسانی چندان سروکار ندارد»، ادامه داد: در فرآیند تولید ثروت، علوم انسانی جایگاهی ندارد و گاهی هم برعکس علوم انسانی مزاحم سیستمی است که به دنبال تولید ثروت خواهد بود و مزاحم دستگاهی میشود که برای حفظ مراکز قدرت تلاش کند و دانشگاه و دانشجویان علوم انسانی مزاحم هستند؛ چرا که علوم انسانی وجه قوی دارد که تفکر را نهادینه میکند.
وی درباره جایگاه علوم انسانی تصریح کرد: در علوم انسانی هر چیزی مورد ارزیابی قرار میگیرد و هیچ مسالهای فی نفسه مقدس نیست مگر اینکه تقدس خود را اثبات کنند اما دستگاه تولید ثروت تحت سیطره مدیران و کارشناسان به دنبال ایدئولوژی مقدس میرود و چندان از نقد و نقادی خوشش نمیآید. اینکه در نظام تمامیتها این همه با علوم انسانی مشکل پیدا میشود به دلیل فایده این حوزه است که این مقدار بر ضرورت و عدم ضرورت علوم انسانی بحث میشود. لازم نیست حتما فردی دانشجوی علوم انسانی باشد و هر کسی اگر مطالعهای در مباحث علوم انسانی کند نگرشش نسبت به محیط و باحث جامعه عوض میشود و به دنبال فهم وضعیت موجود و ترسیم وضعیت مطلوب برمیآید اما دستگاهی که برای هدفش به دنبال تولید ثروت است از اینکه با این نگاه نقادانه نگاه کند از آن فرار میکند.
وی اظهار کرد: علوم انسانی از دو سو مورد هجوم قرار گرفته که در یک طرف فنسالاران و دیوانسالارها قرار دارند و به دنبال تفکر ایدئولوژیکی هستند و معتقدند علم پاسخ همه چیز را میدهد اما آن علوم انسانی نیست و از سوی دیگر نظام جدید دنیا به دنبال یکسانسازی است و تفاوتها را برنمیتابد و انسانی میخواهد که سر به راه و آگاه به علوم و فنون در تولید ثروت تلاش کند.
بهشتی تاکید کرد: در هر دو قطبی نام برده شده علوم انسانی تحت فشار است و نوعی همانندسازی و همگنسازی وجود دارد و اگر کسی به دنبال سوال و پرسشگری باشد به او میگویند زمان ایدئولوژیها گذشته و دنیای آرمانی مرده است. واقعیتها را ببین و اگر میخواهی زندگی کنی راهش این است و با برچسب خیالپردازیها هر گونه آرمانگرایی را در میان دانشجویان محکوم یا سرکوب میکنند.
این فعال سیاسی و اجتماعی با اشاره به قطب دیگر حکومتها که شامل تمامیتخواهان میشود، گفت: تمامیتخواهان آرمانگرایی را محکوم نمیکنند اما میگویند آرمانی را تعریف میکنیم که به صورت فرماشی و دستوری آن را دنبال کنید و تفاوت و گوناگونی را بر نمیتابند در حالی که علوم انسانی نمیتواند این گونه باشد لذا علوم انسانی فرمایشی و دستوری نمیتواند شکل گیرد. علوم انسانی پرسشگری و تردید است و هر چیزی را زیر سوال میبرد اما قرار نیست در این شک و تردید بمانیم بلکه مسیر را برای به نتیجه رسیدن شرایط مطلوب دنبال میکند و زندگی بشر نشان داده است که در ورطه نسبیگری مطلق نیفتد و با نسبیگری نسبی میتواند زندگیاش را بهبود بخشد.
بهشتی تصریح کرد: علوم انسانی همه چیز را زیر سوال میبرد اما دستگاه دیوانسالاری چنین چیزی نمیخواهد. دیوان سالاری سعی میکند مطالبات مبنایی را به مطالبات قشری، صنفی و گروههای ذینفوذ تقلیل دهد. به طور مثال اگر در علوم انسانی مطرح شود بانوان نیمی از جمعیت جامعه را تشکیل میدهند و تاثیرگذاری آنها در تصمیمگیریها اندک است فرآیند تصمیمگیری به گونهای شکل میگیرد که خانمها به عنوان نیمی از جامعه نقش موثر خود را ایفا کنند و دستگاه بوروکراسی سعی میکند آن را تقلیل دهد به گونهای که پستهایی که به آنها داده میشود به صورت مختصر خواهد بود و این مسالهای است که در همه دنیا متاسفانه حاکم شده است.
وی با بیان اینکه هدف علوم انسانی این است که شهروند آگاه، فعال و توانمند ارائه کند، گفت: این در حالی است که دستگاه تولید ثروت چنین چیزی نمیخواهد بلکه انسانهای تابعی که در روزمرگی گرفتار باشند را ترجیح میدهد و این بحثها با روی کار آمدن دولت اخیر ایالات متحده شکل گرفت که چه شد بعد از مطالبات مبنی بر آزادی و حفظ شرایط مطلوب از دولتی سر درآوردیم که بیاعتنا به تفاوت و مخالفت با هر تفاوتی است.
بهشتی همچنین با بیان اینکه مساله اصلی در هر حکومت این است که چگونه باید الگوهای متعدد کنار آمد، افزود: در نظامهای توتالیته وضع از این بدتر است و دائم بحث خودی و ناخودی مطرح میشود و طرد کردنها، برچسبزدنها، ادبیات دوست و دشمن، مانورهای دهن پر کن و زیر بار رای اکثریت نرفتنها را در این جامعه شاهد هستیم بنابراین هر دوی این دو قطب به ظاهر متضاد در یک جنبه اتفاق نظر دارند و آن این است که به دانشجویان بگویند بیشتر حواستان به درس و مشق باشد و مانند آدم، فارغالتحصیل شوید و به امور صنفی ورود کنید و این موارد با تحقیر آرمانگرایی صورت میگیرد.
وی ادامه داد: اگر آرمانگرایی با خیالپردازی ممزوج شود این حرف درست است اما اگر آرمانگرایی به این معنا باشد که من دانشجو و دانشگاهی وضعیت کنونی جامعهام را میفهمم و برای فهم آن از علوم انسانی بهره میبرم و چشماندازی را ترسیم میکنم که به عنوان وضعیت مطلوب و حرکت به آن سمت پیش برود رسالت خود را پیدا میکنند لذا دانشجویان ادعای پدرسالارانه و برج عاجنشینی ندارند.
بهشتی همچنین با اشاره به مناظرات انتخاباتی سال 88 گفت: آنچه آقای میرحسین موسوی در سال 88 به دنبالش بود و تجربهای که به شخصه در یکی از مناظرات در دانشگاه امیرکبیر داشتم، این بود که از هر سه کاندیدا یک نماینده حضور داشت که نماینده احمدینژاد بیان میکرد به عنوان طرفداری از دیدگاه او حضور یافته و قرار بود هر کسی پنج دقیقه قبل از مناظره صحبت کند. من بهترین مبحث را تمایز خود در نقد نسبت به وضعیت موجود دیدم و گفتم به دنبال انقلاب تحولات بنیادین نیستیم و یک مشکل داریم که فکر میکنیم در آن چهار سال گذشته باید با تنوع و تعدد موضوع با جامعه چگونه رفتار کنیم و با الگوی زیستی مختلف چگونه برخورد شود.
این استاد علوم سیاسی خاطرنشان کرد: اگر فکر شود کسانی که مثل ما فکر میکنند خودی هستند و دیگران ناخودی محسوب شوند این راهش نیست و قانون اساسی با تمام مشکلاتی که دارد بستری فراهم میکند که در آن میتوانیم به دنبال همزیستی مسالمتآمیز و متفاوت باشیم و همه حرفهای ما نیز همین بود. وقتی که هویتهای مختلف در کنار هم قرار گرفت مطالبه اصلی این است که فرآیندهای تصمیمگیری در جامعه شفاف و پاسخگو باشد لذا در زمان غیبت معصوم به تعبیر شهید بهشتی هیچ مقامی نیست که نتوان از او پاسخ خواست و هیچ کس هم مصون از خطا و فساد نیست و باعث تاسف است که انتخاباتی پر از پرسش و ابهام برگزار شد و چهار سال دیگر از آن دوران سیاه تکرار شد. شفافیت یک خواسته و مطالبه بنیادین و اساسی است.
وی خطاب به دانشجویان اظهار کرد: دانشجویان باید با گفتوگو از خود سوال کنند که آیا جنبش دانشجویی قرار است آرمانزدایی شود یا با عملگرایی و حرکت به سوی حرکت مطلوب پیش روند. من معتقدم آرمانگرایی، تندروی و افراطگرایی نیست چون آرمانها میتواند دارای رنگ و بوی مختلف باشد و همه ما مردم ایران در عین حال که ایرانی هستیم تفاوتهایی با یکدیگر داریم و میتوانیم تشکیل دهنده رنگینکمان باشیم و باید حرمت این رنگین کمان جامعه حفظ شود.
بهشتی با اشاره به وضعیت محصوران و شرایط انتخابات 88 گفت: از خداوند متعال خواستارم که در شرایطی که در کشور ما قرار دارد و به یک همبستگی نیازمندیم، تنگنظریهای گذشته کنار رود و ما بار دیگر با همه تفاوتهایی که داریم نسبت به هر زمان دیگر در کنار هم راه برویم؛ لذا امروز ایران نسبت به هر زمان دیگری نیازمند تدبیر، همدلی و همبستگی است و باید برای همه کسانی که متفاوت از ما فکر میکنند احترام قائل شد.
منبع: ایسنا
دیدگاه تان را بنویسید