امیررضا واعظ آشتیانی: هیچ طیفی از اصولگرایان از احمدینژاد حمایت نکرد، اینها کدام اصولگرا را میگویند؟/ وعدههای کاندیداها به دلیل نیمبند بودن احزاب است/ برخی مدیران فکر میکنند اگر دکمه آخر پیراهن خود را ببندند همه مشکلات کشور حل میشود
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
بحث عبور اصلاحطلبان از روحانی این روزها بحث محافل اصولگرایی است. اصولگرایانی که روزی از احمدی نژاد حمایت کرده اند و حالا درصدد هستند با توجه به گذشت زمان از این عنصر استفاده کنند و در کنار محقق نشدن مطالبات رای دهندگان به روحانی به تحریف تاریخ بپردازند. امیررضا واعظ آشتیانی فعال سیاسی اصولگرا تاکید میکندکه اصولگرایان از احمدی نژاد حمایت نکردهاند و او خود رییسجمهور شده است. آشتیانی همچنین معتقد است انتقادات و اعتراضات اصلاحطلبان نشانه عبور آنها از روحانی و دولت دوازدهم است که باید در قبال عملکردش پاسخگو باشند.
به گزارش نامه نیوز فراموشی و عمل نکردن به وعده های سیاسی که قبل از انتخابات داده می شود چه تاثیری می تواند بر بدنه اجتماعی رای دهنده داشته باشد؟
هر فردی که رییس جمهور می شود و قبل از آنکه این سمت را بپذیرد باید وعده هایی بدهد که قابلیت انجام داشته باشد. حتی مقام معظم رهبری در یکی از سخنرانی های خود به کاندیداها تاکید کردند که وعده هایی بدهید که بتوانید آن را انجام بدهید. وعده هایی ندهید که هم دولت را با مشکلات روبرو کنید و هم رای دهنده ای که انتظارش تحقق آن وعده ها بوده را ناراحت کنید. بنابراین هر کسی که وعده می دهد باید پتانسیل و شرایط کشور را به عنوان فردی که خود را سیاستمدار می داند بر پایه کمک قوای دیگر و همکاری مردم بنا کند. زمانی که وعده هایی داده می شود که بیشتر به سراب می توان آنها را تشبیه کرد طبیعی است، افرادی که به کاندیدای مورد نظر خود رای داده اند ابراز نگرانی کنند.
برهمین اساس اصولگرایان در دولت یازدهم به نقد منصفانه و عملکرد همه جانبه آقای روحانی پرداختند که ایشان و همکارانشان در مجموعه دولت منتقدین را یا به جهنم حواله کردند، یا بی سواد خواندند یا آنها را به نق زدن مدوام متهم کردند. با اتفاقاتی که الان رخ داده است مشخص می شود که آن انتقادات، انتقاداتی بوده اند که پشتوانه مردمی داشته اند. اما در دولت دوازدهم انتظار می رود که آقای روحانی و تیم همکاری ایشان به مهمترین دغدغه مردم که وضعیت اقتصادی و اشتغال آنها هست، بپردازند. وقتی این انتظارات محقق نمی شود، طبیعی است که مطالبات مردم بلاتکلیف بماند.
شما درباره توقعات مردم صحبت کردید. این فراموشی و محقق نشدن وعده ها چه تبعاتی برای جریان سیاسی که وعده عملی شدن آنها را داده بود خواهد داشت؟
اگر وعده هایی را می بینیم که در زمان انتخابات از طرف کاندیداها مطرح می شود اما جای تعجب برای کارشناسان و حتی متخصصان در عرصه های مختلف دارد، دلیل عمده آن این است که ما در کشور تحزب نداریم. گروه ها و تشکیلات سیاسی منسجم و اثرگذار نداریم. اصولا احزاب ما به تعبیر من احزاب نیم بند هستند و صرفا فعالیت سیاسی می کنند؛ یعنی نگاهی مبتنی بر اقتصاد، فرهنگ، مسائل اجتماعی و مسائل سیاسی توامان ندارند و همین موجب شده است که وعده ها تخیلی باشند و وعده هایی باشند که مردم را در یک مقطع هیجانی راضی کند. اما اگر احزاب در کشور شکل منطقی، سازمان یافته و هدفدار داشته باشد می توانند در کوران همه انتخابات با یک هدفگذاری تعریفشده شعارهایی دهد که حداقل بعد از پیرزوی بتواند بخش هایی از آن وعده ها را عملی کنند. نه اینکه می بینیم در مناظرات کاندیداها تنها چیزی که وجود ندارد برنامه است، تنها نکته ای که وجود ندارد هدف است. تنها و تنها مناظره کردن و تحقیر و تخطئه رقیب در دستور کار قرار دارد. همین مسائل موجب می شود جریانی که خود را براساس اعتدال و تدبیر و عقلانیت معرفی می کند و نمی تواند به آن دست یابد، درنهایت بدبینی ایجاد می کند. این
بدبینی بر عملکرد نظام تسری پیدا میکند یعنی ما باید تلاش کنیم که به نظام خدشه وارد نشود، مدیران کارآمد بر مسند امور قرار بگیرند چون بخش قابل توجهی از ناکارآمدی ها به سومدیریت ها و انتصابات نابجای برخی به مدیران مربوط میشود. در بسیاری از مشاغل در عرصه های مختلف مدیرانی استفاده می کنند که به اصطلاح به آنها نیروهای دسته چندم می گویند. اینها نمی توانند مملکتداری کنند و وقتی که نتوانند، به پای ضعف نظام می گذارند چرا ما نظام را هزینه شعارهایی که در آن ناکارمدی هست می کنیم.
چه تبعاتی برای شعار دهندگان ایجاد می کند؟
این روزها می بینید که اصلاح طلبان تلاش می کنند از گرداب حمایت از دولت خود را نجات دهند و به سمتی حرکت می کنند که عملکرد دولت را به بهانه اینکه دولت و رییس جمهوری تغییر زاویه نگاه داده است مورد نقد قرار دهند. در صورتی که امروز اصلاح طلبان باید پاسخ عملکرد چهار سال دولت یازدهم را بدهند چراکه تفکر اصلاحطلبانه و نگاه کارگزارانی در دولت حاکم بوده است. در حالیکه برای فرار از این اتفاقات به سمتی می روند که عبور از عارف و عبور از روحانی را داشته باشند. باید توضیح دهند که چرا نتوانستند شعارها را محقق کنند آیا ناتوانی در برنامه داشته اند که البته کشور چشم انداز بیست ساله و برنامه پنج ساله داشته است. نکته مهمتر اینکه آیا مدیرانی انتخاب کردند که از شایستگی لازم برای اجرای این برنامه ها برخوردار باشند یا نه. من به شخصه مشکل اصلی کشور را ضعف مدیریتی می دانم برخی مدیران فکر می کنند اگر دکمه آخر پیراهن خود را ببندند همه مشکلات کشور حل می شود به جای انداختن دکمه آخر پیراهنشان به این سمت بروند که کارآمدی خود و تیمشان را بیشتر کنند.
اصلاح طلبان البته در کنار انتقاد به عملی نشدن وعده هایی مانند رفع حصر، بهبود و ضعیت اقتصادی و ... تاکید دارند که اگر از دولت انتقاد می کنند، منتقدان حامی دولت هستند؛ یعنی چون در آن زمان از حمایت کرده اند الان وظیفه خود می دانند که باید مطالبه گری هم داشته باشند. شما این روند را عبور از روحانی تعبیر می کنید؟
بله از لابه لای بیان آنها این استنباط می شود. وقتی نیروی اصلاح طلبی می گوید ما بعید نیست از عارف هم عبور کنیم؛ وقتی از عارف عبور می کنند یعنی می خواهند از روحانی هم عبور کنند. علاوه براین آنها معتقدند که رای روحانی متعلق به آنها بوده است در حالیکه بخشی از رای روحانی به آنها تعلق داشته و اینگونه نبوده است که روحانی را وام دار خود بدانند. به این دلیل که از دولت به صورت سینه چاک حمایت کردند همین سینه چاک حمایت کردنشان امروز به بلای جانشان تبدیل شده و مردم از آنها انتظار دارند چون معتقدند که آنها مدعی شده اند. به هر حال به نظر من مطالبه گری حق آحاد مردم و گروه های سیاسی است و اینگونه نیست که بخواهیم مطالبه گری را تعطیل کنیم و منتظر بمانیم ببینم که دولت می خواهد چه واکنشی در برابر عملکردش داشته باشد.
در مقابل انتقادهایی که اصولگرایان از اصلاح طلبان دارند و اینکه یا آنها را به عبور از روحانی متهم می کنند و یا تاکید به پاسخگویی به مطالبات مردم دارند؛ این موضوع مطرح است که اصولگرایان پیش از این خود یک احمدی نژاد را به عرصه سیاسی ایران تحمیل کرده اند. بسیاری هم با وجود اتفاقاتی که رخ داد از او تا آخر دوره هم برائت نجستند.
بحث هایی که اخیرا مطرح شده که اصولگرایان باید در قبال عملکرد احمدی نژاد پاسخگو باشند این همان موضوع فرار رو به جلوی اصلاح طلبان است تا کسی از آنها نپرسد که در اتفاقات 88 یا در دوران اصلاحات از کارهایی که انجام دادید تبری جسته اید یا نه. ضمن اینکه معتقدم که هر دولتی می آید فعالیتی انجام می دهد و بخشی از این عملکرد می تواند قابل قبول باشد و بخشی از آن هم نباشد. اما تحلیل من این است که اصلاح طلبان یک رفتار رندانه از خود بروز می دهند؛ یعنی برای اینکه پوششی بر روی عملکرد گذشته خود بگذارند این بهانه را می آورند. ضمن اینکه در مجلس هشتم و نهم شاهد بودیم که اکثریت آنها با دولت احمدی نژاد موضع داشتند و تقابل می کردند به ویژه در مجلس نهم که مطلق درگیری مجلس نهم و دولت دهم بود، این دیگر بر کسی پوشیده نیست. علاوه براین احمدی نژاد بارها گفته بود که من اصولگرا نیستم و وامدار کسی نیستم. من هم می گویم درست گفته است چون احمدی نژاد خود تلاش کرد و طیفی که حامی او بود تلاش کردند تا او رئیس جمهور شود. اصلا بحث اینکه اصولگرا بخواهند احمدی نژاد را بالا بیاورند نبود. دو گروه اصولگرایان بودند که عده ای پشت آقای قالیباف قرار گرفتند
و گروه دیگر هم از آقای لاریجانی حمایت کردند. پس هیچ طیفی از اصولگرایان از احمدی نژاد حمایت نکردند، اینها کدام اصولگرا را می گویند؟ اگر یک اقلیت از جامعه بزرگ اصولگرایی از احمدی نژاد حمایت کردند دلالت بر کل اصولگرایان نمی کند.
اگر شما بخواهید به صورت کلی بدون در نظر گرفتن دولت آقای روحانی اظهارنظر کنید و بحث مطالبه گری مردم باشد. فکر می کنید چه مکانیزم ها و ابزارهایی برای فراموش نکردن این وعده ها وجود دارد؟
به نظر من بهترین کار این است که فردی که می خواهد کاندیدا شود ابتدا برود شرح وظایف مسئولیتی که قرار است بر عهده بگیرد را بخواند. رییس جمهور باید بداند که چه شرح وظایفی دارد و روابطش باید با قوای دیگر چگونه باشد. تحلیل من بر این است که یک رییس جمهور موفق یک مجلس موفق داشته باشد و یک مجلس موفق نیاز به یک رییس جمهور موفق دارد. اینها لازم و ملزوم هم هستند. یعنی وقتی گفته می شود تفکیک قوا به این معنی نیست که رییس جمهور هر کاری که می خواهد می تواند انجام دهد و هر دستوری می تواند بدهد. کشور ما کشوری هست که نیمه پارلمانی- نیمه ریاستی است و باید بپذیریم که ریاست جمهوری که وعده می دهد باید در چارچوب اختیاراتش و در حدی که می تواند بر بزاعت دیگر قوا حساب کند، نه قول هایی بدهد که در صدد اختیاراتش نیست.
منبع : اعتماد آنلاین
دیدگاه تان را بنویسید