احمدی نژاد مردم را به قمار دعوت می کند/ احمدی نژادیسم یک پدیده است

گروه سیاست نامه نیوز: یارانه را 900 هزار تومان کنید. مناظره برگزار کنیم و ... . همین حرف ها است که یک بار دیگر نام محمود احمدی نژاد را بر سر زبان ها انداخته می اندازد. احمدی نژاد خوب می داند که این حرف را کجا باید زد و برای همین به جای مصاحبه با رسانه های مکتوب و آنلاین، سخنرانی در دانشگاه ها و یا مناظره با کارشناسان زبده و ... مقابل دوربین دولت بهار می نشیند و در یک منولوگ نظریات خود را بیان می کند. گاهی هم در جمع مردم سخنرانی می کند. آن هم نه در تهران یا یک کلانشهر دیگر. او حاشیه شهرها یا شهرستان های محروم تر را ترجیح می دهد. می داند که آنجا اظهارات پوپولیستی را ساده تر باور می کنند.

او روی موج مطالبات اقتصادی مردم سوار شده و رسانه ها و متخصصان امر در حوزهای اقتصادی و ... هم با سکوت خود امکان موج سواری را برایش مهیا تر می کنند. استدلالشان این است که احمدی نژاد همه کارت های خود را انداخته و از بازی سیاست در ایران خارج شده است. خیالشان راحت است که او و نزدیکانش دیگر تایید صلاحیت نمی شوند و فرصتی برای تخریب دوباره اقتصاد، سیاست، فرهنگ و ... ندارند. این درحالی است که ورود مجدد به عالم سیاست تنها آفت اظهارات و اقدامات اخیر احمدی نژاد نیست. پررنگ تر کردن مطالبات اقتصادی مردم و تحریک طبقه کارگر با رد صلاحیت شدن احمدی نژاد و چیزی شبیه به این بی اثر نمی شود. ساده ترین پیامد آن این است که فرد دیگری سوار بر این موج شده و احمدی نژاد دیگری را در تاریخ معاصر ایران بسازد.

محمد صادق جوادی حصار عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی در گفت و گو با نامه نیوز گفت: « با پاک کردن صورت مساله نمی توان مساله را حل کرد. باید دید که احمدی نژاد از چه مساله ای در جامعه سوءاستفاده می کند».

*احمدی نژاد دوباره فعال شده و با اتکا به وضعیت اقتصادی موجود برای جلب نظر مردم می کوشد. به نظر شما دلیل اینکه او علی رغم سابقه ناموفق اش در کشور داری باز هم مورد توجه طیف های خاصی از مردم قرار می گیرد، چیست؟

جامعه ما تشنه رفتارهای پوپولیستی است.رفتارهای پوپولیستی نیز محصول شرایط خاصی است. اینطور نیست که هرکسی سر چهارراه ایستاد و سوت زد مردم دور او جمع شوند اما وقتی قحطی قند باشد و یک کسی یک کامیون قند بیاورد، مردم صف می کشند تا قند بخرند. باید دید که در جامعه ایران چه نیازی مورد توجه قرار نگرفته و چه روشی توانسته این نیاز را برجسته کند و مردم را بیش از حد ضرورت متوجه آن نیاز کند.

این هنر سیاست ورزان، جامعه شناسان، دولت و حتی جامعه مدنی است که به این مساله توجه کنند. احمدی نژادیسم یک پدیده است چه در راس آن احمدی نژاد باشد و چه هر فرد دیگری. امروز متاسفانه بر اثر رفتارهای ناصواب ، نوعی از مخالف خوانی در ایران مد شده است. به نحوی که هر کس بیشتر مخالف خوانی کند محبوب تر می شود. جامعه ایران است که نباید به مخالف خوانی های بی قاعده و بی نتیجه پاسخ دهد.

*گفتید مخالف خوانی های بی قاعده. چطور می توان مخالف خوانی احمدی نژاد را با قاعده کرد وقتی که کارشناسان و متخصاصان از پاسخگویی به او امتناع می کنند یا حتی رسانه های ترجیح می دهند که او را بایکوت کنند؟ دلیل تلاش برای ندیدن احمدی نژاد چیست و این تاکتیک چقدر می تواند موثر باشد؟

دلیلش این است که آقای احمدی نژاد یک بار این مسیر را رفته است. کارشناسان زبده و توانمند اقتصادی می دانند که حرف های او با واقعیت هیچ انطباقی ندارد. وقتی می گوید که یارانه نقدی را 900 هزار تومان کنیم یعنی یا با واقعیت هیچ نسبتی ندارد و یا اینکه دقیقا می داند رگ خواب بخش هایی از جامعه کجاست.

*مساله دقیقا همین رگ خواب است. سکوت و ندیدن چطور قرار است رگ خواب بخش هایی از جامعه را از دست احمدی نژاد خارج کند؟

کسی که قمار می کند اگر صد هزار تومان داشته باشد و به او بگویند در این قمار یک صد هزارم شانس پیروزی داری و اگر برنده شوی یک میلیارد می گیری، ریسک را می پذیرد. احمدی نژاد در حقیقت از جامعه ایران استفاده و مردم را به قمار دعوت می کند.

*نقش آگاهی در این میان چیست؟ یعنی همه کسانی که ممکن است با اظهارات و حرف های عوام فریبانه احمدی نژاد وسوسه شوند، در حال قمار سر آینده هستند؟

حتما بخش زیادی از استقبال از حرف های احمدی نژاد از سر نا آگاهی است. نمی خواهم به کسی اهانت کنم اما کسانی که تصور می کند احمدی نژاد می تواند ماهانه 900 هزار تومان یارانه نقدی دهد بیش از آن که قمار کنند، ناآگاهانه گام برمی دارند. تصور آن ها این است که می شد به نحو دیگری کشور را مدیریت کرد و اگر احمدی نژاد وعده می دهد می تواند به وعده خود عمل کرند. در واقع به این باور رسیده اند که ممکن است حرف احمدی نژاد درست باشد. این باور غلط که احمدی نژاد درست می گوید، ممکن است آن ها را به خطا ببرد. بخش زیادی از جامعه که به این باور غلط رسیده اند تا کنون نتایج خطای خود را دیده اند اما متوجه آن نیستند. به عنوان مثال، لازمه رفتارهای احمدی نژادی این بوده که اجناس گران شود ، الان گرانی حس شده اما احمدی نژاد را عامل گرانی نمی دانند.

*به نظر شما چطور می توان جامعه ای که تشنه پوپولیسم است را از این آفت نجات داد؟

ما چاره ای نداریم غیر از این که یک پکیج چند وجهی که خروجی آن اعتماد به نظام سیاسی مستقر باشد، فراهم و به مردم ارائه کنیم. شوربختانه تمام فاکتورهای موجود در حوزه تصمیم سازی و تصمیم گیری مردمی حکایت از آن دارد که طیفی از مردم اعتماد لازم را به سیگنال های صادره نشان نمی دهند.

اگر الان دولت 50 درصد در بهبود وضع اقتصادی موفق باشد و سیگنالی از بیرون مبنی بر اینکه در هفته آینده کشور از نظر اقتصادی بهم خواهد ریخت، بر مردم برسد؛ خواهیم دید که 50 درصدی که به دولت اعتماد نکرده بودند نسبت به خبر بیرونی واکنش نشان می دهند، 50 درصدی که تا حدی اعتماد کرده بودند نیز به همان سو می روند زیرا ثباتی در نظر خود نداشته اند. نمونه اش همین اتفاقاتی که در ماه های گذشته در حوزه ارز و ریال افتاد. وقتی دولت می گوید ارز را 4200 تومان نگاه می دارم و بعد نمی تواند در واقع اعتماد مردم را سلب می کند.

نظر من این است که چهار، پنج عامل را کنار هم قرار دهیم با این هدف که خروجی واحد همه این عوامل ایجاد اعتماد باشد. متاسفانه ما در سیستم انتخاباتی، اطلاع رسانی ، قضایی ، برنامه سازی و برنامه ریزی ، قانون گذاری و ... با عدم اعتماد مواجه هستیم و همین بی اعتمادی بستر ایجاد موج های پوپولیستی است. اگر نگوییم که ایجاد اعتماد زمینه بروز این موج را کاملا از بین می برد می توان گفت که تا حد بسیاری در کاهش آن تاثیرگذار است.واب