گروگانهای سفارت امانت پیش ما بودند تا آمریکا شاه را پس دهد که نداد
روح الامینی: قرار انقلابیهای ۴۰ سال قبل؛ اینی نبود که الان هست!
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
به گزارش نامه نیوز، شبکه سوم سیما در آستانه ۴۰ سالگی انقلاب، برنامه ای به نام «دست به دست» را روی آنتن زنده دارد که با چهره های اول انقلاب مصاحبه می کند. این بار مهمان برنامه، عبدالحسین روح الامینی از چهرههای سرشناس و دبیر کل حزب توسعه و عدالت ایران بود.
او وقتی با این سئوال شهرام شکیبا، مجری برنامه مواجه شد که گفت «با این سن و سال اگر به گذشته برگردی باز سفارت آمریکا را تسخیر می کنید؟»، جواب داد«من تازه ۵۸ سال دارم، سنی ندارم که» و بعد با دست به تخته میز جلوی پایش کوبید و خندید و دوباره گفت:«قطعا. شدیدتر از آن روز. هر پدیده ای را باید در ظرف زمانی خودش سنجید. تازه ما که کاری با آن بنده های خدا نداشتیم، ۴۲۰ روز امانت ما بودند. ما گفتیم این ها را بگیرید و شاه را پس بدهید که نکردند. آن اتفاق هم حاصل عمل خودشان بود.»
روح الامینی در بخش های دیگری از حرفهایش یادآور شد «مردم در اوایل انقلاب با راهپیمایی های متوالی از اشغال سفارت حمایت کردند». او روی آنتن زنده از خاطرات جنگ و انقلاب گفت و از میرحسین موسوی هم اسم برد. روح الامینی روزنامه جمهوری اسلامی روی میز را ورق زد و گفت «سردبیر این روزنامه آن سالها میرحسین موسوی بود».
او کمی بعد و در پاسخ به سئوال آخر درباره «آنچه در این ۴۰ سال گذشت و اینکه آیا فکر می کرده انقلاب این شکلی باشد؟» جواب داد «نه! این قرارمان نبود.ما یک گروه همدل بودیم، با کلی آرمان برای پایان دادن به تبعیض های رژیم های شاهنشاهی. نه چپ داشتیم. نه راست. نه قرار به منافع حزبی داشتیم و نه قرار بود آقازاده بازی شود. قرار بود ساده زیست باشیم و عدالت را اجرا کنیم. شعار همه ما همان"استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی" بود. ما استقلال و امنیت را به ارمغان آوردیم. همه ملت هم برایش زحمت کشیدند. از ارمنی های عزیز تا بقیه مردم و اقلیت های دینی. همه پای استقلال و امنیت جنگیدیم. ولی بعضی های مان شانه های شان در زیر بار ساده زیستی سست شد و کم آوردند. آنهایی که از این قرارمان فاصله گرفتند و این امروز مان را رقم زدند تاوان می دهند هم در این دنیا و هم آن دنیا.»
روح الامینی داشت می گفت که «قرار بود انقلابی ها فقط به مردم خدمت کنند تا دوره تلخ تبعیض شاهنشاهی تمام شود ...» اما شهرام شکیبا از اتمام وقت گفت. روح الامینی برای جمله پایانی خود گفت «حالا شاید یکی آن طرف هم پایش برود روی سیم اما واقعیت این است که این قرارمان نبود.» سپس عینکش را به چشم زد و شکیبا با ذکر خاطره ای از شهید مطهری برنامه را به پایان برد.
دیدگاه تان را بنویسید