گاندو، ظریف و باقی قضایا؛ یکی بر سر شاخ بن میبرید!
گاندوسازان چگونه باعث تحریم ظریف شدند؟
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
مهرشاد ایمانی، نامه نیوز: سریال گاندو پخش شد تا به زعم کارگردان، نویسنده و عوامل فیلم چهره اقتدار امنیتی ایران به بهترین شکل نشان داده شود اما نهتنها این مهم محقق نشد بلکه بسیاری از مسئولان دولت، بخشی از مردم و بسیاری از تحلیلگران سیاسی گاندو را یک فیلم ضد امنیت ملی دانستند که قصدی جز تخریب تیم دیپلماسی ایران نداشته است؛ این برداشت مورد توافق است و اگر کارگردان این سریال صدها بار این موضوع را تکذیب کند بازهم از محتوای ضدملی گاندو نمیکاهد.
سریال گاندو با محوریت داستان جیسون رضائیان، یکی از متهمان جاسوسی که در سال94 به جاسوسی از طریق جمعآوری تصمیمات کشور در خصوص مسائل سیاست داخلی و خارجی و قراردادن آن در اختیار افراد غیر صالح متهم شد، واکنشهای متعددی را به همراه داشت. این سریال ادعا میکند که وزارت امور خارجه در آزادی رضائیان نقش موثر داشته است که چنین ادعایی چندی پیش با مخالفت عباس موسوی، سخنگوی این وزارتخانه روبهرو شد.
سریال گاندو در خلال این بحث به نوع رویکرد مسئولان وزارت خارجه میپردازد و آنها را افرادی سست، زبون و بیاراده معرفی میکند و کار را تا جایی پیش میبرد که حتی محمدجواد ظریف را هم در امان نمیگذارد و طوری القاء میکند که گویی ظریف شیفته بیاراده دول غربی است. البته چنین دیدگاهی فقط مربوط به سازندگان این سریال نیست بلکه در تمام این سالها هجمههایی که به حسن روحانی، جواد ظریف و تیم دیپلماسی دولت وارد شده است حکایت از آن دارد که تفکری بنای برچیدن عنصر مذاکره را دارد همانطور که حتی پس از امضای برجام همان تفکر با اصرار بر این نکته که مواضع ایران در هیچ سطحی نسبت به گذشته تغییر نکرده است، زمینه عهدشکنی آمریکا را فراهم کرد؛ برای مثال به یاد داریم که بعد از استعفای ظریف کدام یک از نمایندگان مجلس در محل قانونگذاری کشور شیرینی پخش کرد یا کدام روزنامه محافظهکار وزیر خارجه مملکت را خائن دانست؛ از اینرو ادامه چنین سلسلهای در سریالی به نام گاندو چندان عجیب نیست زیرا همانهایی که تصور میکنند معیار انقلابیبودن خودشان هستند و هر اقدامی خلاف نظر آنها یعنی خروج از ارزشهای انقلابی اکنون با استفاده از تربیون صداوسیما بر کلیت دستگاه دیپلماسی تاختهاند.
گاندوسازان که از جریان فکری خاص پیروی میکنند در حالی ظریف را شخصیتی متزلزل نشان دادند که اخیرا خزانهداری آمریکا وزیر امور خارجه کشورمان را تحریم کرد. میدانیم و احتمالا سازندگان گاندو هم میدانند که آمریکا در 40سال اخیر شخصیتها و نهادهایی را تحریم کرده است که در مقابل زیادهخواهیها ایستادگی کرده باشند و تحریم ظریف شاهد مثال خوبی برای اثبات ایستادگی او پای منافع ملی است. در واقع در نگاه آمریکا قاسم سلیمانی و ظریف مانند یکدیگرند و هر دو برای منافع ایران زیربار خواستههای فراقانونی آمریکا نمیروند؛ از اینرو هر دوی اینها مشمول تحریمهای دولت آمریکا قرار گرفتهاند. جالب این است که آمریکا این موضوع را متوجه شده است اما برخی از نیروهای داخلی هنوز بر طبل لجاجت میکوبند و مانند منش پیشین خود، منافع ملی را قربانی منافع جناحی، سیاسی و گروهی میکنند. چنین روحیهای بعد از تصویب برجام نیز از سوی ایشان مشاهده شد؛ بهنحوی که آنها از هیچ کوششی برای بیاثر کردن برجام مضایقه نکردند تا پیروزی انعقاد برجام به نام دولت حسن روحانی و به تبع آن اصلاحطلبان نوشته نشود.
افزون بر چنین هزینههایی اخیرا یک مقام آمریکایی در کنفرانس تلفنی با گروهی از خبرنگاران گفت که سریال گاندو یکی از عوامل تحریم ظریف بوده است. او اشاره کرده است که با دیدن سریال گاندو به این نتیجه رسیدهاند که ظریف گزینه مناسبی برای برقراری تماس و گفتوگو نیست: «اگر قرار باشد با ایران تماس رسمی داشته باشیم، خواهان تماس با کسی هستیم که تصمیمگیر مهم باشد. به نظرم، ظریف که در خبرهای این هفته بود نامهای گلایهآمیز به رهبر جمهوری اسلامی نوشته است چون تصویر خوبی از او در یک سریال تلویزیونی نشان داده نشده بود، گزینه مورد نظر رئیسجمهور [ایالات متحده] برای برقراری تماس نیست».
این سخنان نشان میدهد که گاندو برخلاف ادعای سازندگانش که میگفتند برای نشان دادن حقایق ساخته شده، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران را در ابعاد جهانی یک انسان بیاختیار و سست معرفی کرده است که بر اساس آن آمریکاییها به این نتیجه رسیدهاند که ظریف از پایگاه اجتماعی قابل قبولی برخوردار نیست و به راحتی میشود او را تحریم کرد.
آنهایی که اکنون در لباس هنر با هدف تخریب دولت به صداوسیما آمدهاند بد نیست سخنان رهبر انقلاب درباره ظریف و همراهانش دیدار با مسئولان نظام در تاریخ 2تیر94 را بازخوانی کنند: «بنده هیئت مذاکرهکننده را همین دوستانی که این مدت این زحمات را بر دوش گرفتهاند؛ هم امین میدانم، هم غیور میدانم، هم شجاع میدانم، هم متدین میدانم؛ این را همه بدانند. اکثر حضاری که اینجا تشریف دارید، از محتوای مذاکرات خبر ندارید. اگر شما هم از محتوای مذاکرات و جزئیات مذاکرات و آنچه در مجالس میگذرد مطلع بودید، به بخشی از آنچه بنده گفتم، حتما اذعان میکردید. من البته علاوهی بر اینها، بعضی از این دوستان را از نزدیک میشناسم، بعضی را از دور با سوابقشان میشناسم. اینها مردمانی هستند متدین و امین، اینها امینند، قصدشان این است که کار کشور را پیش ببرند، گره را باز کنند و دارند تلاش میکنند برای این کار. انصافا غیرت ملی هم دارند، شجاعت هم دارند، در مقابل یک تعداد کثیری از کسانی قرار میگیرند. که حالا نمیخواهم تعبیر متناسب واقعی را بکنم، چون گاهی تعبیرهایی هست که واقعا شایسته آن تعبیرند اما خب، مناسب نیست که ما به زبان بیاوریم و انصافا در مقابل آنها با شجاعت کامل با دقت کامل مواضع خودشان را بیان میکنند، دنبال میکنند و تعقیب میکنند».
یا به یاد بیاورند که ایشان به صراحت ظریف را سربلند از آزمون ملی دانستند و در 10مرداد94 در دیدار با وزیر امور خارجه، سفیران و مسئولان نمایندگیهای ایران در خارج از کشور گفتند: «آقای دکتر ظریف و همکارانشان آزمون خوبی از سر گذراندند. احساس قدرت و نشستن در مقابل ۶قدرت جهانی، دفاع از اهداف و تثبیت حضور و وجود خود به طرفهای مقابل، از جمله نقاط قوت مذاکرهکنندگان کشورمان در مذاکرات هستهای بود. تدین، مهمترین نقطهی قوت آقای ظریف است و بنده مکرر برای شما عزیزان دعا میکنم».
يا فراموش نكنند كه رهبر انقلاب چگونه از وجدان و احساس مسئوليت ظریف در دیدار با مسئولان نظام در 22خرداد96 سخن گفتند: «وزیر محترم خارجهی ما، آقای دکتر ظریف، یک نامهی گویایی به مسئول اروپایی مینویسند؛ البته این بارِ چندم است و موارد نقض روح برجام و جسم برجام [را مطرح میکند]. گاهی میگفتند روح برجام نقض شده، ایشان میگوید که فقط روح برجام نیست، یک جاهایی هم خود برجام یعنی جسم برجام هم نقض شده بهوسیلهی آمریکاییها؛ ایشان فهرست کردند فرستادند برای آنها. یعنی این [شخص] دیگر کسی نیست که بگویند مخالفین این مذاکرات هستند که این حرف را میزنند؛ نه، خود وزیر محترم خارجه، چون انسان متدینی است، انسان باوجدانی است و انسان صاحب احساس مسئولیت است، خود ایشان هم این اعتراض را دارد میکند».
این سخنان صریح، آشکار و بیپرده رهبری درباره شخصیت دکتر ظریف و تیم همراهانش فصلالخطاب است اما چرا پس از این مواضع هنوز عدهای به صورت غیرواقعی علیه ظریف و نوع دیپلماسی دولت روحانی میتازند؟ این پرسش را میتوان به چندشیوه پاسخ داد؛ نخست آنکه گفته شود مخالفان سرسخت ظریف خود را جلوتر از رهبری میدانند و تصور میکنند که رهبری از سر مصلحت عمومی با دولت روحانی مدارا میکند که بیتردید چنین نیست زیرا رهبری نشان دادهاند بر اساس مصلحت، حقیقت را نفی نمیکنند و اگر به این جمعبندی برسند که ظریف با امثال او خائن به ملت و کشور ایران هستند، بیدرنگ موضع صریح خود را بیان میکنند. دومین احتمال این است که تخریبکنندگان اساسا به نظرات رهبری باور ندارند که اگر داشتند دستِکم یکبار هم که شده در سخنان رهبری دقت میکردند نه آنکه به طور کامل خلاف منویات ایشان حرکت کنند. حالت سوم هم این است که شاید خود ایشان گاندوهای سیاست ایران باشند که برای فرافکنی هرکسی به غیر از خود را خائن میدانند تا مبادا روزی نوک پیکان علیه آنان شود.
به هر حال هر یک از سه حالت فوق در راستای منافع ملی نیست و منتقدان دولت باید بدانند که در صورت استمرار این عداوتها امنیت ملی ایران به خطر میافتد؛ خاصه آنکه در مقطع کنونی اتحاد آمریکا، اسرائیل، بریتانیا و عربستان میتواند برای ایران مخاطرهانگیز باشد و ضرورت دارد که در چنین شرایط سختی که دشمنان همهجانبه علیه ایران فعالیت میکنند اتحاد داخلی به شکلی مطلوب حفظ شود.
ظریف در آخرین واکنش خود به خلاف واقعگوییهای گاندوسازان به رهبری نامه نوشت و ابراز گلایه کرد که حتی اگر بخشی از این حجم تخریب درست باشد، ادامه خدمت وی در سمت وزارت امور خارجه شرعا جایز نیست. رهبری هم در پاسخ به او گفتند که «من مطلقا راضی نیستم که به شما کمترین اهانتی بشود».
این تازهترین اظهار نظر عالیرتبهترین شخصیت نظام درباره محمدجواد ظریف و سازندگان سریال گاندو است و علاوه بر این، موضع ایشان درباره سریال گاندو نیز تلقی میشود؛ بهنحوی که به نظر میرسد ایشان هم از توهینهای رایج خاصه در سریال گاندو بهشدت آزردهخاطر هستند.
با دانستن تمام اینها بد نیست به سخنان جواد افشار، کارگردان سریال گاندو توجه کرد؛ او درباره تعریف واژه گاندو گفته است: «گاندو موجودی است که میتواند مدتها با صبر و حوصلهای زیاد به کمین شکارش بنشیند و در لحظه مناسب، ضربه خودش را بزند که بر همین اساس به شکارچی کمینگر هم مشهور است».
با این تعریف باید از حامیان معنوی و فکری این سریال پرسید که چه کسانی گاندوهای واقعیاند؟ از قضا همین ویژگیها بر کسانی که شرایط حساس فعلی را درک نمیکنند یا شاید نمیخواهند درک کنند نیز صادق است. تردیدی وجود ندارد که سیستم اطلاعاتی-امنیتی کشور باید مترصد شناسایی جاسوسان خارجی باشد اما اقدامات ضدملی تخریبگران دولت نیز اشبه به همان گاندوهایی است که مورد انتقاد سریال است؛ از اینرو صاحبان تفکر ضد دولت باید پاسخ دهند که چه کسانی گاندوهای واقعیاند؟
دیدگاه تان را بنویسید